سیل دروغهای وزیر ضد کارگر

جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت فاشیستی، دروغ و عوام فریبی ابزار اصلی اش برای “تمشیت امور” است. اصولا دروغ ابزار مهمی در جنبش اسلامی است. “تقیه” ابزار حیاتی در سیاست ورزی این جنبش است. “خدعه” افتخار خمینی بود. دروغ تو ذات این حکومت است، نافش را با دروغ و جنایت  بریده اند. اخلاق و ضد اخلاق را منافع زمینی تعیین میکند. این جنبش و به طبع حکومتی که شکل گرفته است، با توجه به ناخوانا بودنش با قرن بیستم و بیست یکم و  برای جنبشی که ایدئولوژی آن مال ۱۴۰۰ سال پیش است و سعی کرده جامعه را به عقب بکشاند، دروغ پراکنی اساس کارش است. دروغ ابزار حیاتی این حکومت و بالطبع ابزار کاربدستان آن برای فرار از جوابگویی به خواست های توده مردم است.

وزیر تعاون و کار و رفاه و اجتماعی این حکومت نیز از این قاعده مستثنا نیست. اصولا عنوان وزارتخانه که ایشان وزیر آن است یک فریب بزرگ است. نام درست این وزارتخانه باید چیزی در این مایه ها باشد: “وزارت تضمین فلاکت و بدبختی کارگران”؛ شریعتمداری که جای ربیعی، وزیر جلاد قبلی، را گرفته این ماموریت را برای خودش قائل است که کار ناتمام وزیر قبلی درجهت فشار بیشتر به کارگران را به سرانجام برساند! مانند انجماد دستمزدها و یا افزایش سن بازنشستگی و کاهش سنوات مربوط به بازنشستگی، که در مورد بازنشستگی یواشکی دارند یک کارهائی میکنند تحت عنوان طرح پارامتریک تامین اجتماعی! حالا همچین آدمی مدعی است که به تمامی زیر مجموعه این وزارتخانه ابلاغ شده در خدمت رسانی به آسیب دیدگان سیل کوشا باشند و مدعی است همه روسا و مدیران این وزارتخانه در مناطق سیل زده “حضور میدانی فعالی دارند.” گیرم که حضور میدانی داشته باشند، چکار میکنند جز اینکه نمک روی زخم مردم بپاشند مانند آنچه که رئیس مجلس این حکومت در جواب زنی که زندگی اش از بین رفته بود برگشت گفت: “فعلا که سالم هستید!”

دروغ در درون ایشان “نهادینه” شده. در همین مورد اخیر سیل استان گلستان و مازندران، دروغ های ایشان دامنه وسیعی دارد، لیست اقدامات این وزیر آنقدر بلند بالا است که امکان انتشار آن نیست! آدم از انبوه فداکاری همین یک وزارتخانه جمهوری اسلامی و تنها همین یک وزیر که به ردیف شده شرمنده می شود که چرا کسی قدردان ایشان نیست! به گزارش خبرگزاری حکومتی ایلنا، “علاوه بر اینها” ایشان تاکید کردند که : “مقرر شده کارگرانی که به دلیل سیل بیکار شده‌اند مشمول بیمه بیکاری قرار گیرند. همچنین بنگاه‌های اقتصادی حادثه دیده نیز برای بازسازی و راه‌اندازی مجدد مورد حمایت و اعطا تسهیلات قرار خواهند گرفت. حقه بازی و پرروئی آخوندی مسئولین و وزیرانی امثال ایشان حدو مرز ندارد. درست دو سال پیش بود که در همین استان سیل زده، معدنی بر سر کارگران آوار شد و بیش از چهل کشته بر جای گذاشت، وزیر وقت گریه کرد و از همین حرفها زد. حالا جانشین ایشان لطف کنند بفرمایند کارگران این معدن و خانواده هائی که نان آور شان کشته شدند بعد از دوسال در چه حال و روزی هستند. به کارگران بیکار شده ساختمان ویران شده  پلاسکو همین وعده ها داده شد اما بلافاصله اعلام شد کارگرانی که بیمه هستند شامل حالشان میشود، این یعنی هیچکس. چون کارگاههای دوزندگی و انبارهای مربوطه اصلا چیزی به نام بیمه نمی شناسند. و نیز بیمه بیکاری شامل کسی میشود که آخرین بار ۳۶۵ روز کامل در یک کارگاه مشغول بوده باشد ودو سال سابقه بیمه داشته باشد، کافی است به یکی از این دو شرط خدشه ای وارد شود، مثلا یک روز کسری داشته باشد، کار تمام است و یک ریال هم نمی دهند. وزیر منت بیمه بیکاری را سر مردم مصیبت زده میگذارد و هر کس هم  که نداند فکر میکند که بیمه بیکاری چه مبلغ زیادی است. کل مبلغ بیمه بیکاری ۸۵ درصد پایه حقوقی اعلامی وزارت کار است. فرض محال که همچین چیزی به کارگران مناطق سیل زده هم بدهند این پول میخواهد کجای زندگی آنها را تامین کند؟ منطقه گرفتار سیلاب، منطقه کشاورزی است. کارگران کشاورزی تکلیف شان چیست؟ اما این که به “بنگاههای اقتصادی تسهیلات اعطا میکنند”، فکر نکنید که فلان تعمیرگاه وسایل کشاورزی و یا چیزی شبیه اینها  شامل این تسهیلات می شود. به تجربه همه این چهار دهه شکی نیست این تسهیلات شامل کسانی از جنس خودشان می شود و به این بهانه پولهای زیادی به جیب خواهند زد.

جناب وزیر در انتها فرمودند: “در شرایط فعلی به انسجام و یکپارچگی برای خدمت به مردم نیاز داریم و همه مسئولان و خدمتگزاران به صورت هماهنگ در کنار مردم هستند.” در همین شرایط  شاهد هستیم از وزیر و وکیل و فرمانده سپاه و رئیس جمهور تا فلان امام جمعه بی شرمانه هر کدامشان سعی میکنند از این آب گل آلودی که زندگی مردم را در معرض نابودی قرار داده ماهی بگیرند. ایشان چه یکپارچه باشند چه ناهماهنگ در هر حال دودش به چشم توده مردم میرود. اما همین توده مصیبت زده در بدترین زمانهائی که زندگی شان روی آب قرار گرفته با یاری دادن به همدیگر و متحد شدن برای جلوگیری از وخیم تر شدن اوضاع ثابت کردند که اگر زندگی دست خود مردم باشد به وقت حادثه مردم اسیر خشم و قهر طبیعت نخواهند بود و اصولا هیچ کجا هیچ دیوار فرو ریخته ای برجای نمی ماند.*

کارگر کمونیست ۵۶۶

اینرا هم بخوانید

زنان مغرور و رژیم مفلوک – یاشار سهندی

مندرج در ژورنال شماره ۷۰۷ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …