خبرگزاریها گزارش میدهند روسیه ممکن است بعد از پایان المپیک زمستانی پکن به اوکراین حمله کند! چرا؟ چون چهار سال پیش هم بعد از پایان همین بازیها در سوچی به کریمه حمله کرد! الان خطر گویا نزدیکتر شده. میگویند پوتین ممکن است امروز به فردا نرسیده حمله کند!
آنچه در مرزهای اوکراین میگذرد مانند یک فیلم ترسناک دلهرهآور شده. ژورنالیسم از جنگ، یک فیلم سینمایی تمام عیار ساخته است. همه چیز مهیا است. نقش منفی و مثبت، معلوم است. پشت پرده، دستها در کاراست. دیپلماسی فعال. تانکها رژه میروند. موشکها تست میشوند. کاتیوشاها مانور میدهند و صحنه های جنگ دوم جهانی را تداعی میکنند. و درختان بیبرگ جنگلهای غم زده، ته صحنه به تسلیم ایستاده اند. و مردم بی هیچ اختیاری نه در این سو و نه در آن سو، مجبور به نظاره اند.
میگویند دموکراسی آخر حاکمیت رای مردم است. اما رای دهندگان حق ندارند بپرسند جنگ برای چی؟ پرسیدن همان و اتهام خیانت به مام میهن همان. مردم باید منتظر بمانند که ببینند که آیا پوتین به کسی روی خوش نشان میدهد. یا بوریس جانسون از سفر دیپلماتیک با دست پر برمیگردد. بایدن اولتیماتوماش را چگونه عملی میکند. وزیر امور خارج فلان کشور چگونه به زبان دیپلماسی طرفش را تهدید میکند. مفسران به صف شده اند. و همه دانش و اطلاعات تاریخیشان را به رخ هم میکشند که تشخیص دهند پوتین شبیه کدام تزار روسیه است!
رویاهای همه کاراکترهای سرمایه داری بوی نکبت میدهد. و بیش از هر زمانی ضرورت سوسیالیسم حیاتی شده است.
مندرج در ژورنال شماره ۳۳