اخبار کارگری

بخش ایران:  نسان نودینیان

بخش بین المللی داوود رفاهی

 

کارگران فرنخ و ناز نخ بدنبال وعده ده روزه کارفرما موقتا به تجمعاتشان خاتمه دادند

روز ١١ تیر کارگران دو کارخانه فرنخ و نازنخ در قروین بدنبال تجمعات اعتراضی پی در پی خود و عده ١٠ روزه فرمانده مبنی بر فروش قطعه زمینی در سعادت آباد تهران و پرداخت حق سنوات و دستمزدهای پرداخت نشده کارگران از محل فروش آن، موقتا به تجمعات اعتراضی خود پایان دادند. درحال حاضر ١٦٠ تن از کارگران نازنخ معوقات دستمزد دارند و جمع کل بدهی شرکت به کارگران، نزدیک به ٤ میلیاردتومان است. ضمن اینکه برخی از کارگران این مجموعه برای بازنشستگی باید مبلغی را به حساب تامین اجتماعی واریز کنند که مدیر شرکت قول داد این موضوع تا پایان تیرماه محقق شود و سنوات کارگران را به حساب تامین اجتماعی واریز نماید. همچنین شرکت نازنخ تعطیل شده و کارگران بیکار هستند و شرکت فرنخ نیز در خطر تعطیلی قرار دارند و تنها یکی از سالن های خط تولید آن فعال است. کارگران اعلام داشتند در صورتیکه وعده های مدیران شرکت محقق نشود بطور قطع در هفته های آتی مجددا مقابل استانداری تجمع خواهند کرد.

 

اعتصاب کارگران شرکت فولاد سیرجانی ایرانیان

روز ١١ تیر کارگران شرکت فولاد سیرجان ایرانیان در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق و مزایای خود دست از کار کشیده و اعتصاب کردند.

 

تجمع اعتراضی کارگران رسمی شرکت ملی حفاری ایران

صبح روز دهم تیرماه جمعی از کارگران رسمی شرکت ملی حفاری در اعتراض به تعویق مکرر حقوق و دستمزد ماهیانه خود در برابر دفتر مدیرعامل این شرکت در اهواز دست به تجمع زدند. این کارگران دستمزد خرداد ماه و ١٢ ماه نفت کار خود را طلب دارند.

 

بدنبال اعتراض کارگران پارس میل لنگ یکماه طلب آنان پرداخت شد

روز هفتم تیرماه کارگران پارس میل لنگ بدنبال تجمعات اعتراضی پی در پی خود موفق به گرفته یک ماه دستمزد خود شدند. این کارگران دستمزد و حق بیمه سه ماه اخیر را کماکان طلب دارند.

 

راهپیمایی برای آب در آبادان

جمعی از شهروندان آبادان امروز روز شنبه با ابراز نارضایتی از وضعیت آب شرب این شهر از مقابل اداره آب و فاضلاب این شهر به سمت مرکز شهر خیابان یک احمد آباد اقدام به راهپیمایی کردند. از جمله پلاکاردهای در دست تظاهرکنندگان موارد زیر بود:

آبادان آب ندارد

آب شیرین حق مسلم ما است

اگر آب قطع بشه آبادان قیامت میشه

 

تجمع اعتراضی کارگران رسمی شرکت ملی حفاری ایران

صبح روز دهم تیرماه جمعی از کارگران رسمی شرکت ملی حفاری در اعتراض به تعویق مکرر حقوق و دستمزد ماهیانه خود در برابر دفتر مدیرعامل این شرکت در اهواز دست به تجمع زدند. این کارگران دستمزد خرداد ماه و ١٢ ماه نفت کار خود را طلب دارند.

 

تجمع اعتراضی کارگران دو کارخانه تولی پرس و بسته بندی البرز

روز ٩ تیر جمعی از کارگران دو کارخانه «تولی پرس » و«بسته‌بندی البرز» در اعتراض به بلاتکلیفی در وضعیت شغلی خود و خطر بیکار شدن از کار، مقابل ساختمان اداره کار و فرمانداری شهرک صنعتی البرز تجمع کردند.

