پرسش از کاظم نیکخواه 18 تیر و تحول عمیق جنبش سرنگونی 

انترناسیونال: بیست و یک سال قبل،  در 18تیر 78، تهران و 18 شهر دیگر در مقابل جمهوری اسلامی قد برافراشت و با شعار ” آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه” و “مرگ بر دیکتاتور” جنبشی گسترده برای سرنگونی جمهوری اسلامی را آغاز کرد. آن حرکت سرکوب شد. پس از آن مجددا در سال 88 شاهد اعتراضات گسترده تری برای سرنگونی حکومت بودیم. در دیماه 96 نیز بیش از صد شهر ایران با شعارهای به مراتب رادیکالتر علیه حکومت اسلامی بپا خاست، اما به هدف خود نرسید. بنظر شما اهمیت حرکتی که از 18 تیتر 78 آغاز شد و تا کنون ادامه دارد و فرازهایی هم داشته است، چیست؟ وضعیت این جنبش امروز چگونه است و چه مشخصاتی دارد و چه آینده ای را برای آن پیشبینی میکیند؟

کاظم نیکخواه: ابتدا بگذارید از فرصت استفاده کنم و به همه جوانان و زنان و مردانی که در 18 تیر و طی همه این سالها با فداکاریها و خطرات بسیار با حکومت جنایتکار و وحشی و آدمکش اسلامی جسورانه مبارزه و جدال کرده اند و پیه همه مشکلات این جدال را به تن مالیده اند خسته نباشید بگویم و دست همه آنها را بگرمی بفشارم و یاد همه جانباختگان راه آزادی جامعه از شر حکومت اسلامی سرمایه داران را گرامی بداریم.

خیزشی که در 18 تیر به جریان افتاد فضا و  پرسپکتیو سیاسی جامعه ایران را کلا عوض کرد و شروع دوره تازه ای را اعلام نمود. 18 تیر شروع یک جنبش توده ای برای سرنگونی حکومت اسلامی در ایران را بشارت داد. جنبشی که امروز هیچکس نمیتواند ابعاد اجتماعی وسیع آن را انکار کند.  18 تیر به همه دنیا اعلام کرد که جمهوری اسلامی هیچ ربطی به مردم ایران ندارد و مردم از این حکومت منزجر و متنفرند و در تلاش به زیر کشیدن آن هستند. جدال و کشاکش مردم با جنبش ارتجاعی اسلامی از قبل از به قدرت رسیدنش در همان بطن انقلاب 57 نیز جریان داشت. ارتجاع اسلامی و جنبشی که خمینی را در ایران به حکومت رساند قبل از به قدرت رسیدنش نیز دشمنی خونین خویش را با  مردم انقلابی ایران نشان داده بود،  اما 18 تیر شروع یک جنگ و جدال  در ابعاد اجتماعی و وسیع بین کارگران و معلمان و دانشجویان و کلا همه مردم شریف با جمهوری اسلامی و نیروهای اجیر شده و مدافعان و مزدورانش را اعلام کرد. همان زمان منصور حکمت با یک تحلیل بسیار همه جانبه و عمیق این دوره جدید را ارزیابی کرد و تیتر نوشته اش بخوبی این فضا را بیان میکرد: “جنبش توده ای برای سرنگونی حکومت آغاز میشود” و براستی هم این جنبش سوت پایان را برای جمهوری اسلامی به صدا در آورد. نه فقط دنیا متوجه شد که جنگ و جدال گسترده ای در ایران جریان دارد بلکه در خود ایران نیز 18 تیر باعث شد که تک تک مردم منزجر از حکومت بببینند که در جنگ و جدال با حکومت اسلامی تنها نیستند و میلیونها نفر را در گوشه و کار کشور در کنار خود دارند.

اینکه جمهوری اسلامی هنوز در قدرت است این حقیقت را آشکارا نشان میدهد که جنبش سرنگونی هنوز به هدف خود نرسیده است. اما بهیچوجه به این معنا نیست که این جنبش درجا زده یا تاثیری نداشته یا شکست خورده است. برعکس من فکر میکنم بر متن این جنبش یک تحول عظیم که میشود گفت معادل یک انقلاب اجتماعی است در جامعه ایران به جریان افتاده است. میتوان بروشنی نشان داد که جنبش سرنگونی علیرغم اینکه عجالتا از حالت تعرض مستقیم سیاسی به حکومت بدرجه زیادی عقب نشسته، اما پیشرویهای غیرقابل انکاری داشته و به طور محسوسی به چپ چرخیده و عمیق تر شده و شفاف تر و توده گیر تر شده است. اولا از نظر ابعاد این جنبش قابل مقایسه با 18 تیر 78 نیست و بسیار وسیع تر و فراگیر تر شده است. امروز بجز یک حلقه محدود از حکومتی ها و وابستگانشان شما هیچ بخشی از جامعه را نمیتوانید پیدا کنید که صریحا یا تلویحا نارضایتی خودش را از وجود حکومت اسلامی ابراز نکند. همه جا مردم صریحا و به نحو باور نکرنی ای انزجار خود را از حکومت ابراز میکنند و از رفتن اینها حرف میزنند. ثانیا امروز شما نمیتوانید سرنگونی طلبی را از ضدیت با سرمایه داری و ضد امتیازات طبقاتی جدا کنید. مخالفت با حکومت به مخالفت و ضدیت با یک طبقه انگل صاحب امتیاز و رانت خوار و صاحب سرمایه تبدیل شده است. و این هم از نظر من نکته بسیار تعیین کننده و مهمی است. اینکه اعتراضات و مبارزات به اصطلاح صنفی و یا ضد مقامات حکومتی شکل مبارزه ضد سرمایه داری و ضد بالایی ها به خود گرفته است حتی جریانات راست و مدافع سرمایه داری را زیر فشار قرار داده است. امروز شعارهایی مثل “حقوقهای نجومی فلاکت عمومی” یا ” سرمایه دار مفتخور نمیخواهیم نمیخواهیم” و شعارهایی نظیر این به شعارهای اکثر اعتراضات تبدیل شده است. و سوم و شاید مهمتر از همه اینکه امروز جنبش سرنگونی به مراتب بیش از سال 78 و 88 ضد مذهبی و ضد اسلامی است. و جالب اینست که صرفا ضد مذهبی و ضد اسلامی نیست. بلکه نقد طبقاتی مذهب و اسلام ابعاد توده ای بخود گرفته است. یعنی از نظر توده مردم اسلام و مسجد و آخوند و عمامه، ابزار و دکان دزدی و سرکیسه کردن مردم و در خدمت مفتخوران هستند. این دقیقا همان زاویه نقدی است که کمونیستها به مذهب دارند. یعنی نه صرفا از نظر خرافی بودن مذهب بلکه بویژه از زاویه خدمت کردن به طبقه انگل مفتخور به مذهب نقد دارند. یا بهتر است بگویم مذهب را جزئی از سیستم ستم و استثمار و بهره کشی اکثریت مردم میدانند.

چند ماه پیش فائزه رفسنجانی که خود از خانواده حکومتی هاست اعترافی کرد که بروشنی گویای وضعیت جمهوری اسلامی و جنبش سرنگونی است. او گفت “فروپاشی محتوایی نظام فی الحال اتفاق افتاده و احتمال فروپاشی فیزیکی آنهم منتفی نیست”. امام جمعه ها و سران و دست اندرکاران بالای حکومت نیز بارها و بارها به نحوی همین مضمون را در گفته هایشان اعتراف کرده اند. کافی است  هرکسی به فضای سیاسی در ایران توجه کند، یا یک هفته اخبار اعتراضات در ایران را دنبال کند تا متوجه شود که ایران امروز یک جامعه پرالتهاب، آگاه و ضد مذهب و ضد سرمایه داری است و در زمینه های مختلف حکومت اسلامی  و سنتها و قوانین و نهادها و مذهب و تعرضاتش را عقب رانده و به شکست کشانده است.

خب. اینها را خیلی سردستی بر شمردم و جنبه های بسیار بیشتر و مهمی از تحولات اوضاع کنونی در ایران را میتوان اشاره کرد. ما در این مورد بسیار سخن گرفته ایم و حتی قطعنامه و بیانیه داده ایم. نکته ام اینست که 18 تیر شروع تعرض این جنبش عظیم و مهم و تاریخی را اعلام کرد. حقیقتش را بخواهید من فکر میکنم ابعاد و عمق و پیامدهای این جنبشی که من دارم از آن صحبت میکنم هنوز چندان درک نشده است. بنظرم طی این بیست سال جامعه ایران عمیقا شخم خورد. یک حکومت مافیائی و شدیدا چپاولگر سرمایه داری زندگی مردم را به تاراج میبرد و فقر و فلاکت و بیکاری و محرومیت را در ابعاد باور نکردنی ای به اوج خود رسانده، و در برابر یک جامعه میلیونی در تجربه خود به این نتیجه رسیده است که باید خود را از شر کل مفتخوران و سرمایه داران خلاص کند. این اتفاق و تحول و پیشرفت مهمی است که در دنیا نمونه ندارد.

من تردیدی ندارم که ادامه این وضعیت با تلاش همه ما نه فقط سرنگونی قطعی جمهوری اسلامی در آینده نزدیک خواهد بود، بلکه یک تحول عمیق سوسیالیستی یعنی پایان یافتن قطعی کل سیستم کهنه و صدها ساله ای است که دیکتاتوری، تبعیض، مفتخوری، یکه تازی ارتجاع مذهبی و عقب ماندگی و سنت گرایی جزء جدایی ناپذیر آن بوده است. من بسیار به این چشم انداز و به این پیشروی خوش بینم.*

انترناسیونال 825

اینرا هم بخوانید

گامهای عملی برای پیشروی انقلاب

گفتگوی شهلا دانشفر با کاظم نیکخواه در برنامه سازمانده شهلا دانشفر: قبلا از اینکه در …