درروز دوشنبه ٢٢ خرداد سال ١٣٩٦ سندیکای شرکت واحد طی یک اطلاعیه کوتاه خبرسفر حسن سعیدی بعنوان نماینده سندیکا در اجلاس سازمان جهانی کار را اعلام کرد. دراین اطلاعیه میخوانیم:
“پیرو دعوت سندیکاهای کارگری فرانسه (کلکتیو) از سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه جهت شرکت در یکصد و ششمین اجلاس سازمان جهانی کار(ILO)، آقای حسن سعیدی به عنوان نماینده سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران به ژنو اعزام گردید. متاسفانه آقایان رضا شهابی و داود رضوی از اعضای هیات مدیره این سندیکا به دلیل ممنوع الخروجی از شرکت در یکصد و ششمین اجلاس سازمان جهانی کار باز ماندند. آقای حسن سعیدی نماینده سندیکا در اجلاس سازمان جهانی کار امروز دوشنبه ٢٢خرداد ماه ساعت ٩ صبح تهران را به مقصد پاریس ترک کرد.”(١)
درهمین جا و قبل از هرچیز باید به این نکته اشاره کنیم که دعوت سندیکاهای کارگری فرانسه از سه کارگر یک تشکل مستقل کارگری ، رضا شهابی، داود رضوی و حسن سعیدی، برای شرک در اجلاس آی ال او خود نشانه ای از بی آبروئی جمهوری اسلامی و تشکلات وابسته حکومتی نزد سازمانهای کارگری معتبر جهانی میباشد. جمهوری اسلامی از شرکت رضا شهابی و داود رضوی به این اجلاس در حالی جلوگیری به عمل آورد که جناحهای حکومتی برای فرستادن ” نمایندگان کارگری” وابسته به جناح خود به این اجلاسمشغول به سر و کله هم زدن و افشاگری علیه جناح مقابلبودند.
باید به این مسله هم اشاره کنیم که اعلام آمادگی رضا شهابی و داود رضوی برای شرکت در این اجلاس، علیرغم ممنوع الخروج بودن و چشیدن مزه تلخ محبوس بودن در سیاه چاالهای جمهوری اسلامی، خود گواه عزم راسخ نمایندگان واقعی کارگران در ایران برای ادامه مبارزهاست.
جنبش کارگری درآستانه سفر حسن سعیدی به سازمان جهانی کار:
شرکت حسن سعیدی در آی ال او زمانی صورت گرفت که اعتصابات و تجماعات کارگری با قدرت هر چه بیشتردر حال پیشروی بود. یک ماه قبل از سفر حسن سعیدی به ژنو، حسن روحانی، رئیس جمهور رژیم، در زمان تبلیغات انتخاباتیش چنان مورد خشم کارگران معدن یورت قرار گرفت که مفتضح و مجبور به ترک محل شد. در روز ٢٥ خرداد نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی در همراهی با مدیران معدن طلای آق دره در تکاب آذربایجان وحشیانه به تحصن کارگران بیکار و کارگران اخراجی این معدن و خانوادههای آنها یورش بردند. در این یورش حداقل ١٣ نفر مجروح و سه نفر بیهوش و ده نفر دستگیر شدند.در چنین فضای پرتلاطم مبارزه طبقاتی است که حسن سعیدی عازم آی ال او میشود.
همچنین، قبل از مسافرت حسن سعیدی به اجلاس سازمان جهانی کار، تشکلات و فعالین مستقل کارگری با فرستادن نامه هائی به این اجلاس به تشریح وضعیت فلاکت بار طبقه کارگر در ایران پرداخته و اعتراض خود را نسبت به حضور نمایندگان طرفدار جمهوری اسلامی بجای نمایندگان واقعی طبقه کارگر ابراز کرده ، و بدین وسیله راه را برای ورود سعیدی بعنوان نماینده واقعی طبقه کارگر ایران به این اجلاس همواره کرده بودند. و حال گوئی سعیدی برای تشریح وضع زندگی کارگران ایران و به محاکمه کشاندن جمهوری اسلامی با چمدانی از نامه ها و گزارشاتاز طرف نمایندگان واقعی کارگران درایران وارد این اجلاس میشد.
در اینجا جا دارد بعنوان نمونه پاراگرافی از ” بیانیه مشترک پنج نهاد کارگری از داخل کشور: خطاب به همه سازمانهای کارگری جهان” نقل کنیم. (٢) دراین بیانیه آمده است: ” امسال نیز همچون سال های گذشته این اجلاس در حالی برگزار می شود که نمایندگان مستقل و واقعی طبقۀ کارگر ایران برای شرکت و تشریح چگونگی شرایط کار و زندگی و مبارزات کارگران ایران، با موانع جدی از سوی دولت، قوۀ قضائیه و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی مواجه اند. کارگران ایران بارها طی گزارشات و شکایتهای متعدد به مجامع بین المللی و از جمله «سازمان جهانی کار»، محرومیت های شدید وعدم برخورداری خود از کوچک ترین حقوق بنیادین و حمایت های قانونی را مطرح کرده اند، و این شرایط غیر انسانی و ضد کارگری علیه میلیون ها کارگر مرد و زن، کودکان کار و خیابان، بیکاران، و کارگران مهاجر ساکن ایران کماکان نیز تداوم دارد”.
پژواک صدای این پنج تشکل کارگری در نامه بهنام ابراهیم زاده به سازمان جهانی کار درآستانه صد و ششمین اجلاس آی ال او بوضوح دیده میشود. او درنامه خود نوشته است: ” در ایران اعتراضات کارگران تحت عنوان اخلال در نظم و امنیت ملی با پیگرد و دستگیری فعالین کارگری روبرو میشود و فشار بر روی آنها هر روز شدت می یابد. احکام طولانی مدت زندان از مصادیق آنست. در ایران حتی به خود اجازه میدهند که به کارگر و به مردم معترض حکم بربریت شلاق بدهند. از جمله هم اکنون اسماعیل عبدی بخاطر مبارزاتش تحت عنوان اخلال در نظم و امنیت ملی با ٦ سال حکم زندان در زندان است و در اعتراض به همین موضوع هم اکنون در اعتصاب غذا بسر میبرد. بسیاری از فعالین و رهبران کارگران احکام سنگین زندان دارند و هیشه تحت پیگرد هستند. علاوه بر همه اینها تبدیل مساله نا امنی محیط های کار بخاطر سودجویی سرمایه داران است که دارد هر روز قربانی میگیرد. دو نمونه اخیرش فاجعه انفجار معدن زمستان یورت است که منجر به کشته شدن ٤٥ کارگر شد و دیگر انفجار فولاد بویر احمد که سه کارگر جان باختند. و این جنایات در پناه قانون و سیستم قضایی صورت میگیرد. اینها هم نقض پایه ای ترین حقوق انسانی در جامعه و حتی مقاوله نامه های سازمان جهانی کار است که ایران ملزم به رعایت آنهاست” (٣).
این نامه ها و گزارشات بخوبی نشان میدهد که صدای سعیدی در این اجلاس رعدی درآسمان بی ابر نیست. او ادامه دهنده راهی بود که فعالین و رهبران پیشرو کارگری نظیر علی نجاتی، محمود صالحی و دیگران برایش فراهم آورده بودند. او در حقیقت پرچمی که جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی در زندان جمهوری اسلامی بلند کرده بودند را بار دیگر در سازمان جهانی کار برافراشت.
آنچه در این میان جالب توجه است رشد درجه آگاهی جنبش کارگری و بخصوص تشکلات و فعالین مستقل کارگری در مبارزه طبقاتی علیه کلیت نظام سرمایه داری در ایران است. جمهوری اسلامی از یک طرف جنبش کارگری را از داشتن هر گونه تشکل مستقل کارگری و از حق اعتصاب محروم کرده است، و از طرف دیگر تمام تلاش خود را میکند تا تشکلات دست سازی نظیر “شورای اسلامی کار”، “مجمع صنفی کارگران” و یا “نماینده کارگران” را بعنوان تنها نمایندگان طبقه کارگر در داخل کشور و در مجامع بین المللی نظیر “سازمان جهانی کار” (آی ال او) معرفی کند— تشکلاتی که تمام تلاش خود را بکار میبرندتا مبارزه کارگران را در حد مبارزات صنفی کارگران با این یا آن کارفرما در اینجا یا آنجا جلوه دهند. و درعین حال از پیانسیل مبارزاتی کارگران سوء استفاده و از آن در خدمت منافع جناحی خود بهره برداری کنند. اما با نگاهی به بیانه ها و نامه های تشکلات و فعالینمستقل کارگری، وعلیرغم آنکه این تشکلات از داشتن هرگونه تشکل سراسری محرومند، بوضوح معلوم میشود که این تشکلات و فعالین همواره روی درد مشترک کلیه کارگران انگشت گذاشته و کلیت رژیم سرمایه داری در ایران را مسبب و عامل اصلی فقر و سیه روزی طبقه کارگر و سایر اقشار زحمتکش و تحت ستم در ایران می دانند. بعبارت دیگر این نامه ها و بیانیه ها بخوبی نشان میدهد که قشر پیشرو و رادیکال جنبش کارگری به این درجه از رشد و آگاهی طبقاتی رسیده است و می داند که مبارزه برای هرگونه بهبود شرایط اقتصادی طبقه کارگر جزئی لا یتجزا و درآمیخته با مبارزه این طبقه با کل موجودیت نظام سرمایه داری در ایران است.
اتحادیه های کارگری در جهان، سازمان جهانی کار و جمهوری اسلامی:
به جرات می توان گفت هیچ تشکل و فعال مستقل کارگری در ایران نیست که نسبت به نقش مماشات جویانه آی ال او با جمهوری اسلامی شک داشته باشد و یا نداند که این سازمان ماهیتا و در کلیت خود بلند گوی کارفرمایان در جهان است. بنا براین سوال اینست که هدف از شرکت نمایندگان مستقل کارگری در این اجلاس چیست و شرکت آنها در این اجلاس چه دردی را دوا میکند. برای پاسخ به این سوال و قبل از هرچیز باید به این مسله توجه داشت که این سازمان تنها محل شرکت کارفرمایان و دولتهای حامی آنها نیست. هر ساله تعداد زیادی از اتحادیه های کارگری از سراسر جهان در این اجلاس شرکت می کنند.و اینها تشکلهائی هستند که در چارچوب نظام سرمایه داری برای احقاق حقوق کارگران مبارزه می کنند. علیرغم ماهیت سازشکار بسیاری از همین تشکلات کارگری شرکت کننده در اجلاس آی ال او، این تشکلها و نمایندگان آنها صدای کارگران ایران در کشورهای غربی و به مثابه اهرم فشاری بر حکومت جمهوری اسلامی و سازمان جهانی کار عمل کرده و می کنند. از جمله سایر عوامل، به یمن وجود همین تشکل های رفرمیستی کارگری در غرب است که تشکلها و فعالین مستقل کارگری در ایران شهرت جهانی پیدا کرده و بعنوا ن نمایندگان واقعی طبقه کارگر در دنیا شناخته شده اند. میتوان تصور کرد که درصورت عدم حمایت همین تشکلها از فعالین مستقل کارگری دست جمهوری اسلامی برای سرکوب این فعالین و بالطبع کل جنبش کارگری بسیار بازتر می بود.
این را هم باید اضافه کنیم که اجلاس آی ال او همه ساله صحنه دیگری از تقابل جنبش مستقل کارگری با جمهوری اسلامی و تشکل های باصطلاح کارگری دست ساز اوست. جمهوری اسلامی در اجلاس آی ال او تمام تلاش خود را بعمل می آورد تا چهره قابل قبولی از اوضاع و احوال سیاسی-اجتماعی و بخصوص وضع طبقه کارگر ایران به دولت ها و کارفرمایان غربی ارائه دهد؛ چون در کشوری که کارگران هر روزه اعتصاب میکنند و حکومت آن کشور قدرت سرکوب اعتصابات را ندارد جای مناسبی برای سرمایه گذاری نیست. اجازه دهید در اینجا به نکاتی در این باره از مقالههاله صفرزاده تحت عنوان “حکایت های اجلاس های سازمان جهانی کار و کارگران” که در ماه ژوئیه سال ٢٠١٥ نوشته شده است توجه کنیم (٤).
” در خبری که در ایسنا منتشر شده، از قول غلامرضا عباسی رییس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور چنین آمده است: نماینده گروه اعزامی کارگران به ILO، با اشاره به برگزاری اجلاس سال گذشته میافزاید: سال گذشته با وجود آنکه پروندههایی علیه ایران مطرح بود اما برای جمهوری اسلامی ایران یک موفقیت بزرگ به شمار آمد چرا که برای اولین بار تلاش شد تا هیچ پروندهای از ایران در دستور کار قرار نگیرد یا مسکوت بماند در حالی که برخی کشورها مثل آمریکا با وجود اعمال نفوذ خود پروندهداشتند”. در در جای دیگری ازاین مقاله میخوانیم: ” برای ایران مهم است که در این اجلاس، شرایط به گونهای پیش رود که شکایتی علیه ایران طرح نشود یا اگر شد با اقدامات گوناگون از زیر بار مسوولیت نقض حقوق کار شانه خالی کند. روشن است که پذیرفته شدن درWTO[ سازمان تجارت جهانی] و ورود به بازار جهانی، هنگامی ممکن است که شرکتهای بزرگ خیالشان از بابت نیروی کار راحت باشد و صد البته دولت متقاضی هم باید نشان دهد که در مهار و کنترل نیروی کار مهارت دارد و عرصهی اجلاس جهانی کار مکان خوبی است تا این مساله را اثبات کند. هیات ایرانی به شیوههای مختلف سعی دارد که وجهه خوبی در این اجلاس کسب کند”. [تاکید از ماست]
ما امیدواریم که تامل در نکات فوق پاسخ مناسبی برای آنهایی باشد که میپرسند: ” در دیگ ای ال او قرار است که چه چیزی به نفع کارگران در آن بجوشد؟”. باید به این افراد گفت که این وظیفه تشکل های مستقل کارگری و سازمانها و احزاب سوسیالیستی طبقه کارگر ایران است که از تمام پیانسیل تشکل های کارگری در جهان بخصوص در غرب استفاده کنند و نگذارند که اجلاس سازمان جهانی کار به صحنه بند و بست های باز هم بیشتر جمهوری اسلامی با دولت های غربی و کارفرمایان تبدیل شود. و این دقیقا کاری است که هرساله تشکلات مستقل کارگری، سازمانها، احزاب کمونیستی و نیروهای طرفدار طبقه کارگر در هنگام نشست اجلاس آی ال او انجام میدهند.
ما درابتدای این نوشته به این مسله اشاره کردیم که جمهوری اسلامی از شرکت رضا شهابی و داود رضوی به این اجلاس جلوگیری کرد، و این در حالی بود که جناح های حکومتی برای فرستادن ” نمایندگان کارگری” وابسته به جناح خود به این اجلاسمشغول توی سر و کله هم زدن و افشاگری علیه جناح مقابلبودند. اجازه دهید این دعوای جناحی را از قول آقای محمد یار احمدیان، رئیس مجمع عالی نمایندگان کارگران بخوانیم. خبرگزاری مهر در نوشته ای تحت عنوان ” وزارت کار یک تشکل کارگری را به سلب مسئولیت در ILO تهدید کرد” ازقول یار احمدیان مینویسد: “مسئولان حاضر به شنیدن مشکلات جامعه کارگری نیستند، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در صورتی که مشکلات کارگران را انتقال میدهیم ناراحت میشوند. تنها در صورتی مورد تأیید مسئولان هستیم که به بیان مشکلات جامعه کارگری نپردازیم، بهعبارت بهتر در صورتی مجمع عالی نمایندگان کارگران ایران مورد تأیید مسئولان وزارت کار است که این تشکل مهر سکوت بر بیان مشکلات کارگران بزند، در غیر این صورت اگر مطالبات و مشکلات جامعه کارگری را بیان کنیم، متهم به سیاسیکاری میشویم” (٥)
البته پر واضح است که این دعوای دار و دسته های مختلف حکومت اسلامی هیچ ربطی به منافع طبقه کارگر ندارد. مسله اساسا بر سر این است که هر جناحی فکر میکند راه حل بهتری برای جلب سرمایهگذاران بین المللی به ایران بعنوان کشوری با “کار ارزان، کارگر خاموش” دارد.
در خاتمه جا دارد به این واقعیت هم اشاره کنیم که شرکت حسن سعیدی در “سازمان جهانی کار” علاوه بر فداکاری و تعهد خود او به جنبش کارگری ایران، مدیون تلاش شبانه روزی تمامی تشکل ها و فعالین مستقل کارگری و افراد و سازمانهای طرفدار جنبش مستقل کارگری ایران است که راه را برای او همواره کردند. هرچه جنبش مستقل کارگری و نمایندگان آن درسطح ایران و جهان بیشتر شناخته شوند، جمهوری اسلامی با موانع جدیدی تری درسرکوب این جنبش و نمایندگان آن مواجه خواهد شد.
ما درپایان خوانندگان علاقمند به آشنائی بیشتر با سفر حسن سعیدی به صد و ششمین اجلاس سازمان جهانی کار را به نوشته “یک هفته با سندیکاهای فرانسه – در همبستگی با کارگران ایران” (٦) جلب می کنیم. در این نوشتۀ گزارش گونه منجمله آمده است: “روز پنجشنبه ١٦ ژوئن، آقای حسن سعیدی به دعوت سندیکای سولیدر فرانسه برای شرکت در ھفتمین کنگره سندیکا به شھر سن برییو Saint Brieucواقع در منطقه بروتانی در غرب فرانسه سفر کرد. کنگره استقبال گرمی از نماینده سندیکای شرکت واحد به عمل آورد. سعیدی در فرصتی که داشتند، به اجمال از اوضاع سندیکای واحد و مسائلی که کارگران آن شرکت خصوصا و کارگران در ایران عموما، روبرو ھستند، سخن گفت، از کمک ھای این سندیکا سپاسگزاری کرد و بر اھمیت ھمبستگی سندیکاھای فرانسه با کارگران ایران تاکید کرد. پانصد نفر نماینده شرکت کننده در کنگره، با کف زدن ھای شورانگیز در طی بیش از دو دقیقه با نماینده سندیکای واحد و در واقع با کارگران ایران اعلام ھمبستگی کردند” .
محمد کاظمی ژوئیه ٢٠١٧
منابع:
١.
http://vahedsyndica.com/archive/٢٧٠٣
٢.
http://vahedsyndica.com/archive/٢٧١٢
٣.
https://rahekargarnews.wordpress.com/٢٠١٧/٠٦/٠٤/gile-٦٢١/
٤.
http://www.azadi-b.com/M/٢٠١٥/٠٧/post_٣٣٢.html
٥.
وزارت کار یک تشکل کارگری را به سلب مسئولیت در ILO تهدید کرد.
٦.
http://www.azadi-b.com/J/file/une_semaine_avec_collectif.pdf