قطعنامه درباره بحران کرونا و شرایط سیاسی در ایران & قطعنامه در مورد پرداخت حقوق پایه و تامین زندگی همگان مصوب پلنوم ٥١ کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری ایران

١- پاندمی کرونا که سراسر دنیا را در برگرفته و زندگی اجتماعی را فلج کرده است بیش از هر زمان دیگر سترونی و ناتوانی سرمایه داری در حفظ جان و سلامت انسانها را به نمایش میگذارد. عدم پیشگیری یک بیماری قابل پیش بینی، و کاستن مستمر از خدمات درمانی و پزشکی در همه کشورها، در ایجاد بحران کرونا مستقیما نقش داشته اند. بیماری کرونا ناشی از یک ویروس است اما بحران کرونا زاده نظام سرمایه داری است.
٢- بحران کرونا نه تنها ناتوانی سرمایه داری در نجات جان و سلامت انسانها بلکه انحطاط و تناقض آن با زندگی اجتماعی را بروشنی به همگان نشان داد. اقتصاد مبتنی بر سود و سوداندوزی و قوانین بازار هیچ زمان مانند امروز مغایرت و تناقض خود با حفظ جان و تامین ابتدائی ترین نیازهای انسانی، و با نفس زندگی اجتماعی را این چنین به نمایش نگذاشته بود. بحران کرونا فلسفه سیاسی- اقتصادی، جهان بینی و سیستم ارزشی سرمایه داری را در همه عرصه ها از جانب توده های وسیع مردم زیر سئوال میبرد و تماما بی اعتبار میکند.
٣- بحران کرونا همچنین نشان داد که بدون کار هرروزه و بیوقفه کارگران بخش خدمات از پرستاران و سایر کارگران بیمارستانها و خدمات درمانی تا کارگران شهرداری و آب و برق و گاز و تا کارگران حمل و نقل مواد غذائی و کارگران سوپر مارکتها و بخشهائی نظیر آن، جامعه فرو خواهد پاشید. بیش از همیشه روشن شد که طبقه کارگر نه تنها تولید کننده همه چیز، بلکه عامل ادامه حیات کل جامعه است.
٤- جمهوری اسلامی در شیوع ویروس کرونا در ایران و در منطقه نقش ویژه و برجسته ای داشته است. جمهوری اسلامی با عدم قطع پروازها به چین، عدم اطلاع رسانی و دروغگوئی در مورد شیوع بیماری کرونا، عدم رعایت موازین و استانداردهای علمی و بهداشتی بین المللی در مقابله با بیماری کرونا و در عوض توسل به خرافات مذهبی، عدم تامین ابتدائی ترین تجهیزات پزشکی نظیر ماسک و دستکش و ارسال کمکهای خارجی در این زمینه به بازار سیاه و نیروهای اسلامی طرفدار خود در کشورهای منطقه، تعقیب و دستگیری گسترده مردم به جرم اطلاع رسانی در مورد حقایق مربوط به قربانیان و مبتلایان به کرونا، رد کردن کمک پزشکان بدون مرز و اقدامات ضد انسانی دیگری از این دست خود عامل مستقیم اشاعه کرونا و کشتار مردم در ایران بوده است.
٥- یک ویژگی مهم شرایط ایران در مقطع شکلگیری بحران کرونا وجود موج گسترده و فزاینده مبارزات توده ای برای بزیر کشیدن حکومت بود. خیزش آبان ماه ٩٨ در بیش از ١٥٠ شهر و پس از آن اعتراضات کوبنده دیماه با شعار جمهوری اسلامی نابود باید گردد نقطه عطفی در جنبش سرنگونی طلبانه مردم و بحران و ضعف و بن بست حکومت بشمار میرود.
٦- مقابله مردم با سیاستهای ضد انسانی جمهوری اسلامی در قبال بحران کرونا، علیه تلاشها و سیاستهای سرکوبگرانه و جنایتکارانه حکومت در شلیک به مردم و کشتن بیش از ١٥٠٠ نفر در آبانماه ٩٨، خنثی کردن نمایش مهوع عزاداری سردار جنایتکارشان که خود به کشته شدن بیش از ٧٠ نفر منجر شد و با شعار “سلیمانی قاتله ” و پاره کردن عکس سلیمانی و خامنه ای از جانب دانشجویان و مردم معترض پاسخ گرفت، و اعتراض علیه شلیک عامدانه به هواپیمای مسافربری که رسوائی جهانی حکومت را بدنبال داشت، بایکوت دهه فجر و نه محکم مردم به مضحکه انتخابات حکومت، در کنار بن بست و فروپاشی اقتصادی، جمهوری اسلامی را در بحرانی ترین و ضعیف ترین و درمانده ترین موقعیت خود قرار داده است.
٧- گرچه بحران کرونا از دامنه تجمعات و تظاهرات اعتراضی کاست اما بر خشم و انزجار مردم از جانیان حاکم افزود. در مقابله با ویروس کرونا و حکومت همدست آن مردم خود دست بکار شدند و با تشکیل ستادها و کمیته های کمک رسانی و در حمایت از پزشکان و پرستاران و کارگران بیمارستانها و خدمات درمانی، فعالیت گسترده ای را در شهرهای مختلف ایران شروع کردند.
تشکیل این نهادهای مردمی، در کنار اعتراضات کارگری بر سر تامین معیشت،علیه بیکارسازیها، برای افزایش دستمزدها، اعتراضات برای تعطیل زندانها وآزادی زندانیان، طرح وسیع شعار و گفتمان “قرنطینه بدون تامین معیشت ممکن نیست”، دادخواهی خانواده های قربانیان هواپیما و جانباختگان آبانماه، و مبارزه در عرصه های مختلف علیه سیاستهای ضد انسانی حکومت در واقع ادامه خیزش آبانماه زیر سایه سیاه کرونا است. سیاستهای ضد انسانی حکومت در برخورد به مساله کرونا توده مردم را متحد تر و در عزمشان برای بزیر کشیدن جانیان حاکم راسخ تر کرده است. این مبارزات و فعالیتها خود بخشی از جنبش اعتراضی مردم علیه سیاستهای ضد انسانی حکومت در قبال شیوع ویروس کرونا و علیه کل نظام جمهوری اسلامی است.
٨- با پاندمی کرونا بی ربطی و پوچی خدا و مذهب و مقدسات مذهبی بیش از پیش عیان گشت. زیارت و مناسک و تجمعات مذهبی از واتیکان تا مکه و اورشلیم و از مراسم عید پاک تا زیارت کعبه تعطیل شد و آخوندها و کشیشها و خاخامها ناگزیر شدند مثل دیگر کار و کسب ها تا اطلاع ثانوی در دکان خود را تخته کنند. بویژه در ایران تلاشهای اولیه مقامات حکومتی برای توسل به دعا و ثنا و حرم و امامزاده ها و خرافات اسلامی در مقابله با کرونا به موضوع جوک و تمسخر مردم تبدیل شد و گرایش ضد مذهبی و اته ئیستی که فی الحال در جامعه ایران وجود داشت را گسترده تر و عمیق تر کرد.
٩- بحران کرونا مساله تامین معیشت را در همه کشورها، و بویژه در ایران تحت سلطه جمهوری اسلامی که فلاکت و بیکاری و تورم چند ده درصدی جزء همیشگی شرایط اقتصادی است، به یک امر مبرم و حیاتی برای کارگران وتوده محروم مردم تبدیل کرده است. از یکسو کارگران ناگزیرند برای حفظ جان و سلامت خود از حضور در کارخانه ها و مراکز تولیدی خودداری کنند و از سوی دیگر برای تامین معیشت خود و خانواده هایشان مجبور به کار هستند. این تناقض ناشی از نظام سرمایه داری و حکومت یک درصدیهای مفتخور است. امروز عوارض مخرب کرونا در ایران به فساد و دزدی مافیای حاکم و دستمزدهای یک پنجم زیر خط فقر و کل شرایط فلاکت بار فی الحال موجود در جامعه افزوده شده است. باید حکومت را وادار کرد تا معیشت همه کسانی که درآمد کافی برای گذران یک زندگی منطبق بر استانداردهای رفاهی امروز را ندارند تامین کند.
١٠- عمل مستقیم مردم در مقابله با کرونا و تشکیل نهادها و کمیته های مردمی خودیاری در بسیاری از شهرها نمونه ای از دخالتگیری توده مردم در اداره امور خود است. این تجربه در ادامه کمیته های کنترل محلات و طرح گفتمان اداره شورائی بوسیله کارگران هفت تپه، چالش عملی سلطه حکومت بر جامعه و یک گام مهم به پیش در جنبش سرنگونی طلبانه است.
١١- مجموعه تحولات ٦ ماه اخیر مبین اوجگیری رویاروئی مستقیم و قطبی و سازش ناپذیر میان جمهوری اسلامی و توده مردم است. آبان ماه نقطه آغاز دور تازه ای در جنبش سرنگونی طلبانه است که با جنگ بر سر بقا مشخص میشود. بقای یک حکومت فاسد و جنایتکار که برای حفظ خود در قدرت به وحشیانه ترین شیوه ها متوسل میشود در برابر جامعه ای که برای بقای زندگی، برای برخورداری از یک زندگی انسانی و بری از مذهب و فقر و تبعیض و بیحقوقی مبارزه میکند.
١٢- بحران کرونا بحرانهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی وسیعی را در سراسر جهان بدنبال خواهد داشت. در جمهوری اسلامی که خود از مدتها قبل با یک بحران مزمن اقتصادی و سیاسی مواجه بوده است عواقب بحران کرونا بسیار شدید تر و گسترده تر خواهد بود.
١٣- دوره پسا کرونا دوران بی ثباتی دولتها، تلاطمها و نا آرامی های اجتماعی و اعتراضات و خیزشهای توده ای در یک مقیاس جهانی خواهد بود. دولتها تلاش خواهند کرد تا بار بحران را بر دوش کارگران و توده مردم بشکنند ولی ناکارآئی و درماندگی حکومتها در مقابله با بحران کرونا آنها را در موقعیت ضعیف و تدافعی قرار داده است. بدنبال بحران کرونا ناتوانی و سترونی و انحطاط نظام سرمایه داری بیش از همیشه در برابر چشمان مردم دنیا قرار خواهد گرفت و دور تازه ای از خیزشها و جنبش های اعتراضی آغاز خواهد شد. مشخصا دوره پس از کرونا در ایران دوره تحولات زیر و رو کننده، دوره رسوائی و درماندگی و فروپاشی اقتصادی بیش از پیش جمهوری اسلامی، دوره به هم ریختن بیش از پیش صفوف حکومت، و دوره اوجگیری مجدد جنبش سرنگونی علیه جانیان حاکم خواهد بود.
این شرایط زمینه بسیار مساعدی برای گسترش و تعمیق مبارزات توده ای در عرصه های مختلف فراهم میکند. دوره ای از تلاطمها و تحولات زیر و رو کننده در پیش است. بر متن بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عمیق و مزمن رژیم جمهوری اسلامی جنبش توده ای علیه کلیت نظام موجود میتواند متحدتر و قویتر از گذشته دوباره اوج بگیرد.
پیشروی و پیروزی این جنبش در گرو عروج حزب کمونیست کارگری بعنوان حزب متحد کننده بخشهای مختلف جامعه در مبارزه علیه حکومت و بعنوان صدا و نماینده اعتراض و نه توده مردم به جمهوری اسلامی و کلیت نظام موجود است. حزب کماکان تمام توان و امکانات خود را بکار می گیرد تا با دخالتگری فعال در عرصه های مختلف اعتراض و مبارزه، و با تعمیق نقد و اعتراض و نه مردم به جمهوری اسلامی بعنوان وحشی ترین و فاسد ترین و ضد انسانی ترین حکومت سرمایه داری عصر حاضر، صفوف مردم در مبارزه علیه جمهوری اسلامی را هر چه متحدتر و متشکل تر کند و جنبش سرنگونی طلبانه را به پیروزی برساند.
ما کارگران و فعالین جنبش سرنگونی طلبانه و جنبشهای اعتراضی جاری را به صفوف حزب فرامیخوانیم.


قطعنامه در مورد پرداخت حقوق پایه و تامین زندگی همگان
مصوب پلنوم ٥١ کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری ایران

١- در دنیای امروز با توجه به رشد عظیم صنعت و تکنولوژی و بارآوری کار، و تلاش میلیاردها کارگر در سراسر کره ارض، بطور قطع امکانات مادی برای تامین زندگی و احتیاجات همه مردم، با یک استاندارد قابل قبول وجود دارد. علت فقر و بی تامینی مردم نبود ثروت و نعمات نیست، بلکه مناسبات سرمایه داری و سود پرستی آن است.
٢ – پاندمی کرونا بیش از هر زمان دیگری وارونگی نظام سرمایه داری و ضدیت آنرا با حرمت و سلامت و شادی و خوشبختی انسانها عیان ساخته و این ضرورت حیاتی را جلوی چشم همگان قرار داده است که معیشت و زندگی همه افراد جامعه باید مستقل از نوع شغل و یا شاغل و بیکار بودن آنان توسط دولت تامین شود. هم اکنون این امر تحت عنوان پرداخت حقوق پایه و درآمد همگانی به یک خواست و گفتمان در جامعه جهانی و حتی در میان بعضی از احزاب حکومتی در کشورهای غربی تبدیل شده است.
٣- بحران کرونا سرمایه داری را با یکی از بیسابقه ترین و شدیدترین بحرانهای اقتصادی که دنیا بخود دیده است مواجه میکند. این بحران فی الحال آغاز شده و از هم اکنون مصائب آن نظیر بیکاری های وسیع، شرایط سخت معیشتی و بی تامینی اقتصادی، زندگی و هستی کارگران و توده وسیع مردم در همه کشورها را تحت شدید ترین فشارها قرار داده است. دولتها مانند همیشه تلاش خواهند کرد بار بحران را بر دوش کارگران و ٩٩ درصدیهای جامعه بشکنند. این واقعیت تامین زندگی و معیشت همگانی بوسیله دولت را بیش از پیش به امری عاجل و حیاتی تبدیل میکند.
٤- در ایران بحران کرونا شرایط سخت زندگی چند مرتبه زیرخط فقر کارگران و توده مردم را بمراتب سخت تر و غیر قابل تحمل تر کرده است. اکثریت عظیمی از مردم، کارگران با دستمزدهای چند مرتبه زیر خط فقر، بیکاران، جوانان منتظر کار، کودکان کار و خیابان، زنان که هویت مستقل اقتصادیشان انکار میشود و حتی وقتی شاغلند دستمزد و حقوقی کمتر از مردان دارند، کارتن خوابها، دستفروشان، معلولین، سالمندان و بازنشستگان، و کل افراد و اقشار کم درآمد، با شرایط سخت معیشتی دست بگریبان هستند. اکنون در دل بحران کرونا برای این توده عظیم تامین معاش به یک مساله اساسی و مبرم و حیاتی، به مساله مرگ و زندگی، تبدیل شده است.
٥- امروز جمهوری اسلامی، حکومتی که خود عامل اصلی اشاعه کرونا در ایران بوده و هیچگاه نه برای جان و سلامت مردم ارزشی قائل بوده است و نه معاش توده مردم را تامین کرده است، دو راهی “جان یا نان” را در برابر مردم قرار میدهد. اما این دوراهی واقعی نیست. در جامعه امکانات باندازه کافی برای تامین جان و سلامت و تامین معیشت کارگران و همه شهروندان وجود دارد. دو راهی واقعی در برابر توده مردم مبارزه برای سرنگونی حکومت آیت الله های میلیاردر و یا تن دادن به فقر و فلاکت و بی تامینی است.
با توجه به نکات فوق ما برخواست محوری پرداخت حقوق پایه بوسیله دولت تاکید میکنیم. تاکید بر این خواست محوری به دوره شیوع کرونا محدود نیست. زندگی و معیشت همه شهروندان از بدو تولد و در هر شرایطی باید تامین شود. دولت موظف است به همه افراد بی درآمد و یا کم درآمد حقوق پایه مکفی بپردازد و زندگی همه افراد جامعه، اعم از بیکار و شاغل و آماده بکار و بازنشسته را منطبق بر استانداردهای رفاهی امروز دنیا تامین نماید. این امر بایدبعنوان قانون رسمیت پیدا کند و تثبیت بشود.
این امر کاملا عملی و ممکن است. با بخشی از ثروتهای نجومی انباشته شده در نهادهای وابسته به حکومت نظیر سپاه، بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی و ستاد اجرائی فرمان امام، و در حسابهای بانکی آیت الله های میلیاردر و اعوان و انصارشان، و با کسری از بودجه هنگفتی که صرف آخوند پروری و ارگانهای تحمیق و خرافه پراکنی مذهبی و نیروهای سرکوبگر حکومتی در ایران و در منطقه میشود، میتوان زندگی همه مردم را منطبق با بالاترین استانداردهای رفاهی امروزی تامین کرد. افزایش دستمزدها به بالای خط فقر، بیمه بیکاری مکفی، حقوق بازنشستگی مکفی و بهداشت و تحصیل رایگان نیز در خدمت تامین معیشت و رفاه همگانی است. مبارزه برای این خواستها نیز در شرایط حاضر بیش از پیش به امری فوری و حیاتی تبدیل میشود.
در جامعه ایران سالهاست جنبش و حرکت وسیعی با شعار معیشت و منزلت حق مسلم ما است جریان دارد و امروز در مقابله با کرونا این گفتمان و توقع که دولت باید معیشت همه را مستقل از موقعیت شغلی و یا شاغل و بیکار بودن افراد جامعه تامین نماید وسعت گرفته است. تقویت و گسترش این جنبش یک امر محوری حزب کمونیست کارگری است. ما همه تشکلهای کارگری و فعالین و رهبران جنبش های اجتماعی و مردم معترض به حکومت اسلامی را به مبارزه برای تحقق حقوق پایه فرامیخوانیم. تامین معیشت و رفاه همگانی امری عاجل، ممکن و عـملی است. این خواست را میتوان و باید به حکومت آیت الله های میلیاردر تحمیل کرد.

کارگر کمونیست ٦٢٤

اینرا هم بخوانید

Hollow operation, Hollow regime- Bahram Soroush

April 15, 2024 The Islamic Republic’s drone and missile attack on Israel was not a …