بنا بر خبر با رکود تولید کارخانه کارفرما از روز نهم خرداد ماه با اعلام تعطیلی موقت آن، حدود ٥٠٠ کارگر این دو واحد تولیدی را به مرخصی اجباری فرستاده است.

 

اعتصاب کارگران راه آهن کرج

روز هفتم تیرماه کارگران راه آهن کرج در اعتراض به نگرفتن دو ماه مزد با در دست داشتن بنری که رویش نوشته بود مسئولین نان ما کجاست، برای خرید نان باید ما پول قرض کنیم، دست به تجمع زدند.

 

تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته کیان تایر

روز ٦ تیر کارگران بازنشسته کیان تایر بنا بر فراخوانی از قبل اعلام شده برای پیگیری حق سنوات خود در جاده ساوه سه راه بوتان مقابل کارخانه کیان تایر تجمع کردند.

 

تجمع اعتراضی کارگران شیر وارنا

روز ٧ تیربیش از یکصد نفر از کارگران وارنا در اعتراض به دریافت نکردن مطالبات خود از مالکان این کارخانه لبنیاتی بخش خصوصی مقابل فرمانداری ورامین تجمع کردند و خواستار پاسخگویی مسوولان شدند.

 

تجمع اعتراضی کارگران پارس میل لنگ تاکستان

روز ٦ تیر کارگران پارس میل لنگ تاکستان بعد از ده روز اعتصاب مقابل فرمانداری تاکستان تجمع کردند.

 

تجمع اعتراضی کارگران ماشین سازی تبریز

روز ٥ تیر کارگران ماشین سازی تبریز برای دومین روز متوالی بخاطر تعویق پرداخت حقوقها و ناامنی شغلی خود دست به تجمع زدند. به گفته کارگران این کارخانه از اوایل سال ٩٦ از سوی دولت به صندوق بازنشستگی فولاد واگذار شده بودند. اما حدود یک ماه پیش به وکالت ازسوی این نهاد به یک کارفرمای بخش خصوصی واگذار شده است. وضع نابسامان کارخانه و خطر از دست دادن کار و تعویق پرداخت دستمزدها معضل این کارگران است و حدود ٨٠٠ کارگر این کارخانه چندین ما است حقوق نگرفته اند.

 

تجمع اعتراضی کارگران راه آهن تبریز

روز ٦ تیر بنا بر فراخوان از قبل اعلام شده کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن آذربایجان در اعتراض به عدم دریافت حقوقها و عدم ایمنی شغلی و اخراج ٥٠ نفر از همکارانشان دست به تجمع زدند.

 

فراخوان کارگران کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن آذربایجان

فراخوان کارگران کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن آذربایجان به تجمع بخاطر عدم دریافت حقوقها و عدم ایمنی شغلی و اخراج ٥٠ نفر از کارگران

تجمع اعتراضی در ایستگاه تبریز ٦ تیر

 

اولتیماتوم کارگران بازنشسته کیان تایر

کارگران کیان تایر طی اطلاعیه ای با اشاره به اینکه پیگیری های آنها برای گرفته حق سنواتشان پاسخی نگرفته است اولتیماتوم داده اند که اگر جواب نگیرند روز ٦ تیر ساعت ٩ صبح در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع خواهند کرد. و منتظر دریافت حق و حقوقشان خواهند بود.

 

تجمع اعتراضی کارگران «ناز نخ» مقابل استانداری قزوین

صبح روز ٥ تیر گروهی از کارگران کارخانه «ناز نخ» در اعتراض به بلاتکلیفی در وضعیت شغلی و عدم پرداخت مطالبات آنها مقابل ساختمان استانداری قزوین تجمع کردند. به گفته کارگران علیرغم اینکه این واحد تولیدی چندین سال است تعطیل اعلام شده و کارگرانش بلاتکلیف شده‌اند؛ مدیران شرکت به بهانه‌های مختلف از پرداخت مطالبات آنان خوداری می‌کنند. در این رابطه این کارگران بارها تجمع و اعتراض داشته اند، ولی به آنها پاسخی داده نشده است. در رابطه با اعتراضات کارگران ناز نخ مسعود بابایی مدیرکل اداره کار قزوین اعلام کرد که این شرکت در حال حاضر تعطیل است و حدود ٧ تا ٨ کارگر به عنوان نگهبان در آن مشغول کارند. اما شرکت فر نخ که در جوار این شرکت دایر است، هنوز به فعالیت تولیدی خود ادامه می‌دهد.

 

تجمع کارگران شهرداری یاسوج مقابل ساختمان شورای شهر

روز ٤ تیر گروهی از کارگران پیمانی فضای سبز شهرداری یاسوج، در اعتراض به چند ماه از معوقات مزدی خود مقابل ساختمان شورای اسلامی این شهر تجمع کردند.از قرار معلوم این کارگران از نیمه دوم فروردین ماه سال جاری مزدشان پرداخت نشده و همچنین از سال ٩٢ طلبهایی دارند.

 

تجمع کارگران بازنشسته نیشکر هفت تپه برای دریافت سنوات

صبح روز ٤ تیر شماری از کارگران بازنشسته نیشکر هفت‌تپه با اجتماع مقابل مدیریت این مجتمع، خواستار دریافت مطالبات سنواتی خود شدند.حدود ٣٧٠ کارگر بازنشسته این شرکت از آذر ماه تا اسفند ماه سال ٩٦ به مرور بازنشسته شده‌اند و بعد از گذشت حدودا سه ماه هنوز نتوانسته‌اند مطالبات عقب افتاده خود را دریافت کنند. به گفته کارگران آنها بعد از سالها کار با سوابق بالای ٢٠ سال توانستند با استفاده از قانون مشاغل سخت و زیان‌آور از این کارخانه بازنشسته شوند، اما تحت عنوان نبود منابع مالی کارفرما حق سنوات را بالا کشیده و نمیپردازد. در این رابطه این کارگران بارها تجمعات اعتراضی بر پا کرده اند و اکنون نیز این اعتراضات ادامه دارد.

 

تجمع اعتراضی کارگران پارس میل لنگ برای پیگیری معوقات مزدی

روز چهارم تیرماه کارگران پارس میل لنگ در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهایشان برای چندمین روز متوالی تجمع کردند. و پیگیری وضعیت معوقات مزدی و دیگر مطالبات خود، طی چند روز اخیر در محل این شرکت تجمعاتی را برگزار کردند.

این کارگران ٤ ماه کامل معوقه مزدی دارند. هم‌چنین در دو سال ٩٥ و ٩٦ پاداش بهره‌وری (آکورد) کارگران پرداخت نشده است و حق بیمه آنها نیز نامنظم واریز شده است. بعلاوه کارگران این کارخانه طی سال‌های ٩٣، ٩٤، ٩٥ و ٩٦ از مرخصی استفاده نکرده‌اند و می‌بایستی هزینه‌اش به آنان پرداخت شود.

گفتنی است که ٢٨ نفر از نیروهای کار (هم قراردادی و هم رسمی) در این کارخانه هستند که سابقه کار بالایی دارند و در آستانه بازنشستگی قرار دارند. تعدادی از آنان موعد بازنشستگی شان در سال گذشته بوده است و عده‌ای هم موعد بازنشستگی شان در سال جدید است اما سنوات آنها به‌درستی پرداخت نشده و بخشی از آن باقی مانده است. خلاصه اینکه در این کارخانه حدود ٢٠٠ کارگر مشغول به کار هستند که مطالبات مختلفی دارند. حتی رانندگانی هستند که صرفا بار حمل می‌کنند و قراردادی با این شرکت ندارند اما آنها نیز مطالبه دارند

 

تجمع جمعی از معلمان_حق_التدریس مقابل مجلس

روز ٤ تیر جمعی از معلمان حق التدریس برای چندمین بار در اعتراض به وضعیت ناروشن استخدامی خود، با حضور در مقابل مجلس خواهان تبدیل وضعیت بدون برگزاری آزمون شدند.

 

تحویل طوماری با ٦٥٠٠ امضا به دفتر وزیر آموزش و پرورش برای آزادی معلم بازداشتی محمد حبیبی

خدیجه پاک‌ضمیر، همسر #محمدحبیبی عضو بازداشت شده معلمانی که برای اعتراض به وضعیت معیشتی خود در هفته معلم سال جاری مقابل سازمان برنامه‌ و بودجه بازداشت شده و هم اکنون در زندان به سر می‌برد، در مورد آخرین وضعیت همسرش به شهردارآنلاین گفت:

روز گذشته به همراه چند تن از همکاران به وزارت آموزش و پرورش رفتیم تا با محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش دیدار و در مورد وضعیت محمد حبیبی گفت‌وگویی داشته باشیم، همچنین در این دیدار طوماری که برای آزادی همسرم خطاب به وزیر به امضای ٦ هزار و ٥٠٠ نفر رسیده بود را تحویل دهیم ولی گویا وزیر جلسه داشت و پاسخگوی ما نشد.

وی با بیان اینکه تعدادی از معلمان برای آزادی حبیبی کمپینی تشکیل داده‌اند، ادامه داد: باتوجه به وعده وزیر آموزش و پرورش در مورد پیگیری وضعیت معلمان زندانی متاسفانه تاکنون خبری از پیگیری‌ها به ما داده نشده است، اثرات روز بازداشت محمد حبیبی هنوز بر روی بدن وی باقی مانده است و همین موضوع باعث شد و در روزهای گذشته درخواست کند برای معالجه به بیرون از زندان منتقل شود ولی مسئولان زندان از این کار خودداری کردند.

پاک ضمیر در مورد آخرین وضعیت پرونده محمد حبیبی خاطرنشان کرد : وضعیت پرونده محمد حبیبی کماکان در ابهام باقی مانده است و متاسفانه هنوز وضعیت وثیقه وی مشخص نشده است و در انتظاریم شاید در ادامه خبرهایی از سوی مقامات قضایی در این رابطه به ما ابلاغ شود. البته ناگفته نماند که حبیبی بعد مدتی که در قرنطینه زندان سپری کرد اکنون به بند عمومی منتقل شده است.

 

تراژدی شرح حادثه جانباختن ٥ کارگر  در یک کارگاه مقواسازی  در پاکدشت.

خبر؛ دادستان  دادستان شهرستان پاکدشت به  ایلنا گفت:  که پنج کارگر یک کارخانه مقواسازی در روستای محمودآباد پاکدشت در محل کار جانباخته اند. او گازگرفتگی یا برق گرفتگی در محل کار را علت این حادثه اعلام کرد.  کارگاه تولیدی «فاقد مجوز بوده است».

تراژدی شرح حادثه جانباختن ٥ کارگر؛ دوشنبه ١١ تیر- کارگران متوجه می‌شوند که آب داخل دیگ به صورت غیرمتعارف کم و دیگ سوراخ شده است، به منظور بررسی موضوع اولین کارگر به زیرزمین می‌رود که دیگر باز نمی‌گردد و به همین ترتیب چهارنفر دیگر با ورود به زیرزمین اثری از آنان یافت نمی‌شود.

شرایط سخت و نا امن کار هر روز جان عده ای از کارگران را مورد مخاطره قرار میدهد. هر روز موارد متعددی از آسیب دیدن و یا کشته شدن کارگران بر اثر عدم وجود امکانات ایمنی در گوشه و کنار این جامعه مصیبت زده اتفاق میافتد که تنها تعداد کمی از آنها ثبت و یا منتشر میشود.

 

از دلائل مهم بروز حوادث ناگوار و بالا بودن میزان مرگ ناشی از کار

١ـ عدم وجود وسایل ایمنی و حفاظتی اصولی، کافی و مرغوب و در انطباق با آخرین امکانات ایمنی .

٢ـ شدت کار و طولانی بودن ساعات کار یکی دیگر و اصلی ترین عوامل بروز سوانح و مرگ است. کارفرمایان اغلب برای بالا بردن شدت کار و تحت فشار قرار دادن کارگران برای تحرک و کار بیشتر تا آنجا که ممکن است از بکارگیری وسایل ایمنی پرهیز میکنند. زیرا استفاده از وسایل ایمنی در عین حال از تحرک و سرعت کار کارگر میکاهد. کارگاه مقوا سازی روستای محمودآباد پاکدشت بدون مجوز و ثبت نشده بوده است. در این کارگاه ها که کارگران بدون قرار داد بکار مشغولند، شرایط استثمار وحشی به معنی پایین ترین مزد و در محیط نا امن کار اداره میشود، حوادث مرگبار کار بیشترین تلفات جانی را از کارگران میگیرد و گرفته است.

آنچه مسلم است این است که سرمایه داران همچون کالایی بی ارزش به کارگر مینگرند و آنچه که برایشان اهمیت حیاتی دارد کسب سود هر چه بیشتر است. و از آنجا که رعایت اصول ایمنی و بهداشت محیط کار جز هزینه هاست و از سود آنها میکاهد، بنابراین طبیعی است که سرمایه داران به این مساله توجه چندانی نکنند.

کارفرمای کارگاه مقوا سازی  روستای محمودآباد پاکدشت و دولت مفصر اصلی جانباختن ٥ کارگر هستند.

توجه به ایمنی محیط کار توسط کارگران باید تامین و تضمین شود. هدف سرمایه داران و کارفرماها، سود بیشتر، با استثمار  شدید است. کارگران با اتکا به دستاوردهای بین المللی باید تلاش کنند محیط کار را ایمن نگهدارند؛ تضمین ایمنی و بهداشت محیط کار و تقلیل مخاطرات کار به حداقل ممکن، بدون هیچ صرفه جویی، با استفاده از پیشرفته ترین تسهیلات و امکانات مورد استفاده در سطح جهان، نظارت و معاینه پزشکی منظم در برابر مخاطرات و بیماری های حرفه ای(که در محیط کار از قبیل بیماری های ریوی، کمر درد و فشار بر روی اعصاب و عضلات و کلیه و چشم وارد میشود) و ناشی از کار، توسط مراجع پزشکی مستقل از کارفرما، به هزینه کارفرمایان و دولت، بیمه کامل کارگران در مقابل صدمات و خسارات ناشی از کار، اعم از اینکه در محیط کار و یا خارج آن رخ دهد و بدون اینکه کارگر نیازی به اثبات قصور کارفرما و یا مدیریت داشته باشد، پرداخت حقوق کامل بازنشستگی به کارگرانی که در نتیجه صدمات ناشی از کار توانایی کار کردن را از دست میدهند، در راس مطالبات و خواستهای فوری و دائمی کارگران باید قرار گیرد.

برای جلوگیری از مرگ و سوانح کار حساس بودن به امکانات محیط کار  امری مهم  و ضروری است. کارگران باید همه جا، دائما نسبت به بی تفاوتی به امر بهداشت و ایمنی محیط کار هشدار بدهند. اولین گام جمع شدن و تشکیل مجمع عمومی است. جمع شدن و به بحث گذاشتن شرایط ایمنی محیط کار و تحت فشار گذاشتن کارفرما و ارگانهای مسئول با قدرت و تصمیم جمعی عملی میشود.

 

 

خوزستان کانون داغ اعتراض، قیامهای شهری در راه است

بنا بر گزارشات دولتی نیمی از ایران در بحران آبی گرفتار شده است. این موضوع در برخی شهرها و مناطق به اعتراضاتی گسترده تبدیل شده است. معاون راهبردی و نظارت بر بهره برداری آبفای کشور طی سخنانی از این میگوید که در تابستان ٩٧ پیش بینی شده است که ٣٣٤ شهر در تنش آبی قرار گیرند که جمعیتی بالغ بر٣٤و نیم میلیون نفر را شامل می شود.

هم اکنون در خوزستان آنهم در گرمای هولناک تابستان فاجعه ای به اسم بی آبی هست. به‌گفته معاون راهبردی و نظارت بر بهره برداری آبفای کشور در حال حاضر آب مفید پشت سدهای استان خوزستان ٢٠ درصد ظرفیت آنهاست و در واقع ٨٠ درصد ظرفیت آن‌ها خالی است.

محرومیت از آب آشامیدنی سالم، شیوع بیماریها بخاطر کم آبی و پایین تر آمدن سطح بهداشت، نابودی کشاورزی و مشاغل وابسته به آن و در نتیجه بیکاری هزاران نفر از مردم از جمله مصائبی است که مردم در مناطقی که با معضل بی آبی روبرهستند، با آنها دست و پنجه نرم میکنند .

در خوزستان بی آبی در کنار گرمای وحشتناک تابستان سلامتی و زندگی مردم را به خطر جدی انداخته است. آنهم در شرایطی که بخش عظیمی از این مردم در فقر مطلق و محروم بودن از هر گونه امکانات سرمایشی و یا بیمه های اجتماعی چون بهداشت و درمان رایگان به حال خود رها شده اند. در این منطقه همچون بسیاری دیگر از شهرهای ایران حتی کمترین تجهیزات شهری وجود ندارد و اگر وجود دارد استاندارد آن بسیار پایین است. از جمله نبود فاضلابهای استاندارد شهری، در برخی محلات محیط آلوده ای از زندگی را بوجود آورده است.

همه اینها در حالیست که خبرها از صدور مخفیانه آب شیرین به عراق و کویت توسط سپاه حکایت دارد و این موضوع بر خشم و اعتراض مردم شدت داده است. اختلاس آب در شهرهای مختلف از سوی دست اندرکاران حکومتی نیز بخش دیگری از بساط دزد سالاری موجود است. از جمله یکی از دلایل زیر سوال رفتن تولید در کارخانه نیشکر هفت تپه که موقعیت شغلی بسیاری از کارگران در این کارخانه را به خطر انداخته است. سرقت آب در این منطقه است. از جمله یک خبر جنجالی که اخیرا فاش شده ، کشت شلتوک ٨٠٠هکتار بطور مخفیانه درمزارع شرکت نیشکرمیان آب ونصب پمپ های آب درنقطه کور از رودخانه دز در حوزه استحفاظی شهرستان شوش است. ظاهرا انتقال آب با همکاری مستقیم اسعدنیا و صمدی مدیران ارشد شرکت کشت نیشکر صورت گرفته است. ووقتی یکی از کارکنان شرکت از موضوع با خبر شده و به سرقت آب مورد نیاز مزارع نیشکر اعتراض میکند، مدیران شرکت با وی فسخ قرارداد کرده و او را اخراج میکنند.

آمارها و گزارشات در مورد معضلی به اسم بی آبی بیش از بیش ابعاد اجتماعی و فاجعه بار آنرا بیان میکند. در برابر این وضعیت جهنمی و فقر و فلاکت بیسابقه ای که بر مردم تحمیل شده است، قیامهای شهری دارد شکل میگیرد. از جمله در هشتم تیرماه خرمشهر به پا خواست و در نهم تیرماه مردم آبادان بدنبال یکهفته تجمع و اعتراض به خیابانها آمدند و فریاد اعتراضشان را بلند کردند. همچنین قبل از آن در اهواز در سوم تیرماه مردم بخاطر بی آبی مقابل فرمانداری شهر تجمع کردند و در سوسنگرد نیز صفهای طویل مردم برای تهیه آب به راه افتاده و زمزمه های اعتراض بلند است.

در این اعتراضات جدا از خواست آب نوشیدنی سالم، شیوع وسیع بیماریها و محرومیت از هر گونه تامینی، گرانی، بیکاری، اختلاس های حکومتیان همه و همه از محورهای مهم اعتراض مردم است. در این اعتراضات پلاکاردهای اعتراضی مردم و شعارهایی چون مرگ بر بیکاری، بی آبی، بیکاری، بیماری، یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه، سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن، همش میگن امریکاست، دشمن ما همین جاست، مضمون اعتراض مردم را به روشنی بیان میکند. بدین ترتیب اعتراضات از بی آبی و تبعات آن آغاز شده و به شعارهای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای، مرگ بر روحانی کشیده شده و کل بساط حکومت است که توسط مردم به چالش کشیده میشود. مردم دولت و کل بساط دزد سالار حاکم را مسبب اصلی این وضعیت دانسته و بر حق مسلم داشتن هوای سالم، آب نوشیدنی سالم و داشتن یک زندگی انسانی تاکید دارند.

