سال تحصیلی جدید و فضای اعتراض

متن کتبی برنامه سازمانده در کانال جدید:

شهلا دانشفر: یک چالش بزرگ خانواده ها در رابطه با آغاز سال تحصیلی جدید این است که جمهوری اسلامی تلاش میکند که با عادی نشان دادن اوضاع دانش آموزان را به مدرسه بکشاند.
این هم در ادامه سیاست های جنایتکارانه اش در قبال بیماری کرونا است. مردم هم نگرانند و به این سیاست اعتراض دارند. صحبت شما چیست؟

اصغر کریمی: اگر اجازه بدهید من یک تصویری بدهم از معضلات عدیده ای که مردم در شروع سال تحصیلی با آن مواجهند. در کشورهای غربی که یک حداقل رفاهی هست از آموزش و پرورش مذهبی و وجود آخوند و سرکوب و اینجور مسائل خبری نیست و با واکسینه کردن وسیع جوانان و نوجوانان و بزرگسالان، معلم، راننده های سرویس و کارکنان آموزش و پرورش وغیره به درجه زیادی این بیماری را مهار کرده اند، خوب به یک درجاتی خیال خانواده ها راحت تر است که بچه ها را به مدرسه بفرستند. و میدانند بچه ها که به مدرسه میروند در برخی کشورها یک وعده غذای گرم هم دارند یا لااقل خودشان توان پرداخت پول برای نهار در مدرسه را دارند، مشکل کتاب و لوازم التحریر ندارند و همه این ها در برخی کشورهای اروپایی رایگان است. بچه ها مجبور به کار کردن و کمک کردن به خانواده نیستند و در نتیجه روزهای شادی هست برای بچه ها، خوشحال هستند که بعد از مدتی دوباره وارد مدرسه میشوند، دوستانشان را می بینند، بازی می کنند، تفریح می کنند و سال جدید تحصیلی را شروع میکنند.

ولی در ایران هیچکدام اینها نیست. خانواده های زیادی بدلیل فقر شدیدتر در دوره کرونا نمیتوانند فرزندانشان را به مدرسه بفرستند، قبلا هم میلیونها نفر از دانش آموزان به همین خاطر ترک تحصیل کرده اند و مجبور شده اند در سنین خیلی کوچک شروع به کار بکنند. خانواده ای هم که میخواهد الان بچه اش را به مدرسه بفرسته دغدغه کرونا دارد، خیلی از معلمان واکسن نزده اند، کارکنان مدارس واکسن نزده اند، راننده های سرویس ها واکسن نزده اند. بچه های دوازده سال به بالا میتوانستند واکسن بزنند، اکثر مردم میتوانستند واکسن بزنند ولی بدلیل فتوای جنایتکارانه خامنه ای و کل حکومت نزدند و در نتیجه خانواده ها فوق العاده نگرانند. امکانات بهداشتی مطلقا کم است، ماسک و تب سنج وغیره هم کمتر است یا اصلا نیست. حتی برای خرید کتاب و لوازم التحریر خانواده ها معضل دارند، برای خرید کفش و لباس معضل دارند. حالا میگویند آموزش نمیدانم شاد و فلان ولی خانواده ها یا اینترنت ندارند یا موبایل و تبلت ندارند یا موقع امتحان برق قطع میشود. در روستا ها وضعیت از اینهم اسفناک تر است. میخواهم بگویم شروع سال تحصیلی مواجه هست با یک کابوس برای اکثریت خانواده ها و دانش آموزان، بجای اینکه بچه ها و خانواده ها خوشحال باشند ناراحت و نگرانند. جمهوری اسلامی در واقع اکثریت عظیم مردم را اسیر کرده و چنین شرایط دشواری را به اکثر مردم تحمیل کرده است. الان کمتر از دو هفته مانده به اول مهر، میگویند و وعده میدهند که قرار است راننده های سرویس ها واکسن بزنند و از رسانه ها و صحبت های مقامات روشن است که هیچ برنامه ریزی خاصی نکرده اند. یکی از مقامات گفته که کلاس ها از اول آبان شروع میشود ولی بخشی ازکلاس های زیر صد نفره یعنی حدود یک سوم مدارس از اول مهر باز میشوند. یعنی خود آموزش و پرورش و ستاد کرونا و حکومت حتی خانواده ها را روشن نمیکنند که قرار است چه خاکی بر سرمان بریزیم و چه کار بکنیم وچه تمهیداتی ایجاد کنیم گفته اند که حالا قرار است امکانات بهداشتی و امکانات ضدعفونی کننده و تب سنج هم بیاوریم. چند روز مانده به شروع مدرسه تازه دارند قول های سر خرمن میدهند. واقعا خانواده ها مواجه هستند با یک دریائی از مشکل و غم واندوه و نگرانی بخاطر بچه ها و عزیزانشان. از طرف دیگر معلمی که می باید با فقر و بدبختی دست وپنجه نرم کند و در عین حال تمرکز کنند روی تدریس به بچه ها. این وضعیت شروع سال تحصیلی در نظام کثیف جمهوری اسلامی است.

شهلا دانشفر: شما یک تصویر گویائی از وضعیت فاجعه بار شروع سال تحصیلی دادید. ما به هر گوشه این جامعه نگاه میکنیم می بینیم چه میگذرد.هر ساله شمار بسیاری از دانش آموزان بخاطرفقر خانواده از تحصیل خارج میشوند. از دوره کرونا این آمار خیلی بالاتر رفته و حتی خود مقامات گفته اند که از امکانات آموزش از راه دور پنجاه درصد دانش آموزان توانستند استفاده کنند. این آمارهای دولتی است. ببینید چه ابعادی از مردم بچه هایشان از تحصیل محروم شدند. خوب فقر بیداد میکند بسیاری از خانواده ها بچه هایشان را نمیتوانند برای تحصیل بفرستند و بدتر از آن میلیون ها خانواده مجبورند کودکانشان را بجای مدرسه به سر کار بفرستند. مسئله آموزش راه دور، آموزش اینترنتی، هم کابوسی است در کنار همه آن چیزهائی که شما توضییح دادید. خیلی از خانواده ها امکان تهیه تبلت ندارند، امکان تهیه اینترنت ندارند و با معضل روبرو هستند و در همین رابطه جنبش وسیعی در جریان است و کارزارهای بسیاری براه افتاده است. خوب است در این زمینه مکثی بکنیم. چه باید کرد؟ چه تاکیداتی شما دارید ؟ چه مطالباتی و چه اقدامات عاجلی در دستور قرار میگیرد؟

اصغر کریمی: من فکر میکنم معلمان در این کارزارها نقش بسیار فعالی داشتند و خیلی از تشکل ها در مورد واکسیناسیون رایگان و فوری و همگانی و مطمئن و در مورد تحصیل رایگان حتی در مورد کتب درسی که چه باید باشد و چه نباید باشد فعالیت زیادی کرده اند. این کارزارها را باید گسترش داد منتها یک مسئله مهم نقش خانواده ها است. ببینید جنبش سرنگونی عظیمی در جامعه وجود دارد. مردم همه معترض و عصبانی هستند. معضل این است که بخش زیادی از مردم یعنی خانواده ها اهمیت متشکل شدن خودشان را نمیدانند. نیروی عظیمی برای این که در مقابل این شرایط قرار بگیرند و سازمان داده شوند وجود دارد. لیستی از خواست ها را معلمان و خانواده ها میتوانند تهیه کنند و در مقابل حکومت بگذارند و حول این در هر محله و در هر شهری متشکل بشوند بگویند آموزش و پرورش مطلقا بایستی رایگان بشود و از رسانه های حکومت اعلام شود و هر گونه شهریه و تحت هر عنوانی اخاذی ممنوع شود، کتاب و لوازم التحریر بچه ها بایستی مجانی باشد، یک وعده غذای گرم بایستی به بچه ها داده شود، فکری بحال واکس بکنند و تا وقتی که نکرده اند بچه ها به مدرسه نروند. بعضی ازخانواده ها گفته اند بشرطی که سلامت بچه هایشان تامین شود و مورد تهدید قرار نگیرد حاضریم بچه هایمان را به مدرسه بفرستیم. خیلی مهم است که لیستی ازخواست هایشان مربوط به واکسن، مربوط به مسائل اقتصادی، به محتوای درسی، به اذیت و آزار بچه ها، حقوق معلمان، این مجموعه مسائل و خواست هائی که مربوط به آموزش و پرورش کودکان و معلمان هست را باید الان گذاشت در مقابل حکومت، و کل خانواده ها به کمک معلمان و دانش آموزان لااقل بزرگتر که میتوانند در یک چنین کارزاری شرکت کنند، متشکل بشوند. دانش آموزان و خانواده هایشان و معلمان بخش عظیمی از جامعه را تشکیل میدهند و همه معترض و عصبانی هستند، در هر شهری میتوانند اوضاع را دگرگون کنند ولی باید دست به یک چنین اقدامی بزنند. یک خواست مهم خانواده ها این است که میگویند ما باید نظارت بیشتری داشته باشیم بر وضعیت کلاس ها و مدرسه و وضعیت بچه ها. این خواست حق طلبانه و مهمی است که مدام هر روزه نه ماهی یک بار و فرمال بلکه هر روزه بتوانند از مدارس بازدید بکنند و تمام معضلات و مشکلات بچه ها را از نزدیک ببینند، گزارش کنند دستجمعی کاری کنند. به این شیوه میتوان در مقابل یک چنین وضعیتی ایستاد وگرنه راه دیگری برای عقب راندن این حکومت وحشی و مفتخور جمهوری اسلامی وجود ندارد.

شهلا دانشفر: همانطور که گفتم در رابطه با تحصیل رایگان و بخصوص تحصیل رایگان در دوره کرونا یعنی چه و مسئله اینترنت و تبلت رایگان و لوازم التحریر رایگان، الان این کارزارها راه افتاده است. معلمان نیروی اصلی آن هستند، فعالین دفاع از حقوق کودک و بسیاری از خانواده ها هم در آن فعالند. یک نمونه برجسته این کارزار حمایت و همبستگی با دانش آموزان در استان سیستان و بلوچستان هست. بعنوان شاخصی از یک استان محروم که از همه چی محروم هستند. خوب تاکید ما در این برنامه این است که باید وسیعا به این کارزارها پیوست و این صدا باید صدای همه مردم باشد. همانطور که اشاره کردید وقت کمی به آغاز سال تحصیلی جدید باقی مانده و این باید گفتگوی فعال در مدیای اجتماعی باشد و مابه ازای میدانی داشته باشد. آنجا که لازم است تجمعات را با رعایت همه موازین بهداشتی سازمان بدهیم و به این شکل فشار بیاوریم که حکومت مجبور بشود تن بدهد به این خواست ها که بچه های ما از تحصیل محروم نمانند. اما اجازه بدهید سئوال دیگری مطرح کنم: خود معلم ها که دغدغه معیشتی دارند و مطالباتی دارند و جواب نگرفته و حتی بعضی از معلمان را بخاطر همین مطالبات زندانی کرده اند. معلمان در رابطه با این خواسته هایشان تجمعاتی داشته اند در این مدت و اینهم یک بخشی از مسئله هست. در این رابطه چه تاکید معینی دارید؟

اصغر کریمی: همانطور که گفتید الان روزی نیست که معلمان، بخش های مختلف کارنامه سبز و غیر کارنامه سبز در اعتراض نباشند. مدام تجمع میکنند، بیانیه میدهند و خواست های خود را مطرح میکنند از خواست استخدام رسمی و حقوق بالای ۱۲ میلیون تا آزادی معلمان زندانی، آزادی اعتراض و آزادی بیان و خواست های مربوط به کرونا و نظام آموزشی و غیره. این ها خواست هائی است که که همانطور که شما اشاره کردید حول هر کدام میتوان کارزارهایی سازمان داد که بعضا هم سازمان داده اند اما مساله این است که خانواده ها و طیف وسیعتری از مردم هم در این کارزارها شرکت کنند. من تاکید زیادی روی نیروی عظیم خانواده ها دارم. در هر شهری تعداد زیادی از معلمان فعال وجود دارند، دانش آموزان فعال وجود دارند، خانواده های فعال وجود دارند این ها باید دستشان را به دست هم بدهند، معلم ها از خواست های دانش آموزان و خانواده هایشان حمایت کنند و خانواده ها از خواست معلم ها حمایت کنند، دانش آموزان بزرگسال فعالانه در این کار مشارکت داشته باشند، کلاس های درس را تبدیل بکنند به موضوع این نوع مطالبات و خواست ها و کیفرخواستی علیه وضعیت آموزش تهیه کنند. بالقوه نیروی وسیعی است که آمادگی دارد فعالیتی بکند و در کارزارها شریک شود و بویژه معلمان که نیروی وسیع و پیشتاز این حرکت هستند میتوانند در هر مدرسه و شهری پیشقدم بشوند، با خانواده ها تماس بگیرند کمک کنند که خانواده ها هم از جمله در امر نظارت بر وضعیت مدارس فعالانه دخالت کنند، کانون های خانواده ها و معلمان را تشکیل بدهند یا به اشکال مختلفی در سطح محله و شهر متشکل بشوند. اکثر مردم یا بچه هایشان به مدرسه میروند یا معلم و کارمند آموزش و پرورش هستند. میبینید که چه نیروی عظیمی است که قادر است متحدانه خواست های خود را به حکومت تحمیل کند.

شهلا دانشفر: همانطور که اشاره کردید معلمان پیشتاز خواست های اساسی جامعه از جمله حول تحصیل رایگان هستند و مهرشان را در صدر خواستهای جامعه کوبیده اند. خواست هایی مثل افزایش حقوق ۱۲ میلیون، همسان سازی، تحصیل رایگان، پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات و آزادی تمامی زندانیان سیاسی و بستن پرونده های امنیتی که برای معلمان درست شده، از جمله آزادی اسماعیل عبدی معلمی که سالها است در زندان به سر میبرد، یا اسماعیل گرامی معلم بازنشسته ای که بخاطر مبارزاتش در زندان است و به او حکم پنج سال زندان و هفتاد و دو ضربه شلاق داده اند. شرم بر این حکومت. آخرین سوالم در مورد محتوای آموزش است. سیاست دیرینه حکومت اسلامی کردن آموزش است و حقیقتا در این زمینه شکست خورده. مبارزه با خرافه بجای آموزش الان امر معلمان است همینطور امر خانواده ها و همه مردم. در این راستا چه تاکیدی دارید؟

اصغر کریمی: الان مبارزه گسترده ای در سطح جامعه علیه مذهب و خرافه وجود دارد و مشخصا در مدارس، علیرغم کتاب های آشغالی که وزارت آموزش و پرورش تهیه میکند، ولی بسیاری از معلمان علوم واقعی را به دانش آموزان یاد میدهند، به اشکال مختلف مذهب و خرافات را نقد میکنند، خود بچه ها و خانواده ها مذهب را دست می اندازند، و بنابراین نیروی وسیعی در جریان است ولی این را باید به خواست های مشخصی تبدیل کرد. ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا بالاخره بچه ای که با هزار مشکل به مدرسه میرود دیگر مجبور نباشد تازه در آنجا مشغول گوش کردن به خرافات مذهبی باشد. حکومت میخواهد آموزش عقبمانده اسلامی و به نفع حکومت به کودکان داده شود. این یک جنایت در حق کودکان است و باید خیلی به آن حساس بود و قاطعانه در مقابلش ایستاد. اینجا هم نقش معلمان فوق العاده بارز و برجسته است. خانواده ها باید بگویند دروس مذهبی باید از کتب درسی حذف شود، محتوای درسی کاملا غیر مذهبی شود مثل کشورهای غربی. جامعه بشری الگوی پیشرفته تری دارد. همین الگو را باید مردم بگذارند جلو حکومت بگویند بچه های ما هم حق دارند آموزش علمی و مفیدی ببینند. این حق ما و کودکان ما است و باید اینرا هم به حکومت عقبمانده اسلامی تحمیل کرد.

اینرا هم بخوانید

باز هم رضا پهلوی فیل هوا کرد! اصغر کریمی

مندرج در ژورنال شماره ۷۰۲ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …