میزگرد نشریه سهند با سه نفر از فعالین حقوق زنان

میزگرد نشریه سهند با سه تن از اعضا و همکاران کمیته اذربایجان حزب کمونیست کارگری ایران

میزگرد نشریه سهند با سه نفر از فعالین حقوق زنان

 

الف – مصاحبه با پرستو از ایران:

فراز آزادی –  به نظر شما کدام حقوق اجتماعی زنان در جامعه ایران سلب شده است که باعث شده جنبش زنان در ایران، یک جنبش اجتماعی مهم تلقی شود؟

پرستو – یکی از مهم ترین معیارهای سنجش یک جامعه ی مترقی ودموکراتیک، وضعیت حقوق زنان آن جامعه از نظر آزادی های فردی واجتماعی وسیاسی است. با نگاهی اجمالی به وضعیت زنان در  ایران پس از انقلاب ۵۷، به ابعاد فاجعه بارجامعه در این رابطه پی خواهیم برد. زنان پس از انقلاب،  علاوه بر ستمی که مختص هر جامعه طبقاتی است، گرفتار ستم دینی، یعنی اسلام سیاسی نیزشدند وهمین مساله به جنبش زنان ویژگی خاصی را می بخشد. ویژگی عبور از اسلام سیاسی ونفی آن برای رهایی کامل از سلطه ی سیستم تبعیض ونابرابری جنسیتی .

قوانین اسلام احکامی است که زن را نیمه انسان به حساب میاورد. قوانینی که بشدت ضد زن وبیشترین تبعیض ونا برابری ها را شامل می شوند. بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی کدام قانون ومربوط به کدام طبقه ی اجتماعی می توانست آن قدر فراگیر شود واز ظرفیت وتوانی برخوردار باشد که به سمبل ونماد جمهوری اسلامی تبدیل گردند. قانون چند همسری ؟ قانون سنگسار ؟قانون ازدواج کودکان ؟خیر این قوانین کشش لازم را نداشته وندارند چون انجامشان منوط به معادلات دیگری در جامعه  است. پس قانون «حجاب اجباری »در دستور کار قرار گرفت. پوششی که  می توانست نیمی از جمعیت جامعه را در بر بگیرد وهر روز باز تولید شود واز طرفی  در جای جای ایران  یاد آور سایه ی  حکومت اسلامی باشد. بنابراین مساله ی حجاب، نه یک امر روبنایی، بلکه نماد وسمبل حیات جمهوری اسلامی است. سرنوشت جمهوری اسلامی با حجاب عجین شده است. اگر روزی حجاب نباشد، جمهوری اسلامی هم رفته است. بنا بر همین استدلال، همان فاکتوری که می تواند به ج.ا مشروعیت کاذب بدهد ونقطه ی قوتش باشد، همان می تواند به بزرگترین نقطه ی ضعفش نیز تبدیل گردد وآن را کله پا کند. از همین روست که جنبش زنان  به عنوان یک جنبش اجتماعی بسیار مهم اهمیت دارد ومساله ی مبارزه با قانون «حجاب اجباری » باید ومی تواند در صدر خواسته های آن قرار گیرد. از این طریق میتوان با نفی حجاب اجباری، به نفی جمهوری اسلامی ودر نهایت به نفی سیستم سرمایه داری رسید.

فراز آزادی- نقش حرکت ویدا موحد، دختر خیابان انقلاب، و کلا حرکت دختران خیابان انقلاب را در دل شرایط انقلابی جدید ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟

پرستو – آنچه که مسلم است از روز اولی که قانون حجاب اجباری بر جامعه تحمیل شد، از همان روز هم مبارزه علیه آن شروع شد، زیرا اجباری وتحمیلی بود .این مبارزات اشکال گونا گونی داشت. از تظاهرات زنان علیه حجاب در اولین ۸مارس پس از انقلاب ۵۷گرفته تا پاکسازی زنان بی حجاب از ادارات ودوایر دولتی و بروز آنچه که بنام بد حجابی در جامعه جاری است وباعث دستگیری روزانه ی زنان در ایران می شود، همه و همه تداوم یک مبارزه است که ما به آن جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی زنان میگوئیم. واخیرا همین جنبش همساز با اعتراضات عمومی وسراسری در بیش ازصد شهر ایران، ویدا موحد دست به حرکتی نمادین زد ودر اوج اعتراض مردم در خیابان انقلاب، حجاب را از سر برداشت وبر سر چوب زد تا بگوید نه به حجاب یعنی نه به جمهوری اسلامی وکلیه ی مخلفاتش .حرکت ویدا موحد بر گرفته از متن جامعه وهمگام با قیام سراسری مردم بود که نشان دهنده ی خواست عمومی وعمده ی زنان برای رفع تبعیض ورهایی از یوغ بردگی اسلامی تحت شعار نه به حجاب که بصورت سمبلیک ونمادین تمامی ارکان ج.ا را به لرزه دراورد وبه سرعت تکثیر پیدا کرد .

حرکت ویدا یکی از دستاورد های مهم  جنبش زنان است، زیرا یکی از سرسختانه ترین قوانین اجباری نظام ج.ا در جامعه شکسته شد وویدا از خط قرمز گذشت وجنبش زنان از حجاب اجباری گذر کرد. بعد از این برای پیشبرد انقلاب  هر اتفاقی که در جنبش زنان باید بیفتد متاثر ومرحله ای بالاتر وعمیق تر وگسترده تر از حرکت ویدا باید باشد زیرا حرکت ویدا نقطه ی عطفی در جنبش زنان ایجاد کرد که می توان تاریخ مبارزاتی زنان را در این دوره به قبل از حرکت ویدا وبعد از آن تقسیم کرد .

 

ب- مصاحبه با شهلا خباززاده، از اعضای حزب کمونیست کارگری ایران و عضو کمیته اذربایجان

فراز آزادی- رابطه مذهب و بی حقوقی زنان را چگونه میتوان توضیح داد؟

شهلا خباززاده: برای پاسخ دادن به این سوال لازم نیست تاریخ ادیان را بدانیم و بدنبال پیدا کردن ریشه های پیدایش مذهب باشیم. کافی است فقط به اطراف خود نگاه کنیم. کافی است فقط یک روز اخبار مربوط به ایران، افغانستان، سومالی را دنبال کنیم. کافی است به قوانین جاری و احکام صادر شده از طرف حاکمان این کشورها نگاهی بیندازیم. تجاوز به دختر بچه ها تحت نام ازدواج شرعی و قانونی بودن کتک زدن زنان، عدم حق طلاق، عدم حق سرپرستی فرزند،  عدم اجازه مسافرت و کار، حجاب اجباری و دهها مورد دیگر را می شود نام برد که بر اساس قوانین و احکام مذهبی، زنان بعنوان موجودات فرودست شناخته می شوند. بر اساس این قوانین، زنان اشیایی هستند که در تملک مردان قرار دارند. باید زنانی را دید که بر اساس قوانین اسلامی به بردگی برده میشوند. حتی در اروپا وقتی به مدارس و انجمن های مذهبی نگاه کنیم. جدایی زن و مرد و محروم بودن دختران از شادی و ورزش و استخررا می بینیم.

همه مذاهب ضد زن هستند. مثلا در کلیسا هم هر چند که به مدد مبارزات مردم بسیاری از قوانین کلیسایی به زباله دان تاریخ ریخته شده، اما چهارچوب و سلسله مراتبی کاملا مردانه دارد و هنوز هم رسما و علنا از احکام و قوانین ضد زن حمایت می کند.

