اعتراضات کردستان عراق، عربده کشی مسرور بارزانی و سوغات بنجل عبدالله مهتدی

چهارشنبه ١٢ اوت در شهرهای قه لادزی، سلیمانیه و کلار اعتراضات مردم علیه دزدی و فساد سران اقلیم کردستان، علیه فقر و بیکاری و فلاکتی که حکومت اقلیم به مردم کردستان عراق تحمیل کرده است دست به اعتراض زدند. در قه لادزی مردم خشمگین به دفتر حزب گوران حمله کرده و آن را به آش کشیدند و دفاتر حزب دموکرات کردستان عراق را سنگباران کردند. در شهر اربیل حزب دمکرات کردستان عراق با نظامی کردن شهر و دستگیری تعدادی از معترضین مانع تجمع اعتراضی در این شهر شد. بدنبال تجمع اعتراضی روز ۲۲ اوت در شهر کلار نیز، معترضین در مرکز شهر اعتراض خود را ادامه دادند، بطرف ساختمان فرمانداری شهر حرکت کرده و آنرا به آتش کشیدند. در همین رابطه مسرور بارزانی رئیس حکومت اقلیم کردستان ناچار به واکنش شد. او در رابطه با وقایع گرمیان و اعتراضات مردم که توسط مسئولین آسایش حکومت مورد تعرض قرار گرفت از مسئول اداره گرمیان قدردانی کرد.
مسرور بارزانی گفته است: “هنگام برهم زدن و حمله به نهادهای حکومت و اموال عمومی مردم در گرمیان، کاربدستان اداره گرمیان و نیروی آسایش برای حفاظت از اموال عمومی مسئولانه برخورد کرده اند.” او در ادامه افزدوه است: “متاسفانه کسانی تلاش میکنند که خواستهای همشهریان را سمت و سوی سیاسی داده و بسوی اهداف شخصی خود سوق دهند و مردم را برای برهم زدن و سوزاندن اموال عمومی تشویق کنند. این رفتارها جرم است و لازم است مجرمان از طریق قانونی با آنها برخورد شود.” بارزانی در بخش دیگری از این سخنان گفته است: ” بحران دارایی خارج از خواست و میل حکومت اقلیم کردستان است.”

رئیس حکومت اقلیم کردستان عراق از یک سو رفتار سرکوبگرانه نیروی آسایش و کاربدستان حکومت در کلار را مورد تقدیر قرار داد و از سوی دیگر مردم معترض به وضع موجود را به روبرو شدن با دادگاه و قوانین کذایی شان که همین احزاب در خدمت غارت و چپاول هستی مردم ایجاد و تدوین کرده اند تهدید کرد. رئیس حکومت اقلیم حتی نتوانست فلاکت اعمال شده احزاب حاکم علیه مردم را پنهان کند و با توجیه همیشگی سران همین حکومت مبنی بر “وجود بحران دارایی”، تلاش کرد شانه از زیر بار مسئولیت این حکومت در ایجاد چنین بحرانی که توسط باندهای مافیایی احزاب حاکم سازمان یافته است خالی کند.
تعرض و خشم مردم ناراضی به دم و دستگاه حاکمان اقلیم کردستان که از قبل هستی و دسترنج مردم مراکز و نهادهای سرکوب و غارت ثروت جامعه را سازمان برپا شده اند گویای غارت هستی شان توسط احزاب حاکم، باندهای عشیره بارزانی و مافیای طایفه طالبانی است. مردم رنج دیده کردستان عراق حق دارند دهها بار این حاکمیت فاسد، چپاولگر و دسته جات شبکه مافیایی احزاب حاکم را بزیر بکشند.

سوغات بنجل و تاریخ مصرف گذشته عبدالله مهتدی
آنچه بالاتر از کارنامه مملو از حیف میل، فساد و دزدی احزاب حاکم بر اقلیم کردستان عراق اشاره شد همان سوغات گندیده ای است که عبدالله مهتدی از سازمان زحمتکشان تلاش میکند با همکاری دیگر احزاب قومی و ناسیونالیست اسلامی کرد مستقر در کمپهای کردستان عراق برای مردم کردستان ایران به ارمغان بیاورد.
مهتدی و دیگر شرکایش در احزاب قومی به اصطلاح اپوزیسیون کرد، اینروزها میکوشند به هنگام سرنگونی حکومت اسلامی توسط مردم جان به لب رسیده در ایران و در کردستان، با سرهم بندی کردن “نیروی پیشمرگ ملی” ، تدارک و طرح، “پارلمان” و متعاقب آن طرح، “حفاظت از منابع اقتصادی” ، همین بساط رسوا شده، تاریخ مصرف گذشته و امتحان پس داده طالبانی، بارزانی و دیگر جریانات قومی اسلامی حاکم بر کردستان عراق را به مردم کردستان ایران قالب کنند.
اگر احزاب طالبانی و بارزانی در یک شرایط معین تاریخی و بر بستر جنگ خلیج از جیب بوش پدر و پسر قرعه بنامشان بیرون آورده شد، اگر جلال طالبانی در مقطع بقدرست رسیدن برای تحمیل فقر، فلاکت و نتیجتا محروم کردن مردم کردستان عراق از ابتدایی ترین نیازمندیهای اولیه زندگی آنان، آرزو میکرد چهار حلبجه دیگر اتفاق بیافتد، اکنون و بعد از گذشت سه دهه از آن تاریخ، نه تنها مردم شهرهای کردستان عراق در صدد انداختن احزاب و باندهای مافیایی و فاسد در کردستان عراق هستند، بلکه مردم شهرهای کردستان ایران نیز با پیشینه مبارزاتی شان، با خواست و توقعات انسانی، سوسیالیستی و برابری طلبانه شان و با مشاهده عمق کثافتی که احزاب حاکم بر کردستان عراق ایجاد کرده اند، اجازه نخواهند داد جریاناتی همچون سازمان زحمتکشان، احزاب دمکرات و دیگر جریانات عقب مانده قومی اسلامی، چنین بساط بنجل و آبروباخته ای را در کردستان ایران پهن کنند.
۳۰ سال از آن تاریخ گذشته است. اگر این جریانات با افق نیم قرن گذشته همچنان منجمد شده و برای تحقق آرزوهای بتاریخ پیوسته دچار خوش خیالی شده اند، اگر احزاب قومی و ناسیونالیست کرد با پز پیشمرگ ملی بخیال خام خود در تلاشند پارلمان بسازند و همانند مسرور بارزانی و دیگر سران احزاب قومی عشیره ای کردستان عراق با نیروی مسلح، پارلمان، دادگاه و قوانین ارتجاعی و ضد انسانی شان، مردم کردستان ایران را مرعوب کنند، باید شیرفهم شوند و این را در گوشهایشان فرو کنند که مردم شهرهای کردستان ایران، کارگران، زنان، جوانان و فعالین عرصه های مختلف اجتماعی انسانهای دهه دوم قرن بیست و یک هستند که با توقعات دنیای کنونی به اهداف انسانی خود می اندیشند. کارگر معترض در شهرهای کردستان دست یابی به خواستهای خود را همسو با کارگر هفت تپه و فولاد اهواز میبیند. فعالین جنبش زنان در شهرهای کردستان رهایی خود از اسارت ارتجاع اسلامی و احزاب ناسیونالیست تا مغز استخوان آغشته به اسلام را در گره زدن به جنبش سراسری زنان و مردان برابری طلب و آزادیخواه میبیند. عبدالله مهتدیها خوب میدانند که بیش از چهار دهه گذشته چپ اجتماعی در شهرهای کردستان، حزب دمکرات کردستان ایران را رسوا کرد. او و همقطارانش در سازمان زحمتکشان و در حزب دمکرات خوب میدانند که مردم آزادیخواه، برابری طلب، چپ و سوسیالیست، بساط مفتی زاده ها را جمع کردند. مردم سنندج و چپ آن جامعه شورای شهر سنندج را به حاکمان تازه بقدرت رسیده و تا دندان مسلح خمینی تحمیل کردند. کارگران، مردم ستمدیده کردستان، چپ جامعه و دیگر جنبشهای اجتماعی مدرن و سکولار مطلقا اجازه نخواهند داد، که لشکر شکست خورده احزاب عقب مانده و مرتجع قومی اسلامی، بساطشان را حتی در کوره دهی در نوار مرزی پهن کنند.
