موضع اردشیر زاهدی اسکین هدها در مقابل کارگران افغانستانی!

جنبش ناسیونالیستی و دست راستی ایران از دیروز تا الان در باره محکوم کردن قتل فجیع دهها کارگر افغانستانی در مرز ایران در حال مزنه کردن است. یک عده عین رضا پهلوی در قبال کشتن قاسم سلیمانی، سکوت انتخاب کرده اند. سکوت یعنی موضع نگرفتن در مقابل جمهوری اسلامی با احتساب فرار!
یک عده دیگر که مانند یک شبح راسیستی در حال گشت و گذار در شبکه های اجتماعی هستند، موضع وسط را انتخاب کرده اند. اینها یکهو با شنیدن خبر اینکه مرزبانان جمهوری اسلامی در مرز افغانستان پنجاه و هفت نفر کارگر را شکنجه کرده، لخت کرده و به رودخانه ریخته اند، به جای محکوم کردن بدون اما و اگر جمهوری اسلامی، مردم افغانستان را پای میز محاکمه میکشند. فی البداهه یاد صورت حسابهای کل جامعه افغانستان در مقابل کل ایران افتاده اند. یکهو با خامنه ایی شدیم « ایران» تا آنها را هم بتوانند کلهم افغانی بنامند. بعد این جمعیت درهم برهم باید جواب بدهد چرا قدردان نبوده پارسال که اجازه داشته بیاید در خرابه ها بخوابد، دستمزدش حتی از خط فقر کارگر ایرانی هم فقیرتر باشد، استخر خانه مامانم اینها را بسازد ولی موقع رفتن دولا نشده کفش مامان را ببوسد! از ملت ایران تشکر کند. جنازه کارگر افغانی که الان از رودخانه گل آلود گرفتند، اول بیاید جواب بدهد تا آریایی های ایران بدانند چرا به لشکر فاطمیون نیرو داده است؟ چون مگر نه اینکه بسیج و سپاه با فاطمیون فرق دارد! اردشیر زاهدی مگر نگفت. اینها مال خودمان هستند. اینها از آب و خاک و ناموس وطن مراقبت میکنند. اگر یک چند میلیون « هم وطن» را هم دستی دستی کشتند به تخم چپ اردشیر زاهدی، لابد آنها هم باید چشمشان کور قیام نمیکردند! حتمن از خارجی پول گرفتند! البته یک طیف وسیعی از خود اینها آشکارا طرفدار ترامپ هستند. چون امریکا کجا، افغانستان کجا! در خود کشور آمریکا هم کلی گشته تا راسیست ترین آدم را پیدا کرده اند.
یک عده دیگرشان که اسکین هدهای آشکار دست راستی هستند میگویند مرزبانان غیور و وظیفه شناس ایران کار خوبی کردند. پس دفاع از مرز و خاک وطن یعنی چه؟ توی رودخانه ریختند که ریختند. یک مشت افغانی که در ایران می دزدند. جنایت میکنند. به زنهای ما تجاوز میکنند. سپاه و بسیج و اینها که لابد مال خودمان هستند که آزادند! آنها آزادند در کهریزک فتح المبین کنند!

میدانید فرق ما با راسیستها فقط ایدئولوژیکی نیست. این نیست که پست هستند. انسانیت ندارند. یک جریان اسکین هد خشن و ضد کارگر و ضد انسان هستند. فرق ما در عین حال سیاسی است. ما هیچ نقطه سازشی با حکومت جمهوری اسلامی نداریم. نهِ ما به نظام یک نهِ تا به آخر است. ولی اینها پاش برسد با خامنه ایی میسازند. یکی از این نقطه های سازش « وطن پرستی» است. این جریان روی راسیسم و ناسیونالیسمش با جمهوری اسلامی می رود. بیخود نیست خامنه ایی مدام با اینها لاس میزند. مدام میگوید من را هم قبول نداری به خاطر وطن ات بیا رای بده! نگاه نکنید بعضیهایشان به خامنه ایی فحش خواهر و مادر میدهند. پای راسیسم که در میان باشد، با جمهوری اسلامی هستند. چه آن کسی که سکوت میکند، چه کسی که آگاهانه و ناآگاهانه به جای محکوم کردن یا حتی هم وزن، محکوم کردن حکومت، از مردم افغانستان طلبکار است، هر دو به این موضع آخری اردشیر زاهدی سرویس میدهند. اینکه جمهوری اسلامی را محکوم نکنند، روی این محکوم نکردن، موضع دفاع آشکار از حکومت به اسم مرزبانان غیور سبز میشود.
به نظر من تنها جریانی که الان میتواند بدون اما و اگر و عشوه های راسیستی جلو جنایت جمهوری اسلامی بایستد، جریانی است که ناسیونالیست نیست. جریانی است که برای جنایت، هویت قومی و ملی درست نکرده است. هر کسی مخالف واقعی جمهوری اسلامی است، یک نه بلند به این نظام دارد الان قشنگ معلوم میشود این نه به نظامش کیلویی چند است. کمپ راست کم می آورد. در کمپ راست موضع آشتی با حکومت روی مواضع اردشیر زاهدی جا باز میکند. به نظر من هر چقدر ما محکمتر نه بگوئیم، نه فقط در نزد مردم تکلیفمان روشنتر میشود، بل ترمز میزنیم که جمهوری اسلامی بیشتر از اینها در میان ناسیونالیستها اردشیر زاهدی ها را پیدا کند. انها در سازش محتاط تر میشوند چون آبرویشان میرود. الان باید اینها را نه فقط ایدئولوژیکی، که سیاسی، روی سازش با نظام زد و افشا کرد!