کارگران و نشست احزاب ناسیونالیست در کردستان

بیش از دوهفته از علنی شدن نشست نمایندگان “مرکز همکاری احزاب کردستان” یعنی حزب دمکرات کردستان ایران، حزب دمکرات کردستان، دو سازمان زحمتکشان (مهتدی و ایلخانی زاده) با جمهوری اسلامی میگذرد. اکنون بر همگان روشن است که احزاب  ناسیونالیست در “مرکز همکاری احزاب در کردستان” با جمهوری اسلامی چند نشست داشته اند. در این مدت  با گسترش وسیع این خبر در  کانالهای تلویزیونی و مدیای اجتماعی موجی از واکنش و عکس العمل در داخل ایران و خارج از کشور علیه سناریوی طرح ریزی شده جمهوری اسلامی با “مرکز همکاری احزاب در کردستان” منتشر شده  است. اکثریت بالایی از این عکس العملها در دفاع از جنبش سرنگونی و افشای ماهیت احزاب ناسیونالیست آماده بند و بست با دولت را در برگرفته است. با این واکنشهای وسیع بار دیگر کارنامه سیاه و خونین جمهوری اسلامی و پیشینه و سیکل پر از سازش و نوکری احزاب ناسیونالیست در کردستان ایران و عراق به گفتمان سیاسی روز تبدیل شد.

 

جمهوری اسلامی برای ادامه حاکمیت خونین و جنایتکارانه اش قبلا نیز دست به تلاشهائی در جهت بخدمت گرفتن جریاناتی که استعداد دریوزگی دارند زده است.  تلاش اینبار اما در شرایط متفاوتی صورت میگیرد، شرایطی که از یکسو رژیم اسلامی در یک بحران عمیق اقتصادی و سیاسی و حکومتی قرار دارد و از طرف دیگر عزم مردم سراسر ایران برای سرنگونی این حکومت بیش از هر زمانی جزمتر شده است، و در چنین شرایطی است که حکومت بسراغ گروهی از این احزاب رفت تا شاید مردم کردستان را در انتظار و توهم نگه دارد، این گروه همان چهار حزب “مرکز همکاری کردستان” است.

 

در پرتو بررسی و درسهای شرایط سیاسی کنونی کارگران آگاه و پیشرو باید با عنصر آگاهی طبقاتی خود عملکردهای احزاب سیاسی چپ و راست را ارزیابی کنند و نتایج خود را استنتاج کنند. اگر جامعه کردستان تحزب یافته است و پولاریزه شده این امر کارگران است که در بطن این پولاریزاسیون وظایف طبقاتی و سیاسی را استنتاج کرده و خود را برای خنثی کردن اثرات زیانبار توطئه های مخرب احزاب ناسیونالیست آماده و خود را با برای مصاف نهایی آماده کنند.

 

شرایط کنونی و دخالت کارگران در مسیر اوضاع سیاسی باید به درسهای کنکرت و به بالا بردن میزان آمادگی در نبرد طبقاتی و سیاسی کنونی تبدیل شود.

اولین درس مهم این است که ما احزاب ناسیونالیست و توطئه مشترک آنها با جمهوری اسلامی را بر بستر موقعیت گرایش ناسیونالیستی در جامعه ارزیابی و استنتاج کنیم. به این اعتبار باید توجه کرد که بورژوازی کرد پایگاه طبقاتی احزاب ناسیونالیستی موجود است که نماینده تحزب یافته ناسیونالیسم در کردستان میباشند. احزاب ناسیونالیست کرد موجودیتی خارج از این پایگاه طبقانی(بورژوازی) ندارند، جنگ و سازش و مذاکره و آرایش و صف بندی این احزاب در خدمت حفظ مناقع طبقاتی و سیاسی طبقه سرمایه دار در کردستان است.

ناسیونالیسم یک گرایش ارتجاعی است که بر ذهنیت بخشی از توده های مردم نفوذ دارد. ناسیونالیسم برای تقویت مواضع و منافع طبقاتی خود در مقاطع مختلف به بند و بست و سازش با دولتها و به روشهائی برای ایجاد سد و ترمز در مقابل پیشروی های اعتراضی و مبارزانی مردم در سطح سراسری و در کردستان متوسل میشود. در درجه اول شناخت این صورت مساله مهم است که مصافهای کارگر، چپ و کمونیسم با ناسیونالیسم امری اجتماعی و طبقاتی است، و در جریان مبارزه خیلی مهم و محوری است. صورت مساله دوم در پرتو شناخت از ناسیونالیسم تشخیص هر نوع اقدام توطئه گرانه احزاب ناسیونالیستی و پادوی آنها برای رژیم جمهوری اسلامی است که باید در متن مبارزه طبقاتی، مبارزه کارگر با طبقات دارا و سرمایه داران جواب بگیرد. جواب کارگران به پروبلماتیک کنونی “نشست و توطئه مشترک احزاب ناسیونالیست کرد” در گرو خودآگاهی طبقه کارگر و بجلو راندن جنبش سوسیالیستی و آزادیخواهانه آنها است.

