رژیم اسلامی سرمایه در هر چه که کمبود داشته باشد از بابت جلاد کمبودی ندارد. یکی از جنایتکاران به نام این حکومت محسنی اژهایاست که ریاست دستگاه قوه قضائیه حکومترا بر عهده دارد.این نهادی است که نقش مستقیم در جلادگری و پرورش جلاد دارد. ایشان رهسپار خوزستان شد وحضور محسنی اژهای در خوزستان بی ربط به مبارزات هفت تپه نبود.اما پیش از آن لازم است به نکاتی در مورد برخی اظهار نظرهای ایشان بپردازیم.
ایشان به مانند بقیه کارگزاران حکومت مسبب انبوه مصیبتهایی که بر مردم تحمیل کرده اند را خود مردم جلوه می دهد. این بار اما در سخنان اژهای مشکلات بر سر بیکاران خراب شده است. او در جلسه ای در اهواز میگوید: “ریشه اغلب جرایم و ناهنجاریهای موجود از جمله سرقتهای خرد و اعتیاد در خوزستان ارتباط مستقیمی با نرخ بالای بیکاری در استان دارد.”
نرخ بالای بیکاری همین جوری از آسمان نازل نشده است بلکه نتیجه سیاستهای حکومتی است که بدون وجود جلادهایی مثل محسنی اژهایها یک روز هم دوام نمیآورد. جمعیت عظیمی از مردم به فقر و گرسنگی محکوم شده اند حتی آنها که کاری دارند؛و آنهایی که کار ندارند صد چندان دچار مصیبت هستند و بنا بر آمار خودشان یک سوم جمعیت ایران در فقر مطلق بسر میبرند. بعد محسن اژهای با بیشرمی تمام همین مردم را مسبب اغلب جرایم و ناهنجاریهای موجود جلوه میدهد. از انصاف نباید گذشت که ایشان حداقل در مورد سرقت، این موضوع را به دو قسمت خرد و کلان تقسیم کرده است.ایشان بهتر از هر کسی میداند که سرقتهای کلان را چه کسانی انجام میدهند. گاهی سارقان کلان را که کسانی از جنس خود اژهای هستند،به اجبار در کشمکشهای بین باندهای مافیایی حاکم، زیر پا له میکنند. نمونه اش طبری است، کسی که سالها همراه با محسنی اژهای مسلط بر قوه قضائیه بود. و یک وقتهایی هم مجبور میشوند کسی مانند اسدبیگی را محکوم کنند تا شاید صدای کارگران خاموش شود.
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایرنا محسنی اژهای ” با تاکید بر اینکه دشمنان نظام در تلاش برای ایجاد مشکلات متعدد برای کشور و ملت هستند افزود: در همین راستا نباید اجازه داد که کارخانجات و فعالیت های اقتصادی دچار چالش و تعطیلی شوند.”
به زعم این مقام کثیف حکومتی دشمنان نظام مردمی هستند که در اوایل تابستان در خوزستان برای ابتدای ترین حق یعنی آب، به خیابانها ریختند و به شدت سرکوب شدند. دشمنان نظام کارگرانی هستند که برای گرفتن دستمزد کاری که انجام دادهاند، باید ماهها در کف خیابان باشند و نهادهای حکومتی از جمله دستگاه ضد انسانی قوه قضائیه در این موارد در سرکوب از هیچ چیز مضایقه نمی کنند. فعالیتهای اقتصادی مد نظر محسنی اژهایهمانا غارت و چپاول دسترنج کارگران و همراه با آن چشم طمع به اموال هر کارخانه( اعم از زمین و ابزار های تولیدی) است. در خوزستان اما حکومت با دیوار محکم اتحاد کارگران روبرو شد. کارگران فولاد و هفت تپه حکومت را با مبارزات خود “دچار چالش” سختی کرده اند.
کارگران هفت تپه با وجود هزینههای سنگینی که متحمل شدند پیروز از آن در آمدند. محسنی اژهای اما با تحکم می خواهد بگوید همه چیز تمام شد. ایشان در جلسه ای فرمودند:” اگر هفتتپه بهتر از گذشته وبه نحو احسن اداره شود، تولید بالا رود، کشاورزی رونق یابد ، شرکت با توسعه به سوددهی بیشتر برسد و مشکل حقوقی برای کارگران بوجود نیاید و حاشیه ایجاد نشود به عنوان یک نمونه موفق مایه افتخار خواهد بود. اما اگر شکست بخورد بر دیگر موضوعات نیز اثر منفی میگذارد.” و بعد به مدیریت جدید دولتی که منصوب شده در مورد اینکه که اگر سوددهی مور نظر ایشان به سرانجام نرسد و برای جلوگیری از اثر منفی احتمالی آن اطمینان داده و میگوید:” دستگاه قضا و دولت حتما مدیران شرکت هفتتپه را در اداره بهتر این مجموعه کمک میکنند و اجازه نمیدهند در این مسیر تنها بمانند.” این پیام در واقع تهدید کارگران است به سرکوب.
از سوی دیگراستاندارجدید خوزستان در جای دیگری امتیاز خلع ید از اسدبیگی را که به همت مبارزات سخت و جانانه کارگران هفت تپه ممکن شد را به قوه قضاییه ای می دهد که در همدستی با اسد بیگی پرونده های زیادی برای کارگران ساختند و از سر غیض وکیل کارگران هفت تپه را محاکمه ومحکوم کردند و سپیده قلیانرا با تهدید تجاوز و قتل آواره این زندان و آن زندان کرده اند تا شاید در هم شکسته شود.
