تیم ملی؟ شمی صلواتی

خود را شریک در جسارت دختران پیشتاز ایران، همراه با هزاران پسر جسور در نبرد خیابان‌ برای تغییر مغزهای فسیل می یابم، نه در سلبریتی ها وابسته، شیپور تبلیغاتی استبداد، که نسبت به دردهای مردم ما در جامعه بی تفاوتند……

《تیم ملی فوتبال》
واژه‌های ملی، مثل شخصیت های ملی، ارتش ملی، مجلس ملی، پرچم ملی و غیر …..
قرصهای مسکن سمی هستند که برای خنثی‌سازی ماست.. برای مسخ شدن ماست…

واژه های فریبکارانه برای قلقلک ما تا عرق ملی را در ذهن سرکوب شده ما، بیدار کنند

برای دور کردن آن همه ستم از ذهن ما
که بر ما روا شده و می شود،
برای بیگانه کردن ما از خود، برای قبولاند تقدیر به ما
و به دستبوسی جنایتکاران بردند است.
با حک کردن حماقت در ذهن ما….
استبداد ادامه دار می شود و احترام و کرامت انسانی از ما گرفته می شود….

مثل تیم ملی فوتبال!
که نه تنها یک واژه فریبکارانه،
بلکه در خدمت دستگاه سرکوب است.
ما هیچ وقت تیم ملی فوتبال!!
به معنی مردمی بودنش نداشتیم،
ما طبقه فرودست و سرکوب شده که آنقدر تو سرمان زدن. آنقدر تحقیرمان کردند، که گاها مجبور می‌شویم برای جبران آن، خودمان را با « عرق ملی » معنی کنیم یعنی دچار دپرسیون و از خود بیگانگی می‌شویم
خودمان را فریب می‌دهيم. شریک موفقیت های جنایت کاران می شویم و یا تصور شریک شدن در موقعیت کسانی می شویم که در رکاب آدمکشان هستند.

مصیبتی بزرگ که در جامعه ما ریشه دارد
که مانع رشد منطق و آگاهی، مانع تغییر در زندگی ما شده است….

در طول چهل سال بازی تیم ملی ایران، که پایه های آن بر اساس تبعیضات جنسیتی با توهین و تحقیر به زنان در جامعه شکل ما گرفته است

بر اساس کدام عرق ملی، یا چه کشکی ؟

این بازیکنان تیم ملی فوتبال چند بار اعتراض کردند،
چند بار سرکوب معترضان را محکوم کردند،،
هزاران قتل مشکوک اتفاق افتاد ده ها ترور اتفاق افتاد این آقایان فوتبالیست چه کار مثبتی برای ما کردند….

عرق ملی به نظر من! کذب محض است
آنچه در من و ديگران باید ریشه‌دار باشد انسانیت و انسان بودن است نه چیز دیگر….

ما مردم ایران، برای فرار از زخمیهای عفونی شده‌ خویش،
خودم را شریک. موفقیتهای سلبریتی بيگانه با انسانیت، که نسبت به دردهای جامعه ما، به زحمهای عفونی شده ما، نبست به نابرابریها با به تضاد طبقاتی عمیق در جامعه، با فقر گسترده که تا بحال این از ما بهتران بی تفاوت بودند پس چرا ما باید نردبان ترقی آنها باشیم…
در حالیکه آنها ارزش و احترامی برای ما قائل نشدند ونیستند….

چرا باید مورد احترام و تشویق ما باشند در حالیکه آنها یک همدردی ساده برای جان‌باختگان ما که در اعتراض به نابرابریها جان باختند حالیشان نيست ولی بر عکس به مهمانی جنایتکارترین انسان 《رئیسی 》ميروند و تا خشتک خم می شوند…

نسبت به دختران و پسران جانباخته ما، که در دفاع از عزت و غرور خویش، در برابر جنایتکار ايستادند و تن به مماشات نداده و پذيرا آدمکشان نشده‌اند، در برابر قاتل کودکان. تا خشتک دولانشدن، مسئولیت دارم، آنان بخشی از وجود ما هستند و ما خودم را باید با آنها تداعی کنیم و می کنیم….
نه مزدوران حکومتی 《تیم فوتبال》 که با درد مردم ما بیگانه، و بی تفاوت هستند..

از نظر من سلبریتی ها را باید زیر نظر گرفت تیم ملی فوتبالی که به ملاقات رئیسی رفتند باید طرد شود، چون آنها به انقلاب ما دهن کجی کردند و ما را به باد سخره گرفتند، به ریش ما خندیدن، به جانباختن ما بی حرمتی کردند. ما تیم ملی فوتبال نداریم. بلکه تیم قوتبال طبقه حاکم یا فوتبال حکومتی داریم…
که بخاطر موقعیت اجتماعی و پول دست به هر بی شرافتی می زنند آنها بی همه چیزترین ند. از خون و رگ مانیستند، طردشان کنند…
۲۹ نوامبر ۲۰۲۲میلادی “شمی صلواتی”

اینرا هم بخوانید

مهاجرت و سودای زندگی بهتر- کارگر کارگاهی- حمید دائمی

کارگر کمونیست ۸۲۶موج گسترده مهاجرت در سال های اخیر نشانی از وضع اسفناک معیشت زندگی …