آخر سال و مبارزه برای افزایش دستمزدها

متن پیاده شده گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه تلویزیونی خط رفاه 

حسن صالحی:  در پایان هر سال ما شاهد این هستیم  که کارفرمایان و سرمایه داران  در ایران به طور یکجانبه در مورد میزان حداقل دستمزد کارگران برای سال آتی و اینکه حداقل مزد چقدر باشد تصمیم گیری میکنند. این موضوع برنامه این هفته است و با مهمان برنامه شهلا  دانشفر در این مورد گفتگو داریم.

شهلا دانشفر همانطور که اشاره کردم وقتی پایان سال نزدیک میشود  بحث بر سر اینکه میزان حداقل دستمزد چقدر باشد بالا میگیرد. چون این موعدی  است که دولت و کارفرمایان می نشینند و در مورد دستمزد کارگران و میزان حداقل آن برای سال آتی تصمیم میگیرند. از همین رو نبرد بر سر دستمزد بخصوص در چند ماه آخر هر سال حدت و شدت پیدا میکند و گفتمان و بحث بر سر این موضوع بالا میگیرد. اول از همه اجازه بدهید ببینیم در اردوی سرمایه ، در دولت  و در میان کارفرمایان در رابطه با حداقل دستمزد سال 1401 چه مباحثی جاریست و چه گذشته است؟   

شهلا دانشفر: همانطور که اشاره کردید آخر سال است و دولت هم  در تدارک  تعیین میزان حداقل دستمزد سراسری سال آینده است. شورای عالی کار جمهوری اسلامی تا اکنون  چهار نشست داشته  است. این “شورا” در آذر ماه کار خود را شروع کرد و در جلسه دوم خود در 21 آذر یکی از تصمیماتشان این بود که کمیته مزد را  تعیین و به دولت معرفی کند. کمیته مزدی که هر ساله از بالای سر کارگران تشکیل و در پشت درهای بسته بر سر میزان حداقل دستمزد کارگر گمانه زنی میکند.  نکات دیگر در دستور شورای عالی کار تعیین نرخ سبد معیشت کارگران است که رقم آنهم همیشه بر اساس مصلحت نظام  و مهندسی شده تعیین میشود. گفته اند این رقم را روزهای آخر سال اعلام خواهند کرد. دلیلش نیز اینست که نمیخواهند رقمی اعلام کنند که به موضوع بحث در میان کارگران تبدیل شود و مظنه ای بدست آنها بدهد. بخصوص در جبهه مقابل بحث میزان حداقل دستمزد داغ است. کارگران زندگی زیر خط فقر را قبول ندارند. به تبعیض ها اعتراض دارند و مثل هر سال به میدان آمده و رقمی اعلام میکنند.  و این  اعتراضی است به تعرض هر روزه  حکومت به زندگی و معیشتشان و در واقع حرف کارگران  اینست که شورای عالی کار را قبول ندارند. نمایندگان کانون عالی شوراهای اسلامی و کانون عالی انجمن های صنفی  را که تشکلهای دست ساز حکومتی و به عنوان “نمایندگان کارگران” در شورایعالی کار شرکت میکنند را قبول ندارند و اجازه نمیدهند که از بالای سر آنها بر سر مزدشان تصمیم گیری شود.  اینگونه است که هم اکنون بازار آمار دهی از سوی حکومتیان و آتش بیاران آن یعنی شورای اسلامی چی ها بر سر خط فقر، خط بقا، خط فقر مطلق و غیره داغ است. ضمن اینکه کار بررسی منطقه ای کردن تعیین میزان حداقل دستمزد را هم در دستور کارشان گذاشنه اند. و این طرح زدن زیر تعیین حداقل دستمزد سراسری و طرح  ایجاد تشتت در صف مبارزه کارگران است. طرحی که چهار سال است میرود و می آید و  آنقدر اعتراضات کارگران علیه آن وسیع بوده که عملا عقب زده شده و امسال هم  سرنوشتش همان خواهد بود و فضای تعرضی جنبش کارگری اجازه چنین کاری را نخواهد داد. همه اینها بخشی از تدارک گمانه زنی های پشت پرده در شورای عالی کار است و تلاششتان اینست که  با این بحث ها  کارگر را به مرگ بگیرند تا به تب راضی شود و زمینه را برای تعرض بیشتر به زندگی و معیشت کارگر و کل جامعه و هل دادن او به سوی تباهی هر چه بیشتر زیستی فراهم کنند. اما خودشان هم میدانند که این تلاشها عبث است و با وجود یک جنبش قدرتمند اجتماعی بر سر خواست افزایش دستمزدها و گفتمان اینکه دستمزدها باید بالای خط فقر باشد و حقوقهای نجوبی برچیده شود،  حکومت در مخمه بدی گیر کرده است. بویژه یک موضوع متفاوت امسال اینست که   بحث  بر سر تعیین میزان حداقل دستمزد با مساله لایحه ریاضتی بودجه دولت  ادغام است.  که لازمست بیشتر صحبت کنیم.

