خودکشی زن، تحمیل قتل ناموسی است!

چرا خودکشی و خودسوزی زنان نوعی دیگر از قتل های ناموسی است؟
فرهنگ و سنتهای مردسالار و متاثر از قوانین اسلامی، زنانی را که حاضر به پذیرش ازدواج اجباری نیستند در سراشیب پایان دادن به زندگی خود قرار می دهد.
از آنجا که طبق قوانین اسلامی و مرد سالار حاکم بر جامعه، زن در انقیاد نرینه های خانواده است، مفهومی جز ناموس پرستی ندارد. در جوامع اسلام زده و مرد سالار زن نمی تواند بنا به دلخواه خود یک انسان آزاد و قائم به ذات برای تعیین سرنوشت و آینده زندگی خود اقدام کند و از آنجا که از استقلال اجتماعی، انسانی و اقتصادی برخوردار نیست در نتیجه در مقابل قوانین حاکم، در مقابل پدر، برادر یا خویشاوندان نزدیک، اسیری بیش نیست و او را ناچار به اطاعت از این فرامین میکند. ایجاد چنین شرایط و موقعیتی برای زن یعنی فراهم نمودن جهنمی که باید تمام عمر خود را در آن سپری کند. زنی که در چنین موقعیت دشواری قرار میگیرد ترجیح می دهند عمری زجر نکشند و راه چاره را در پایان دادن به زندگی خود جستجو می کند. بارها و بارها گفته ایم و باز هم تکرار میکنیم که، خودکشی راه حل نیست و در حقیقت خودکشی راه حل نیست اما نمیتوان تنها به این جمله اکتفا کرد بلکه باید راههای جلوگیری از آن را نشان داد.
از سوی دیگر در صورت تن دادن زن به یک ازدواج اجباری و سپس در مواجه شدن با از سر گذراندن پروسه ای از تجربه ای تلخ و تحمیل شده بر او، اگر بخواهد خود را از چنین منجلابی بیرون بکشد، از سوی پدر، برادر یا همسر مرد تهدید و نهایتا بقتل رسانده میشود. در واقع خودکشی هایی از این دست تحمیل قتل ناموسی به زن است وگرنه هیچ زنی و هیچ انسانی مادام که در تنگنای قوانین اسلامی مردسالار و وابستگی اقتصادی قرار نگیرد تصمیم به پایان دادن به زندگی خود نمی گیرد. در مواردی همسر مرد، برادر یا پدر بخاطر اینکه بطور فیزیکی اقدام به ارتکاب جرم و قتل مستقیم نکند که مبادا بعدا متهم شوند، شخصیت، فکر و روان زن را آنقدر تحقیر می کنند و می آزارند تا نهایتا خودکشی را به او تحمیل کنند. در نتیجه این دست از خودکشی ها را باید در دایره تحمیل قتل ناموسی بر زن بر شمرد. اما تفاوتی در صورت مسئله ایجاد نمیکند و باز هم بانی و مسبب گرفتن جان زن به دست خود، همچنان فرهنگ و قوانین اسلامی مرد سالار حاکم بر جامعه و حاکمان مرد در خانواده است.
بارها گفته شده یا همچنان گفته میشود که، “اختلافات خانوادگی” مسبب قتل یا خودکشی یک زن شده است. اگر تعریف متعارفی از اختلافات خانوادگی داشته باشیم قاعدتا نباید نتیجه اش گرفتن جان انسانی آنهم زن باشد. در هر خانواده ای بر سر هر چیز اختلاف میتواند باشد و بروز کند. ممکن است مثلا بر سر سلیقه ها و تصمیم گیری ها در مورد چگونگی اداره زندگی یک جمع زیر یک سقف اختلاف نظر باشد اما وقتی که پای حق و حقوق انسانی زن در میان باشد، این دیگر اختلاف یا اختلافات متداول و معمول خانوادگی نیست. بیان چنین مسببی، “اختلاف خانوادگی” که عمدتا از سوی نهادهای تبلیغاتی حکومت جار زده میشوند یعنی سرپوش نهادن بر ریشه و بانی اصلی آن که چیزی جز قوانین اسلامی و مردسالار حاکم که زن در آن به انقیاد کشیده شده است نیست. عکس این را نمی توان تصور کرد که مثلا خواهر یا مادری در یک خانواده به دلیل مخالفت با ازدواج پسر با دختر دلخواه خود یا جدا شدن همسر مرد حتی نازک تر از گل حرفی زده شود. بلکه برعکس هر وقت فرزند نر خانواده بخواهد همسر برگزیند گویا مایه افتخار و مباهات هم هست. اما برای زنان در خانواده، اساسا به دلیل همان قوانین عصر جاهلیت حاکم بر جامعه چنین چیزی صدق نمیکند و نه تنها بحثی از افتخار در میان نیست بلکه طبق همان قوانین با ادبیات و فرهنگ اسلامی اسم “لکه ننگ” بر آن گذاشته میشود.
یکی دیگر از مسائلی که در ایران تحت حاکمیت اسلامی به قانون تبدیل شده است، ازدواج کودکان است. ازدواج کودکان بعد از مدتی می تواند خودکشی را به دنبال داشته باشد. این یعنی جنایت علیه کودکان که بازتاب فاجعه بار آن در پروسه زندگی، روان و درون قربانی را شکنجه میدهد.
قصد از اشاره به این مسئله این است که یکبار دیگر با صدای بلند گفته شود که:
یک / خودکشی در جوامع اسلام زده ای همچون ایران اساسا به دلیل عدم استقلال اقتصادی از یک سو و از سوی دیگر فرو ریختن آوار و نکبت قوانین و سنتهای مردسالار حاکم بر سر زنان و کودکان در جامعه است. این قوانین و سنتها را حاکمانی در خانواده از جنس نر نیز به نوبه خود اعمال میکنند.
دو / نام نهادن هر نوع خودکشی یا قتل زنان در ایران تحت عنوان، “اختلاف خانوادگی” یعنی پاک کردن صورت مسئله اصلی که عبارت است از همین قوانین و فرهنگ مردسالار حاکم بر جامعه.
اگر هر انسان عادل، منصف و طرفدار حقیقت بخواهد همین دو کلمه، یعنی “اختلاف خانوادگی”، را اندکی خراش دهد باز هم به قوانین اسلامی مردسالار حاکم بر جامعه خواهد رسید.
بیان این گوشه کوچ از ( خودکشی و قتل های ناموسی) که در ایران بر زنان روا داشته می شود چیز تازه ای نیست. آنچه که مهم است این می باشد که باید با تمام قدرت در مقابل جنایتی که مدام علیه زنان اعمال می شود ایستاد.
فعالین عرصه دفاع از حقوق زن نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در مقابله کردن با هیولای قوانین اسلامی مردسالار بر عهده دارند. زنان و مردانی که سالها تلاش کرده و کوشیده اند نه تنها برای برچیدن این ننگ تاریخ بشری آستین بالا بزنند، بلکه در عرصه کارزارهای میدانی در سنگر اول تلاش و مبارزه برای خنثی کردن و ایجاد مانع در مقابل این فرهنگ، قوانین و سنت ها به یاری زنانی بشتابند که سم مردسالاری، ناموس پرستی و هر آنچه که در دایره زن ستیزی قوانین حاکم به زنان تعرض میکند به ایفای نقش بپردازند. فضای سیاسی، اجتماعی و اعتراضی برابری طلبی زنان در ایران و در شهرهای کردستان هیچگاه در مقابل این قوانین و مجریان حکومتی اش سر خم نکرده است و هر بار حملات، تعرضات و طرح های عصر جاهلیت حکومت را با شکست مواجه ساخته است.
عرصه فعالیت “نه به تابو، نه به خشونت علیه زنان”، در آستانه روز جهانی زن برای پایان دادن به جهنمی که قوانین اسلامی مردسالار برای زنان ایجاد کرده است تلاش و فعالیت میکند و دست تک تک زنان و مردان برابری طلب در همه جا، بویژه فعالین پرشور در شهرهای کردستان را برای همکاری و تلاشی مستمر و هدفمند به گرمی می فشارد. نه به تابو، نه به خشونت تلاش میکند با زنانی که مورد تهاجم فرهنگ مرد سالار و ناموس پرستی در شهرهای کردستان و هر جای دیگری روبرو هستند، چه مستقیم و چه از طریق فعالین دلسوز ارتباط برقرار کند تا بتواند راهکارهای لازم را برای جلوگیری از فجایعی که ممکن است در شرف وقوع باشد جلوگیری کند.
آمار خودکشی زنان طی یکسال گذشته ضمیمه این نوشته است.

۵ مارس ۲۰۲۱

نه به تابو، نه به خشونت علیه زنان
آدرسهای تماس با ما:
………………………………………………………

آمار خودکشی زنان که هر سال سازمان حقوق بشری هه نگاو منتشر میکند

هر ساله و در آستانه هشت مارس روز جهانی زنان، سازمان حقوق بشری هه‌نگاو درباره خودکشی زنان در کردستان در سال گذشته گزارشی آماری را آماده و منتشر می‌کند که این آمار نشان می‌دهد آمار خودکشی نسبت به سال قبل با افزایش روبرو بوده است.
با استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، از مارس ۲۰۲۰ تا مارس ۲۰۲۱، دست‌کم ۱۰۸ زن در شهرهای مختلف کردستان اقدام به خودکشی کرده و به زندگی خود پایان داده‌اند که مشخصات کامل آنها در مرکز آمار هه‌نگاو ثبت شده است.
از مجموع ۱۰۸ زن که طی این بازه زمانی به زندگی خود پایان داده‌اند ۳۰ مورد معادل ۲۸٪ کل موارد زیر ۱۸ سال بوده‌اند که سن ۱۰ نفر از آنها زیر ۱۵ سال بوده است. بر پایه این گزارش بیشترین میزان خودکشی زنان در استان کردستان ثبت شده و اختلافات خانوادگی دلیل ۸۱ مورد (۷۵٪) از خودکشی‌ها بوده است. در این بازه زمانی دست‌کم ۴ دختر به دلیل فشار خانواده به ازدواج اجباری اقدام به خودکشی کرده و به زندگی خود پایان داده‌اند. تفکیک بر حسب استان استان
ایلام: ١٧ مورد معادل ۱۶٪ کل موارد.
ستان کرمانشاه: ٢٥ مورد معادل ۲۳٪ کل موارد.
استان کُردستان (سنندج): ٣٦ مورد معادل ۳۳٪ کل موارد.
استان آذربایجان‌غربی (ارومیه): ٣٠ مورد معادل ۲۸٪ کل موارد.*

اینرا هم بخوانید

راه حل سقز علیه تهاجم شیمیایی- عبدل گلپریان

روز یکشنبه ۲۰ فروردین دست‌کم شش مدرسه دخترانه در شهر سقز به‌طور هم‌زمان هدف حملات …