دیدیم که در کف خیابون، بدست اومد حقمون- یاشار سهندی  

مندرج در کارگر کمونیست ۷۴۱

بعد از دو ماه کشمکش شدید بین بازنشستگان و حکومت با همه ابزارهای سرکوب اش، با لاقیدی اش در جوابگویی به بازنشستگان، در جلو انداختن مزدوران مستقر در کانون بازنشستگان، و پیشکسوت چاقوکشان؛ طرف پیروز در این کشمکش بازنشستگان تامین اجتماعی بودند.

 عنوان این یادداشت برگرفته از بیانیه کانال تلگرامی شورای بازنشستگان ایران است. با اعلام خبر بالاخره حکومت در مقابل بازنشستگان عقب نشست و  38 درصد دستمزد سایر سطوح مستمری بگیران بازنشسته، از شهریور ماه در حکم های حقوقی بازنشستگان اعمال میشود؛ اولین چیزی هم که به ذهن نویسنده این یادداشت رسید همین بود، و مطمئنا به ذهن بسیاری خطور کرده است.

همانطور که انتظار میرفت، نوکران سرمایه  خود را از تک و تا نینداختند و سعی کردند همه چیز را به اراده خودشان ربط دهند و منتی هم سر بازنشستگان داشته باشند.  جناب سرپرست وزارت کار، خود را به هتلی در بندر انزلی رساند که محل برگزاری نمایش بی معنی انتخابات برای کانون بازنشستگان بود. و در آنجا فرمودند: “دولت براساس پیش‌بینی‌ها در انتهای سال، کسری بودجه ۳۲۵ هزار میلیارد خواهد داشت. بنابراین برای هر تصمیمی که وزرای هیات امنای تامین اجتماعی باید اتخاذ می کردند نیاز به کار کارشناسی دقیق بود تا در نهایت توانستیم (منظور همان “مجبور شدیم” است!) سقف آنچه در ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی آمده اعمال کنیم که همان مصوبه شورای عالی کار و هیات مدیره تامین اجتماعی بوده است. ” البته در آن جمع کسی پیدا نشد که یقه سرپرست وزارت کار بگیرد و بپرسد: “شما که اینقدر دقیق هستید باید از بودجه مراکز تربیت لمپن و قاتل و شکنجه گر و ترویج خرافات میزدید و اگر می نشستید تا ابدالدهر هم کارِ کارشناسی دقیق میکردید، مطمئنا هیچکس به شما هیچی نمی گفت!” انتظار همچین کسی در آن جمع کذایی توقع زیادی از جانب ما است.

جناب سرپرست مدعی شده: ” طبق توصیه‌های مکتب اسلام ما باید همواره‌ شأن و منزلت بزرگان را رعایت کنیم (!!) و این مسئله باید خود را در عمل نشان دهد ( در عمل دیدیم!) لذا در بسیاری مواقع بنده تمایل داشتم به جای واژه بازنشسته از واژه «پیشکسوت» برای بازنشستگان عزیز ( اشتباه نشود، “عزیز” اشاره به مزدوران متشکل در کانون دارد، نه همه بازنشستگان) استفاده کنم و امیدواریم در ادامه آرامش و رفاه بیشتری برای این جوانان گذشته ( لابد وبال گردن امروز!) و امید بیشتر به تداوم زندگی فراهم شود.” باز هم در آن جمع کذایی یکی بلند نشد که بگوید: “تا همین دیروز که با زبان باطوم و زندان حرف میزدید. بهمین زودی یادتان رفته نیروهای سرکوبگر محل تجمع بازنشستگان را قرق میکرد، و با باطوم و دستنبد به سراغ بازنشستگان میرفتند. وقتی در گرمای طاقت فرسای خوزستان بازنشستگان هر روز تجمع داشتند  یک نفر نیامد سراغ شان تا حالشان را بپرسد و هنوز که هنوز است اسماعیل گرامی با وجود بیماری، اسیر دست شکنجه گران است و یادتان نیامد این حرفها را به “بازنشستگان عزیز” بزنید.” مخاطبین ایشان دست کمی از خود سرپرست وزارت کار نداشتند بلکه شاید بیشتر دلخور بودند که دست شان در طی مبارزات بازنشستگان بیشتر رو شده است. بهرحال آنها هم فهمیدند دیگر حنایشان رنگی ندارد.

انتظار اینکه در آن جمع کذایی کسی صدایش را بلند کند انتظار عبثی است. آن جمع از ترس همین بازنشستگان در یک گوشه ای بی سر وصدا جمع شدند تا خود را مجددا سازماندهی کنند تا در چپاول ثروت کارگران و بازنشستگان سهم بیشتری داشته باشند. و جا دارد درود با آن بازنشستگانی فرستاد که  به نمایندگی از کل بازنشستگان کشور، با وجود مانع شدن پلیس در بندر انزلی تجمع کردند و قدرت اعتراضی جنبش بازنشستگان را به رخ آنها کشیدند.

کانون بازنشستگان همه خدماتی که خود در نظر گرفته اند به بازنشستگان ارائه شود به گرو گرفته است؛ بهتر است بگویم به این کانون ارجاع داده اند و همه بازنشستگان اجبارا باید عضو این کانون شوند تا شاید از یک مرکز درمانی تخفیفی بگیرند. یا از فروشگاهی لوازم خانگی، کالایی را  قسطی بخرند به اعتبار کارت کانون.، یا اقلام خوراکی ( البته نه همه اقلام، و نه با کیفیت بالا)  با قیمت پایین تر از بازار در فروشگاههای کانون در دسترس باشد. اگر کسی این کانون را یک تشکل کارگری میداند، اگر نفع مادی وسیاسی نمی برد، بدون شک باید فکری به حال خود کند.

هزار جور “کارِ کارشناسی دقیق” صورت میگیرد تا هر چه میتوانند کارگر را به نفع سرمایه ارزان سازند. تنها راه جلوگیری و ایجاد سد در مقابل حرص و آز سرمایه داری مبارزه متحدانه و سراسری است. ثابت شد که کف خیابون بدست میاد حقمون. مبارزه پرشور و خستگی ناپذیر بازنشستگان بر متن جنبش اعتراضی سراسری، به کل جامعه نشان داد میتوان حکومت را عقب راند. دولت رئیسی را عَلم کردند که ته مانده حق و حقوقی را که مانده بود زیر پا له کنند. اما با مقاومت جانانه بازنشستگان در این مورد شکست خوردند. مبارزه بازنشستگان و کارگران به پایان نرسیده است.

 38 درصد افزایش حقوق به اضافه ۵۱۵ هزار تومان هیچ تغییر اساسی در زندگی بازنشستگان ایجاد نخواهد کرد. اما مبارزه بر سر آن، دستاوردهای مهم و معینی برای جنبش کارگری ایران داشت. در انتهای این یادداشت، قسمتی از بیانیه شورای بازنشستگان ایران را یادآور میشویم که خود گویایی این است کشمکش ادامه دارد.

” ما بازنشستگان اعلام میکنیم تا همینجا هم اگر مقاومت ها و مبارزات و تجمعات و راهپیمائی های بازنشستگان در شهرهای مختلف نبود، از این اقدامات قانونی هم خبری نبود. ما لطمات و اضطراب و هزینه هائی را که در این ۵ ماه بر بازنشستگان تامین اجتماعی وارد آمد نه می‌بخشیم و نه فراموش میکنیم. بازنشستگان تا دستیابی به سایر خواسته های خود از جمله تعیین تکلیف مطالبات همسانسازی و تجدیدنظر اساسی در مدیریت و بازرسی صندوق تامین اجتماعی با حضور حداکثری نمایندگان واقعی خود در اداره آن ، به تلاش و مبارزات خود ادامه خواهند داد.”

اینرا هم بخوانید

اول مه فرصتی برای ابراز چپ اجتماعی- یاشار سهندی

میثاقی در شش بند از سوی هشت تشکل کارگران، بازنشستگان، دادخواهان، پرستاران و زنان به …