
دیشب برای بیش از شش هفت ساعت رابطه یک جهان سه میلیاردی با هم قطع شد. دیشب فیس بوک، اینستاگرام و واتس اپ در تاریکی فرو رفتند. از دسترس خارج شدند و این واقعه ای مهم بود. مهم از این جهت که بیش از شش ساعت مردم باید تصور میکردند که اگر این خیابانهای مجازی نباشند، چه خواهد شد؟ تصوری که امروز دیگر حتی تصور کردنش هم سخت است! بخصوص برای ما که از کشوری می آییم که کلمه و زبان چهل و دو سال است در اسارت است!
اما راستی همین که الان تصور نبودنش سخت است، سی چهل سال پیش تصور اینکه روزی باشد سخت بود. سی سال پیش اگر شما به وطن پرستها، جبر جغرافیا پرستها، خاک پرستها، افتخارات ملی طلب ها و دین پرستها میگفتید میشود جهانی ساخت که در آن آدمها بیرون مرزهای سیم خاردار کشیده فعلی، شهروندش محسوب بشوند، با هم در یک اتاق نشیمنی به وسعت دنیا و با جمعیتی سه میلیاردی بنشینند، بخندند، گفتگو کنند، جر و بحث کنند و غیره، جایی که ارتشی نداشته باشد، مهم نباشد گاو میپرستی یا که بی دین هستی، همه به شما حمله میکردند، اسم شما را آرمانشهری میگذاشتند. عین الان که به ما سوسیالیستها میگویند نفی نظام ارزش و سود آرمانشهر است. به ما میگویند برابری زن و مرد آرمانشهر است. میگویند در قفس کردن دین آرمانشهر است. حتی به ما میگویند همین که فیلسمازی پسرش را جلو دوربین ننشاند و اعتراف بگیرد، نقاشی به زنها تعرض و تجاوز نکند، آرمانشهر است.
آرمانشهر برای مخالفین ما یعنی جایی که وجود ندارد. در رویای کسی فقط حرفش را میزنند. برای همین قطب مخالف آرمان شهریها، تمکین یا پذیرش یا در بهترین حالت، اصلاح وضع موجود، پذیرش دنیای موجود یا شهر موجود است.
پاسخ ما این است که این که ما میخواهیم، آرمانشهر نیست. رویا نیست. چشمتان را باز کنید می بینید که موجود است. همه چیزهایی که ما میخواهیم همین الان وجود دارد. صحبت اصلن سر این نیست که گویا ما میخواهیم جهان جدیدی از توی جیبمان در بیاوریم، اختراع کنیم. ما دیالکتیسین ها معتقدیم حتی رویاهای بشر مادی است. رویا انعکاسی از حقیقت مادی در جهان پیرامون ماست. برای همین، حتی خدا را انعکاسی از ناتوانی بشر در درک حقیقت پیرامونش از سویی و نیاز صنعت دین به تحمیق وی از سوی دیگر میدانیم. جهان بدون مرز وجود دارد، همانگونه که سیم خاردار و راسیسم وجود دارد. آزادی بیان وجود دارد، همانگونه که خفقان و اسارت کلمه وجود دارد. استثمار وجود دارد همانگونه که مناسبات بدون کار مزدی و پول در زیر پوست جامعه وجود دارد. فقر وجود دارد همانگونه که ثروت ناشی از کار بشر تلنبار شده است. آزادی مراوده و دیالوگ در شبکه های اجتماعی در حالی وجود دارد که از قلم نویسندگان در سراسر جهان خون میچکد، دین اسلام در خاورمیانه و شمال آفریقا دیالوگ ها را قیچی کرده جایش زندان و شکنجه و اعدام و ترور گذاشته اند. یک جنگ دائمی، گاه آشکار یا پنهان بین این دو قطب در جهان ما جاری است. بین دنیای جدید با قدیم. دنیای جدید مدام پیشرفت میکند. مدام ماتریال پیشروی های آتی را میسازد. دنیای قدیم حتی در نقطه ای که بود هم نمیتواند بماند. مدام عقبگرد میکند. برای طالبان امکانپذیر است که دوباره تن حیوانات ماده گونی بپوشاند، برای بشریت متمدن امکانپذیر نیست که از همین سقف آزادی بیان در شبکه های اجتماعی هم عقبگرد کند.
تمام مسئله، جدال میان دنیای فی الحال موجود جدید، انسان جدید و مدرن و حقوق جهانشمول با جهان کهنه ایی است که قدرت سیاسی دارد. تمام مسئله چگونگی تفوق جدید و فی الحال موجود بر قدیم و کهنه است. تمام مسئله بر سر چگونگی تفوق است. تفوق بر تاریکی دین، تفوق بر سیم خاردار و مرزهای ملی، تفوق بر استثمار، تفوق بر برتری طلبی جنسی و بیحقوقی کودک و….است. چگونگی مسئله است، والا جهان مادی و تصور ناشی از آن موجود است. همین الان برای مذهبی ها قابل تصور نیست که روزی بی دین ها نباشند. همین الان برای خود دیکتاتورها، جانیان قلم، زندانبانان کلمه هم دیگر متصور نیست که شبکه های اجتماعی نباشد. این پیشرویها به خاطر نیاز بشر به آزادی و مساوات ممکن شدند!
پ.ن: عکسی که ملاحظه میکنید عکس کارکنان رادیوی حزب کمونیست ایران در سی و پنج سال پیش است. اینجا کردستان است. وقتی فیس بوک و اینستاگرام و توئیتر نبود، آدمها به ماه گرفتگی تاریخ تمکین نکردند. در دل ظلمات و هالاکاست دهه شصت، ما تلاش کردیم با امکانات آن دوره دسترسی حقیقت را به مردم ممکن کنیم. اینجا ساختمان رادیوی موج کوتاهی است که در سراسر ایران اختناق را میشکست. اولین رادیویی بودیم که از مبارزه علیه حجاب حرف زدیم. اولین رادیویی بودیم که در دل کوههای کردستان دین اسلام را نقد کردیم. اولین رادیویی بودیم که از حقوق زنان صحبت و مردسالاری را نقد کردیم. اولین رادیویی که حقیقت جنگ ایران و عراق و مقاصد خمینی را به مردم گفتیم. اولین رادیویی بودیم که کشتار شصت و شصت و هفت را علنی کردیم. رادیویی که فعالین کارگری را دارای بلندگو کرد. جمهوری اسلامی با جنگنده هایش به همین آدمها حمله کرد. بسیاری از این افراد که سر این سفره پارتیزانی با من نشسته اند، در اثر بمباران جان باختند. مبارزه برای تفوق ایران جدید، مساوات طلبانه و آزاد و مرفه با امکانات و پیشرویهای جدید، همچنان ادامه دارد.