اعتیاد به مواد مخدر یکی از “معضلات اجتماعی” است که دولتهای حاکم بر ایران در گسترش و رواج آن نقش اساسی دارند. اعتیاد به این مواد در میان کارگران نیز به شدت گسترده است. اخیرا یکی از کارگزاران مافیایی حاکم بر ایران به نام اسکندر مومنی که عنوان “دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر” را یدک میکشد، که در واقع ستادی است برای سرکوب معتادان و سرپوش بر ابعاد اعتیاد و نه مبارزه با آن، گفته که تصمیم دارند هجوم دوباره ای را به معتادان سازمان دهند. هر چند وقت یکبار که حضور معتادان در جامعه به شدت به چشم میآید و حکومت اسلامی آنها را “معتادان متجاهر” مینامد برای پوشاندن این فاجعه و نه کمک به این افراد، به گفته خودشان “اقدام به جمع آوری” آنها می کنند که به شکل کاملا ضد بشری این اقدام صورت می گیرد. رفتار با معتادان، که خود قربانی شرایطی هستند که حکومت ترتیب داده، بدتر از رفتاری است که حکومت اسلامی با حیوانات دارد. هیچ آماری در دست نیست که در این یورشهای حکومت به معتادان چند نفر از آنها از این ماجرا جان سالم بدر میبرند. جناب اسکندر مومنی در میان حرفهایش بیان میکند :” نرخ شیوع در حوزه کارگری و مراکز صنعتی از میانگین شیوع مواد مخدر در کشور بیشتر است.” و این بیش از هر چیز بیانگر محرومیتهای اجتماعی و مشخصا فشار طاقت فرسایی است که سرمایه برای رسیدن به سود بر کارگران تحمیل کرده است.
طبق گفته آزاده اولیایی (کارشناس مسئول پیشگیری از اعتیاد در محیط کار و فضای مجازی سازمان بهزیستی جمهوری اسلامی) : “آمار رسمی نرخ شیوع اعتیاد بین کارگران در دست نیست، اما بر اساس شیوع شناسی حدود هفت سال پیش در بدبینانهترین حالت ممکن حدود ۳۰ درصد کارگران و در خوشبینانهترین حالت ۲۱ درصد از کارگران در مراکز صنعتی و کارخانهها اعتیاد دارند.” دکتر “هومان نارنجیها” (کارشناس و پژوهشگر پیشگیری از اعتیاد) در مصاحبه با سایت رویداد ۲۴ به نمونه ای اشاره می کند که بسیار هولناک و باور نکردنی مینماید و همین جناب که راوی یک جنایت آشکار در حق کارگران است هشدار میدهد که باید هشیار بود که پول مفت به کارگر معتاد پرداخت نشود!
ابتدا گزارش ایشان را بخوانیم:” به کارخانهای رفته بودم و شاهد بودم به جای اینکه آهن یا چدن ذوب شده را به وسیله یک ماشین از مخزن به کوره بریزند، یک کارگر با یک ملاقه سر کوره سرشار از آهن مذاب این کار را میکرد و آهن مذاب را در یک قالب میریخت. داغی کوره به حدی بود که میتوانست قرنیه چشم و پوست صورت را بسوزاند. این کارگر مصرف کننده شیره به صورت خوراکی بود، حالا اگر شیره را از وی بگیریم دیگر قادر به کار در کنار کوره نبود و اگر همچنان با همین وضعیت به کار خود ادامه دهد ۱۰ سال دیگر قادر به انجام هیچ حرکتی نخواهد بود. چرا که کار یک ماشین را به انسان تحمیل کردهایم و تمام مفاصل او