گذشته، امروز و چشم انداز جنبش سراسری برای حداقل دستمزد

متن پیاده شده از مصاحبه در برنامه خط رفاه در کانال جدید:

اهمیت مبارزه برای افزایش حداقل دستمزد چیست؟ افزایش دستمزد چه تاثیری بر زندگی اقشار دیگر جامعه دارد؟ تاریخچه مبارزه برای افزایش دستمزد در طی حکومت جمهوری اسلامی به چه صورت بوده است؟ چه گام ها و پیشرفت هایی در مبارزه برای افزایش دستمزد برداشته شده است و چه تجاربی بدست آمده است؟ کارگران اکنون در چه موقعیتی هستند؟ آیا افزایش دستمزد به میزانی که کارگران مطالبه میکنند تحت حکومت جمهوری اسلامی ممکن است؟ آیا مساله افزایش حداقل دستمزد میتواند محمل سازماندهی کارگران و مزدبگیران قرار گیرد و به جنبش سراسری بدل گردد؟ در باره این پرسش ها و پرسش های بیشتر با اصغر کریمی گفتگو میکنیم.

خلیل کیوان: اهمیت مبارزه برای افزایش دستمزد چیست و چه تاثیری بر زندگی اقشار دیگر جامعه دارد؟ آیا افزایش دستمزد فقط به بهبود سطح زندگی کارگران منجر میشود یا پیامدهای مثبتی برای سایر اقشار جامعه هم دارد؟

اصغر کریمی: اول اینکه بخش عظیمی از جامعه را طبقه کارگر تشکیل میدهد. کارگران شاغل، پرستاران، معلمان، کارگران بیکار، بخش عظیمی از کارمندان زحمتکش و بازنشستگان و خانواده هایشان. اینها بخش اعظم جامعه را تشکیل میدهند. در واقع بجز قشر مفتخور و بیخاصیت حاکم که همه بدبختیها را از آنها میکشیم، بقیه جامعه اکثرا متعلق به طبقه کارگر هستند. و روشن است که اگر کارگران در فقر و محرومیت و حقوق یک چهارم خط فقر نگهدارید سطح زندگی و توقع بقیه جامعه هم پایین میاید چون بهرحال یک مقایسه ای صورت میگیرد یا حکومت دستمزد بقیه را با کارگر مقایسه میکند. برعکس اگر کارگر دستمزدش بالای ۱۲ میلیون یا ۲۰ میلیون باشد نمیتوانند حقوق معلم یا پرستار یا کارمندان ادارات را، بفرض که اینها را کارگر هم فرض نکنیم، کمتر بدهند. روشن است که دستمزد کارگر تاثیر مستقیمی بر بقیه جامعه دارد و مساله افزایش دستمزد مساله بخش اعظم جامعه است. بجز مفتخوران بقیه درد مشترک و خواست مشترکی دارند. در همه کشورها هرجا کارگر در وضعیت اقتصادی مناسب تری باشد بقیه جامعه هم موقعیت بهتری دارد، از محصل تا دانشجو و بقیه هم همینطور.

خلیل کیوان: نگاهی بیندازیم بر تاریخچه مبارزه برای افزایش دستمزد. در دو دهه گذشته و بطور مشخص از سال ۱۳۸۳مبارزات گسترده ای در زمینه افزایش دستمزد صورت گرفته. آنزمان حداقل دستمزد ۱۲۲ هزار و ۵۰۰ تومان بود و الان کمی بیش از ۲ میلیون و۶۰۰ هزار.تشکل های کارگری، معلمان، و بازنشستگان و کارگران اعتصابی نفت حداقل دستمزدی که مطالبه میکنند ۱۲ میلیون است.تاریخچه این مبارزه و مسیری که طی کرده است از چه قرار بوده است، فرازهای آن چه بوده است؟

اصغر کریمی: با همان ۱۲۲ هزار تومان قدرت خرید کارگران خیلی بیشتر از الان بود. فقط در همین یکی دو ماه گذشته کالاهای مورد نیاز کارگران ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش قیمت داشته و کلا قیمت کالاها افسارگسیخته تر از قبل بالا میرود. مبارزه و کشمکش بر سر دستمزد در همه جوامع سرمایه داری یکی از دائمی ترین و پایه ای ترین مبارزه کارگران بوده است تا سهم بیشتری از درآمدی که تولید میکنند داشته باشند. این یک جدال دائمی میان دو طبقه است. در ایران هم همنیطور. قبلا خواست افزایش دستمزد متناسب با تورم مطرح میشد. اما از اوایل دهه هشتاد جنب و جوشی شروع شد، تشکل های کارگری شکل گرفتند، اعتصابات کارگران گسترش یافت، اعتصابات و تجمع سراسری معلمان و اعتصاب بزرگ کارگران شرکت واحد صورت گرفت. حاکمیت دچار شکاف های بزرگتری شده بود و جنبش کارگری و توده ای وارد مرحله تازه ای شده بود و سال ۸۸ با جنبش وسیع توده ای روبرو میشویم. ذر اسفند سال ۸۳ کارگران کارخانه بزرگ ریسندگی و بافندگی کاشان که فکر میکنم آن موقع ۶۰۰۰ کارگر داشت دست به اعتراض زدند، طوماری تهیه کردند با خواست دستمزد ۴۵۰ هزار تومان و هیئتی از کارگران آنرا تحویل اداره کار کاشان دادند و رونوشت آنرا به وزارت کار و رئیس جمهور و غیره فرستادند. بجای افزایش دستمزد متناسب با تورم که دولت ۲۰، ۳۰ درصد اعلام میکرد، خواهان ۲۷۵ درصد افزایش دستمزد شدند. این ابتکاری تازه و شروع تحرکی برای افزایش دستمزد بود با توقعی کاملا متفاوت و بالاتر از همیشه. از این مقطع کارگران مبلغ برای دستمزد تعیین میکنند. افزایش دستمزد متناسب با تورم، تورمی که در عرض بیست و چند سال بسیار زیاد بالا رفته بودولی دستمزد متناسب با آن بالا نرفته بود، دیگر جوابگو نبود. ابتکار کارگران کاشان با اسقبال کارگران در تعدادی از مراکز کارگری دیگر شد کارگران فیلور تهران، کشتی سازی صدرا در بوشهر، کارگران کرمانشاه و سنندج و برخی مراکز دیگر شروع به جمع آوری طومار کردند. در سال ۸۵ سندیکاری شرکت واحد خواست ۵۰۰ هزار تومان دستمزد را مطرح کرد. سایر تشکل های کارگری نیز بتدریج به این خواست پیوستند. سالهای بعد خواست یک میلیون مطرح شد و بعد سه میلیون و چهار میلیون و غیره. تا اینکه الان خواست دستمزد بالای ۱۲ میلیون مطرح شده است. اسفند سال قبل اتفاق جالبی افتاد. کارگران فولاد اهواز خواست افزایش دستمزد بالای ۱۲ میلیون را مطرح کردند و از کلیه مراکز کارگری خواستند که آنها هم این پرچم را بلند کنند. کارگران پروژه ای نفت هم این خواست را مطرح کردند و در اعتصاب جاری هم که از دو ماه قبل شروع شده این خواست را بعنوان یک خواست محوری خود مطرح کرده اند و اعلام کرده اند که دستمزد هیچ کارگری، نفت و غیر نفت، نباید کمتر از ۱۲ میلیون باشد. در واقع کارگران با تعیین مبلغ برای دستمزد شوراهای اسلامی را هم که برای ۲۰-۳۰ درصد چانه زنی میکردند دور زدند و پرچم افزایش دستمزد تا چند صد درصد را برافراشتند و توقع بالاتری را با توجه به دستمزدهای ناچیز خود مطرح کردند.

خلیل کیوان: طومارهای پر سر و صدایی هم جمع آوری شد از جمله توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران.

اصغر کریمی: بله طومار ۴۰ هزار امضا توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران تهیه شد برای افزایش دستمزد که اینهم یکی از فرازهای این مبارزه بود. معلمان و بازنشستگان هم در تجمعات و در بیانیه هایشان خواست افزایش دستمزد بالای ۱۲ میلیون را مطرح کردند. تشکل های کارگری  هم یکپارچه حول این خواست متحد شدند. و این تبدیل شد به گفتمان وسیعتری در سطح جامعه.

خلیل کیوان: در صحبتتان به سایر کشورها هم اشاره کردید. در کشورهایی که شرایط سیاسی و اقتصادی با ثباتی دارند و حق کارگران برای اعتصاب و تشکل و چانه زنی برای دستمزد به امر شناخته شده و قابل قبولی تبدیل شده، حداقل دستمزد معمولا بر اساس نرخ تورم سالیانه تعیین میشود. اما در  ایران همانطور که توضیح دادید کارگران رقم تعیین میکنند. چه تفاوتی در این دو روش هست و چرا کارگران افزایش دستمزد را بر اساس نرخ تورم سالیانه مطالبه نمیکنند؟

