سایت خلیج فارس: اعتراض دشتستان ژست محیط زیستی نبود/ ریسک سرمایه‌گذاری در استان را بالا بردند

سایت خلیج فارس: ممانعت از کلنگ زنی پتروشیمی توسط مردم در کشور بی سابقه است که به همین انگیزه پای گفتگوی موافقین و مخالفان این اقدام نشسته‌ایم.

معین احمدیان

مسئله اجتماعی داغ این روزها، احداث پتروشیمی دشتستان است. چند روز پیش برخی از اهالی این منطقه مانع کلنگ زنی پتروشیمی در آبپخش شدند و دلیل آن نداشتن ارزیابی و تاییدیه محیط زیست عنوان شد.

ممانعت از کلنگ زنی پتروشیمی توسط مردم در کشور بی سابقه است و وزیر صنعت نیز در حاشیه این اتفاق به چنین موضوعی اشاره کرد. این ماجرا مخالفان و موافقان زیادی پیدا کرده است که به همین انگیزه پای گفتگوی آنها نشسته ایم.

http://media.farsnews.com/Uploaded/Files/Images/1396/05/04/13960504002079636367051056476239_88440_PhotoT.jpg

اعتراض دشتستان ژست محیط زیستی نبود

سعیده مهدی‌زاده کارشناس ارشد زیست شناسی و مدیر انجمن فرهنگ سازان محیط زیست دشتستان از جمله مخالفان محیط زیستی اجرای طرح پتروشیمی دشتستان است.

اتفاقی که چند روز پیش در دشستان افتاد، موجی از تحلیل و تفسیر در رسانه های اجتماعی به راه انداخت. عده ای معتقدند که این اتفاق نقطه عطفی در تاریخ فعالیت های مدنی مردم ایران بوده است و نشانی از قدرت گرفتن دوباره  سرمایه اجتماعی و در مقابل برخی هم معتقدند که این اتفاق، حرکت محدودی با شرکت معدودی از فعالان محیط زیستی استان بدون توجه به منافع این استان بوده است و این اتفاق را یک  ژست محیط زیستی بدون درنظر گرفتن منافع و شرایط منطقه می دانند. دوست داریم در ابتدا روایت شما را از این ماجرا بشنویم. تحلیل شما چیست؟

ریشه اعتراضاتی که چند روز قبل در شهر ما اتفاق افتاد به بلوغ اجتماعی مردم منطقه برمیگردد و ادعاهایی که سعی در تقلیل این حرکت مدنی به نوعی شورش ناآگاهانه دارد، رد می کنم. احداث پتروشیمی دشتستان در منطقه آبپخش از حدود دو سال پیش  برای فعالان محیط زیست و مردم منطقه حساسیت برانگیز شده بود و به لطف تکنولوژی نوین و فضای مجازی، روز به روز بر عمق این نگرانی ها در بین عموم مردم افزوده شد. مدت ها پیش از کلنگ زنی طرح، بارها و بارها به شکل های متعدد این دل نگرانی ها از طرف مردم منطقه و سمن های محیط زیستی به مسوولان انعکاس داده شده بود اما پاسخگویی متناسب از طرف مسوولان صورت نپذیرفت و تلاشی برای رفع نگرانی ها و پاسخ به سوالات بر حق آنها نشد و به نظر من با این تاریخچه، ممانعت مردم از برنامه ی کلنگ زنی اصلا چیز عجیب و دور از انتظاری نبود!

در این تجمع اعتراضی علاوه بر فعالان مدنی، کشاورزان و باغدارانی که نگران آینده کشاورزی منطقه بودند هم حضور داشتند پس نمی توان این حرکت را به یک ژست محیط زیستی تقلیل داد. استان بوشهر در سال‌های اخیر به لطف مخازن نفت و گاز با شتاب زیادی جاده ی توسعه را پیموده است اما تب تند توسعه آن هم از نوع ناپایدارش صدمات جبران ناپذیری به طبیعت این استان وارد کرده که مثال بارز آن منطقه ی به شدت آسیب دیده ی عسلویه است. استان بوشهر زخمی توسعه ی ناپایدار است طوریکه مردم پیش از اینکه برای افتتاح یک پروژه ی صنعتی هیجان زده  شوند نگران تبعات منفی زیست محیطی آن  هستند.

مطالبه اجتماعی در جامعه ایران به مدت مدیدی در حالت کما قرار گرفته بود. به نظر می رسد که رابطه مصنوعی مردم و ساختارهای حکومتی و دولتی در کشور در حال بهم خوردن است و وجه مطالبه گر مردم در حال نمایان شدن . اما اتفاق جالب اینجاست که این اتفاق برخلاف اتفاقات معمول جامعه ایران از پایتخت و کلانشهرها آغاز نشده است و شهرستان ها خط مقدم صف مطالبه گری برای مسائل اجتماعی استان هایشان هستند. در حوزه محیط زیست فکر می کنید این روند در چه وضعیتی است؟

http://media.farsnews.com/Uploaded/Files/Images/1396/05/04/13960504002030636367033934840320_70360_PhotoT.jpg

جامعه‌ی ایرانی در حال نوعی پوست اندازیست و نهادهای مدنی که مدت ها به ناحق حاشیه نشین بودند این روزها کم کم متن وقایع سرنوشت ساز را می نویسند.من نقش فضای مجازی را در رشد آگاهی عمومی بسیار پررنگ می دانم، وقتی عموم مردم از حقوق شهروندی خود آگاه شوند خود به خود مطالبه گری رشد بیشتری خواهد داشت.

یکی از دلایل رشد پرشتاب تر مطالبه گری در شهرستان ها می تواند شکاف عمیقی باشد که بین سطح برخورداری مردم مرکز نشین و مردم شهرستان ها دیده می شود، این واقعیت به شهرستانی ها انگیزه ی بیشتری برای مطالبه ی حقوق برحقشان می دهد.

در سال های اخیر فعالان مدنی استان بوشهر در حوزه ی محیط زیست فعال تر شده اند و این روزها مطالبه گری زیست محیطی امر کاملا جا افتاده ایست، یکی از دلایل این رشد یافتگی احساس نیازی است که جامعه ی روز استان در پاسخ به روند قهقرایی توسعه ی ناپایدار در صنعت نفت و گاز کرده است.

 علاوه بر تحلیل های گفته شده که به نظر می رسد از بیرون از ماجرا در حال نظاره به این اتفاق هستند، برخی از داده ها از درون استان حاکی از این است که برخی منفعت طلبی ها هم در این ماجرا نقش داشته است.  شما چه فکر می کنید؟

بازار شایعات و اتهام زنی از طرف موافقان و مخالفان تاسیس پتروشیمی بسیار داغ است، بیایید در این فضای غبارآلود جریان اصلی را فراموش نکنیم اینکه قرار بود یک واحد صنعتی با حساسیت هایی خاص مثل پتروشیمی،  با فشار مسوولین استانی توسط وزیر صنعت کلنگ زنی شود در حالیکه هنوز تاییدیه های زیست محیطی آن توسط مبادی قانونی صادر نشده بود و به احتمال زیاد هیچگاه صادر نخواهد شد! تعمیق در همین یک جمله به ما می گوید کار از کجا می لنگد.

من این احتمال را که اشخاصی با اغراض منفعت طلبانه با این حرکت اعتراضی همراه شده باشند رد نمی کنم افرادی که ممکن است نگرانی آنها از جنس دیگری غیر از محیط زیست باشد اما این دلیل نمی شود که اصالت این حرکت مدنی زیر سوال برده شود. این روزها موافقان تاسیس پتروشیمی سعی دارند به شکل هایی با انگ زنی، از اعتبار این حرکت اعتراضی بکاهند و با اعمال فشارهایی معترضین را به حاشیه برانند.

دورنمای این اعتراض مدنی را چگونه می بینید به نظرتان نتیجه چگونه رقم خواهد خورد؟

خوشبین هستم و در عین حال نگران؛ خوشبین از آن جهت که این روزها  گفتمانی محیط زیست محور در بین عموم شکل گرفته که مطالبه گری را در این عرصه تقویت می کند، این موضوع می تواند ظرفیت ما را در توسعه اجتماعی ارتقا دهد. از طرفی نگرانم چرا که برخی دانسته یا نادانسته سعی در منحرف کردن اذهان دارند  و تلاش می کنند این حرکت مدنی را تضعیف کنند و با مقصر جلوه دادن مردم هزینه ی این اعتراض را برای مردم بالا ببرند مثلا واکنش وزیر صنعت در نوع خود بسیار تامل برانگیز بود ایشان وقتی ممانعت مردم را از کلنگ زنی دیدند با ابراز تعجب از اعتراض مردمی برای آنها ضرب الاجلی یک هفته ای جهت یافتن مکانی مورد توافق برای تاسیس پتروشیمی تعیین کردند گویا اعتراض مردم حرکتی غیر قانونی بوده است  نه کلنگ زنی در جایی که هنوز مجوز زیست محیطی ندارد! گویا یافتن مکانی استاندارد برای تاسیس چنین صنعت آلاینده ای در تخصص مردم است نه کارشناسان امر!

 

ریسک سرمایه گذاری در استان را بالا بردند

خضر خلیلی دبیر انجمن مدیران صنایع و از فعالان اقتصادی دشتستان است و از موافقان اجرای طرح پتروشیمی دشتستان است. گفت و  گوی او با «مسئله» را بخوانید:

چند روز پیش پروژه  پتروشیمی دشتستان با ادعای مخاطرات زیست محیطی و اینکه مجوزهای لازم اتخاذ نشده است با اعتراض فعالان محیط زیست متوقف شد. چقدر ادعای مخاطرات زیست محیطی را قبول دارید و تحلیل شما راجع به این اظهارات چیست؟

چه کسی می تواند ادعا کند که یک طرح صنعتی اجرا شود و بروز مسئله زیست محیطی محتمل نباشد. احتمال مشکلات زیست محیطی برای پتروشیمی دشتستان مثل پروژه های صنعتی دیگر وجود دارد. اما آنچیزی که در اعترضات دیده می‌شود یک نوع سردرگمی در مطالبات است. با نگاهی به صحبتهای رسمی و غیر رسمی معترضان می بینید که مشخص نیست نگران چه نوع خطر زیست محیطی برای منطقه هستند و تنها دلیلی که می آوردند این است که مجوز نگرفتند. درحالی که طرح در گارگروه های استانی، موافقت اولیه برای اجرا گرفته و نزدیک دو سال است که پرونده محیط زیستی این پروژه در سازمان محیط زیست معطل مانده است. این معطلی هم به معنای این نیست که طرح غیر قابل اجرا است یا آلودگی شدیدی برای منطقه دارد بلکه بیشتر به خاطر پروسه های اداری بی دلیل سازمانی است.

ضمن اینکه سازمان محیط زیست، قبل، حین و بعد از بهره برداری هر پروژه صنعتی اهرم کافی برای توقف پروژه دارد. اصولا در اجرای پروژه های صنعتی، دست بالا و برتر از آن سازمان محیط زیست است و اگر تخلف احتمالی هم در حین اجرای پروژه پتروشیمی دشتستان رخ دهد، سازمان محیط زیست می تواند جلوی آن را بگیرد و سرمایه گذار هم برای این که متضرر نشود، تخلف نمی‌کند.

برخی معتقدند که این اعتراضها از طرف معدود فعالان محیط زیستی استان بوده و اکثریت مردم نسبت به این مسائل ورود نمی کنند. شما هم با این نظر موافقید؟ 

حساسیتهای اجتماعی و احساس مسئولیت افرادی که در عرصه های اجتماعی فعال هستند قابل احترام است. روز اعتراض در محل حضور داشتم و معتقدم از این تعداد 40 نفر که معترض بودند حتی اگر 10 نفر دغدغه محیط زیستی داشته باشند باید قدر دانست. اگر چه ممکن است عده ای هم به خاطر مسائل زمین، بعضی به خاطر مسائل سیاسی و رقابتهای منطقه ای که چرا پتروشیمی در منطقه ما نیامده است، از شرایط سواستفاده کرده باشند اما  اگر یک نفر هم فریاد زیست محیطی بزند باید به آن توجه داشت. به هر حال نگرانی محیط زیست در رسانه ها و سَمَن ها جدی است و ساختگی بودن این اعتراض را قبول ندارم.

فعالان اقتصادی منطقه خیلی پیگیر اجرایی شدن این پروژه هستند. پتروشیمی دشتستان چقدر منافع اقتصادی مردم این منطقه را درگیر می کند و چه میزان اشتغال زایی دارد. چون این احتمال در مورد همراهی نکردن مردم با فعالان و مدیران صنعتی مطرح است که نفعی از اجرای این طرح برای مردم تعریف نشده است.

برای این پروژه، اشتغال زایی حدود 1500 نفره تخمین زدند ولی نباید فقط روی این اعداد متمرکز شد چون اجرای چنین پروژه هایی منافعی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم برای مردم خواهد داشت. احداث پتروشیمی دشتستان از جهات دیگری هم ارزشمند است. مثلا ارزش افزوده بیست روزه محصول این پتروشیمی، معادل ارزش افزوده کل نخلستان های استان بوشهر در یک سال است؛ در عوض شاید یک صدم نخلستان‌های استان هم آب مصرف نکند.

اجرای این طرح برای دشتستان ارزشمند است چون دیگر آب منطقه جوابگوی این نوع کشاورزی نیست. کشاورزی دشتستان نه شغلی ایجاد کرده و نه درآمد واقعی برای مردم داشته است. نخل برای دشتستانی ها خیلی عزیز است و مردم اینجا به اندازه بچه های خودشان دوستش دارند ولی همین نخلستان‌ها، خیلی از منابع آبی منطقه را از بین برده است. هر کیلو خرما را با قیمت خوب بتوان 3 هزار تومن فروخت در حالیکه برای آن 2300 لیتر آب مصرف کرده است. ادامه این نوع کشاورزی بی مبالاتی نسبت به آینده فرزندان این منطقه است. فعال محیط زیست چرا نسبت به این بی برنامگی در کشاورزی و نخل داری دشتستان صدایش بلند نمی‌شود. فعال محیط زیست در اعتراض به این شیوه کشاورزی و  معضل کم آبی، کمپین تشکیل نمی دهد و فقط معترض صنعتگران می شود به خاطر این که نگاهش به مقوله صنعت بدبینانه و کلیشه ای است. سمینار و فیلم و عکس در مورد خرمای دشتستان زیاد است ولی همه در حد حرف است. کمک برای حل مشکلات این نخلستان ها در حد جلسات و سمینارهایی باقی می ماند که هزینه برگزاری شان به اندازه ساخت سه تا پتروشیمی است.

منطقا در شرایطی که تدبیری در کشاورزی و صیادی منطقه نیست، چاره ای نداریم که فشار اشتغال و درآمد را از صید و کشاورزی ویرانگر برداریم و به سمت صنعت ببریم. فعالان  محیط زیست فقط حساسیت ها را در بخش صنعت بالا می‌برند. چرا این حساسیت‌ها در مورد صیادی منطقه نیست. به ازای هر صد کیلو ماهی و میگو که در صید ترال (ماهیگیری با کشیدن تور در دریا) استحصال می شود، 900 کیلو انواع سخت تنان و مرجان ها و آبزیان نابود و لاشه ها گند می شود. اما اعتراضی نسبت به این ویرانگری ها وجود ندارد چون منفعت مردم استان با صید و کشاورزی درگیر شده است و مردم هم محل درآمد دیگری ندارند. عزیزان فعال محیط زیست فارغ از ژست های رسانه ای بگویند که در حال حاضر تقویت صنعت به محیط زیست منطقه آسیب می زند یا این شیوه صیادی و کشاورزی.

جوسازی رسانه‌ای که در حواشی این اعتراض اتفاق افتاد، یک نقطه نگران گننده را باقی می‌گذارد و آن آسیبی است که این حرکت به مجموعه اقتصادی استان بوشهر می رساند. فضای منفی که علیه صنعت بوجود می‌آید و ذهنیتی که برای سرمایه گذار خارج استان شکل خواهد گرفت، ریسک سرمایه گذاری را بالا می برد و این خطر بسیاربزرگتر از اجرا نشدن پروژه پتروشیمی در منطقه است. اگر این ذهنیت جا افتاد که بوشهر استانی است که از لحاظ اجتماعی برای سرمایه گذاری دردسرساز است علامت بدی برای سرمایه گذاران است و خسارتش از ده تا پتروشیمی بالاتر است. صنعت، سرمایه گذار و کارآفرینی حرمت دارد و اینکه بنا به هر دلیلی دوستان رسانه ای تحلیل های یکطرفه از موضوع داشته باشند نادیده گرفتن بخش مهمی از واقعیت‌ها است.

اینرا هم بخوانید

سازمان ملل: شمال نوار غزه هم‌اکنون با «قحطی تمام‌عیار» دست به گریبان است

شبکه خبری ان‌بی‌سی به نقل از سیندی مک‌کین، مدیر آمریکایی برنامه جهانی غذای سازمان ملل …