کمونیسم کارگری و نه محکم جامعه به جمهوری اسلامی

چندی است که کمپینی تحت عنوان «نه به جمهوری اسلامی» توسط بخشی از اپوزیسیون راست و مشخصا رضا پهلوی مطرح شده است و از سوی بخشی از سلبریتیها و برخی فعالین نیز مورد حمایت قرار گرفته است. در شرایط انقلابی از آنجا که هدف بر سرنگونی جمهوری اسلامی است، مواضع سلبی از سوی هر جریانی اهمیت پیدا میکند. در چنین موقعیتی است که بیان نه محکم به کلیت حکومت اسلامی در ایران حرف اول را میزند ولی هر نه و هر جنسی از نه گفتن را نمیتوان به حساب نه مردم و طبقه کارگری دانست که سالها علیه تبعیض، نابرابری، مذهب و تمامی بساط سرمایه داری در حال مبارزه هستند. مسئله اینست که کدام جنبش نه محکم را به جمهوری اسلامی گفته و میتواند برای رسیدن به جامعه ای آزاد، برابر و انسانی به دور از چپاول سرمایه داری امر سیاسی جامعه را نمایندگی کند و تا این لحظه به پیش برده است.
جامعه جنسی از نه را به عنوان نه خود شناخته است که در میدان مبارزات طبقاتی علیه جمهوری اسلامی و در دل حرکت موثر از اعتصابات تا تجمعات و بیانیه ها و اطلاعیه ها پراتیک میکند. نه به جمهوری اسلامی از سوی جریان سیاسی ای میتواند به پراتیک جامعه بدل شود که به رادیکالترین شکل بخش های مختلف جنبش سرنگونی و جامعه را نمایندگی کند. یک جریان سیاسی که ناسیونالیسم، نیروی قهریه سپاه و اندیشه مذهبی را حمایت میکند، در حالی که جامعه از تمامی اینها متنفر است نمیتواند نه جامعه را نمایندگی کند. مسئله بر سر نمایندگی و رهبری سیاسی «نه محکم» مردم است آن نه ای که میتواند کلیت دودمان جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی را از ریشه خشکانده و به زباله دان تاریخ بسپرد.
کمونیسم کارگری بیش از سه دهه است که نه جامعه را به خیابانها برده و در اشکال مختلف به پراتیک توده های مردمی بدل کرده است. این نوع نه به جمهوری اسلامی با نوع اولی که بخش زیادی از بسطهای عقب مانده و ضد بشری حاصله از خصلت سرمایه داری اش است، از ریشه و بن با هم متفاوت هستند. ما نمیتوانیم هم از یک طرف بگوییم نه به جمهوری اسلامی و از سوی دیگر به مذهب و یا اندیشه های ارتجاعی مترادف آن آری بگوییم. خود حکومت اسلامی در ایران نماینده افسارگسیخته و نامتعارف سرمایه داری است و در این شرایط آن نوع از مخالفت نه به حکومت از سوی جامعه مورد توجه قرار میگیرد که راهکار خلاصی از تمامی مختصات سیاسی حکومت اسلامی را دم دست مردم قرار داده باشد.
کمونیسم کارگری میگوید نه به جمهوری اسلامی، نه به مذهب و نه به اسلام سیاسی، نه به کار مزدی، نه به سرمایه داری و نه به ناسیونالیسم از هر جنس و نوع اش. ما میگوییم آزادی بیان هیچ حد و مرزی نباید داشته باشد و هیچ تبعیضی را با هر نوع تزی که مطرح میشود قبول نداریم. ما میگوییم ادراه امور کشور به دست شوراهای مردمی. تمام این خواستها نقطه مقابلی از نوع نه گفتن راست اپوزوسیون است که با موج جامعه چرخش کرده و خود را میخواهد به عنوان دایه پیشبرنده انقلاب آتی معرفی کند ولی جنس نه جامعه به جمهوری اسلامی در میدان مبارزاتی مختصات دیگری را نشان میدهد. آنچه که به کمونیسم و کمونیسم کارگری گره خورده است انقلاب در جهت خلاصی از سرمایه داری، از اسلام سیاسی، از نابرابری، از تبعیض و از لغو کار مزدی است که به نه جنبش های مبارزاتی بدل شده است.
نه به جمهوری اسلامی به لحاظ شعار و کلام مبارزاتی رویکردی است که در تمام چهار دهه گذشته از سوی فعالین، رهبران و حزب کمونیسم کارگری جهت تحقق آن تلاشی تاریخی صورت گرفته است. بدیهی است که با مختصات این جنبش طبقاتی و مردمی به عنوان نه محکم سرنگونی در جامعه ایران در جریان است. همانطور که بارها گفته ایم دانشگاه سنگر آزادیست و هژمونی مبارزاتی و رهبری سیاسی کمونیسم کارگری در بین فعالین دانشجویی نمونه ای آشکار از قامت نه محکم کمونیسم کارگری به جمهوری اسلامی است. جنبش نوین رهایی زن، رنگین کمانی ها و ضد دین در دل جنبش دانشجویی و در بدنه جنبش سرنگونی شکل و ساختاری دارد که با مختصات کمونیسم کارگری و برنامه سیاسی این جنبش عظیم میتواند حکومت اسلامی در ایران را سرنگون کند.
بدیهی است که جامعه در شرایط کنونی نه محکمی در ادامه مبارزات آبان و دیماه 98 و همچنین مبارزات مردم سیستان و بلوچستان به جمهوری اسلامی همگام با حزبی قدرتمند به پرچم مبارزات سرنگونی طلبانه خود تبدیل کرده است. این حزب سیاسی، حزب کمونیست کارگری است که خواست و مطالبه تمام بخش های مختلف جامعه را با هر دغدغه سیاسی نمایندگی کرده و خواستار رهایی از شر تبعیض و نابرابری و هرگونه ارتجاع و چپاول است.
مبارزات جنبش سرنگونی با عرصه های مختلف آن از کارگران، دانشجویان، معلمان، بازنشستگان و مزدبگیران تا لشکر عظیم بیکاران نه محکم خود را با حرکت سیاسی درست خود آنگونه که تاکنون پیش برده است در جهت به زیر کشیدن حکومت قاتلان و جانیان جمهوری اسلامی ادامه خواهد داد.
در شرایط کنونی سازماندهی شوراهای مستقل از دولت در مراکز تولید سرمایه، در مدارس، در دانشگاه ها و در تمامی مراکزی که حکومت اسلامی را میتواند مورد تعرض خود قرار دهد. در این راستا عرصه های مختلف جنبش سرنگونی راهکارهای معینی می توانند در جهت امر سرنگونی در دستور کار خود قرار دهند. سازماندهی از سوی فعالین عرصه های مختلف اجتماعی میتواند نه محکمی به جمهوری اسلامی و سایر جریانات عقب مانده و مرتجع باشد.

اینرا هم بخوانید

چهار دهه مبارزات دانشجویان مقابل حکومت زن ستیز

انترناسیونال 911دانشجویان دخترو پسر در صفوف انقلاب و همچنین سازماندهی بخشی از مبارزات ضد سلطنتی …