اصغر کریمی: نکته خوبی مطرح کردید. در کشورهای غربی کارگران از حداقلی از رفاه برخوردارند و تورم سالانه معمولا ۳-۴ درصد یا کمی بیشتر است و کارگران هم در مذاکراتشان خواهان چند درصد افزایش دستمزد میشوند. اینرا هم اضافه کنم که حزب کمونیست کارگری هیچوقت خواست افزایش دستمزد متناسب با تورم را به تنهایی مطرح نکرده است. در برنامه حزب هم افزایش دستمزد متناسب با تورم و متناسب با رشد بارآوری کار و استانداردهای زندگی را مطرح کرده ایم. مردم نمیخواهند مثل پنجاه سال قبل زندگی کنند. بارآوری کار و در نتیجه درآمدی که کارگر الان برای سرمایه دار تولید میکند ده برابر بیست سال قبل است و کارگر میگوید چرا سهم من نباید متناسب با رشد بارآوری کار رشد کند. اگر قبلا خیلی امکانات نداشتم و یا توان سفر تفریحی هرساله به یک کشور دیگر را نداشتم الان اینرا میخواهم. اما در ایران چند ده درصد افزایش دستمزد بر اساس تورم جوابگو نیست و در نتیجه کارگران شروع کردند به رقم تعیین کردن و هر سال هم با توجه به گرانی این رقم را افزایش میدهند. یک نکته دیگر اینکه در کشورهای غربی کارگران حق تشکل دارند و سندیکاها و اتحادیه های خود را دارند، صرفنظر از اینکه چقدر این اتحادیه ها سازشکار هستند، اما نفس اینکهچنین تشکل های سراسری وجود دارند میتوانند تصمیم سراسری بگیرند اما در ایران که کارگران از تشکل های سراسری محروم شده اند، اکنون با تعیین مبلغ یک خواست سراسری و متحد کننده را مطرح میکنند و خلاء یک تشکل سراسری را با طرح یک خواست سراسری بدرجاتی پر میکنند.

خلیل کیوان: اینجا یک ارزیابی مطرح میشود که اینهمه مبارزه برای افزایش دستمزد به کجا کشیده. طی همه این سالها که مبارزه برای افزایش حداقل دستمزد در جریان بوده است فاصله حداقل دستمزدی که دولت تعیین کرده است با آنچه کارگران و مزدبیگران مطالبه میکنند بیشتر و بیشتر شده است. وضع کارگران بدتر شده است. فقیرتر شده اند. پرسش اینجاست که چرا این مبارزات به نتیجه مطلوب نمیرسد؟ عیب کار کجاست؟ آیا اساسا تحت حکومت جمهوری اسلامی افزایش دستمزد به میرانی که کارگران مطالبه میکنند ممکن هست؟

اصغر کریمی: جدال طبقاتی عظیمی جریان دارد و روشن است که تا جامعه سرمایه داری وجود دارد و در ایران تا زمانی که جمهوری اسلامی بر سر کار است وضعیت همین است. ولی همین مبارزات نتایج مهم و قابل توجهی داشته است. اگر این مبارزات نبود بجای دو سه میلیون، امروز دستمزد یک میلیون میبود. اگر فاصله با خط فقر مثلا چهار برابر است بدون این مبارزات خیلی بیشتر میشد. یک جاهایی کارگران خواست افزایش دستمزد را تحمیل کرده اند. همین الان در اعتصاب نفت پیمانکاران مجبور شده اند دستمزدها را مقداری افزایش بدهند. این یک جدال طبقاتی و سیاسی است. در مورد مساله حقوق زن و حجاب و حقوق کودک هم این کشمکش جریان دارد. برای آزادی های سیاسی هم مبارزات وسیعی جریان دارد ولی میدانیم تا جمهوری اسلامی هست از آزادی سیاسی و آزادی پوشش و حقوق زن خبری نخواهد بود. اما اگر این مبارزات نبود همین حد از آزادی اعتصاب و تجمع هم نبود و کارگران با همین اعتصابات و اعتراضاتشان اینها را تحمیل کرده اند. اگر زنان اینطور شجاعانه علیه حجاب مبارزه نکرده بودند جمهوری اسلامی شبیه داعش و طالبان با زنان رفتار میکرد. اینها جدال های میان دو طرف است. یک اهمیت این جدال ها این است که مردم چقدر در همین جامعه به بخشی از خواستشان میرسند ولی جنبه دیگر اهمیت سیاسی این مبارزات است. در این مبارزات مردم اعتماد بنفس پیدا میکنند، متحد میشوند، راه و چاه مبارزه را بهتر میفهمند و همین ها است که جامعه را برای انقلاب و سرنگونی و رهایی کامل از این بدبختی ها و نابرابری ها آماده میکند. بدون این مبارزات به رهایی نهایی هم نخواهیم رسید. این مبارزات کارگر را آبدیده کرده، پخته کرده، هزاران فعال کارگری به صحنه آورده و اینها هم وجه مهم دیگری از نتایج این مبارزات است.

