کارگران در هفته ای که گذشت

 

جامعه ای که به اوج انفجارش رسیده است

روز جهانی کارگر روز اعتراض همه مردم

اول مه روز جهانی کارگر فرا میرسد. اول مه  روز اعلام کیفرخواست علیه  سرمایه داری و تمام مصائبش است. اتفاقی که امسال به برگزاری روز جهانی کارگر در ایران ویژگی میدهد، سیل ویرانگری است که در سه هفته اخیر زندگی و هستی صدها هزار از مردم را به کام خود کشیده و ابعاد  عظیم این فاجعه انسانی اوج توحش سرمایه داری دزدسالار حاکم را به نمایش گذاشته است. اول مه، روز جهانی کارگر بنا بر خصلتی که دارد، میتواند و باید روز اعتراض سراسری همه مردم علیه چنین ابعادی از صدمه و و یرانگری سیل بخاصر سیاستهای مخرب و چپاولگرانه حکومت سرمایه داری حاکم و علیه کل بساط تبعیض، نابرابری و فقر و فلاکت حاکم بر جامعه  باشد.

در حاکمیت رژیم اسلامی زندگی و معیشت کل جامعه به قهقرا کشیده شده و در پرتگاه نابودی قرار گرفته است. در این حکومت در کنار استثمار بی نهایت نیروی کار کارگر، بیکاری ابعادی فاجعه باری بخود گرفته است. در این حکومت سرقت دستمزدها به سنتی رایج در جامعه تبدیل شده و قراردادهای کاری، قراردادهای بردگی کارگر است. در این حکومت محیط های کار به قتل گاه کارگران تبدیل شده است. در این حکومت زن برده جنسی است و به عنوان عامل “گناه” همواره تحت تهدید و پیگرد است. در این حکومت کار کودک رسمیت یافته و بخاطر فقر مردم هر روز کودکان بیشتری قربانی شده و  راهی کار خیابان میشوند. در این حکومت تن فروشی به عنوان شکلی از امرار زندگی هر روز بیشتر شده و سن آن تا حد تجاوز به کودک ٩ ساله کاهش یافته است. در تقابل با چنین حکومت کثیف و جنایتکاری است که مردم در جدالی هر روزه اند. سیل هولناک سه هفته اخیر و ابعاد فاجعه بارش خشم و نفرت مردم را به اوج انفجارش رسانده است.

خبرها هر روز از زیر آب رفتن روستایی دیگر و بی خانمانی مردم بیشتر گزارش میکنند. مردم محاصره شده در سیل که به ترک خانه و ماوای خود ناگزیر شده اند، از گرسنگی و بی پوشاکی و بی درمانی و از عدم دسترسی به اولیه ترین مایحتاج زیستی فریادشان بلند شده است. آمار تلفات جانی سیل روشن نیست اما بسیاری از مردمی که به جا مانده اند هست و نیستشان را از دست داده اند. در جریان این سیل مردم بسیاری شغل و کار خود را از دست داده اند. دامداران دامهای خود و کشاورزان زمینهایشان به نابودی کشیده شده است و واحدهای تولیدی بسیار از کار افتاده اند. در برابر چنین فاجعه ای عظیم خشم مردم به اوج انفجارش رسیده است. مردم کل حکومت و دست اندرکارانش را عامل چنین ابعادی از  ویرانگری و تلفات ناشی از سیل میدانند. این وضعیت به فضای اعتراض در میان مردم شدت داده است. انعکاس این خشم و نفرت در اظهارات خود حکومتیان آشکارا مشهود است. یک نمونه بارزش گفته های نماینده گنبد کاووس در مجلس اسلامی در همین هفته است. او. میگوید: “ما بودیم که خانه رود را غصب کردیم و موجب سیل شدیم. جنگل‌ها را غارت کردیم، کوه‌خواری و جنگل‌خواری کردیم و در مسیر رودخانه خانه ساختیم. شهرداری‌ها حریم فروختند و این پول خون کودک و زنی بود که قرار بود در آینده سیل آنها را ببرد”. این گفته اعتراف جانیان حاکم بر گرده مردم است که در برابر مردمی که معترض به میدان آمده اند، دارند عاجزانه به جنایاتشان اعتراف میکنند. چون به چشم خود می بینند که این سیل آنها را نیز با خود خواهد برد.

در برابر این شرایط مردم در اعتراضاتشان کل بساط سرمایه داری وحشی دزدسالار حاکم را به چالش میکشند. این را کارگران، معلمان ، بازنشستگان، دانشجویان و بخش های مختلف جامعه در دو سه ساله اخیر با فریاد شعارهایی چون “حکومت سرمایه دار مفتخور نمیخواهیم”، “سرمایه داری حرف حالیش نمیشه”، “مرگ بر ستمگر، درود برکارگر”، “حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی”، “نان، کار، آزادی، اداره شورایی” در کف خیابان و در مارش عظیم خیابانی شان اعلام کرده اند. نمونه های بارز آن اعتراضات کارگران  گروه ملی فولاد اهواز، هپکو و نیشکر هفت تپه است. امروز نیز در برابر سیل ویرانگر مردم خود وارد عمل مستقیم شده و  دارند با ستادهای همیاری شان صف آرایی میکنند و معلمان در صف جلوی این ستاد ها ایستاده اند. و نه تنها این بلکه مردم با گفتن اینکه خامنه ای فقط یک مجسمه است و حکومتیان هیچ کاره اند و کاری نکرده اند، خود وارد عمل شده و  دارند از برپایی شوراهایشان سخن میگویند. بدین ترتیب گفتمان اداره شورای که با اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه و رهبری چون اسماعیل بخشی به درون جامعه راه پیدا کرد، دارد وارد مرحله عملی اش میشود و سنگ بنایش گذاشته میشود.

در چنین شرایطی است که  اول مه روز جهانی کارگر فرا میرسد. اول مه امروز بیش از هر وقت فرصت مناسبی برای اعتراضی سراسری و قدرتمند به کل بساط توحش و بربریت سرمایه داری حاکم است. بویژه در شرایطی که مردم با ستادهای همیاری در حمایت از سیل زدگان و با بدست گرفتن مدیریت این کمک رسانی ها، در سطحی سراسری میروند تا شوراهای مردمی شان را پایه گذاری کنند، روز جهانی کارگر فرصتی برای  ابراز وجود قدرتمند اعلام عزممان برای ایجاد شوراهای کارگری و مردمی است. در عین حال اول ماه مه  روز ارج گذاشتن به رهبرانی چون اسماعیل بخشی است که گفتمان اداره شورای را به عنوان تنها راه مقابله با فساد و اختلاسها از بالا تا پایین و بعنوان یک آلترناتیو در برابر کل جامعه قرار داد و کارگران نیشکر هفت تپه را با خود همصدا کرد و صدایش در همه جا پژواک پیدا کرد. بعلاوه امروز بیش از هروقت جنبش های اعتراضی مردمی در عرصه های مختلف نبرد طبقاتی با سرمایه داری حاکم را می بینیم. نمود بارز این را در شعارهای مشترک این جنبش ها علیه تبعیض و نابرابری، در وارد عمل شدن مردم با تشکلهای مبارزاتی شان و شکل گیری ستادهای سراسری همیاری با سیل زدگان و در هشت مارس امسال می بینیم. اول مه روز کیفرخواست کارگران و کل جامعه علیه سرمایه داری وحشی حاکم است.

با چنین گفتمان ها و چشم اندازی  به استقبال اول مه روز جهانی کارگر برویم. با قدرت ستادهای همیاری و  با گرفتن همه امور بدست خود و سازماندهی سراسری شوراهای مردمی مان  به استقبال این روز مهم اعتراضی برویم. و برای تدارک چنین روزی از هم اکنون با بیانیه هایمان، با بیان روشن و شفاف خواستهایمان و با تدارک تجمعات اعتراضی گسترده مان در تمام شهرها حکومت اسلامی را در محاصره اعتراض گسترده  و سراسری خود قرار دهیم. به عنوان خواستهای فوری، خواستار پرداخت خسارت به مردم آسیب دیده در سیل و اسکان مردمی که خانه و مسکنشان را از دست داده اند و نیز تامین بهداشت و درمان رایگان برای آنان شویم. خواستار پرداخت بیمه بیکاری به همه کسانیکه در جریان این سیل کارشان را از دست داده اند و به همه کارگران بیکار شویم. اعتراض خود را به دستمزدهای چند بار زیر خط فقر اعلام کنیم و خواستار  افزایش فوری حقوقها برای داشتن یک زندگی انسانی شویم. اعلام کنیم که اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، جعفر عظیم زاده، معلمان زندانی و تمامی زندانیان سیاسی باید فورا آزاد شوند.

خلاصه کلام اینکه حکومت اسلامی در برابر خواستهای مردم شانه بالا انداخته و فکر میکند که میتواند برای خود وقت بخرد. سعی میکند با ایجاد فضای امنیتی جلوی دخالتگری مردم را بگیرد و حتی از چپاول و غارت کمک های مردمی نیز نمی گذرد. در عین حال جمهوری اسلامی در برابر خشم و نفرت عظیم مردم بشدت وحشت کرده و همه شان به جان هم افتاده اند. در مقابل مردم با عمل مستقیم خود و با خیز برداشتن برای ایجاد شوراهایشان از کل حاکمیت سلب مشروعیت کرده و دارند خودشان به میدان می آیند. فضای این اعتراض را در کلیپ های ویدوئویی که در مدیای اجتماعی وسیعا پخش شده میشود دید. مردم در گفته هایشان دارند فقر و تبعیض و نابرابری و کل بساط چپاول و غارت سرمایه داری حاکم را به چالش میکشند. از این میگویند که دیگر از سوریه ای شدن ایران ما را نترسانید، اینجا با وجود خود شما سوریه است و در بسیاری جاها با صفی متحد جلوی ورود نیروهای حکومتی را گرفته و خود امور را بدست میگیرند. روز جهانی کارگر، روز قدرتنمایی کارگران و همین مردم است. روز اعتراض سراسری مردمی است که برای پایان دادن به کل بساط جهنمی جمهوری اسلامی عزم جزم کرده اند. جمهوری اسلامی باید گورش را گم کند.

ستادهای همیاری دارد سراسری میشود

در برابر سیل ویرانگری که به راه افتاده و زندگی و معیشت هزاران هزار انسان را به مخاطره انداخته است، مردم خود وارد عمل شده و ستادهای همیاری شان را شکل داده اند. معلمان در صف جلوی این ستاد ها قرار دارند و با قدرت تشکل سراسری شان وارد میدان عمل شده اند. به این معنا که معلمان در سراسر کشور با ایجاد کمپینی به نام «ستاد همیاری فرهنگیان در کمک به سیل‌زدگان» کمک‌های نقدی و غیرنقدی خود را به مناطق سیل‌زده اعزام میکنند. در بخش اجرایی این ستادها، شامل معلمانی در پایتخت و در شهرهای مختلف و استان‌ها و شهرهای سیل‌زده  درسراسر کشور است که در همه جا شماره تماسهای خود را اعلام کرده و کمک‌های جمع آوری شده را مستقیما به دست سیل‌زدگان در استان‌های مختلف می‌رساند. بنا بر خبرهای منتشر شده در بیستم فروردین ماه از این طریق این شبکه ها تا کنون بیش از سی میلیون تومان پول نقد و سه وانت کمک های غیر نقدی ارسال شده است. نکته قابل توجه اینجاست که دیگر ستادهای همیاری از جمله ستادهای همیاری کانون نویسندگان، نهادهای دفاع از حقوق کودک، ندای زنان ایران، دانشجویان و در جاهایی پرستاران نیز به این حرکت پیوستند و اعلام کرده اند که کمک های خود را از این طریق به سیل زدگان میفرستند. اتحادیه آزاد کارگران ایران نیز طی بیانیه ای در ٢٢ فروردین به ستادهای همیاری معلمان پیوست. اتحادیه آزاد در بیانیه خود از تمامی دوستداران و اعضای اتحادیه و تمامی کارگران و انسانهای شریف در سراسر کشور خواستار  تشریک مساعی با کانون صنفی معلمان ایران و ارسال کمک های خود از طریق این ستادها به مناطق سیل زده شد.

این ستاد ها در عین حال با گزارشات هر روزه خود نیازهای مردم سیل زده را اعلام کرده و خواستار پاسخگویی فوری دولت به آنها شده اند. از جمله در این گزارشات بر امر  راه‌اندازی فوری شبکه آب و برق و گاز و استفاده از ماشین آلات مکانیزه برای تخلیه منازلی که دو متر گل آنها را گرفته است و تامین سلامت و بهداشت مردم تاکید شده است. یک روی سخن این اطلاعیه ها خطاب به مردم برای پیوستن به این شبکه و همیاری مردم سیل زده و فشار آوردن به دولت برای پاسخگویی به نیازهای سیل زدگان است. این چنین است که ستادهای همبستگی معلمان همچون یک شورای اعتراضی مردمی و کارزاری مبارزاتی نقش ایفا کرده و به کل جامعه راه نشان میدهد. باید وسیعا به این حرکت مردمی پیوست.

ستاد همیاری فرهنگیان ایران و دیگر بخش های جامعه در حمایت از سیل‌زدگان  یک روی سکه است. روی دیگر آن حرکت سازمانیافته خود سیل زدگان برای مدیریت و سد کردن دست اندازی دزدان حکومتی به کمک های مردمی و غارتگری ها و چپاولهایشان است. واقعیت اینست که سیل هولناکی که به راه افتاده و صدمات مهلکی که بر زندگی و معیشت مردم وارد کرده، یک شوک بزرگ بود و هست. اما فضای انسانی کمک و همبستگی در میان سیل زدگان و  شکل گیری شبکه های همیاری آنچنان زیبا و شکوهمند است که اشک شوق را بر چشمها آورده است. از جمله یکی از صحنه های زیبای قدرتمند مردم در حمیدیه است. در آنجا وقتی جوانان منطقه با تلاشی سخت توانستند با ترمیم سد بند جلوی سیل را بگیرند،  با شعار “شط را به گریه انداختیم، اما نتوانست ما را به گریه بیندازد” قدرت اتحاد خود را جشن گرفتند. در غرب رود کارون در خرمشهر نیز میبینیم که مردم با خشم جلوی حرکت ماشین های هلال احمر را میگیرند و فریاد میزنند تا کنون کجا بودید برگردید و آنها را به محل راه نمیدهند. این چنین است که مردم با قدرت اتحادشان به میدان می آیند. این چنین است که اداره شورایی، گفتمانی که با رهبری اسماعیل بخشی در نیشکر هفت تپه، سرآغازش بود ، امروز دیگر فقط یک گفتمان نیست. بلکه مردم دست به کار ساختنش شده اند. زنده باد شوراهای مردمی، زنده باد اسماعیل بخشی، زنده باد ستادهای همیاری مردمی.

انترناسیونال 811

شهلا دانشفر

 

اینرا هم بخوانید

پوسترهای اول ماه مه، روز جهانی کارگر