حلقه هایی برای پیشروی در امر سرنگونی, اعتصاب عمومی ( بخش سوم )

در مقطع قیام و انقلاب، فاکتور اعتصاب عمومی در سطح کشور وارد کارزار قیام وانقلاب برای تعیین تکلیف نهایی میشود. تجارب و دستاوردهای اعتصابات در مقطع انقلاب، اهمیت تعیین کننده ای در سرنوشت و آینده آن داشته و دارد.
اعتصاب عمومی و اعتصاب سراسری
اعتصاب عمومی به معنی شرکت تمام بخشهای مختلف جامعه اعم از کارگران، کارمندان، معلمان، دانش آموزان، پرستاران و تمامی کارکنان بخشهای مختلف خدمات اجتماعی در چنین اعتصابی است. اعتصاب عمومی میتواند با ترکیب اقشار و بخشهای مختلف جامعه در یک استان ( مواردی در کردستان ) و یا در سطح کل کشور رخ دهد.
برای مثال چند مورد از اعتصاب عمومی در کردستان نظیر اعتصاب عمومی در محکومیت اعدام رامین حسین پناهی، زانیار و لقمان مرادی در سطح عموم بخشهای مختلف مردم کردستان صورت گرفت.
مسئله اعتصاب عمومی از اعتصاب سراسری مقداری متفاوت است. اعتصاب سراسری اعتصابی را شامل میشود که از سوی یک بخش معین جامعه مثلا کارگران یا فقط معلمان صورت میگیرد و همانطور که اشاره شد مختص به یک رشته یا یک بخش معین جامعه است. برای مثال اعتصاب سراسری معلمان در سراسر کشور که فقط معلمان فراخوان آن را داده اند. یا اعتصاب سراسری کارگران که فقط توسط کارگران رشته های تولیدی معینی فراخوان داده شده باشد و یا اعتصاب سراسری رانندگان کامیون. این البته بدان معنا نیست که بخشهای مختلف دیگر جامعه نمی توانند در آن شرکت یا از آن حمایت کنند. در هر حال اعتصاب سراسری با ترکیب موقعیت و رشته شغلی و اجتماعی شرکت کننده گان درآن اعتصاب با اعتصاب عمومی قابل تفکیک است.
اما این اسم گذاری در مقطع قیام و انقلاب میتواند از موضوعیت بیافتد و اعتصابات عمومی و سراسری کل بدنه جامعه را تواما در بر خواهد گرفت که هر دو در ظرفیت اعتصاب عمومی قابل توضیح است.
در شرایط حاضر و هنگامیکه خیزش مجدد مردم در سطح توده ای و گسترده ای همچنان در کمین به میدان آمدن است و بطرق مختلف عموما شبانه اعتراضات به اشکال دیگری در جریان است، خارج از اراده هر کسی و با گسترش روند صعودی اوضاع و از سر گرفته شدن اعتراضات و تظاهرات وسیع ، اعتصاب عمومی را به قیام و انقلاب تحمیل میکند. بعبارت دیگر اعتصاب عمومی در سراسر کشور محصول گسترش اعتراضات در ابعاد میلیونی است. فراخوان اعتصاب عمومی میتواند مستقل از عروج یا سکون موقتی اعتراضات عمومی موضوعیت پیدا کند. دستور العمل یا قوانین از پیش تعیین شده مکانیکی نمیتواند مشخص کند که کی و چه وقت اعتصاب عمومی موضوعیت خواهد داشت. اما آنچه که روشن است در شرایطی که کل جامعه حاکمیت را دفع و استفراغ میکند و برای بزیر کشیده شدنش به خیابانها آمده است و از سوی دیگر حاکمیت نیز در حد اعلای گندیدگی خود در بن بست و بحران لاعلاجش دست و پا میزند، هر گونه اشکال مختلف و متنوع مبارزه میتواند در دستور قرار گیرد. باز هم میتوان به تجربه قیام ۵۷ اشاره کرد. هنگامیکه مردم انقلابی در سطح بسیار وسیعی به میدان آمدند و کل شیرازه امور از دست حکومت در حال خارج شدن بود، اعتصاب عمومی در سطح کشور ضرورتا برای تعیین تکلیف نهایی موضوعیت و مبرمیت پیدا کرد. کارگران صنعت نفت که کلیدی ترین مرکز و شاهرگ اقتصادی در بقای حکومت را در اختیار داشتند، دست به اعتصاب زدند و از تولید و صدور نفت جلوگیری کردند. این یعنی کوبیدن آخرین میخ ها بر تابوت حکومت در حال سقوط. علاوه بر صنعت نفت، بسیاری از بخشهای خدمات عمومی نیز همزمان در اعتصاب بودند که کل نظام را فلج کرد.
شهرهای کردستان بنا به تحزب یافتگی و ویژه گی هایی که دارد، بیشتر از هر نقطه دیگری در کشور ظرفیت دست زدن به اعتصاب عمومی را دارد. در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته و تا جاییکه بیاد دارم کردستان سه اعتصاب عمومی موفق را پشت سر گذاشته است. یکبار در محکوم کردن قتل شوانه قادری، یکبار در اعتراض و در محکومیت رژیم در رابطه با اعدام فرزاد کمانگر و یارانش و سال گذشته در محکومیت اجرای حکم اعدام، زانیار، لقمان و رامین که از سوی احزاب سیاسی چپ و کمونیست در کردستان فراخوان به اعتصاب عمومی داده شد.
در حال حاضر نیز اتخاذ گزینه اعتصاب عمومی در شهرهای کردستان بسیار بالا است و بعد از خیزش اعتراضی و انقلابی مردم در اواخر آبان، هر گونه فعل و انفعال و توازن قوایی بین مردم و حکومت در هر شهر یا هر استان و مرکزی میتواند بسرعت بر بقیه مناطق دیگر تاثیر بگذارد.
از آنجا که طی حاکمیت جمهوری اسلامی هیچ حزب یا سازمان مترقی، چپ و کمونیست اجازه فعالیت در داخل کشور نداشته است، ایجاد شوراهای مردمی، فعالین و تشکلهای رادیکال و مترقی در مقطع کنونی قادر هستند این کمبود را در محل جبران کنند. فعالین و شوراهای محلات در مورد تقویت و دست زدن به اعتصاب عمومی و همچنین تداوم آن نقش بسیار مهمی در محل میتوانند ایفا کنند.
خوشبختانه رسانه های جریانات سیاسی چپ نظیر تلویزیون و میدیای اجتماعی امکان دسترسی فعالین، شوراهای محلات، فعالین عرصه های مختلف اجتماعی و کل جامعه را برای برقراری این رابطه فراهم کرده است. ایجاد شوراها و نقش فعالین در محلات با اتکا به رهنمود نیروهای چپ و کمونیست میتواند متناسب با اوضاع و شرایط سیاسی اعتراضی مقطع کنونی از این امکان برای پیش روی در امر سرنگونی بهره ببرد. در بخش چهارم این یادداشتها به جایگاه دست بردن به اسلحه اشاره خواهد شد.
ادامه دارد

عبدل گلپریان
۸ آذر ۱۳۹۸

اینرا هم بخوانید

راه حل سقز علیه تهاجم شیمیایی- عبدل گلپریان

روز یکشنبه ۲۰ فروردین دست‌کم شش مدرسه دخترانه در شهر سقز به‌طور هم‌زمان هدف حملات …