خلیل کیوان: دهها میلیون نفر از مردم در ایران مزدبگیر هستند. یعنی اکثریت جمعیت کارکن جامعه. مساله دستمزد هم یک موضوع اساسی برای زندگی همه آنهاست. قاعدتا همه مزدبگیران باید خواهان افزایش دستمزد باشند. چرا با توجه به این زمینه گسترده، چرا جنبش برای دستمزد میلیونی نشده است؟ مشکلات و موانع کدامند؟

اصغر کریمی: شما این مبارزات را با ده سال قبل مقایسه کنید میبینید که خیلی گسترش پیدا کرده است. به خواست کارگران فولاد یا نفت اشاره کردم که مراکز مهمی هستند یا تشکل های کارگری که قبلا رقمی تعیین نمیکردند و الان یکپارچه رقم تعیین میکنند یا معلمان و بازنشستگان. ولی هنوز قدم های بزرگتری باید برداشته شود. پرستاران یک رکن مهم طبقه کارگر هستند و باید خواست افزایش دستمزد بالای ۱۲ میلیون را مطرح کنند. کارگران کلیه مراکز کارگری هم باید مثل کارگران فولاد و نفت این خواست را مطرح کنند. رانندگان شرکت واحد، کارگران ماشین سازی ها و پتروشیمی ها، و بویژه کارگرانی که سراسری هستند مثل بازنشستگان و معلمان، کارگران راه آهن، برق و آب، مخابرات، آتش نشانی. اینها بدلیل خصلت سراسری امکانات بیشتری برای طرح این خواست در شبکه هایشان یا گروه های مدیای اجتماعی دارند. یک نکته دیگر اینکه مساله بحران را جمهوری اسلامی بهانه میکند تا جلو توقع افزایش دستمزد بالاتر را بگیرد ولی مساله مهم این است که جامعه هم میداند که پول هست، یک مشت مفتخور دارند میلیارد میلیارد به جیب میزنند، میلیاردها دلار صرف دم و دستگاه مذهب و سرکوب و تروریسم و موسسات اتمی میکنند و به کارگر که میرسد میگویند پول نیست. یک مساله دیگر حقوق عقب افتاده است که کارگر را مجبور میکند فعلا برای دریافت آن مبارزه کند. کارگر هفت تپه مثلا این خواست را مطرح نکرده چون با حقوق عقب افتاده مواجه است و دارد برای تعیین تکلیف مالکیت مدیریت کارخانه و وضعیت شغلی کارگران فعلا مبارزه میکند ولی کارگران باید بدانند که اگر برای خواست های بالاتری ازجمله افزایش دستمزد بالای ۱۲ میلیون مبارزه نکنند به همین خواست های فوری تر هم دشوارتر خواهند رسید. بهررو الان پرستاران مهم است این پرچم را در دست بگیرند، تشکل های کارگری و مراکزی که این خواست را مطرح کرده اند از همین الان و نه در پایان سال که بحث افزایش دستمزد مطرح میشود، بار دیگر خواست افزایش دستمزد را بلند کنند، به سایر مراکز کارگری تجاربشان را منتقل کنند و کل طبقه کارگر باید این پرچم را یکپارچه بلند کند. حتی دانشجویان که بخش اعظمشان از همین طبقه اند لازم است مساله معیشت و دستمزد کارگران را بعنوان یکی از خواست های خود مطرح کنند. باید یک تحرک مبارزاتی سیاسی و میدانی وسیعی راه انداخت.

خلیل کیوان: چشم انداز جنبش برای افزایش دستمزد را چگونه میبینید؟

اصغر کریمی: خواست افزایش دستمزد بالای ۱۲ میلیون که توسط دهها هزار کارگر اعتصابی نفت شروع شده، بنظر من تاثیر زیادی روی گسترش این مبارزه میگذارد و میتواند مشوق سایر بخش های کارگران بشود. زمینه های خوبی الان در جامعه وجود دارد که اشاره کردم. تشکل ها و معلمان و بازنشستگان که این خواست را مطرح کرده اند و یا سایر مراکزی که در سالهای قبل مبلغ تعیین کردند. هزاران فعال کارگری این را خواست خودشان میدانند و همینطور مدیای اجتماعی و گروههای مختلفی که تشکیل شده است. اینها پایه ها و زمینه هایی است که ساخته شده است. جنبش کارگری بسیاری مجرب تر از گذشته است. توقعات جامعه بالاتر رفتهو همه اینها بر متن اعتراضات و نارضایتی وسیعی که در جامعه وجود دارد، چشم انداز بهتری را مقابل جنبش کارگری قرار داده است و زمینه تحرک نوینی را ایجاد کرده است. حزب کمونیست کارگری هم با تمام قوا در این زمینه در سطح سیاسی و ماکرو و در سطح کار میدانی شرکت دارد ولی روشن است که باید با تمرکز بیشتری به این مساله بپردازیم.

اینرا هم بخوانید

باز هم رضا پهلوی فیل هوا کرد! اصغر کریمی

مندرج در ژورنال شماره ۷۰۲ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …