جنبش کارگری و تحزب، اداره شورایی و اعتصابات سراسری

گفتگو با کاظم نیکخواه

کارگر کمونیست: در قطعنامه مصوب اخیر دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری تحت عنوان “جنبش کارگری و گفتمان اداره شورایی، تحزب و اعتصابات سراسری” بر روی سه عرصه از پیشروی این جنبش تاکید ویژه ای کرده است. با توجه به نقش تحول ساز جنبش کارگری در سه سال اخیر و پیشرویهای بسیارش چرا بطور مشخص روی سه عرصه اداره شورایی، تحزب و اعتصابات سراسری فوکوس شده است؟

کاظم نیکخواه:
روشن است که جنبش کارگری یک پدیده بسیار پیچیده و چند وجهی است و پیشرویهایی در زمنیه های مختلف داشته است و در سالهای اخیر توجه کل جامعه را بخود جلب کرده است. از زوایای مختلفی میشود به این جنبش نگاه کرد و پیشرویها و همچنین موانعش را دید و بررسی کرد. اما وارد شدن اعتراضات کارگری به عرصه اداره شورایی، اعتصابات سراسری و جلو آمدن گفتمان تحزب، در سالهای اخیر آشکارا بیانگر یک چرخش مثبت و نقطه عطف بسیار مهم و تاریخی است که نه فقط در جنبش کارگری بلکه در کل آینده سیاسی جامعه میتواند تاثیرات ماندگاری داشته باشد. کسی که ذره ای مشغله و عرق کارگر و مصالح طبقه کارگر را داشته باشد نمیتواند به این پیشرویهای تاریخی بی توجه باشد یا بهتر است بگویم به هیجان نیاید. وقتی کارگران نیشکر هفت تپه در صفوف هزاران نفره به همراه اسماعیل بخشی رهبر محبوب کارگران شعار میدهند “نان کار آزادی، اداره شورایی” همه کس می بیند که این نوع دیگری از جنبش کارگری است. نوع دیگری از حرکت و پیشروی است که در سالهای اخیر سابقه نداشته است. وقتی که کارگران راه آهن، یا معلمان و رانندگان کامیون به فاصله کمی دست به اعتصاباتی سراسری میزنند و در دهها شهر بطور هماهنگ با هم یک حرکت را به پیش میبرند روشن است که این یک کیفیت تازه و اساسی و تاریخی در پیشبرد مبارزه و سازماندهی است. و وقتی که کارگر شناخته شده و محبوبی مثل زنده یاد محمد جراحی که سالها در زندان زیر فشار بود زمانی که آزاد میشود علنا اعلام میکند که خود را عضو حزب کمونیست کارگری میداند و اهداف این حزب را تماما تایید میکند، یک عده ای شوکه میشوند چون فکر میکردند و انتظار داشتند که او کارگر غیر متشکل و غیر حزبی ای باشد. با این اعلان حزبیت بحثهای زیادی حول تحزب در میان جریانات مختلف چه مخالف و چه موافق حزب راه می افتد و خود همین بحث عضویت کارگران در احزاب سیاسی را یک گام اساسی به جلو میبرد و توجه ها را به این جنبه از حرکت کارگران نیز جلب میکند. بعد از آن هم در جریان اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه جمهوری اسلامی اعلام کرد که اسماعیل بخشی وابسته به حزب کمونیست کارگری بوده است و گرچه حزب این را تکذیب کرد، اما نفس همین توطئه گری جمهوری اسلامی یک بار دیگر بحث تحزب و عضویت در احزاب را جلو صحنه آورد.

اینها عرصه های بسیار مهمی در جنبش کارگری است که اگر تثبیت و تقویت شود جنبش کارگری یک فاز تاریخی و اساسی به پیش خواهد رفت و کارگران به عملی کردن خواستهای اساسی شان بسیار نزدیک میشوند. کارگرانی که اداره شورایی شعارشان است، عضویت در احزاب سیاسی در صفوفشان جا افتاده است و با اعتصابات سراسری قدرت سراسری خویش را به نمایش میگذارند، قطعا در عملی کردن خواستهای اساسی شان پیروز خواهند شد و میتوانند خواستهایشان را به نحو برگشت ناپذیری عملی کنند. برای ما بعنوان حزبی که امرش رهایی کارگران از شر استثمار و ستم و تحقیر و بردگی مزدی است، این پیشرویها بسیار مهم است و روشن است که باید تلاش کنیم که آنها را تثبیت کنیم و جلوتر ببریم و قطعنامه دفتر سیاسی هدفش همین است.

کارگر کمونیست:جایگاه استراتژیک این پیشروی ها چیست و چه وظایفی را در دستور حزب میگذارد؟

کاظم نیکخواه: ببینید! هرکدام از این جنبه ها که اشاره شد و در قطعنامه دفتر سیاسی حزب روی آن تاکید شده اهمیت خاص و جایگاه ویژه خود را دارد. اعتصابات سراسری وزن مهمی در پیشبرد مبارزات کارگران علیه جمهوری اسلامی و سرمایه داران و کارفرمایان مفتخور دارد، اداره شورایی دارد بر چشم انداز پیشروی و پیروزی کارگران تاکید میکند و افق و آینده حرکت طبقه کارگر را مورد تاکید قرار میدهد. و تحزب بیانگر توجه و آگاهی کارگران به ضرورت حیاتی متشکل شدن در حزب سیاسی خویش است.
هر سه اینها با هم طبقه کارگر و جنبش کارگری ای را نشان میدهد که بسیار خود آگاه است، متشکل است و عمیقا جلو آمده است. کارگران در ایران زیر فشار خردکننده اقتصادی هستند و حکومت اسلامی سرمایه داران ابتدایی ترین حقوق را برای کارگران برسمیت نمی شناسد. اما دربرابر این حکومت کارگران مستاصل و ساکت نیستند. هرروز دارند اعتصاب و مبارزه و اعتراض میکنند و بر خواستهای خود مصرانه تاکید میکنند. حق تشکل، حق مبارزه و اعتصاب، حق برخورداری از انتخاب نمایندگان مستقل خود و قرار داد جمعی و امثال اینها در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی برسمیت شناخته نشده است. خود فشار اقتصادی و دستمزدهای زیر خط فقر و گرانی و بی تامینی، کارگران و خانواده های کارگری را بشدت زیر فشار قرار میدهد و کارگر ناچار است شب و روز کار کند تا معیشت ابتدایی خود را تامین کند. اینها از نظر سیاسی نیز به کارگران فشار می آورد و امکان نمیدهد که کارگران با فراغ بال به آینده خود، طبقه خود و جامعه فکر کنند. اما علیرغم این وضعیت ناهنجار و غیر انسانی، کارگران بسیار جلو آمده اند. پیشروی در همین سه عرصه مورد بحث یعنی تحزب، اداره شورایی، و اعتصابات سراسری نشان میدهد که طبقه کارگر ایران طی همین چند سال اخیر فرسنگها جلو آمده است و از بسیاری از هم طبقه ایهای خود حتی در کشورهای پیشرفته صنعتی از نظرهایی جلوتر و آگاهتر است.

نکته دیگری که باید تاکید کنم اینست که این تازه شروع کار است. این ها نشانه های وارد شدن به عرصه هایی است که باید روی آن بسیار کار کرد و بسیار جلو رفت. توده وسیع کارگران باید به اهمیت حیاتی تحزب سیاسی، اداره شورایی، و اعتصابات سراسری پی ببرند. باید بتوانیم بخشهای وسیع طبقه کارگر را به این عرصه ها جذب کنیم. باید بتوانیم این سه عرصه را به گفتمانها و جنبشهای اجتماعی فعال و گسترده تبدیل کنیم. این پیشرویها کار سترگی لازم دارد. اما طبقه کارگر نیز طبقه سترگ و قدرتمندی است و علیرغم فضای خفقان و سرکوب و بی تامینی از رهبران کار کشته و آگاهی برخوردار است و من بسیار امیدوارم که بتوانیم در آینده نزدیکی شاهد پیشرویهای بسیار چشمگیر طبقه کارگر و جنبش کارگری در همه این عرصه ها باشیم. نه فقط کارگران بلکه کل جامعه در برابر حکومت اسلامی و مافیای سرمایه داری به این پیشرویهای طبقه کارگر شدیدا نیازمند است.

کارگر کمونیست ٦٠٤

اینرا هم بخوانید

گامهای عملی برای پیشروی انقلاب

گفتگوی شهلا دانشفر با کاظم نیکخواه در برنامه سازمانده شهلا دانشفر: قبلا از اینکه در …