 

بورژواری کُرد امروز همراه بخشهای مختلف حکومت اسلامی به وحشیانه ترین شیوه ممکن از قبل نیروی کار ارزان، و بیکاری گسترده در جامعه ثروت اندوزی میکند. هر سال به تعداد میلیاردرهای کردستان افزوده میشود. دسته ای از سرمایه داران کُرد با حکومت اسلامی در کشتن کولبران و استثمار وحشیانه آنها شریکند. در همین رابطه است که  طبقه سرمایه دار با هر نوع ترمز کردن جنبش سرنگونی موافق و در توطئه مشترک احزاب ناسیونالیست کرد سهیم هستند.

 

اگر پذیرفته ایم ناسیونالیسم جنبشی اجتماعی است، پس باید کارگران و فعالین چپ و پیشرو جامعه با بسیح جنبش طبقاتی خودشان در مقابل هجوم و توطئه و هر اقدامی که منافع انسانی و رهایی بخش جامعه را بخطر میاندازد بایستند و صف بندی و مبارزه  رادیکال بدون سارش با آنها را سازماندهی کنند.

 

درباره نقش کومله

کومله، سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، در سالهای اخیر عملا جناح چپ ناسیونالیسم را نمایندگی میکند. کومله عملا با شعار “جنبش انقلابی کردستان” که در ادبیات و مباحث این سازمان تکرار میشود، در زمین ناسیونالیستها قدم گذاشته است و با خط زدن جنبش سوسیالیستی موجب دلسردی  بخشی از فعالین سیاسی نزدیک به خود شده است.  شعار “جنبش انقلابی کردستان” از طرف کومله تلاشی است برای زیر یک چتر قرار دادن احزاب ناسیونالیستی، از احزاب دوگانه دمکرات کردستان ایران و پژاک و باندهای سازمان زحمتکشان، تا خه بات اسلامی و جریانهای کوچک ومسلح اسلامی.

 

در کردستان از ۴ دهه گذشته ما شاهد رشد و گسترش افق و جنبش سوسیالیستی هستیم.  خواست و مبارزه مردم در کردستان بر محور خواستهای انسانی و رفاهی، مخالفت با میلیتازیزم، و علیه تبعیض و ستم بر زنان است. این جنبش در کردستان از دی ماه  سال ۱۳۹۶ در ارتباط و هماهنگی محکمی با اعتراضات سراسری قرار گرفته است. استقبال وسیع معلمان از اعتصابات و شرکت فعال و باشکوه معلمان کردستان در اعتصابات سراسری خود گواه قوی بودن جنبش سوسیالیستی و آزادیخواهانه است.

 

ایجاد چتر و قالب مشترک برای احزاب ناسیونالیست کُرد تو سط کومله تحت نام “جنبش انقلابی کردستان” همسویی و همسرنوشتی این سازمان با افق ناسیونالیسم را نمایندگی میکند و در جهت امتیاز دادن به احزاب ناسیونالیستی کرد است، و به کسانی که خود را سمپات و هوادار کومله میدانند لطمه مهمی میزند. این بوچون  برای جنبش سوسیالیستی مضر و سم است، و نقد به ناسیونالیسم و بورژوازی کرد را کند میکند.

 

بازتاب موضع سیاسی کومله در ارتباط با نشست احزاب ناسیونالیست کرد در اطلاعیه آنها قابل مشاهده است. کومله در موضعگیری سیاسی خود خط قرمزی بر روی توطئه مشترک حکومت اسلامی و مرکز همکاری احزاب ناسیونالیست کرد میکشد. کومله بیش از یکسال از این نشست خبر داشته، و خود نیر یکبار نشست مشترکی با طرف میانجی (سازمان نورف) در کشور آلمان داشته است، و با وجود اطلاع از این توطئه مشترک سکوت مطلق کرده است. نتیجه سیاسی سکوت بیش از یکسال کومله عملا امتیاز دادن بطرف میانچی گر(نورف) و محقوظ نگه داشنتن رابطه این سازمان(نورف) با احزاب ناسیونالیست بوده است.  نقد به اصطلاح رادیکال کومله در این سناریوی مضحکه این است که طرح مشترک احزاب ناسونالیست با حکومت اسلامی در درون احزاب کردستان تفرقه میاندازد (منظور تفرقه در درون احزاب ناسیونالیست در کردستان است). کومله بجای نقد جدی آنها و محکوم کردن این توطئه مشترک به آنها سازشکار میگوید. انگار بر سر یکی دو خواسته کوچک یا بزرگ این احزاب با جمهوری اسلامی بسازش رسیده اند، انگار از دی ماه ۹۶ ببعد جنبش وسیع و گسترده ای در سطح سراسری و در ایران علیه حکومت اسلامی در جریان نیست. و کومله چشم خود را بر این واقعیت سیاسی میبندد که  حکومت اسلامی برای متوقف کردن این جنبش حداقل در کردستان احزاب ناسیونالیستی کرد را بکار گرفته است.

 

در ۴ دهه گذشته شهرهای کردستان شاهد عروج نسل نوینی از فعالین جنبشهای اجتماعی کارگران، زنان، طرفداران محیط زیست، شاعر و هنرمند ومدافعین حقوق کودک و سالمندان است، که  برای آزادی، رفاه و پایان دادن به هر نوع تبعیض مبارزه ای بی وقفه و پیگیر را پیش برده اند. مراسمهای روز جهانی زن و کارگر را با برپایی تجمعات پرشور به سنت اعتراض و دادخواهی از نظام سرمایه اسلامی تبدیل کرده اند، سنت اعتصاب و راه پیمایی، تاتر خیابانی، دفاع از محیط زیست و تجمع و مبارزه علیه قتل های ناموسی و مردسالاری را به نمایش گذاشته اند، و یک دستاور مهم اجتماعی یعنی عروج  و تعین یابی شخصیتهای کارگری، معلمان و فعالین اجتماعی را تجربه کرده اند.  اگر در ۵ دهه گذشته فئودال، آخوند، ملا و روشنفکر طبقات دارا از شحصیتهای مهم و شناخته شده جامعه بودند امروز اما دهها کارگر و زن و معلم فعال هستند که به شحصیتهای سیاسی،  توده ای و اجتماعی  شناخته شده و جای باور و اعتماد مردم تبدیل شده اند. با این عروج درخشان نسل سوسیالیست و مدافع حقوق انسانی عقب نشینی و کم تاثیری ناسیونالیسم کلید خورده است. مهم این است کارگران و فعالین اجتماعی شناخت درستی از این تغییر شیفت و آرایش سیاسی و طبقاتی را داشته و بر بستر این پیشروی ها ناسیونالیسم و جنبش آنرا به نقد بکشند و با خودآگاهی موجود در حاشیه ای کردن جنبش ناسیونالیستی و احزاب ناسیونالیستی و در نقد توهم پراکنی کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران تلاش کنند.

مبارزه واقعی با ناسیونالیسم مبارزه سیاسی و فکری واقعی با خود آن است. ناسیونالیسم را باید در عرصه افق اجتماعی، تمایلات و فرهنگ و موقعیت طبقاتی و جایگاه این جنبش در میان طبقه سرمایه دار را افشا کرد.  ما باید بشکل فعال و کنکرتی اهداف سیاسی و اجتماعی و جایگاه تاریخی ناسیونالیسم  و بیرون کشیدنش از زیر هر پوشش نظری و فکری ظاهرسازانه‌ای که مداوما بخود میگیرد را بر ملا کنیم. هر میزان پیشروی و مبارزه سیاسی و نظری در جامعه علیه جنبش ناسیونالیستی و احزاب ناسیونالیست بنفع  تقویت کارگر و کمونیسم و جنبش سوسیالیستی است.

 

برای ما کمونیستها در حزب کمونیست کارگری تقویت جنبش مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی و سازماندهی اعتراضات کارگران و مردم زحمتکش و برپائی شوراهای مردم در کردستان در اولویت قرار دارد، و در عین حال توطئه ها و زد و بندهای جمهوری اسلامی و احزاب ناسیونالیست کرد را افشا و محکوم کرده و صف آزادیخواهی را علیه آن بسیج میکنیم.

کارگران در کردستان و سایر نقاط ایران همسرنوشت هستند، منافع طبقاتیشان یکی است، و دشمن مشترکشان جمهوری اسلامی و سرمایه داران هستند. نفس مبارزه کارگر علیه سرمایه دار ضد ناسیونالیسم است. بهمین دلیل ناسیونالیستها و احزاب آن همیشه کارگر را زیرمجموعه “ملت” و “قوم” قرار میدهند و حداکثر به “کارگر کرد” و “کارگر فارس” و امثالهم تبدیل میکنند تا بر تفرقه قومی و ملی بدمند که منبع تغذیه شان است. از اینرو در مناطقی مانند کردستان که بدلیل مساله ملی ناسیونالیسم و سازمانهای آن از حضور و سابقه ای برخوردار است، کارگر علاوه بر جمهوری اسلامی با یک دشمن دیگر، یعنی ناسیونالیسم کرد، نیز مواجه است. از اینرو نقش فعالین و رهبران کارگری برای تحکیم همبستگی کارگری و عقب راندن ارتجاع ناسیونالیستی برجسته تر میشود.*

کارگر کمونیست ۵۸۱

نسان نودینیان

۲۳ تیر ۱۳۹۸

۱۴ ژوئیه ۲۰۱۹

اینرا هم بخوانید

پیام ۴ زندانی سیاسی اعدام شده به مردم – نسان نودینیان

مندرج در ژورنال شماره ۶۳۹ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …