مجلس موسسان یا شوراها؟ عبدل گلپریان

روز جمعه ۱۳ خرداد رضا پهلوی در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرد و علاوه بر بیان عمومی سخنانش،به سوال خبرنگاران “بی طرف” پاسخ داد. او به نکات بسیاری اشاره کرد کهاین نوشته کوتاه قصد وارد شدن به همه آنها را ندارد اما نکته قابل توجه اشاره اوبه ساختار حاکمیت آینده بود. ام گفت: “اپوزیسیوناصلی و تعیین کننده مردم ایران هستند. من ادعایی ندارم ولی مجلس موسسان تصمیم میگیرد که گذار از رژیم اسلامی چگونه صورت بگیرد”.


سوالی که بلافاصله اینجا مطرح است این می باشد که سفره “مجلس موسسان” را کی و چه کسانی دارند در مقابل مردم پهن می کنند؟ رضا پهلوی نزدیک به یک سال قبل عطای تاج و تخت را به لقایش بخشید و گفت بعد از سرنگونی حکومت اسلامی حداقل بیست سال آینده کشور در دست سوسیالیستها خواهد بود نه در دست مجلس موسسان.
بعد از دی ماه ۹۶ یکبار ظاهر شد از نوع همین سخنان را اشاره کرد. دوسال بعد دوباره در آبان ۹۸ همهمینطور. در همان ایام در سوگ قاسم سلیمانی هم عزادار و سیاهپوش شد. الان هم بعداز خم شدن کمر یک جامعه ۸۳ میلیونی زیر بار فقر و نداری و خیزش دوباره مردم، سوغاتمجلس موسسان را با گفتن من ادعایی ندارم و با گفتن “با مقامات و دولتهایبسیاری وارد گفتگو شده ام”، می خواهد سناریوی خمینی و تدارک گوادلوپ دیگری درخارج و مجلس خبرگان موسسان را به معدود هوادارانش در داخل و خارج نوید دهد. هنوز عاشقان سینه چاک او آرزو دارند تاج زرین ومروارید نشان بر زمین افتاده خاندان سلطنتی را مجددا بر سر او ببینند.


رضا پهلوی تعارف می فرماید که می گوید: “من ادعایی ندارم”، ولی با علم کردن مجلسموسسان دم خروس او بیرون می زند و در مرحله به قول او گذار ادعای احیای ساختاری کهیکبار به زیر کشیده شد را به وسط پرتاب می کند. ادعایی ندارد اما مجلس موسسان تصمیممی گیرد!؟ قایم شدن پشت مجلس موسسان کلاهی نیست که امروز سر مردم ایران برود.طی حداقل دودهه اخیر، در اعتراضات و اعتصابات کارگری، اعتراضات و تجمعات فرهنگیان، کارگران فولاد و هفت تپه و بسیاری از جنبش های اجتماعی شعار شوراها و تشکیل آن در میان کارگران برای تصمیم گیری در مقابل زالوهای اسلامی حاکم به سنتی جا افتاده ودستاوردی بزرگ در جنبش اعتراضی جامعه علیه کلیت نظام اسلامی تبدیل شده است. برای ۹۹ درصد از شهروندان که از هستی ساقط شده اند و مطالباتشان، رفاه، امنیت، آزادی، شوراهای حاکمیت مردمی، برابری زن و مرد و برخورداری از یک زندگی شایسته انسان امروز است.
نه مجلس موسسان، نه مجلس خبرگان، نه مجلس تشخیص مصلحت، نه تنها گلی به سر احدی نزده است بلکه به عنوان مکانیزمهای تباه کننده زندگی شهروندان امتحان خود را پس داده اند وتعلقی به آرمانها و آرزوهای مردم در دهه سوم قرن بیست و یک ندارند.رضا پهلوی باشنیدن شعار تعدادی از مردم، “رضا شاه روحت شاد” و با پهن کردن بساط موسسان خواب اعمال قدرت و تصمیم بر سر مردمی را می بیند که با شوراها حکومت پهلوی را انداختند و با شوراها به جنگ حکومت اسلامی رفتند.


رضا پهلوی در میان صدها شعار معیشتی علیه حکومت دیکتاوری و در میان صدها شعار برای تحقق یک زندگی انسانی در دنیای امروز، با بو کشیدن نوای “رضا شاه روحت شاد” فکر می کند مردم 43 سال فقر وتباهی را تحمل کردند که بگویند “رضا شاه روحت شاد” و گویا برای تحقق مجلس موسسان زندگیشان تباه شده است.
نخیر جناب رضا پهلوی، کارگران، معلمان، زنان، بازنشستگان و مردمی که شلاق هر دو رژیم را بر تن خود تجربه کرده اند، فریب این نوع نطق های آتشین را نخواهند خورد. آنان با تحمل زندان، شکنجه و خون، شورا ساختند، مجمع عمومی های وسیع سازمان دادند که خود تصمیم گیرنده باشند. بعد از پایین کشیده شدن حکومت اسلامی با اتکا به شورا هایشان حاکمیت آینده را در تمامی سطوح بنیاد خواهند نهاد. حافظه مردم به ستوه آمده را نباید دست کم بگیرید. مردم اینبار به گوادلوپ دیگری برای شیفت عوض کردن خامنه ای به جنابعالی تن نخواهند داد.
عبدل گلپریان
۱۴ خرداد ۱۴۰۱۴
۴ ژوئن ۲۰۲۲

اینرا هم بخوانید

مهاجرت و سودای زندگی بهتر- کارگر کارگاهی- حمید دائمی

کارگر کمونیست ۸۲۶موج گسترده مهاجرت در سال های اخیر نشانی از وضع اسفناک معیشت زندگی …