بی حقوقی زنان، ریشه در مذهب دارد. این مذهب است که با قوانین ارتجاعی و عقب مانده خود، آپارتاید جنسی را به زنان تحمیل کرد و فرهنگ عقب مانده و مردسالار خود را در جامعه قانونی کرد. یکی از اصلی ترین موانع آزادی زن قوانین اسلامی و حکومت اسلامی است. زنان برای رسیدن به ازادی اول باید حکومت اسلامی را با همه قوانینش به زیر بکشند و بعد فرهنگ مردسالار و عقب مانده را که حکومت اسلامی به جامعه حاکم کرده را به چالش بکشند.

رابطه مذهب با بیحقوقی زنان را از زبان خود زنان ایران بهتر میتوان شنید که قدرتمندانه در مقابل قوانین مذهبی ایستاده و با آن مبارزه می کنند. این رابطه را باید از دختران خیابان انقلاب شنید که بخاطر امتناع خود از داشتن حجاب، این سمبل بردگی و رکن اصلی حکومت اسلامی، کتک می خورند، شکنجه می شوند و در زندانها هستند، اما حاضر نیستند به قوانین ضد زن و بردگی جنسی تن بدهند. آنها با این کارشان به دنیا اعلام کردند که دیگر حاضر نیستند این تحقیر و توهین آشکاررا بپذیرند و حقوق و حرمت انسانی خود را خواهانند. این ساده ترین و روشن ترین توضیحی است که درباره رابطه مذهب با بیحقوقی زنان می توان داد.

فراز آزادی – به نظر شما نقش نگرش کمونیستی – کارگری و در ادامه حزب کمونیست کارگری ایران در پیشروی جنبش زنان چیست؟

شهلا خباززاده: برای اینکه به این سوال پاسخ گفت باید به وضعیت جنبش زنان در دوره قبل از جنش کمونیسم کارگری اشاره کرد. در برنامه احزاب و سازمان های چپ قبل از سال ۵۷ به ندرت می توان در باره جنبش زنان چیزی دید. صحبت از برابری زن و مرد، امری متعلق به  بورژوازی به حساب می آمد و چپ در این باره ساکت بود. بسیاری از قوانین ضد زن نظیر قانون ارث ، به قبل از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی برمیگردد.

یکی از اولین اقدامات جمهوری اسلامی پس از رسیدن به قدرت، تشدید فشارها و حمله به حق و حقوق زنان بود. با اندکی توجه به وضعیت زنان، این وضعیت قابل پیش بینی بود. اینرا خمینی و کسانی که زمام امور حکومت اسلامی را بدست گرفته بودند، سالها قبل از اینکه به قدرت برسند، در نوشته ها و صحبت های خود نشان داده بودند که چه جهنمی برای زنان تدارک دیده اند. با نگرش ارتجاعی و عصر حجری آنها از طرف احزاب و نیروهای سیاسی ایران هیچگونه مبارزه ای نشد و اگر هم گاهی اعتراض های پراکنده ای صورت میگرفت، مورد حمایت قرار نمی گرفت. در برگزاری اولین 8 مارس تقریبا یک ماه بعد از حاکم شدن جمهوری اسلامی هزاران زن و مرد با قدرت تمام به خیابانها آمدند و اعتراض خود را به تهاجم های جمهوری اسلامی به زنان اعلام کردند. انها فریاد زدند روز زن، نه شرقی نه غربی، جهانیست، ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم، اما این اعتراضات با بی اعتنایی اکثریت نیروهای چپ روبرو شد و حتی نیروهایی نظیر حزب توده وقیحانه جنبش برابری زن و مرد را توطئه آمریکا و اسرائیل دانسته و از سرکوب زنان توسط جمهوری اسلامی حمایت کردند. هر چند که این اعتراض سرکوب شد ولی آغازی شد برای اعتراضات بعدی و مبارزات پیگیر زنان علیه جمهوری اسلامی و قوانین ضد زن آن. مبارزه ای که  نزدیک به چهار دهه طول کشیده و با دادن قربانیان فراوان توانسته چهره کثیف جمهوری اسلامی را به دنیا نشان داده و آنرا وادار به عقب نشینی کند.

با شکل گرفتن جنبش کمونیسم کارگری طرح خواسته های اجتماعی و از آن جمله خواست برابری کامل زن و مرد با افق و چشم انداز تازه ای آغاز شد. مبارزه با آپارتاید جنسی، مبارزه با حجاب، مبارزه با حجاب کودکان، مبارزه با قوانین زن ستیز و مبارزه با فرودستی زن به هر شکلی به میدان آمد. برابری زن و مرد، ممنوعیت تبعیض بر حسب جنسیت بخشی از برنامه حزب کمونیست کارگری و یک موضوع همیشگی مبارزه یک حزب سیاسی شد. جنبش زنان در ایران دیگر مبارزه فعالین و محافل منفرد نیست. این جنبش نقشی مهم در مبارزه سیاسی علیه حکومت اسلامی دارد.

افشای گسترده سیاست ها و قوانین ضد زن جمهوری اسلامی، به راه انداختن کمپین علیه سنگسار، نقد عمیق سیاست های سایر گروههای سیاسی در مورد زنان، همواره بخشی مهمی از مبارزات حزب کمونیست کارگری و اعضا و کادر های این حزب بوده است. برگزاری مراسم های پرشکوه 8 مارس در هرسال و جشن حجاب سوزان (که از ابتکارات اعضای این حزب است و بیش از دو دهه ادامه داشته) از تجمع ها و گردهمایی های حزب در خارج کشور به داخل ایران نیز کشیده شد. چندین سال است که تجمع ها و گردهمایی ها بمناسبت 8 مارس در شهرهای مختلف ایران برگزار میشود و اعتراض به حجاب، بعنوان یک جنبش قدرتمند در مقابل جمهوری اسلامی قد علم کرده است. حزب کمونیست کارگری به جنبش زنان در ایران افق و چشم انداز روشن داد، آن را بصورت یک جنبش رادیکال، ماکزیمالیست در آورد که از خواست های خود ذره ای کوتاه نمی آید و هیچگونه تعرض به حقوق زنان را تحمل نمی کند. بدون وجود این حزب، جنبش زنان ایران در شکل و قدرت امروز خود قابل تصور نبود و نیست.

 

 ج – مصاحبه با پروین آزاد، از اعضای حزب کمونیست کارگری ایران و عضو کمیته اذربایجان

فراز آزادی-  جایگاه جنبش زنان در میان سایر جنبشهای اعتراضی و یا بهتر در کل جنبش سرنگونی طلبانه مردم ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟

پروین آزاد- در جواب این سوال باید بگویم جنبش زنان جایگاه مهمی دارد. در رابطه با سایر جنبشهای سرنگونی طلبانه بخاطر اینکه اولا زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند و نمیشود نیمی از جامعه را نادیده گرفت، دوم اینکه همه زنان با حضور خود در تجعمات مختلف و دراعتراضات، همیشه در صف اول بوده اند و هستند. بطور مثال در تجمعات مال باختگان موسسه کاسپین و دهها موسسات دیگر که سپرده گذاریهای مردم را بالا کشیده اند، در اعترضات بازنشستگان، در تجمعات اعتراضی معلمان، در اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و دهها نمونه دیگه که هم اکنون شاهدش هستیم، زنان در پیشاپیش معترضین حضور دارند. در حالا حاضر زنان در صف مقدم مبارزه بر علیه حجاب اجباری نقش آفرینی میکنند. اینها همه نشون میده که جنبش زنان لازم و ملزوم  با جنبشهای دیگر است. چرا که وقتی صحبت از حجاب اجباری به میون میاد این بر میگرده به جامعه ایی که در اون دیکتاتوری حاکم است و در یک نظام و حکومت دیکتاتوری آزادی وجود ندارد. بدین معنی که نه تنها آزادی حق انتخاب برای پوشش، بلکه آزادی برای اعتراض و بیان مطالبات بر حق کارگران، دانشجویان، بازنشستگان و دروایش و غیره و غیره! ببینید بطور مثال همین جنبش بر علیه حجاب اجباری که زنان شالشان را در آورده و بعنوان اعتراض روی سکویی رفته و آنرا روی هوا  میچرخانند الان شده یک الگو برای جنبشها و اعتراضات دیگه بر علیه دولت، و ما می ببینیم در سنندج کسی از این الگو ایده گرفته و طناب اعدام را روی چوبی گرفته و بعنوان جنبش نه به اعدام تو بازار چرخیده و کلی مورد حمایت مردم قرار گرفته و یا در جایی کسی یک نان بربری را روی چوبی قرار داده و بعنوان اعتراض به گرانی نان اعتراض خود را اعلام کرده است. منظورم اینه که جنبشها همه در یک جامعه دیکتاتوری زده، بهم گره خورده اند و قابل تفکیک نیستند.

