ناصر اصغری: کتابی را که لنین نخواند!

در بحبوحه انقلاب روسیه، از فوریه تا اکتبر ۱۹۱۷، چندین خبرنگار روزنامه های خارجی در روسیه بودند که هر کدام بعدا مشاهدات خود را بصورت کتابهای بعضا بسیار خواندنی منتشر کردند. از جمله “ده روزی که دنیا را لرزاند” از جان رید، “شش هفته در روسیه” از آرتور رانسوم، دو جلدی “انقلاب روسیه” از ویلیام هنری چامبرلین، “قلب سرخ روسیه” از بسی بیتی، “مسکو لنین” از آلفرد روزمر و البته “شش ماه سرخ در روسیه” از لوئیس براینت. در بین همه این کتابها، کتاب جان رید بیشترین خواننده را داشته است. دلیل اصلی آن هم مقدمه کوتاه، زیر، لنین بر آن بود:
“با علاقه و توجهی فراوان كتاب جان رید “ده روزی كه دنیا را لرزاند” خواندم. خواندن این كتاب را به همه كارگران جهان توصیه می‌كنم. این كتابی است كه آرزو دارم در میلیون‌ها نسخه به چاپ برسد و به همه زبان‌ها ترجمه شود. این كتاب حقیقی‌ترین و روشن‌ترین تصویر از حوادثی است كه وقوف بر آن‌ها برای فهم چگونگی انقلاب پرولتری و دیكتاوری پرولتاریا دارای اهمیتی به سزاست. این مسائل با گسترش بسیار مورد بحث و بررسی قرار دارد. اما هر كس پیش از این‌كه این اندیشه‌ها را قبول یا رد كند باید به اهمیت تصمیم خویش واقف باشد. كتاب جان رید بدون تردید در روشن كردن مسئله‌ای كه مسئله اساسی انقلاب كارگری بین‌المللی است كمك خواهد كرد. لنین، آخر سال ۱۹۱۹”
هر کسی که به این توصیه لنین عمل کرده می‌داند که خواندن “ده روزی که دنیا را لرزاند” چه لذتی به آدم می‌دهد. اما من فکر می‌کنم اثر لوئیس براینت خواندنی‌تر است! لوئیس مثل همسرش جان رید، همه لحظات آن ده روز انقلاب را ثبت نکرده است، اما بسیاری از گوشه های فوق العاده جذاب آن روزهای پرشور را ثبت، شخصیتهای مهمی از انقلاب را به خواننده معرفی و آدم را به خیابانهای پتروگراد می‌برد و در مشغله انقلابیون و بعضا ضدانقلابیون هم شرکت می‌دهد. او خواننده را به دفتر کار شخصیتهای بقول انگلیسی “بزرگتر از خود زندگی” (larger than life)، مثل ماریا سپیریدونوا، آلکساندرا کولنتای، کاترین بروشکوسکی و دهها شخصیت دیگر می برد و کمی نزدیکتر با آنها آشنا می کند. براینت به دیدن اعضای “گردان زنان” می‌رود و ما را با دختران این گردان آشنا می‌کند. با اعضای مهم رهبری آس‌آرها و منشویکها آشنا می‌کند. با کودکان پتروگراد در بحبوحه این انقلاب آشنا می‌کند. با تاکتیکها و پروگاندای آلمانی‌ها و روحیه و مهمان نوازی جامعه‌ای که برای پایان دادن به ماشین کشتار جنگ جهانی اول به بلشویکها می‌پیوندند، آشنا می‌کند.
براینت دوستان زیادی در بین خانواده‌های ثروتمند ضدانقلاب دارد و خواننده را با خود به دیدن آنها می‌برد و در مشغله‌های آنها شریک می‌کند. براینت هم مثل جان رید در بسیاری از وقایع مهم آن روزها حاضر است؛ در “کنفرانس مسکو”، “کنفرانس دمکراتیک”، جلسات شورای مرکزی پتروگراد، در چند جلسه بی رمق مجلس مٶسسان؛ و چه جذاب گوشه های مهمی را از آنها را بازگو می کند. خواننده را با زوال تدریجی کرنسکی آشنا می‌کند که چگونه از یک فرد قدرتمند به یک مترسک تبدیل می‌شود.

آنچه که کتاب لوئیس براینت را نسبت به بسیاری از کتابهای دیگر درباره انقلاب اکتبر جذاب می‌کند، حجم کم آن با شیوائی خاص یک روزنامه‌نگار است. “شش ماه سرخ در روسیه” مجموعه مقالاتی است که براینت برای روزنامه‌های انگلیسی زبان نوشته بود و در سال ۱۹۱۸ به صورت کتابی آن را منتشر کرد. من مطمئنم اگر لنین وقت کرده آن را خوانده بود، حتما پیشنهاد می‌کرد که در کنار کتاب جان رید خوانده شود.
۱۱ مه ۲۰۲۰

اینرا هم بخوانید

«آیا انسان خداست»- شمی صلواتی

به نظر من هیچ پیامبری و هیچ فیلسوف مذهبی، هیچ خدا پرستی نتوانستنه تا بحال …