“چه می شود” !؟

در پی بحران مالی و افت باز هم بیشتر ریال و شروع دور تازه ای از اعتراضات در تهران و گسترش آن به شهرهای دیگر،که از همان ابتدا و با سرعت با شعار مرگ بر دیکتاتور سیاسی شد، رعشه های مرگ نظام جمهوری اسلامی نمایان تر از پیش شد. یکبار دیگر روشن شد که جرقه اعتراض از هر کجا که زده شود- و این بار از بازار- مردم عاصی، از آن روزنه برق آسا وارد میشوند و کل حکومت و بالاترین مقامات و سمبل آن را هدف میگیرند.

در چند روز اخیر انبوهی از اظهار نظرها، سخنرانی ها و میزگردها صفحات خبرگزاریها و مدیا را پوشانده است. کارشناسان اقتصادی، سران و مقامات و مسئولین رژیم اظهارات و بیانات بسیاری داشته اند و هر یک به دلایل بحران  و راه حل خروج از آنپرداخته اند. وجه مشخصه این اظهارت پریشان گویی، بی افقی و اختلاف است. هر کدام ساز خود را میزند. اجماعی در میان آنها نیست. تشتت، سردرگمی، وحشت و بی افقی و عدم اعتماد به آینده در میان جناح های مختلف رژیم و مسئولین و سخنگویان آنها موج میزند.

ظریف اوضاع جمهوری اسلامی را خطرناک اعلام میکند و میگوید چنانچه دولت فعلی ساقط شود اصولگرایان قادر به کنترل اوضاع نیستند، او به نقش یک دولت همسایه و روزنامه رویتر در شایعه پراکنی اشاره میکند، روحانی از توطئه و جنگ روانی برای ساقط کردن دولت توسط جناحی دیگر سخن میگوید، خامنه ای اخلال‌گران اقتصادی را عامل این وضعیت میداند و در دیدار با مسئولین قوه قضایئه در روز چهارشنبه میگوید اخلالگران «با ریختن پول‌شان در بازار و جمع کردن دلار و سکه می‌خواهند بازار را ملتهب کنند».بدنبال این اظهارات رئیس قوه قضائیه اخلالگران را به اعدام تهدید میکند. در مجلس فشار برای استیضاح دولت و تیم اقتصادی او بالا گرفته است و … .

البته اظهار نظرها نه به این چند مورد محدود بود و نه همگی جدی بودند. مثلا روحانی دیروز پنجشنبه در پالایشگاه ستاره خلیج فارس در بندرعباس از نهادهای عمومی و نظامی خواست که سرمایه‌های خود را به مردم واگذار کنند تا مردم «ثروتمند و به آینده امیدوار» شوند! و یا محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت از ایرانی‌های خارج از کشور میخواهد که ارز خود را به ایران بیاورند! میبینیم که علیرغم اوضاع آشفته ای که کشور را فرا گرفته است مقامات حکومت راه حل های بدیع و با مزه ای هم دارند که آنها را از مردم دریغ نمیکنند.

شاید در این میان تصویری که شکوری راد، یکیاز اصلاح طلبان داده است، واقعی تر بنظر برسد. او می گوید: در گذشته محافل سیاسی در برابر بحران‌های مختلف از یکدیگر می‌پرسیدند «چه باید کرد»، امروز کسی این سوال را نمی‌پرسد «و همه می‌گویند چه می‌شود؟ ما فقط ایستاده‌ایم ببینیم چه می‌شود».

ادامه بحران فعلی به هر کجا ختم شود، یک نکته اما مسجل تر از هر زمانی است؛ مردم آماده برانداختن حکومت اند، عزم مردم برای پایان دادن به کار حکومت جزم تر شده است،دامنه اتحاد و یکپارچکی مردم برای پایان دادن به حکومت گسترده تر و محکمتر شده است. اما اتحاد کافی نیست، اکنون باید فراتر رفت. باید سازمان داد. باید دستبکار سازمانیابی اعتصابات و اعتراضات برای بزیر کشیدن حکومت شد.

انترناسیونال 770

اینرا هم بخوانید

یارانه های نقدی و چند معما

محمدرضا میر تاج الدینی رئیس کمیته هدفمندی کمسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۱ مجلس از افزایش تقریبا …