حسن صالحی: در واقع میزان حداقل دستمزد به گونه ای مساله میزان  رفاه در سطح جامعه را نیز نشان میدهد. و این یک محور اعتراضات کارگری در سالهای گذشته بوده است. در رابطه با سطح دستمزدها نیز کارگران رقم های مختلفی  را اعلام کرده اند. آخرین آن در سال گذشته 12 تا 12 میلیون و نیم بود که با حداقل دستمزدی که حکومت تعیین کرد بسیار فاصله داشت. الان هم این تلاش ها در اردوی کار، در جنبش کارگری شدت پیدا کرده است. من دیدم چند تشکل کارگری از جمله سندیکای کارگران اتوبوسرانی شرکت واحد،  سندیکای نیشکر هفت تپه ، اتحاد بازنشستگان و چند نهاد دیگر بیانیه ای منتشر کرده اند  و در آنجا بحث اینکه حداقل دستمزد باید ماهیانه 16 میلیون تومان باشد را مطرح کرده اند. سوالم اینست که در میان کارگران جنبش و جوش بر سر میزان حداقل دستمزد اکنون چگونه است؟

شهلا دانشفر: جنبش بر سر میزان حداقل دستمزد فراتر از موعد تعیین حداقل دستمزدهاست. امسال افزایش دستمزدها یک موضوع جدال هر روزه بخش های مختلف کارگری بوده است. در این جدال کارگران و از جمله کارگران صنعت نفت، معلمان، بازنشستگان، پرستاران  همه دخیل بودند. و به این معنا ما با یک جنبش اجتماعی  در سطح جامعه بر سر این موضوع روبرو هستیم که  جمعیت میلیونی کارگران و خانواده های کارگری  این بخش ها را در بر میگیرد. از همین رو همانطور که اشاره کردم جمهوری اسلامی در مخمصه سختی برای تعیین حداقل دستمزدها گیر کرده اند. سال گذشته معدل میزان حداقل دستمزدی که  از سوی تمامی این بخش ها اعلام شد دوازده میلیون در ماه بود. گفتند اگر خط فقر 12 میلیون است، حقوق ما هم باید دوازده میلیون باشد و بعضا از دوازده میلیون و نیم حداقل دستمزد سخن گفتند. امسال نیز همانطورکه اشاره کردید شش تشکل کارگری  جلو آمده اند و میگویند حداقل دستمزدها باید شانزده میلیون باشد. این تشکل ها در بیانیه خودشان از فشار سنگینی که سرمایه داری در طول تمام سالهای سال بر طبقه کارگر و کل جامعه وارد کرده سخن  میگویند. از رشد سرسام آور تورم و بالارفتن قیمت ها میگویند. و در آخر امضا کنندگان آن همه بخش های جامعه را فراخوانده اند که حول این خواست جمع و متحد شوند و در عین حال در برابر تعرضات حکومت تحت عناوینی چون منطقه ای کردن دستمزدها، طرح های استاد شاگردی و غیره بایستند. و این یک  حرکت پیشرو و پیشتازی است. البته سالهاست کارگران با همین گفتمان ها  قدم به جلو گذاشته  و میگویند خط فقر را قبول نمیکنیم. شورایعالی کار را قبول نداریم و قبول نمیکنیم از بالای سر ما تصمیم گیری شود و خودشان با عمل مستقم خود وارد میدان شده و به عنوان اولین گام از افزایش دستمزدها به رقم مد نظرشان صحبت میکنند. بعلاوه اینکه در کنار خواست افزایش دستمزدها مطالباتی چون درمان رایگان و تحصیل رایگان برای همه و داشتن حق مسکن خواستهای سراسری بخش های مختلف کارگری است و به شعارهای اعتراضی آنها در کف خیابان تبدیل شده است. این تحرکات الان گسترده تر شده است و اکنون که مقطع تعیین حداقل دستمزد است  در آغاز یک جدال بر سر موضوع میزان حداقل دستمزد برای سال آتی هستیم. تاکید  من اینست که   همه بخش های کارگری باید با قدرت به میدان بیایند. اعلام رقم سراسری از سوی کارگری یک عرض اندام سراسری است. از همین را در این عرصه از مبارزه اتحاد سراسری بسیار مهم است. خود این اقدام سراسری در عین حال چالش بودجه ریاضتی حکومت برای سال 1401 نیز هست.

حسن صالحی: اشاره کردید که چندین سال است که جنبش کارگری برای میزان حداقل دستمزد رقم میدهد. همین رقم شانزده میلیونی هم که در بیانیه این 6 تشکل  اشاره شده  رقم معقولی است. این تشکلها در سال گذشته بر حداقل مزد دوازده میلیون  و نیم تاکید کرده بودند و اکنون با احتساب رقم تورمی 41 درصدی که خود حکومتیان داده اند که رقم واقعی اش بیشتر هم هست،  به رقم شانزده میلیون رسیده اند.  در هر حال این مساله مهمی است. ولی همانطور که شما نیز اشاره کردید مساله تعیین حداقل دستمزد به شکلهایی به مساله بودجه گره خورده است و  میشود گفت این یکی از ویژگی های امسال است.  از نظر شما مساله بودجه چگونه بر میزان حداقل دستمزد میتواند تاثیر گذار باشد؟

شهلا دانشفر:  سوال مهمی است. در واقع لایحه بودجه دولت که در این هفته کلیات آن به تصویب رسید . زیر آب خیلی چیزها را میزند. در گمانه زنی هایشان گفته اند که دستمزد سال 1401 رقمی در حدود 4 میلیون و پانصد هزار تومان خواهد بود البته با تمام مخلفات آن. ولی بدون مخلفات از سه میلیون و چهارصد هزار تومان صحبت میکنند. از طرف دیگر دارند میگویند یک منبع کسب درآمد برای جبران کسری بودجه دولت مالیات است. یعنی به مزد بالای 5 میلیون تومان مالیات تعلق میگیرد. حال تصور کنید که حقوق کارگری که چهار میلیون و پانصد باشد. با اضافه کاری و عیدی و پاداش به پنج میلیون برسد، ده درصد مالبات به آن تعلق خواهد گرفت. یعنی از یکسو پول میدهند و از سوی دیگر پس میگیرند. در حالیکه خیلی جاها این اضافه کاری ها اجباری است. بگذریم که در رده های دیگر مزدی اگر کارگری ده میلیون مزد بگیرد باید 15 درصد مالیات بپردازد، و همینطور میزان مالیات پلکانی افزایش می یابد. بدین ترتیب کارگر نفتی که با شرایط سخت کارش برای رده های مختلف شغلی اش مزدی تعیین کرده بود، نه تنها گشایشی در وضع مزدی اش صورت نمی گیرد بلکه حالا باید 15 تا 20 درصد هم  مالیات بپردازد. از همین رو امروز حرف کارگران، بازنشستگان، معلمان در اعتراضاتشان اینست که حکومت امروز میخواهد خزانه خالی اش را با جیب مردم پر کند.  بعلاوه یک موضوع بحث آفرین دیگر در لایحه بودجه دولت حدف ارز دولتی4200 تومانی است. که خودشان در نزاعهایشان دارند از وارد شدن شوک تورمی به جامعه به یکدیگر هشدار میدهند.  با شوک تورمی دستمزد  چهار میلیون و پانصد  که با تمام مخلفاتش در نظر گرفته میشود  به کجای کارگر میرسد و ببینید که چه بلایی دارد بر سر مزد کار می آید.  موضوع دیگر هم خالی بودن صندوق تامین اجتماعی است.  دولت به این صندوق بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان بدهکار است و این صندوق عملا در ورشکستی کامل است و پولهای آنرا بالا کشیده اند.  گفته میشود این صندوق حتی در پرداخت حقوق بازنشستگان نیز با  مشکل روبروست.  الان آمده اند اقلامی از داروها را از همان بیمه حداقلی کارگران حذف کرده اند و کارگر باید خودش پول  آنرا پرداخت کند. برای مثال همین الان وقتی کارگری به بیماری کرونا مبتلا میشود باید کلی هزینه کند. با توجه به این هزینه ها ببینید چه چیزی از آن چندرغاز مزد کارگر به جا می ماند. به همین دلیل و بدرست  یک مساله چالش جنبش کارگری و بخش های مختلف آن یعنی معلمان، بازنشستگان، پرستاران و غیره  با حکومت همین لایحه بودجه ای است که تصویبش کردند. و این یک چالش سیاسی با چپاولگری حکومت است که  دارد هر روزه زندگی و معیشت مردم را به تباهی میکشاند.  از همین رو امروز معلمان و بازنشستگان در مبارزاتشان میگویند  چگونه است که برای حوزه علمیه قم و صدا وسیمای جمهوری اسلامی و  سپاه و غیره بودجه هست و بودجه آنها افزایش کلانی هم داشته است، اما برای ما معلمان و ما مردم بودجه ندارید. همچنین دیدید که چه بلایی بر سر  طرح رتبه بندی مشاغل معلمان آوردند و بودجه 32 هزر میلیاردی لازم آنها را به 125000 میلیارد تومان کاهش دادند و در مقابل فریاد اعتراض معلمان رساتر شد.  همه اینها نشان میدهد که مساله بودجه مستقیما به مبارزه برای خواست افزایش دستمزدها  گره میخورد. به همین دلیل کارگری که بطور مثال امروز میگوید حقوق من باید 16 میلیون باشد، در عین حال باید بگوید این لایحه بودجه شما را قبول نداریم. همانطور که شورای عالی کار شما را قبول نداریم و بر داشتن یک زندگی شایسته انسان تاکید کند. یک مثال دیگر اینست که دولت در طرحهایشان  مساله تبدیل وضعیت شغلی را هم حذف کرده اند. به این دلیل که دولت بر روی بودجه 36هزارمیلیارد تومانی هزینه های مرتبط با پیمانکاران دستگاههای اجرایی مانور میدهد و میخواهد حدود 20هزار میلیاد تومان آنرا از پیمان کاران بگیرد. با این توجیه که ده هزار میلیارد تومان آنرا هم صرف بهبود قرار دادها کند. در همین راستا است که هم اکنون حکم اخراج هزاران پرستار با قرارداد موقت 89 روزه را داده اند و به گفته خودشان هزاران کارگران نفت و درمان در همین وضعیت قرار دارند.  در برابر همه این تعرضات اما حقوق نجومی بگیران و دزدی هایشان بردوام است.  بنابراین ببینید چه تعرض گسترده ای را دولت در دستور کارش دارد. برای اینکه بار بحران و صندوق ورشکسته شان را  بر گرده جامعه خراب کنند. قبلا نیز سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده بود که  دلار سرسام آور قیمتش بالا خواهد رفت و از وارد شدن شوک تورمی به جامعه و ورشکستگی کامل اقتصادی حکومت گزارش داده بود. و اکنون می بینیم که با چه شتابی اوضاع به آنسو میرود و چه جدال بزرگی بین مردم و این حکومت بر سرزندگی و معیشت در پیش خواهیم داشت.       

حسن صالحی: واقعا  میشود گفت که دولت دارد از جیب مردم  درآمدهایش را تامین میکند. و این جیب بری در روز روشن است. و از حاصل کار و زحمت مردم میخواهد کمبود بودجه خود را جبران کند. اما یک نکته دیگر که خوبست صحبت کنیم.مرجع تعیین دستمزد است.  میدانید که شورای عالی کار که تصمیم گیرنده میزان حداقل دستمزد ها است و این نهاد از نمایندگان دولت، کارفرما و نمایندگان کانون عالی شورای اسلامی و کانون عالی انجمن های صنفی که آنها نیز دست ساز حکومت هستند، شکل گرفته است. در این مرجع تصمیم گیری از کارگر خبری نیست. در کشورهای مدرن و پیشرفته به هر حال تشکلهای کارگری هستند. قراردادهای سراسری می بندند قراردادهای دو ساله و سه ساله می بندند. جلسات تصمیم گیری بعضا با حضور دولت و کارفرمایان و یا فقط با کارفرمایان دارند. از نظر شما مرجع تعیین دستمزد چه کسی  باید باشد؟

شهلا دانشفر: سوال کلیدی ای است. مرجع  تعيين حداقل دستمزد سالانه کارگران نمایندگان منتخب مجامع عمومی کارگری با دولت هستند و ما در برنامه حزب اعلام کرده ایم که  افزایش نرخ دستمزدها  باید  سالانه از طريق مذاکره جمعى نمايندگان تشکل هاى کارگرى در مقياس سراسرى با نمايندگان سراسرى کارفرمايان و دولت انجام گیرد.  در کشورهای پیشرفته همانطور که اشاره کردید بالاخره کارگران تشکلهایی دارند و در یک سطحی در تعیین شرایط کار و دستمزد خود نمایندگی میشوند. اگر چه در این کشورها نیز  در این سه جانبه گری نمایندگان دولت و کارفرمایان در کنار یکدیگر مقابل نمایندگان کارگران قرار میگیرند و باز وزن نمایندگان اردوی سرمایه در مقابل اردوی کار سنگین تر است. ولی باز خودش یک پیشرفت است. اما در جامعه ای که کارگران از داشتن حق تشکل سراسری خود محرومند. همانطور که اشاره شد بر اساس طرح سه جانبه مسخره خودشان که دو نفرشان نمایندگان دولت هستند، سه نفرشان نمایندگان کارفرما و سه نفر دیگرشان هم تحت عنوان “نماینده کارگر” منتخب تشکل های دست ساز خود حکومت هستند، کارگران  هیچ مکانی ندارند. و این چیزی است که سالها کارگران به آن اعتراض دارند و شورای عالی کار را قبول ندرند و با اعلام اینکه ما برده نیستیم که از بالای سر ما بر سر مزدمان تصمیم گیری شود، خودشان رقم تعیین کرده و وارد عمل مستقیم شده و در قامت یک مرجع دارند قد علم میکنند.  این چیزی است که در بیانیه های کارگری از جمله در سال گذشته در بیانیه کارگران نفت بیان شد. بدین ترتیب ما شاهد رودررویی کارگر با دولت هستیم.  طبعا روشن است که   میزان حداقل دستمزد بستگی پیدا میکند به اینکه کارگر چقدر زورش برسد و  بتواند تعرض حکومت به زندگی و معیشت خود و کل جامعه را عقب بزند. اینجاست که اعتراض و قدرتنمایی سراسری کارگران ، متحد شدن بخش های مختلف طبقه کارگر در این مبارزه، تجمعات و اعتصابات سراسری، بیانیه های جمعی و گرد آمدن حول خواستهای واحد نقش کلیدی ای در تقویت و گسترش اجتماعی جنبش برای خواست افزایش دستمزدها دارد.

به عبارت روشنتر به هر درجه که  صف کارگران در این مبارزه وسیعتر و متحد تر باشد، کارگر در این مبارزه موضع قویتری خواهد داشت.  و با قدرت بیشتری خواهد توانست تعرضات حکومت مافیایی چپالگر حاکم را عقب بزنند. بویژه امروز که حکومت با لایحه ریاضتی بودجه و پروار کردن دستگاهها سرکوب و خرافه اش میخواهد بار ورشکستگی اقتصادی اش را به دوش کارگران بیندازد با قدرت تر میشود و باید این تهاجم را خنثی کرد. ضمن اینکه نفس این گفتمان ها صف کارگر را در این مبارزه متحد تر کرده و توقع کارگر و جامعه را از سطح معاشی که باید داشته باشد بالا تر میبرد.  

