لایحه بودجه، لایحه تعمیم فقرو فلاکت

کارگر کمونیست ٦٠١
سرمایه داران علاقه عجیبی دارند که کارگران “مشارکت فعال” در امور داشته باشند!. کار آفرینان محترم نیز که هر روزه با ایشان سلام و علیک داریم همیشه خدا وقتی کم می آورند و میخواهند “کاهش هزینه ها” داشته باشند، کوچکترین امتیازی ( مانند لباس کار،کفش کار، آب آشامیدنی سالم، بهداشت و ایمنی محیط کارو…) را که جاری است، فوری و بدون هیچ مکثی قطع میکنند و افزایش دستمزدها را ارجاع میدهند به وقت گل نی. حرف هم بزنید فردایش در کارخانه به رویتان بسته می ماند. به خواننده این یادداشت مدیونه اگرکسی فکر کند به وقت سود آوری، کارگر در سود کارفرما شریک است! کارگر در این زمان بیشتر باید کار کند و امتیازهای قطع شده هم که قطع شده و معلوم میشود در این شرایط هم میشود کار کرد! در امور اقتصادی به قول اقتصاددانان کلان، معنای این مشارکت نامهای مختلفی دارد که دم دست ترین آن بودجه انقباضی و ریاضت اقتصادی است که البته اندیشمندان برجسته اقتصادی حتما به شما وعده میدهند ده سال دیگر نه ولی بعد از سی سالی شاهد رشد اقتصادی و پیشرفت خواهیم بود. اگر هم نشد مطمئن باشید ما مردم محکوم هستیم که آنطور که باید و شاید در این امر مشارکت نکردیم. چون گویا موقعی که خداوند تنبلی را تقسیم میکرده ما “ایرانی جماعت” اول صف بودیم! یک مصداق بارز این وضعیت، لایحه بودجه دولت است.
بنا به رسم هر ساله دولت “لایحه بودجه” را تهیه کرده است و در مورد آن به به و چه چه راه انداخته که چه بودجه ای تنظیم کردیم. روحانی فرموده است بنا به آمار فقر مطلق از بین رفته است و بیکاری کاهش یافته است و کسری بودجه هم که نداریم به حول قوه الهی” ۹۵۵ هزار فرصت شغلی در سال ۱۳۹۹ محقق شود” و در راستای مشارکت فعال ، به ما یادآورد شدند “در شرایط تحریم” 15 درصد به حقوق ها اضافه خواهد شد. البته تورم حداقل سه برابری این رقم را باکی نیست. چون قرار نیست من کارگر و معلم و پرستار و بازنشسته و … مثل انسان زندگی کنم. بهرحال “امنیت” بسیار مهم تر است. برای همین بودجه بخشهای نظامی و امنیتی نه تنها کاهش نخواهد یافت بلکه افزایش چشمگیری خواهد داشت. بالاخره مملکت حساب و کتاب دارد. حقوق هر کی قطع شود حقوق نیروی سرکوبگر نه تنها نباید قطع شود، بلکه باید به آخرین امکانات که ” استکبار جهانی” در زمینه سرکوب به آن رسیده است، دست یافت. در مورد غذا و دارو اگر بدترین کیفیت در دسترس توده مردم باشد ( یا حتی اصلا نباشد) مهم نیست. اما حتما باید (یک مورد از صدها مورد لوازم شکنجه) ماشین های که نیروهای سرکوب را جابجا میکند و یا آب همراه با فلفل به صورت مردم میپاشد، برند “بنز” باشد. این اقلام که اگر شامل تحریم هم باشد (تا حالا نشنیدیم این اقلام تحریم شده باشد) حتما “کانالهای امن” برای دسترسی به آنها فراهم است.
جمهوری اسلامی بعد از کشتار آبان ماه اکنون با ارائه بودجه ای انقباضی ابعاد این کشتار را وسعت داده است. در بودجه فوق همه نهادهای که کارشان تضمین تحمیق و توهین و فریبکاری است تضمین شده است. در این بودجه همانگونه که اشاره شد کلیه نهادهایی که مستقیما در قتل مردم در کف خیابان و میان نیزارها و زندانها فعال هستند، افزایش یافته است. در این بودجه پیش بینی شده است که مالیات ما حقوق بگیران افزایش یابد و سر موعد البته کسر گردد. بودجه ای که از هم اکنون مشخص است کسری شدیدی خواهد داشت. این کسری را هم به امید خدا رها نمی کنند بلکه دست تو صندوق هایی مانند تامین اجتماعی میبرند. یعنی در واقع از جیب من کارگر و بازنشسته می دزدند که بودجه نیروهای سرکوبگر تامین و تضمین شده باشد. همچنین در این لایحه وعده دادند که حقوق “کارمندان دولت” 15 درصد افزایش خواهد یافت که سه برابر کمتر از نرخ رسمی تورم کنونی است و بنا به سابقه نهایتا حقوق کارگران در بهترین حالت یک چیزی نزدیک 5 در صد بیشتر از این خواهد بود. بودجه یک جاهایی مانند آموزش و پرورش در حد صفر است و همسان سازی حقوق بازنشستگان به فراموشی سپرده شده است. خلاصه کلام اینکه بودجه هایی که جمهوری اسلامی سالانه می بندد بودجه های است که هدف اصلی اش تضمین سرکوب و تباهی بیشتر مردم ایران است و بودجه 99 سرگل این بودجه هاست.
شنیده بودیم قاتل به محل قتل بر میگردد. اما ندیده بودیم که قاتل به محل قتل برود تا به خانواده مقتول همدردی کند! آن فرمانداری که به دستور شلیک دادن خود مفتخر است، مشخص است که برای تنظیم بودجه و درخواست آن از دولت در پی این نیست که مردمی که در بخشی که او فرماندار آنجاست به رفاهی دست یابند. جواب درخواست رفاه گلوله است و بودجه های این چنینی را فقط قاتلانی این گونه بی شرم و وقیح میتوانند تنظیم کنند. بدبختی این حکومت اما این است که با وجود کشتار و سرکوبگریهایشان جنبش اعتراضی ساکت نشده است. در همین شرایط که قرار بوده با کشتار هولناکی که به راه انداختند اعتراض ها بخوابد، شاهد هستیم بلافاصله تشکلات معلمان و بازنشستگان و کارگران اعتراض خود را علیه این بودجه انقباضی بیان کرده اند. این در حالیست که فریاد اقتصاددانانشان به آسمان بلند شده است و از وقوع شورشی مهیبت تر از آبان اطلاع میدهند. آنها دیگر در بند “ردیف های بودجه” نیستند، چون شاهدند همه چیز از کف رفته و با مردمی روبرویند که در پی دولتی هستند که بودجه را نه بر اساس تعمیم فقر و فلاکت بلکه بر اساس رفاه و آسایش مردم تنظیم کند. مردم میروند که کل بساط جهنمی جمهوری اسلامی را جارو کنند. *

اینرا هم بخوانید

تداوم آوار فاجعه در معدنجوی طبس- یاشار سهندی

کارگر کمونیست 856 در چهلمین روز فاجعه کشتار کارگران در اعماق معدنی در طبس، قالیباف …