دردناک بوده و قادر به فعالیت نخواهد بود. اما این کارگران برای حفظ شغل خود ناچارند چنین وضعیتی را تحمل کنند.” و در ادامه با اشاره طرحهای پیشگیری از اعتیاد در محیط کار در قوانین (جمهوری اسلامی) میگوید: “متاسفانه کارفرمایان علاقه چندانی به اجرای این طرحها ندارند، زیرا بیشتر به موضوع سود خود فکر میکنند، غافل از اینکه براساس شیوع شناسی اعتیاد در محیطهای صنعتی از هر ۴ نفر کارکنان محیطهای صنعتی یک نفر معتاد است. حال تصور کنید در یک محیط صنعتی با ۴۰۰ کارگر حضور دارند در حالیکه کارفرما بر این گمان است که اگر طرح پیشگیری را اجرا کند هزینهبر است. این درحالی است که در این کارخانه براساس درصدی که گفتیم ۱۰۰ نفر معتاد هستند.” ایشان از اینجا به بعد دقیق حساب می کند که بی توجهی کارفرما برایش هزینه ای بیشتر دارد و کارگر معتاد “دستمزد مفت” به جیب می زند: “در موضوع اعتیاد این مطرح است که فرد معتاد نصف یک فرد عادی کار میکند، ممکن است در ابتدای شروع مصرف بیشکاری کند، اما به تدریج دچار تاخیر و تعجیل در کار میشود. یا حتی ممکن است باعث وقوع حادثه و سوانح پرهزینه شود و حتی تعهد خود را نسبت به محیط کارش از دست میدهد. همه این موارد باعث میشود که کارآیی این فرد به حدود ۵۰ درصد برسد به بیان دیگر ۱۰۰ نفر معتادی که به عنوان کارگر حقوق دریافت میکنند معادل ۵۰ نفر کار میکنند، در واقع ۵۰ نفر دستمزد مفت دریافت میکنند. این درحالی که اگر طرح پیشگیری و درمان اعتیاد در محیط کار را اجرا کند این مساله رفع میشود.”
ناصر آغاجری با توجه به تجربه اش در کار مناطق جنوبی کشور بخصوص عسلویه در همان گزارش سایت حکومتی رویداد ۲۴ میگوید:” اعتیاد به ویژه در میان کارگرانی که قراردادهای موقت دارند بسیار زیاد است. اعتیاد در میان کارگرانی که سواد کمتری دارند بیشتر است البته در میان افراد تحصیلکرده و مهندسها نیز مشکل اعتیاد کم نیست. وی ادامه میدهد: مشکل آن است که محیط کار برای کارگرانی که در پروژههای صنعتی کار میکنند، یک اردوی کار است. وقتی ما در یک پروژه جدید مشغول به کار میشدیم باید به صورت شبانهروزی در مدت اجرای پروژه در اختیار پیمانکار بودیم. در این پروژهها به دستور کارفرما افراد به جای ۸ ساعت کار مقرر شده در قانون کار بیش از ۱۲ ساعت فعالیت داشته و به خواست کارفرما بعد از ساعت کاری هم باید ساعاتی را به صورت اضافه کاری اجباری فعالیت کنند. این به معنای استثمار وحشیانه کارگران و ایجاد خستگی بیش از حد در آنهاست…فشار کار، زمانبندی کار و اینکه کوچکترین اعتراض کارگر به اخراج او منجر میشود و هیچ حمایتی هم نیست در کنار پرداختهای دیرهنگام باعث میشود که کارگران به سوی اعتیاد سوق داده شوند. مثلا اگر کارگر اعتراض به عدم پرداخت حقوق خود کند با برخوردهای خشونتبار و قهری مواجه میشود تحمل این شرایط بسیار سخت است.”
سایت حکومتی اقتصاد آن لاین در گزارشی در سال ۹۵ از قول معاون کاهش تقاضای ستاد مبارزه با موادمخدر عنوان می کند: ” … برخی کارفرمایان معتقدند مصرف مواد در کوتاهمدت باعث افزایش کارایی کارگرانشان میشود و ممکن است خودشان کارگران را به مصرف مواد ترغیب کنند!” یکی دیگر از کارگزاران رژیم اسلامی سرمایه” سعید صفاتیان” که سایت اقتصاد آن لاین ایشان را اینگونه معرفی کرده ” رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام”؛ ” درباره وضعیت اعتیاد در بین کارگران کشور ابتدا آنرا به لذت جویی کارگران جوان تقلیل میدهد یعنی ابتدا مقصر خود کارگر است و بعد اشاره می کند: “… در ضمن استرس ناشی از کار، عدم امنیت شغلی، عدم پیشرفت شغلی و فشار شغلی در بین کارگران در افزایش استعمال مواد مخدر تاثیرگذار است. “
در جمهوری اسلامی اعتیاد به مواد مخدر جرم محسوب می شود و همین بهترین بهانه است که کارفرمایان از کارگرانی که مبتلا هستند کاملا سوء استفاده کنند. کارفرما از اینکه کارگری معتاد است این را برای همیشه تا وقتی به همین بهانه اخراج اش نکرده مستمسک قرار می دهد تا فشار کاری بیشتری به او وارد کند و همیشه هم زیر نگاه شماتت کارفرما باشد و این منت هم روی سر کارگر باشد که “بخاطر زن و بچهات گذاشتم کارکنی!” کارفرما اگر هم کارگر را رسما ترغیب مصرف مواد مخدر نکند اما شرایط را به گونه ای فراهم میکند که کارگر معتاد اسیر او باشد.
بنا به یک تحقیق، تولید و توزیع مواد مخدر در جهان بازار پرسودی است که “درآمدی معادل ۴۰۰ ميليارد دلار ايجاد مي کند. به عبارت ديگر، دومين فعاليت پرسود اقتصادی بعد از صنعت اسلحه سازی به شمار می رود. درآمد حاصل از مواد مخدر مشابه درآمد حاصل از صنعت اتومبيل سازی يا داروسازی يا صنعت بانکداری است. تجارت مواد مخدر صنعتی است که نه مرز دارد و نه مليت دارد و باندهای جنايتکار آن را به صورت چند مليتی اداره می کنند.” درآمدی که مافیای اسلامی حاکم نمی توانست و نمی خواهد چشم از این بازار بردارد و سهم خود را از این بازار همیشه محفوظ نگه داشته است چه با ترانزیت مواد مخدر و چه با توزیع وسیع آن درسطح کشور.
اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر بازار پرسود آن برای سرمایه مافیایی یکی از ابزارهای کنترل و تخریب جوانان یک جامعه توسط دولتهای حاکم است. در ایران علاوه بر اینها برای رژیم اسلامی سرمایه بهانه ای برای استفاده گسترده از اعدام برای ایجاد ترس و دلهره است. شیوع آن در میان کارگران تبدیل به ابزاری برای استثمار وحشیانه تر کارگران شده. چهل سال است که اعتیاد جرم تعریف شده است و این بهانه ای شده که فرد معتاد ایزوله شود و بهانه کافی به دست سرمایه داران بدهد که با تحقیر و توهین به کارگر معتاد و منت این که جرم او را پوشیده نگه می دارند از او کار بکشند و به وقتش به بهانه همین اعتیاد از کار اخراج اش کنند.
“معتادان متجاهر” عنوانی است که رژیم اسلامی سرمایه روی افرادی گذاشته است که بی پناه و بی خانمان هستند و در حاشیه جامعه، در میان خرابه ها ، زیر پلها و گورها روزگار سر می کنند تا مرگ شان فرا برسد. برای مقابله با اعتیاد باید فرد معتاد درست برخلاف شرایط فعلی، مورد پشتیبانی همه جانبه جامعه قرار گیرد، باید از اعتیاد به مواد مخدر جرم زدایی شود. توزیع و تولید مواد مخدر باید جرم جنایی محسوب شود. در ایران مبارزه با اعتیاد به مواد مخدر مستقیما به مبارزه با جمهوری اسلامی سرمایه گره خورده است. مبارزه با اعتیاد بیش از آنکه به فرد معتاد و اراده شخصی او بستگی داشته باشد به مبارزه همه جانبه با رژیم اسلامی سرمایه و سرمایه داری و دلالان مفتخور مواد مخدر مربوط است. سرنگونی این حکومت گام اول در از بین بردن سیستم ضد انسانی ای است که زمینه های اجتماعی اعتیاد را فراهم میکند. *
مبارزه با اعتياد و قاچاق مواد مخدر
ممنوعيت اکيد خريد و فروش مواد مخدر و پيگرد و مجازات شديد و قاطع عاملين توليد، قاچاق و فروش غير قانونى مواد مخدر.
کمک به امر مبارزه با اعتياد از طريق از ميان بردن زمينه هاى اجتماعى و اقتصادى روى آورى افراد به مصرف مواد مخدر و حمايت از معتادين در برابر دلالان و شبکه هاى قاچاق و فروش مواد مخدر
غير جنايى کردن زندگى معتادين و کمک به ترک اعتياد آنها از طريق:
ايجاد کلينيک هاى دولتى که نياز معتادان به مواد مخدر را در صورت اعلام آمادگى آنها براى شرکت در دوره هاى ترک اعتياد برآورده ميکنند.
رفع ممنوعيت در اختيار داشتن برخى مواد مخدر معين به اندازه مصرف شخصى. قرار گرفتن رايگان سرنگ و سوزن تزريق در اختيار کليه متقاضيان توسط داروخانه ها و درمانگاه ها به منظور مصون داشتن معتادين از بيمارى هايى نظير ايدز، هپاتيت و غيره و کمک به کنترل ابعاد شيوع اين بيمارى ها.
ممنوعيت هر نوع تبعيد، زندانى کردن، و جداسازى معتادان از جامعه به صرف اعتياد آنها. نفس اعتياد به مواد مخدر جرم نيست.
**
يک دنياى بهتر
تغيير جهان و ايجاد دنيايى بهتر يک اميد و آرمان هميشگى انسانها در طول تاريخ جامعه بشرى بوده است. عليرغم رواج ايده هاى قدرگرايانه و خرافى اعم از مذهبى و غير مذهبى حتى در دنياى باصطلاح مدرن امروز، ايده هايى که هريک به نحوى علاج ناپذيرى و مقدر بودن وضع موجود را تبليغ ميکنند، زندگى واقعى و عمل روزمره توده هاى وسيع مردم همواره حاکى از يک اميد و باور عميق به امکان پذيرى و حتى اجتناب ناپذيرى يک آينده بهتر است. اين اميد که دنياى فردا ميتواند از محروميت ها و مشقات و کمبودها و زشتى هاى امروز رها باشد، اين اعتقاد که عمل امروز انسان ها، چه جمعى و چه فردى، در تعيين چند و چون دنياى فردا موثر است، يک نگرش ريشه دار و قدرتمند در جامعه است که زندگى و حرکت توده هاى وسيع مردم را جهت ميدهد.
کمونيسم کارگرى قبل از هر چيز به اينجا تعلق دارد، به اميد و اعتقاد انسان هاى بيشمار و نسلهاى پى در پى به اينکه ساختن يک آينده بهتر، يک جهان بهتر، بدست خود انسان، ضرورى و ميسر است.
آزادى، برابرى، رفاه
تصوير همه از يک زندگى مطلوب و يک دنياى ايده آل بيشک يکى نيست. اما با اينهمه مقولات و مفاهيم معينى در طول تاريخ چند هزار ساله جامعه بشرى دائما بعنوان شاخص هاى سعادت انسان و تعالى جامعه به طرق مختلف برجسته و تکرار شده اند، تا حدى که ديگر بعنوان مفاهيمى مقدس در فرهنگ سياسى توده مردم در سراسر جهان جاى گرفته اند. آزادى، برابرى، عدالت و رفاه در صدر اين شاخص ها قرار دارند.
دقيقا همين ايده آلها بنيادهاى معنوى کمونيسم کارگرى را تشکيل ميدهند. کمونيسم کارگرى جنبشى براى دگرگونى جهان و برپايى جامعه اى آزاد، برابر، انسانى و مرفه است.
کارگرکمونیست ۷۰۷