از سخنان استاندار خوزستان چنین بر می آید که گویا برای نیشکر هفت تپه خوابهایی دیده اند. از جمله او میگوید:” طرح سه ساله برای شرکت هفت تپه تدوین شده که ظرف این مدت سودآوری داشته باشد”. این حرفها یعنی دیگر کارگران هفت تپه باید خاموش شوند و سرشان را بیندازند پایین و سرکار خود بروند. استاندار به خبرنگاران اطمینان می دهد و میگوید:” جلسهای از سوی معاون اول رئیسجمهور در تاریخ ۱۸ مهر امسال تشکیل شد که در این جلسه…منتظری از سوی قوه قضائیه و از سوی دولت علاوه بر معاون اول رئیسجمهور نیز معاون حقوقی و وزرای جهاد، صمت، نیرو، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اقتصاد و دارایی دادگستری حضور داشتند؛ همچنین سازمان خصوصیسازی، وزارت اطلاعات، سهامداران نیشکر و بانک ملی و صادرات و معاون وزیر کشور در این جلسه بودند.” به این ترتیب در این جلسه همه دارو دسته های حکومتی حضور داشتند به جز صاحبان اصلی هفت تپه یعنی کارگران! در این جلسه دربسته تصمیم بر آن شده است که نیشکر هفت تپه به “شستا” ( شرکت سهامی تامین اجتماعی) واگذار شود که کارگران با وجود آنکه در جلسه نبودند اما با مبارزات شان از گل گرفتن در شورای اسلامی تا حضور وسیع در مقابل استانداری در اهواز و آماده باش برای حضور در تهران همه این دم و دستگاه سرکوب را وادار کردند که بلافاصله عقب بنشینند و هفت تپه به “شرکت هفتگانه توسعه نیشکر” که خواست آنهابود واگذار گردیده و کارگران عملا نظارت شورایی خود را اجرایی کرده و به شدت فعالیت مدیریت جدید شرکت را زیر نظر دارند. برای نمونه جمعی از کارگران هفت تپه خطاب به مدیران جدید نوشته اند:”آقایناصری،مدیریتطرحتوسعهنیشکروصنایعجانبی-ایننامهرابهشمامینویسیم…اگراموربههمینروالباشداطمینانداشتهباشیدکهبهزودیبرایخلعمدیریتهفتطرح،تجمعاتخواهیمداشت. ازشمادرخواستمیکنیمکهسریعابرایبرکناریچشمههایفسادومدیریانضدکارگراسدبیگیکهمنشاتنش،تخریبوناامیدیهستنداقدامکنید.”
تحت فشارمبارزات پیگیر کارگران هفت تپه حقوق های معوقه پرداخت شد و دو تن از کارگران اخراجی پیروزمندانه حکم برگشت به کار گرفتند و اما همانگونه که عباسی یکی از نمایندگان این کارگران گفت شادی بازگشت به کار این دو همکار یک تلخی هنوز به همراه داد چون اسماعیل بخشی نماینده سرسخت کارگران نیشکرهفت تپه و همچنین سالاری حکم اخراجشان باطل نشده است و کارگران قول داده اند که تا بازگشت به کار بخشی وسالاری و لغو حکم وکیل خود فرزانه زیلایی و روشن شدن وضعیت کارگران فصلی مطالبه گری شان ادامه خواهد داشت وهمچنین خواستار “برداشته شدن فشار امنیتی” از حامی کارگران هفت تپه یعنی سپیده قلیان هستند.
“محسنی اژهای از هیئت مدیره و کارگران هفتتپه خواست برای مدیریت بهتر این شرکت همه تلاش خود را به کار گیرند.” اولا باید به ایشان یادآور شد در شش سال گذشته اگر کارگران هفت تپه پا به میدان مبارزه نگذاشته بودند و تمام قد در برابر باند اسدبیگی نایستاده بودند، بی شک الان نیشکر هفت تپهای وجود خارجی نداشت. از جمله بخاطر اینکه این صنعت به کشاورزی وابسته است، یک شیوه مبارزاتی کارگران نیشکر هفت تپه در طول مبارزاتشان این بود که ضمن اعتصاب هر جا که لازم بود بخشی از آنها (آبیاری یا دفع آفات یا فنی) سر کار بودند تا مانع نابودی اساس وجود نیشکر هفت تپه شوند. بدین واسطه کارگران خود به نوعی در اداره شرکت نقش مستقیم داشته اند. امری که یک چیز را ثابت کرده است، همانگونه که اسماعیل بخشی گفته بود، خود کارگران می توانند اداره شرکت را بدست بگیرند.
مدیران همه شرکتها و کارخانجات همیشه حضور دستگاه سرکوبگر را در کنار خود حس کرده اند وبه دلگرمی همین دم و دستگاهها تا توانسته اند به کارگر زور گفته اند. اما کارگران هفت تپه در مقابل همه این دستگاه عریض و طویل و بسیار خشن سرکوبگر ایستاده اند و قصد هم ندارند پیروزیهای خود را به فراموشی بسپرند.محسنی اژهایو استاندار خوزستان هم بهتر است دست از تهدید کارگران بردارند. کارگران نیشکر هفت تپه با اتکای به تجربیات مبارزات چندین ساله خود مسلما می توانند بقیه خواستهای خود را به حکومت دیکته کنند. *