بعد از طی شدن سه دهه از کارنامه مملو از فساد، حیف و میل و تاراج هستی مردم توسط باندها و مافیای احزاب قومی، طایفه ای و اسلامی کرد در کردستان عراق، باندهای زحمتکشان و شاخه های احزاب دمکرات اکنون دیگر حتی با فیگور رفع ستم ملی، یا فدرالی یا خودگردانی و دیدن خواب یک جامعه موزائیکی هم نمیتوانند گنجشک را به نرخ قناری به مردم کردستان ایران بفروشند. کردستان عراق نمونه شاخص، برجسته و حی و حاضر از جامعه ای است که طی سه دهه اخیر پدیده ای بنام ستم ملی در آن موضوعیت ندارد. چرا که طی این سه دهه، احزاب ناسیونالیست کرد در مسند قدرت بوده اند و حکومت مرکزی در اداره امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مردم کردستان حضور نداشته است. با بقدرت رسیدن احزاب و جریانات بورژوایی در کردستان عراق که افشای ثروتهای افسانه ای شان تیتر روزنامه های کشورهای غربی شده است، دیگر کسی نمیتواند با ادعای پوچ رفع ستم بر سر مردم کردستان شیره بمالد. کار بجایی رسیده است که احزاب ناسیونالیست، عشیره ای و اسلامی حاکم بر کردستان عراق، در چهارچوب بده و بستانها و تقسیم قدرت در بسیاری از پستها و نهادها در سراسر عراق نیز مهره هایی در حاکمیت مرکزی دولت عراق دارند. از رئیس جمهور گرفته تا معاون پارلمان و وزیر خارجه عراق و حضور فراکسیونهای این احزاب در پارلمان عراق بخشی از اختیارات آنان است. باید گفت که بخشا تصمیمات و سیاستهای احزاب حاکم بر اقلیم کردستان مستقیما در به محرومیت کشانیدن، بیکاری، بی حقوقی و زندگی فلاکتبار مردم عرب زبان در جنوب این کشور شریک بوده اند.
بنابراین تا جاییکه به کردستان ایران مربوط میشود، رفع هر گونه ستم ملی تنها از مسیر برسمیت شناختن حقوق برابر و مساوی شهروندی میگذرد. این همان مسیری است که احزاب ناسیونالیست و قومی، باندهای زحمتکشان، دو شاخه حزب دمکرات و دیگر جریانات اسلامی همچون سازمان پژاک و سازمان خبات در مقابل آن ایستاده اند. تامین و تحقق حقوق برابر و یکسان شهروندی در کردستان، بساط احزاب ناسیونالیست قومی را تعطیل خواهد کرد. این تنها پاسخ مردم آزاده، مدرن، انساندوست و برابری طلب در کردستان ایران است که هم می خواهند از ایجاد تفرقه در میان مردم منتسب به ملیتهای مختلف جلوگیری کنند و هم ایجاد سد محکمی در مقابل قلدری احزاب و جریانات قومی ناسیونالیست کرد است که می کوشند با آویزان شدن به مسئله”رفع ستم ملی” و غیره همچنان به ارتزاق و بازتولید خود ادامه دهند.
جدایی از این، راه حل مسئله کرد نیز تنها از طریق یک رفراندم آزادانه در کردستان تحت نظارت نهادهای بین المللی میتواند جواب به حل مسئله کرد باشد. در این رفراندم سئوال در مقابل مردم کردستان این خواهد بود که آیا میخواهند از ایران جدا شوند یا اینکه در چهارچوب ایران باقی بمانند؟ نتیجه آرای مردم هرچه که باشد باید برسیمیت شناخته شود.
در صورت رای به جدایی نیز حاکمیت در کردستان تنها از طریق نمایندگان منتخب مردم در شوراها رسمیت پیدا میکند و موضوعیت خواهد داشت. بنابراین مردم کردستان، شاخ و شانه کشیدن قیم مابانه احزاب ناسیونالیست کرد از بالای سر مردم را که این روزها میکوشند با راه اندازی “نیروی پیشمرگ ملی” که همان نیروی آسایش حکومت اقلیم است برسمیت نخواهند شناخت و با نیروی مسلح توده ای خود از حاکمیت شورایی در کردستان حفاظت خواهند کرد.
۵ شهریور ۹۹
۲۶ اوت ۲۰۲۰
ایسکرا ۵ ۱۰۵

اینرا هم بخوانید

راه حل سقز علیه تهاجم شیمیایی- عبدل گلپریان

روز یکشنبه ۲۰ فروردین دست‌کم شش مدرسه دخترانه در شهر سقز به‌طور هم‌زمان هدف حملات …