میانِ سطورِ دلقک بازی انتخاباتی!

۱. با شکست نظری و سیاسی اصلاح طلبان، ان نیروی اصلی که تنور انتخابات را روی پلتفرم و مضامین گرم میکرد، از دور خارج شده، لذا انتخابات ۱۴۰۰ اصلن دیگر سر مضامین اصلی نیست. بیشتر از هر چیزی جنگ باندهای مختلف در جبهه اصولگرایان و نزدیک به خامنه ایی بر سر قدرت است.
۲. مضمون اصلی این بار جنگ قدرت محافل مافیایی وابسته به سپاه، دوری و نزدیکی به خامنه ایی است. دقیقن عین سناریوی مذاکرات وین، این بار هم خامنه ایی مداخله خواهد کرد. خامنه ای بیشتر از قبل جلو صحنه خواهد بود صندوق رای هم بیش از پیش، هیچ و پوچ بودن خود را اثبات خواهد کرد.
۳. اصلاح طلبها باعث میشدند جنگ قدرت درون اصولگرایان همیشه پاورقی اتحاد انها علیه خودشان باشد. الان اما سر جنگ به سمت درون محافل اصولگراها کج و اشکارا به وسط جامعه کشیده شده، هیچ فتیله مهاری هم ندارد، الا اینکه خامنه ای صریحن بگوید از کی پشتیبانی میکند، که تا حدودی هم تا الان گفته که دولت جوان میخواهد. ترجمه عملی این حرف، خندیدن به ریش محسن رضایی و احمدی نژاد و قالیباف و غیره است.
اما سوال این است آیا با شدت گرفتن این جنگ که بطور قطع « قدیمی ترها» راحت کنار نخواهند رفت، خامنه ایی قدرت مهارشان را دارد؟ همین الان که معلوم است چه آشوبی در بالای حاکمیت است. خیلی از وفاداران قدیمی دیگر حرفش را نمیخوانند. این بار اما باید خامنه ایی یکجا هم اصلاح طلبان را و هم بخش وسیعی از اصولگراها را از حاکمیت بیرون کند، تا مادام که شرایط برای یک جمهوری اسلامی بدون خامنه ایی تدارک دیده میشود. به نحویی که بخشی از مشکل فقدان او، در این انتخابات پاسخ داده شود. تمرکز قدرت حلقه بسیار محدودی از وفاداران جدید خامنه ایی در بالای حکومت، خروجی ان است.
۴. مردم چه؟ آیا فرصتی فراهم میشود که مردم بیرون بریزند؟ محاسبات کل نظام را به هم بزنند؟ قابل پیش بینی نیست. اما میشود گفت که چون انتخابات ۱۴۰۰ با فرض عدم شرکت مردم صورت میگیرد، جدال بالا رو به مردم نیست که فراهم کننده فرصت باشد. بیشتر در درون خود مافیای حاکمیت است. اگر دامنه برخوردهای محافل بالا شدید شده، به شکاف های اساسی منجر و به جامعه وصل شود، امکان مداخله مردم هست. در غیر اینصورت لااقل از منظر بین المللی با این قهر گسترده و نه مردم به صندوق ها بعید است حتی مشروعیت این دلقک بازی را بشود به رسمیت شناخت.