سالهاست این طبقه زحمتکش با وعده های تو خالی یکسان سازی حقوق در شرایط اسفناک قرار دارند و علارقم اعتراضات و مطالبه گری از مکاتبات، اعتراضات، تحصن و بیانیه های مختلف کتبی چه در مشکلات معیشتی و چه دیگر مطالبات برحقشان ثمرهای جز بگیر و ببند و زندان حاصلشان نشده است، ولی با تمام این مشکلات مبارزات ادامه دارد و هر روز رادیکالتر و هدفمند تر میشود.
حضور معلم بر سر کلاس درس همواره با دغدغههای معیشتی و دهها مشکلات دیگر ناشی از سیاستهای مفت خورانه سرمایه داری حکومت اسلامی بوده است.
مشکلات خودش که بواسطه سیاستهای حکومت اسلامی در شرایط کرونایی تازه تشدید هم شده کافی که نیست، تازه مجبور به دایر کردن کلاسهای حضوری درس در کنار کلاس های مجازی برای دانش آموزان بی بضاعت میشود که مبادا بخاطر فقر طبقاتی و مشکلات جانبی آن شاهد خود کشی دانش آموزانشان شوند. همان معلمانی که عاجز از پرداخت هزینه اینترنت خود که بخاطر عدم دریافت معاش زیر خط گرسنگی است را صرف آموختن دانش آموزان کردهاند.
البته که این کار معلمان رویکرد جدیدی نیست و قابل تقدیر هست اما باید وظیفه حکومت را به صاحبان سیاسی و اقتصادی تماما در استیصال یاد آور شد.
صدارت و وظایف اصلی حکومت که نباید فقط دزدسالاری و جنایت باشد، ولی با رویکرد حکومت اینگونه دیده میشود که سالهاست حاکمان اسلامی وظيفه شان را در نابودی زحمتکشان و مزدبگیران و بطور کلی ۹۹ درصدیها میبینند.
حکومتی که موجب بوجود آمدن عبارتی تحت عنوان کودک کار در فضای کشور شود و بواسطه سیاستهای سرمایه داری اش کودکان را وادار میکند بجای تحصیل کار کنند حتی توسط ماموران باج بگیر بی شرم اش نیز مورد ضرب وشتم قرار بگیرند.
در مورد معلمین هم سالهاست وعدهای توخالی از واگذاری مسکن از طریق نهادی بنام تعاونی مسکن که فقط نقش دزدی از معلمین و کارکنان آموزش و پرورش را برعهده گرفته و در این راستا کار میکند تا مسئله افزایش چند درصدی حقوق مزدبگیران آموزش و پرورش و معلمان که چند میلیون تومان از زیر خط گرسنگی کماکان فاصله دارد و طرح یکسان سازی در حقوق زیر خط گرسنگی را در دستور اجرایی خود دارد و آن هم فقط درحد گفتاری بوده و هست، هیچ دردی از معلمان رنجکش دوا نکرده است.
با توجه به عدم هرگونه اقدامی از سوی حکومت در راستای برآورده کردن مطالبات معلمان، آنچه مسلم است همراه مبارزات تحت تشکل یابی هرچه بیشتر در هر سکو و میدان صنفی، معلمان نیز باید هر چه بیشتر و هدفمند تر وبا اقداماتی رو به جلو به اعتراضاتشان ادامه دهند.
بحث مهم و شاید میتوان گفت وجه مشترک خواست کارگران و معلمان در دست گرفتن کنترل امور بدست خودشان تحت عنوان اداره شورایی مسئله ای است که چندیست بار دیگر با اعتراضات هفت تپه در بین دانشجویان و سایر بخشهای جامعه مطرح میشود. در مورد اداره شورایی معلمان نیز باید وارد این پلمیک شده و تشکل های مستقل خود را حول اداره امور مدارس و از زیر تا بم تمام بسطهای آموزشی و حتی معیشتی را خودشان بدست بگیرند. البته تا تحقق این آرمان باید اقداماتی موثر در دست کار معلمان و بازنشستگان آموزش و پرورش قرار گیرد و این چیزی جز گسترش تشکل یابی نیست. نمونه موفق تشکل یابی همراه با سازمانیابی قدرتمند را میتوان در هفت تپه دید، البته معلمان نیز پا به پای کارگران صحنه رشادتهای بزرگی را در عرصه مبارزات سیاسی-صنفی خود و جامعه بر همگان نمایاندند ولی نیاز به پوست اندازی هدفمند داشته و در جهت پی ریزی بحث ایجاد شوراهای معلمان، مزدبگیران و بازنشستگان آموزش و پرورش به عمل تبدیل شود.
با اداره شورایی آموزش و پرورش دستهای سرکوب، مغزشویی کودکان بواسطه پرورش ایدئولوژی دینی و سیاسی حکومتی و همچنین هرگونه دخالت اندیشه سیاسی و فکری حکومت در راستای پرورش نسلی که تاکنون نتوانسته موفق به آن شود بطور کلی از مدارس کوتاه خواهد شد.
با اداره شورایی حقوق معلمان بر حسب درجه رفاه است که یکسان سازی خواهد شد. اما قبل آن دستورالعمل مطالبه گری معلمان در راستای یکسان سازی بر حسب خط فقری که ۱۰ میلیون تومان اعلام شده است باید مورد مطالبه قرار گیرد تا محقق شدن اداره شورایی لازم به لحظهای انتظار نیست کارد به استخوان معلمان رسیده و همین امروز باید مطالبه شود. این مطالبه خلع ید میکند از کل بسطهای ایدئولوژیک و اقتصادی دزدسالارانه ای که دمار از روزگار معلمان درآورده است.
مسئله ای دیگر که بسیار مهم است ، حکومت علی رغم تمام مبارزات و اعتراضات و بیانیه هامبنی بر لزوم بر خرید واکسن کرونا،دست آخر رهبر جمهوری اسلامی از سر سیاستهای ضد آمریکایی گری که هیچ منطقی در آن پیدا نمیشود تصمیم به ممنوع اعلام کردن واکسن کرونای آمریکایی و انگلیسی میکند. انگار هر ساله حکومت اسلامی قصد دارد به هر بهانهای دست به کشتار مردم بزند و اینبار امید میرود که نوبت کشتار کرونایی نرسد.
مسئله مهم در رابطه با خرید واکسن کرونا همراستا با سیاستهای اقتصادی است که همواره حکومت اتخاذ کرده تا هیچ هزینهای صرف مردم نکند ولو اینکه میلیونها نفر با مرگ روبرو شوند. دانش آموزان و معلمان نیز در این قضیه نقش مهمی داشته و دارند. از یکسو کرونا و عدم برگزاری کلاسها موجب فشارهای چند برابر شده معیشتی بر خانوادههای بی بضاعت حتی باعث بازماندن ۴ میلیون دانشآموز از تحصیل شده و هر روز شاهد خودکشی تعداد زیادی از این بازماندگان از تحصیل بواسطه همین حکومتی هستیم که از خرید کرونا سرباز میزند. در همین موقع است که شاید یاد اعتراضات دانشجویان در سال گذشته بعد از ساقط شدن هواپیمای اوکراینی در دیماه توسط سپاه بافتیم که به درستی گفتند؛ «دشمن ما همینجاست دروغ میگن آمریکاست.» سیاستهای ضد آمریکایی گری خامنهای موجب کشتار عامدانه مردم غرق در کرونا خواهد شد و اینبار برخلاف نمایشنامه های حکومتی که آمریکا را دشمن معرفی میکند، این خود جمهوری اسلامی است که عامل کشتار مردم از کرونا خواهد شد.