جمهوری اسلامی بسیار سعی کرده که در زمینه اقتصاد چهره “متعارفی” از خود به نمایش بگذارد. برای همین توصیه های بنگاههای سرمایه داری مانند بانک جهانی و تئوریهای “اندیشه های برجسته اقتصادی” آویزه گوش خود کرد تا شاید جائی در بازار جهانی سرمایه داری پیدا کند. یکی از این توصیه ها “خصوصی سازی” و “چابک سازی دولت” بوده است به هوای بهبود و رونق تولید. دیگر لازم به توضیح نیست چون در عمل ثابت شده که هدف این بوده که نیروی کار به شدت ارزان شود و در حد مفت باشد، چنان که شاهد هستیم حقوق کارگران پرداخت نمی گردد. هدف آزاد گذاشتن دست “کارآفرینان محترم” در رفتار با کارگر است. اینها انجام شد اما این خصوصی سازی به دمل چرکینی تبدیل شده است. اقتصاد این حکومت دچار بحران مداومی بوده است، و نه خصوصی سازی آنگونه که مد نظر اقتصاد دانان است بوقوع پیوسته و نه چابک سازی دولت صورت گرفته است. اما در پوشش این قانون چپاول عظیمی سازمان داده شد که تنها وقتی صدایش در آمد که کارگران اعتراض کردند و غارت گریهای صورت گرفته را رو کردند. مبارزات و اعتصاب قدرتمند کارگران هپکو و فولاد اهواز و هفت تپه تمام جامعه را متوجه این غارتگری کرد. و حالا سید کاظم دلخوش، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس اسلامی گفته: “بیشک روند فعلی خصوصیسازی با مشکلات بسیاری رو به رو شده است. بنگاههای دولتی در بخشهایی که باید واگذار میشدند، واگذار نشدند و در بخشهایی که باید اهلیت خریدار را درنظر میگرفتند، متاسفانه رعایت نشد درنهایت بسیاری از بنگاههای دولتی به افرادی واگذار شد که هیچ شناخت و آگاهی نسبت به این مهم نداشتند.” جناب دلخوش در مصاحبه با ایلنا فرمودند: “قانون همه چیز را مشخص کرده اما مجری قانون تخلف کرده است.”
قانون تصویب کرده و نکرده صنایع به عنوان دستخوش به اشخاص معتمد و دارای اهلیت سپرده شد. به عنوان پاداش سرکوب و قتل در خیابان، کارخانه ای “هبه” شد. نمونه اش برند معروف جوراب بافی “استارلایت” که به یمن خدمات هادی غفاری در هه ۶۰ در شکار مبارزان و فعالین سیاسی در خیابان این کارخانه به ایشان واگذار شد و بعد هیچ اثری از این برند و کارخانه آن بر جای نماند و کلا از صفحه روزگار محو شد، اینکه بر سر کارگران این کارخانه چه آمد کسی خبری ندارد. این واگذاریها وقتی به صورت قانون در آمد همه باندهای حکومت دندان تیز کردند تا از این خوان یغما نصیبی ببرند. این حکومت بسیار سعی کرد که از خود یک چهره متعارف نشان دهد اما کاربدستان این حکومت بهتر از هر کسی میدانند که چنین نیست، که چنین بی پروا در سطح وسیع و در ارقام باورنکردنی دست به اختلاس و دزدی میزنند. تا وقتی دعواهای داخلی شان حاد نشده و یا با اعتراضات گسترده مردم روبرو نبودند روند غارتگری ادامه داشت اما اکنون فشار مبارزات مردم مجبورشان کرده است که به محاکمه هم بپردازند. و حکومت که کارش را با ایجاد رعب پیش برده سعی کرده از همین محاکمات و حکم اعدام برای کسانی که تا دیروز کار چاق کن ایشان بودند در جامعه ایجاد وحشت کنند.
جناب نماینده مجلس که بخش مهمی از درآمدش از همین غارتگریها تامین میشود فرمودند: “… کدام دستگاه یا صاحب نظری اصرار دارد که اقتصاد کشورمان تا ابد باید دولتی باقی بماند، … اما اینکه به اخراج کارگران و تجمع و بحران تبدیل شده، ناشی ازعملکرد سازمان خصوصیسازی است…” ناراحتی و نگرانی این نماینده مجلس اسلامی بازتاب نگرانی و وحشت کل کاربدستان حکومت از تجمع کارگران است و بحرانی که دامن ایشان را گرفته است، چرا که کارگر هم قرار نیست تا ابد ساکت بماند. کارگر حالا به صراحت میگوید کارخانجات نتیجه زحمت خود ما بوده و خودمان هم با اداره شورایی میتوانیم اداره اش کنیم. این موضوع است که اصلا به مذاق ایشان خوش نمی آید و گرنه همین فردا هر شخصیتی از جمهوری اسلامی را رئیس سازمان خصوصی سازی کنند همان کاری را میکنند که رئیس قبلی کرد و اینبار شاید برای باندهای دیگری.
“خصوصی سازی” اسم رمز چپاول صنایع در جمهوری اسلامی است. در صورت اجرای کامل این قانون و کاملا منطبق با توصیه های اقتصادانان باز هم نصیب ما کارگران رنج و استثمار بود. به تجربه مبارزات کارگران هپکو و فولاد و هفت تپه و بسیاری جاهای دیگر کارگران این را به خوبی فهمیده اند که جلو این غارتگری و چپاول را میشود گرفت. چه خصوصی سازی چه غیر از آن برای ما کارگران هیچ دستاوردی جز رنج و استثمار بیشتر ندارد باید همانگونه که کارگران تاکید کردند اداره شورایی توسط کارگران در محل کارخانجات اجرا شود تا همه چیز روشن و شفاف شود. در غیر این صورت همه چیز بر مدار غارت و مردم فریبی میچرخد.*
کارگر کمونیست ۵۶۶