خوشبختانه امروز مبارزه بر سر خواست افزایش دستمزدها و لایحه ریاضتی حکومت گسترده است. ما شاهد اعتراضات گسترده وبا شکوه معلمان در سطح سراسری بر سر همین موضوع هستیم و آنها با اتکاء به شورایی تصمیم گرفتن هر روز سازمانیافته تر و قدرتمند تر دارند به جلو می آیند. نمونه دیگر اعتراضات بازنشستگان است. همچنین می بینیم که کارگران چگونه با اعتراضاتشان و با بیانیه های مشترکشان این گفتمان ها را دارند به جلو میبرند. و یک اتفاق مهم نیز در مبارزه بر سر خواست افزایش دستمزده ها در دو ساله اخیر ورود کارگرن نفت به  این اعتراضات است.  بنابراین تصویر به این سادگی نیست که کارگران بنشینند و با نمایندگان دولت بر سر مزد مذاکره کنند.  بلکه بحث بر سر یک جدال هر روزه بر سر زندگی و معیشت است که یک مطالبه مهم کارگران افزایش سطح دستمزدهاست. و در این جدال کارگر نه تنها خواهان افزایش حقوقها و تناسب آن با هزینه واقعی سبد هزینه است،  بلکه خواستار برچیده شدن حقوقهای نجومی هست و به این بساط تبعیض و نابرابری اعتراض دارد. بنابراین این یک مبارزه کاملا سیاسی است. یویژه  امسال که یک موضوع آن چالش لایحه بودجه است. و نیز یک مبارزه وسیع اجتماعی است که همه بخش های طبقه کارگر را در بر میگیرد. خلاصه کلام اینکه  مساله تعیین کننده در رابطه با سطح حداقل دستمزد کارگر توازن قوای سیاسی موجود، دستاوردها و پیشروی های طبقه کارگر و سطح استاندارد زندگی در کل جامعه است. و امروز یک وجه  از جدالی  که کارگر بر سر این موضوع دارد ، جدال با تبعیض و نابرابری و  دزدی ها و چپاولگری سرمایه داری حکم است.  

حسن صالحی: معمولا در اسفند ماه میزان حداقل دستمزد را اعلام  میکنند. الان ما  در دیماه هستیم و بهمن و اسفند ماه را پیش روی خود داریم.  در این مدت کارگران باید چه بکنند؟  پیشروان و فعالین جنبش کارگری بخصوص چه گفتمان هایی را بر سر زبانها بیندازند و  چه اتفاقاتی باید در این عرصه در اردوی کار صورت بگیرد؟

شهلا  دانشفر: اولین تاکید من اینست که همین بحث هایی که اینجا داشتیم را باید همه جانبه درمحافل و بخش های مختلف کارگری از جمله معلمان، بازنشستگان، پرستاران  به پیش برد و به گفتمان سراسری تبدیل کرد. یک اجماع نظری سراسری در این مورد به شکل دادن مبارزه ای قدرتمند و متحد سراسری کمک میکند. الان بخشی از تشکلهای کارگری بیانیه داده اند. بخش های مختلف کارگری باید همینطور مبتکر حرکت های جمعی و بیانیه های جمعی باشند و وارد میدان بشوند. انتظاراتشان را مطرح کنند. فرض کنید این تشکلها گفته اند حداقل مزد16 میلیون، حالا تشکلهای معلمان، بازنشستگان هم میگویند 16 میلیون این یک چتری سراسری به اعتراض میدهند. اما جدا از دادن رقم  باید فاکتور اعتراض به لایحه بودجه دولت را هم وارد کنند. این مساله هنوز در رابطه با مساله تعیین حداقل دستمزد آخر سال وارد مباحث نشده است. الان در رابطه با کارمندان یعنی کارکنان دولت هم گفته ند که به حقوقشان ده درصد اضافه میشود ولی حداقل آن چهار میلیون و پانصد تومان خواهد بود که وقتی هم به 5 میلیون برسد مشمول مالیات میشود. به نظرم همه اینها یک صف واحد از اعتراض به دستمزدها و حقوق زیر خط فقر را باید تشکیل دهند. بیانیه های مشترک، تجمعات اعتراضی و سازمانیافته مشترک، همانطور که سال گذشته در همین مورد تجمعی گذشته شده بود و نیز ورود قدرتمند کارگران نفت در این مبارزه همه و همه اجزای مختلف پیشروی جنبش برای خواست افزایش دستمزدها هستند. و خوشبختانه اپلی کیشن  هایی مثل کلاب هاس و گروههای مبارزاتی در تلگرام و دیگر برنامه ها مدیای اجتماعی خدمت میکند به این گفتمان سازی ها و شکل دادن به اتحادی سراسری بر سر خواست افزایش دستمزدها. در دل چنین حرکتی است که کارگران متشکل تر، سازمانیافته تر و قدرتمندتر میتوانند جلو بیایند  و  اعتراضشان را به پیش برند.

حسن صالحی : ممنون که در این برنامه شرکت کردید.

اینرا هم بخوانید

افزایش دستمزد یا حمله معیشتی گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه خط رفاه در تلویزیون کانال جدید

کارگر کمونیست ۸۲۴ حسن صالحی: در برنامه این هفته در مورد تعیین میزان حداقل دستمزد …