“آن یکی دیگه” خودش نیست، میراثش هست- یاشار سهندی

علی کریمی: “اون ارتشی که فدای مردم میشد تربیت یکی دیگه بود.”
جاودگر فوتبال، دریبل زن قهار در زمین سیاست گاهی خودش را دریبل میزند.
من نمیدانم علی کریمی “خدمت مقدس سربازی” و به روایت دقیقتر به زبان کوچه “اجباری” را از سر گذرانده یا خیر؟
ارتشی که الان تربیت کسی دیگری است، همان ارتشی است که تربیت “یکی دیگه” بود. تنها تفاوتش این است که عصرها به جای ترانه آقاسی و سوسن، قرآن از بلندگوهای پادگان پخش میشود.


ارتش اسلامی شده بر همان قوانینی اداره میشود که آن یکی دیگه نوشته بود.
مهمترین قانون ارتش ( و اصولا هر دسته نظامی که در خدمت حاکمیت است، مانند سپاه) اطاعت از مافوق است. حق هم دارند! چون به وقتش باید زیر دست، یعنی جوانی که به اجبار تفنگ را بر شانه اش آویخته اند باید دستور را بدون هیچ چرای اجرا کند. آن کس دیگه فرمان داده بود: “ارتش چرا ندارد!”
سرباز در هر نبردی باید خط شکن باشد. چه در کف خیابان به وقت اعتراض مردم، چه در مرز هنگامه جنگ با کشور همسایه. برای اینکار نیاز به فکر کردن نیست؛ فقط و فقط دستور مافوق باید بدون هیچ تاملی اجرا شود، نشود حکمش اعدام است.


در ارتش موجود که میراث دار آن یکی دیگه است، اصل بر تربیت انسانها برای کشتن است برای دیگرانی که حاکمند.
آن یکی دیگه و هم اکنون هم سربازان را تربیت میکنند که بکشند؛ نه برای “حفظ شرف و آبرو، جان و ناموس مردم”، که همه اینها پوششی است برای حفظ و ماندگاری حاکمان ستمگر.
“ارتش مدرن ایران” را آن یکی دیگه از پدرش به ارث برد و برای کسان دیگر به ارث گذاشت تا پایه های نظام مستحکم تر شود و برای اینکار باید مردم فدا شوند و نه برعکس.
ارتش آن یکی دیگه به وقتش روی کارگر، زن، دانشجو، دانش آموز، نویسنده، دهقان، اهالی شهرهای بسیاری در داخل “مرز پر گهر” آتش گشوده.


به سوال اول برگردیم. بسیاری از جوانان که به اجباری برده میشوند، بارها از خود پرسیده اند و میپرسند من در این “لباس مقدس” کی هستم؟ اگر علی کریمی سربازی را از سر گذرانده آیا هیچ وقت از خودش این سوال را پرسیده؟ اگر نرفته از خودش بپرسد از زمان آن یکی دیگه تا همین امروز چرا باید سربازی حکم اجباری داشته باشد و اصولا چرا ارتش، چرا ندارد؟

اینرا هم بخوانید

توماج: “یاد آر که مرگ نسیانم”- یاشار سهندی

مندرج در ژورنال شماره ۷۱۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …