جمهوری اسلامی با جنایت سر پا ایستاده است و در دل اوضاع پر تلاطم جامعه از کرونا هم مثل یک برگه بازی میکوشد سود جوید تا پاسخ مردم را ندهد و جامعه را عقب براند. از همین رو خودش اشاعه اش داده و دارد هر روز از مردم قربانی میگیرد. این حکومت همین روزها که مردم گرفتار این بیماری مرگبار شده اند، در فکر سازمان دادن گله های مسلح اش در عراق بوده و دنبال راهی است که یک جورهایی آتشی بیافروزند. این حکومت در همین روزها که بسیاری از مردم به نان شب شان محتاج شده اند و نگران از ماههای پیش رو هستند، نگران صحنه ای از یک سریال تلویزیونی است که زیر نظر خودشان ساخته میشود و سالهاست این سریال مبلغ همین نظام بوده است. بخاطر اینکه شخصیتهای زن و مرد این فیلم در حال موتورسواری هستند. این حکومت با احضار یک دکتر در سقز دارد تاکید میکند جان مردم به اندازه یک پشه برایش ارزشی ندارد. این حکومت در زندانها “زندانیان عادی” را به رگبار بسته و زیر شکنجه کشته و آگاهانه و عامدانه زندانیان سیاسی را دارد به سوی مرگ سوق میدهد. این حکومت هزاران معتاد به مواد مخدر را سرگردان و پریشان از مراکزی که بر پا کرده بود به بهانه فاصله گذاری اجتماعی رها کرده و اینها بدون کوچکترین حمایتی در خیابانها شب و روزشان را میگذرانند به این امید که کرونا ویروس ایشان را از بین ببرد و در عین حال فوری نکبت همه چیز را سر خانواده این افراد خراب کرده است. این حکومت به بهانه کرونا ویروس، سیل زدگان اخیر را بی تکلیف به حال خود رها نمود ( هر چند سال گذشته که از این بیماری خبری نبود جمهوری اسلامی به تماشا نشست که چگونه سیل زندگی مردم را ویران میسازد) و همین روزها…
حجم دروغها و تناقض گوی هایی که جمهوری اسلامی طی همین یکماهه گذشته در رابطه با بیماری کرونا ویروس گفته بیش از دروغ های ٤ دهه اخیر نبوده باشد کمتر نیست. از اعلام مبتلایان تا فوتی ها بگیرید تا اعلام اینکه کدام منطقه سفید است یا قرمز. هر کس هم که در این مورد علنا حرف میزند سرو کارش با نیروهای اطلاعاتی و امنیتی است. برخی از نمایندگان مجلس بخاطر بلند شدن زمزمه های اعتراض در جامعه به خاطر وارد شدن فشارهای اقتصادی سنگین بر گرده طرح ٣ فوریتی دادند که بطور مثال دولت دو ماه حقوق به کلیه مردم پرداخت کند و به دولت نیز اطمینان دادند که یک ریال از صندوق اش خرج نخواهد کرد. بلکه با اعلام اینکه دیگر بنزین تک نرخی است و به قیمت ٣ هزار تومان، منبع مالی آن تامین میشود. بعد هم بر برداشت یک میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی با اذن رهبری و هزینه مبلغ واریزی از صندوق پول جهانی برای طرح مذبور تاکید کردند. صندوق بین اللملی پول که با پرداخت موافقت نکرد. اگر هم موافقت میکرد همه عالم و آدم میدانند که یک ریال آن برای مردم خرج نمی شد. از سوی دیگر خیلی ساده نزدیک دو هفته است که دولت درخواست کرده یک میلیارد دلار از “ذخیره ارزی صندوق ملی” بردارد اما رهبری “اذن” نفرمودند و حالا که جناب رهبر بالاخره مصلحت دیدند و منت گذاشتند و اذن فرمودند که یک میلیارد دلار برداشت شود، بین دولت و سپاه دعوا است که این پول دست کی باید باشد. حالا حدس اینکه بر فرض صندوق بین المللی پول هم میداد این پول کجا میرفت سخت نیست. همه اینها را مقایسه کنید با پولهایی که برخی دول اروپایی برای مبارزه با این بیماری در نظر گرفتند و اینجا چپاولگران اسلامی بر سر همین مقدار پول هم دارند به جان هم می افتند. که البته اصلا عجیب نیست و اگر این اتفاق نمی افتاد جای تعجب داشت.
در یک همچین شرایطی حسن روحانی رئیس جمهوری حکومت تباهی آفرین اسلامی نیز بعد از اینکه اعلام کرد “طرح فاصله گذاری اجتماعی” به طرح “فاصله گذاری هوشمند” جهش پیدا کرده در روز یکشنبه ١٧ فروردین اعلام کرد: « کسب و کارهای پر ریسک از جمله مراکز ورزشی، استخرها و مراکزی که نیاز به حضور جمعیت دارند فعلا تا اطلاع ثانوی همچنان تعطیل باقی میمانند تا بعدا درباره آنها تصمیمگیری شود.و بعد به اطلاع “ملت شریف ایران” رساند که ادرات دولتی از فردای تعطیلات عید مشغول کارند. این درحالیست که از همان شانزدهم فروردین در کارگاهها و کارخانجات بجز خودرو سازیها و شرکت عظیمی مانند مپنا که بنا به تعریف ایشان در زمره “کسب و کارهای پر ریسک” محسوب میشوند، کارگران مشغول کارند و کارفرمایان “محترم” از کرونا ویروس نیز همچون نعمت الهی دارند سود میبرند. برای مثال بنا به خبر اتحادیه آزاد کارگران در پی شیوع کرونا، اغلب واحدهای صنعتی، معدنی، پتروشیمی و فولادی که به لحاظ تمرکز تعداد کارگران، پرجمعیت محسوب میشوند، برای کاهش ارتباط بین کارگران تغییراتی در ساعات کاری خود دادند. بر اساس این تغییرات در ساعات کاری بنا شد تا از تعداد شیفتهای کاری کارگران کم شود اما ساعت کاری هر شیفت از ٨ ساعت به ١٢ساعت افزایش مییابد. روحانی نه اینکه از روی بی اطلاعی به این ها اشاره نکرده است، بلکه آگاهانه رسما اعلام میکند که از ٢٣ فروردین همه باید سرکار حاضر بشاند. و این اعلام تصمیمی جنایتکارانه به قتل دسته جمعی مردم است. اگر چه ایشان ظاهرا یک کم کوتاه آمده و فرموده اند که در راستای فاصله گذاری هوشمند پلکانی پیش میرویم!
از دید دولت جمهوری اسلامی ظاهرا کارخانجات جزو مناطق کم خطر هستند. و لابد در کارگاههای کوچک که ٥ تا ١٠ نفر کارگر کنار هم هستند مشکلی نیست. اما به روی خودشان نمی آورند که محیط های تنگ این کارگاهها و نبود هیچ امکانات بهداشتی موجبات شیوع وسیع این بیماری بین کارگران و در نتیجه خانواده های آنها و منطقا گسترش دامنه این بیماری در محلات مسکونی شان خواهد شد. بطور مثال در جایی مانند خودروسازیها که هزاران کارگر مشغول کارند و جابجایی این کارگران با سرویسهای فرسوده و زوار در رفته ٤٠ ساله و کنار هم نشستن این کارگران صورت میگیرد، بر فرض اینکه بتوانند در محیط کار از هم فاصله بگیرند، کاملا مستعد گسترش کرونا ویروس است. بعلاوه اینکه این کارخانجات دارای خطوط تولیدی ای هستند که ناچارا دهها کارگر همزمان با هم باید کار کنند و همگی روی یک محصول ( مثلا مونتاژ بدنه ماشین و یا تزیینات داخلی خودرو) کار میکنند. حال کافی است یکی از قطعات آلوده باشد( بخصوص که میگویند ویروس کووید ١٩ دوام چند روزه ای روی فلزات دارد). در نتیجه همه کارگران مبتلا میشوند و بدین گونه همه گیری این ویروس اتفاق می افتد. به گفته منابع خود همین دولت در دو روز اول بعد از تعطیلات نوروزی و شروع کار در مراکز تولیدی، مراجعه مردم به مراکز درمانی ٣٠ درصد افزایش را در پی داشته است. اما وقتی کابینه دولت روحانی تشکیل میشود خود روحانی از نزدیک ترین نفرات کابینه اش ٥ متری از چپ و راست فاصله دارد. وزرا از همدیگر ٢ متر فاصله دارند ( البته به جرات میتوان مدعی شد که هر روز تست کرونا از ایشان گرفته میشود. و این درحالیست که به تازگی گفته شد که هر تست برای ساعات محدودی معتبر است). اما همین آدمها آن بالا نشسته اند و دارند برای ما مردم تصمیم میگیرند که کدام کار پرریسک است و کدامیک نه و فرمان به بازگشایی میدهند.
و بالاخره بلایی است که بر سر معیشت کارگران و مردم آورده اند. از جمله تصمیم دارند به بهانه کرونا ویروس، افزایش دستمزدها را “فریز” کنند. ادعای بی معنی و قبیح سه جانبه گرایی در مورد تعیین دستمزدها به آنجا رسیده است که تصمیم گرفته اند همه جانبه به سطح معیشت کارگر حمله کنند. و اگر خیلی لطف کنند گویا قرار است فقط ١٥ درصد به حقوقها افزوده شود. این درحالیست که در همین شرایط قیمتها هر روزه افزایش می یابد، هزینه های بهداشتی که به خانواده برای مصون ماندن از بیماری تحمیل شده خرج مضاعفی بر مخارج قبلی آنها شده است و ممر در آمد خیلی ها قطع شده و اگر پس اندازی هم بوده آب رفته است. برای مثال هزینه تست کرونا برای مردم افزایش قیمت داشته و به یک میلیون رسیده است. یعنی اگر یک فرد از خانواده مبتلا شود و تست او مثبت اعلام شود، بقیه خانواده اجبارا باید تست بدهند. یعنی هزینه تست کرونایی یک خانواده چهار نفری ٤ میلیون میشود. حال قابل تصور است که آن توده وسیعی که نه حقوق و درآمدی دارند و نه پس اندازی و حتی سرپناهی درست و حسابی ندارند که بخواهند بطور اصولی دوران قرنطینه را از سر بگذرانند، چه وضعیت فاجعه باری دارند. اما اینها هیچکدام به اندازه سر سوزنی برای این حکومت مهم نبوده و نیست ونخواهد بود. اینها همه یک چیز را ثابت میکند که جمهوری اسلامی آگاهانه طرح هوشمندانه و پلکانی برای تعمیم تباهی را دارد پی میگیرد.
سرمایه داری و بخصوص نوع اسلامی آن بار دیگر ثابت کرد که نظامی است ضد بشریت که تنها منطق آن سود است و بس. تنها سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی سرمایه توسط مردم است که میتواند راه خلاصی را برای مردم و کل منطقه بگشاید. با جمع شدن حول خواستهای سراسری و اعتراضات گسترده خود حلقه محاصره این رژیم را تنگ تر کنیم. جمهوری اسلامی باید گورش را گم کند و برود. *
یاشار سهندی
کارگر کمونیست ٦١٧