جامعه انسانی در سال ۲۰۲۰ با موج جدید اپیدمی کرونا روبرو شد. نظامهای سرمایهداری جهانی بخاطر هزینههای که باید پرداخت میکردند تا از شیوع ویروس کرونا جلوگیری کنند و بخاطر دوام چرخه تجارت و اقتصادی و همچنین دوام سود حاصل از چرخه تولید و دوام استثمار نیروی کار مولد در همین راستا، به حدی دیر اقدام به اطلاع رسانی کردند که کشورهای بسیاری وارد بحران کرونا شدند. در فاز جدید بحران و اپیدمی ویروس کرونا شرکتهای خدمات درمانی، پزشکی و داروسازی وارد صحنه فروش و سودجویی حاصل از خدمات خود به جامعه شده و سفره درآمدزایی خود را برای بیماران کرونایی پهن میکنند.
از سوی دیگر بعد از چین، کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکای شمالی در گام اول با سیاستها و استراتژیهای مختلف اقدام به تعطیلی مدارس، دانشگاه، ادارات و مشاغل کرده، قرنطینه شهری و خانگی را تا حدی سازماندهی کردند. در این نقطه آن چه بدیهیست، ایستادن چرخ تولید و گردش و انباشت سرمایهای که ماقبل کرونا با تمام استثمار ها و سو استفاده ها از طبقه کارگر و تولید کننده جوامع بشری بر سود خود میافزود، از کارکرد طبیعی خود خارج و محدود شده است. از سوی دیگر اقدام دولتها به پرداخت حقوق و معیشت مردمی که در قرنطینه ضربهای دیگر بر سود سرمایهداری جهانی وارد میکند. محدود شدن چرخه تولید قبل از آنکه وارد ابعاد جدیدی شود، پس لرزههای اقتصادی خود را بر کمر مصرف کننده و یا همان نیروی کار مزدی که در حال حاضر برای نجات جان خود مجبور به قرنطینه شدن و دریافت هزینه معاش اندک از سوی دولت است(که در واقع بخاطر امرار معاش مجبور به کار بود)، با افزایش قیمت کالای مصرفی خود را تحمیل میکند.
در کنار افزایش احتمالی اقلام مصرفی، بیکاری، اخراج و انواع تسویه نیروی کار بعنوان ابزار فشار سرمایه داری در جهت کم کردن خسارات حاصله از قرنطینه و مقابله با کرونا، بحرانهایی بود که در برهه کنونی در کشورهای سرمایهداری بر جمعیت اردوی بیکاران افزود تا فقط مبادا سرمایه دار مفت خور ضرر کند. همان سرمایهداری که همواره با نیروی کار و طبقه کارگر به عنوان کالای بازار و جیب خود رفتار میکند و همواره مورد حمایت و جانبداری حکومتها نیز قرار میگیرند.
تمام مشکلات ایجاد شده پس از کرونا واضح است که کمر کارگر و طبقه تولید کننده جامعه را خم خواهد کرد؛ تورم، بیکاری و کم شدن احتمالی خدمات بیمه عمومی در کشورهای سرمایهداری رمق از جامعه خواهد گرفت.
حال با تمام تفاسیر از بحران کنونی و ابعاد ضد انسانی آن، صحبت از احتمال و بررسی جوانب بازگشایی مشاغل و مراکز عمومی در جوامعی مانند آلمان میشود. این درحالیست که پزشکان از آغاز موج دوم کرونا سخن میگویند. انسانها در صورت بازگشایی مشاغل، مدارس و دانشگاهها با ابعاد بزرگتری از مرگ و میر روبرو خواهند شد. تصمیم بازگشایی امریست که بعد از اعلام وضعیت سفید توسط سازمان بهداشت جهانی و با آنالیز دقیق از وضعیت هر منطقه توسط مراجع ذیربط میتوان تصمیمات لازم را مبنی بر امکان بازگشایی گرفت. این بدیهیست که دول سرمایهداری از هر روزنهای مبنی بر کم شدن خطر ویروس کرونا و مرگ و میر سو استفاده کرده و بخواهد بحث بازگشایی که فقط جنبه تجاری و بازگشت سود سرمایه دار است را به میان آورند. وظیفه فعالین سیاسی و چپ، جنبش دانشجویی و کارگری در تمام کشورهای سرمایه داری اعتراض به تصمیم بازگشایی در تمام کشورهایی که کرونا باعث بروز بحرانی جدی در آنها شده است میباشد. انسان و جامعه انسانی نمیتواند فدای اهداف سرمایه داری اقلیت یک درصدی حاکم بر ۹۹ درصدی های جامعه شود.
امیر عسگری
۲۶ فروردین ۱۳۹۹
۱۴ آوریل ۲۰۲۰