فراز آزادی- با توجه به پیشرویهای تاکنونی جنبش زنان در ایران و توازن سیاسی جدید جامعه، وظیفه فعالین و پیشروان جنبش زنان چیست؟

پروین آزاد- وظیفه فعالین و پیشروان جنبش زنان اینه که از این جنبش استقبال کرده و حمایت کنند، چرا که در هیچ جامعه ایی  بدون حمایت مردم و فعالین پیشرو اون جنبش به موفقیت نمیرسه و بعد از دوره ای کوتاه، توسط نیروی حاکمه سرکوب میشود. با حمایت و پشتبانی این پیشروان و فعالین است که زنان به میدان آمده و با اعتماد به نفس بیشتری اعتراضات خود را گسترده تر میکنند. این حمایت به اشکال گوناگون میتونه صورت بگیره، از طریق انتشار عکسهای این عزیزان و مصاحبه با آنها، از طریق ذکر اسامی آنها و اینکه در حالا حاضر کجا هستند و اگر زندانی هستند کجا و تحت چه شرایطی قرار دارند، از طریق مصاحبه با خانواده های این عزیزان و هر راه امکانپذیر دیگر.

در حالا حاضر ما فعالان زن زیادی را داریم که در پشت میله های زندان قرار دارند، عزیزانی مثل گلرخ ایرائی، آتنا دائمی، نرگس محمدی و… ..اینها فقط به جرم دفاع از حقوق زنان و حقوق کودک و مردم، در زندان بسر میبرنند. باید فعالین، صدای اینها باشند، باید با مراجعه به نهادها و سازمانهای بین الملی صدای آنان را به گوش مردم و جهانیان برسانیم. باید به حمایت از خانواده های این زندانیان، تجمع در بیرون زندانها را وسیعتر کرده و دولت و حاکمیت اسلامیش را که نزدیک به چهار دهه بر گرده مردم سوار است را، به زانو در آوریم. حمایت از جنبش زنان یعنی حمایت از کارگران، یعنی حمایت از دانشجویان ،چرا که نیمی از زنان در عرصه های مختلف کارگری و اجتماعی مشغول به فعالیت هستند، یعنی حمایت از نیمی از جامعه که طی سالیان دراز و به عناوین مختلف بخاطر زن بودنشان تحت ستم و نابرابری های مختلف حقوقشان پایمال و لگد مال شده است. بنابر این تنها با اتحاد و حمایت از جنبش زنان که مکمل جنبشهای دیگر است، میشود دیکتاتوری اسلامی را به زیر کشید.

11 اسفند ماه 96 – 1مارس 2018

 

اینرا هم بخوانید

مهاجرت و سودای زندگی بهتر- کارگر کارگاهی- حمید دائمی

کارگر کمونیست ۸۲۶موج گسترده مهاجرت در سال های اخیر نشانی از وضع اسفناک معیشت زندگی …