تو تمام این سیاهیها و وحشیگریهای طالبانی امروز افغانستان، ما یک دلیل داریم که اما بدجوری خوشحال باشیم، آنهم این هست که ما در ایران اسلام را به آخر خط رساندیم. ته خط، یعنی کوچه بن بست! الان در ایران عروج هیچ گونه ای از اسلام به هیچ وجه من الوجوه قابل تحقق نیست.
این «ما» که میگویم، بطور اخص آتئیست ها، منتقدین با تهور دین اسلام، مخالفین حقیقی این حکومت عصر حجری، فعالین جنبش علیه حجاب و علیه خشونت به زن است. ما باعث شدیم کلیه واریانت های اسلامی که میشد در این مملکت با آن مردم را مچل کرد، میشد در ترشی خواباند، بعد دمپایی به پا با مدرنترین سلاحهای ساخت غرب به میدان آورد، زنان را لچک پیچ کرد، همه اینها را شکست دادیم. از لحاظ فکری و عقیدتی و سیاسی. برای همین دیروز از دهان خاتمی بیرون نیامده بود که علیه اسلام نوع طالبانی حرف مفت بزند، مردم در شبکه های اجتماعی با نیسان آبی روی حرفهای این آخوند خوب رفتند!
نمیدانم آیا کسی میداند ارزش این ته خط بردن اسلام در ایران چیست؟ کسی یادش هست که همین چند سال پیش اسلام سروش داشتیم؟ اسلام خوب. اسلام صلح! یادتان هست فمینیسم اسلامی درست کرده بودند؟ آخر پفیوزها اسلام و فمینیسم؟ یادتان هست پدر طالقانی مجاهدین خلق را؟ اصلن خود مجاهدین را با جامعه اسلامی توحیدی؟ همین الان فیلم های سینه زنیشان در اردوگاهها یک مثقال با فیلم نمایش زنان طالبان با برقع فرق ندارد، فرقش چیست که روسری حریر گرانقیمت سر مریم رجوی باشد یا برقع سیاه ارزان قیمت سر زنان طالبان؟ مجاهدین خلق کانسپت دیگری از اسلام بود که مثل اصلاح طلبها شکست خورد. اینها همه نقشه های سیاسی شوم برای آینده ایران بودند، یکی بعد از دیگری شکست خوردند. چون یک جنبش فکری، نه دو تا یا سه تا، یک جنبش فکری از همان روزهای اول تاسیس این حکومت به اسلام، به حجاب، به خشونت حاکم نه گفت. آخوند خوب جلویش گذاشتند، نه گفت. گفت آخوند خوب آخوند مرده است. حجاب گل منگلی گذاشتند، نه گفت. گفتند و نوشتند که حجاب سمبل تحقیر و خشونت به زن است. به اسلام خاتمی نه گفتیم. به کل لشکر بسیج شده که میخواستند به ملت بقبولانند که راه دیگری نیست، میشود به اسلام ماله کشید، مرمتش کرد، فایده نداشت، به همه نه گفتیم.
آخرینش کنفرانس برلین بود که میخواستند آخوند مامانی طرفدار غرب را به عنوان رفرم به جهان بفروشند. کنفرانس را روی سرشان خراب کردیم. برای همین الان در ایران، در هیچ شرایطی امکان اینکه ولو یک واریانت مرمت شده دیگر از اسلام را جلو صحنه بیاورند وجود ندارد. بعد از جمهوری اسلامی یا در مقابل آن یا در کنار آن هیچ راهی ولو جاده خاکی برای هیچ واریانتی از اسلام نمانده است. در ترکیه هنوز تلاششان را میکنند. در مصر و تونس عاقبت دوباره به نقش سرکوبگر اسلام متوسل شدند. اما ایران کوچه بن بست است. چون ته کوچه مردم نشسته اند، جایی که مردم نشسته اند، آخوندها، مجاهدها، اصلاح طلب ها، خواهران زینب فمینیست اسلامی که قول میدادند اسلام را با ماله کشی هنوز قابل بهره برداری کنند، با تنفس مصنوعی به این جنازه هوا میرساندند، بیرون کرده اند. در هیچ زمانی در تاریخ سیاسی ایران، تا این حد تکلیف مردم با دین اسلام و آخوند روشن نبوده که الان هست.
تو گویی انقلاب مشروطیت به فرجام رسیده است. جالب اینجاست که سرنوشت اسلام الان فقط و تنها در گرو همان کوچه بن بست است. در ترکیه اردوغان باید پا به فرار بگذارد، روزی که مردم ایران حلقه محاصره حکومت را تنگ کرده، به زیرشان بکشند. در مصر، تونس و لبنان و فلسطین، در کل خاورمیانه سرنوشت اسلام در گرو معادلات همین کوچه بن بست است. تنها شانسی که خاورمیانه و دنیا برای انجام یک رنسانس موثر دارد، مائیم. ما مردم در کمین نشسته ایران. تنها شانسی که خاورمیانه برای عروج مدرنیته دارد، جنبش مردم ایران است. چون اینجا راههای در رو را بسته ایم. ایران خاورمیانه را به شاهراه تمدن غرب متصل خواهد کرد. ایران دوباره حقوق زن را در ایران، خاورمیانه و جهان معنی خواهد کرد. بطور قطع مردم افغانستان، ترکیه و ….در اولین روزهای انجام این کار کارستان به مردم ایران یاری خواهند رساند.