محرومیت از آب آشامیدنی سالم، شیوع بیماریها بخاطر همین معضل و به نقطه صف رسیدن سطح بهداشت، نابودی کشاورزی و مشاغل وابسته به آن و در نتیجه بیکاری هزاران نفر از مردم از جمله مصائبی است که مردم در مناطقی که با معضل بی آبی روبرهستند، با آنها دست و پنجه نرم میکنند .

در خوزستان بی آبی در کنار گرمای وحشتناک تابستان سلامتی و زندگی مردم را به خطر جدی انداخته است. آنهم در شرایطی که بخش عظیمی از این مردم در فقر مطلق و محروم بودن از هر گونه امکانات سرمایشی و یا بیمه های اجتماعی چون بهداشت و درمان رایگان به حال خود رها شده اند. در این منطقه همچون بسیاری دیگر از شهرهای ایران حتی کمترین تجهیزات شهری وجود ندارد و اگر وجود دارد استاندارد آن بسیار پایین است. از جمله نبود فاضلابهای استاندارد شهری، در برخی محلات محیط آلوده ای از زندگی را بوجود آورده است.

همه اینها در حالیست که خبرها از صدور مخفیانه آب شیرین به عراق و کویت توسط سپاه حکایت دارد و این موضوع بر خشم و اعتراض مردم شدت داده است. اختلاس آب در شهرهای مختلف از سوی دست اندرکاران حکومتی نیز بخش دیگری از بساط دزد سالاری موجود است. از جمله یکی از دلایل زیر سوال رفتن تولید در کارخانه نیشکر هفت تپه که موقعیت شغلی بسیاری از کارگران در این کارخانه را به خطر انداخته است. سرقت آب در این منطقه است. از جمله یک خبر جنجالی که اخیرا فاش شده ، کشت شلتوک ٨٠٠هکتار بطور مخفیانه درمزارع شرکت نیشکرمیان آب ونصب پمپ های آب درنقطه کور از رودخانه دز در حوزه استحفاظی شهرستان شوش است. ظاهرا انتقال آب با همکاری مستقیم اسعدنیا و صمدی مدیران ارشد شرکت کشت نیشکر صورت گرفته است. ووقتی یکی از کارکنان شرکت از موضوع با خبر شده و به سرقت آب مورد نیاز مزارع نیشکر اعتراض میکند، مدیران شرکت با وی فسخ قرارداد کرده و او را اخراج میکنند.

این چنین است که خوزستان یکی از کانون های داغ اعتراض علیه بی آبی است. از همین روست که در این استان اعتراض برای آب شرب و به خاطر به نابودی کشیده شدن زمین های زیر کشت به امری هر روزه تبدیل شده است.

در این اعتراضات جدا از خواست آب نوشیدنی سالم، شیوع وسیع بیماریها و محرومیت از هر گونه تامینی، گرانی، بیکاری، اختلاس های حکومتیان همه و همه از محورهای مهم اعتراض مردم است. در این اعتراضات پلاکاردهای اعتراضی مردم و شعارهایی چون مرگ بر بیکاری، بی آبی، بیکاری، بیماری، یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه، سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن، همش میگن امریکاست، دشمن ما همین جاست، مضمون اعتراض مردم را به روشنی بیان میکند. بدین ترتیب اعتراضات از بی آبی و تبعات آن آغاز شده و به شعارهای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای، مرگ بر روحانی کشیده شده و کل بساط حکومت است که توسط مردم به چالش کشیده میشود. مردم دولت و کل بساط دزد سالار حاکم را مسبب اصلی این وضعیت دانسته و بر حق مسلم داشتن هوای سالم، آب نوشیدنی سالم و داشتن یک زندگی انسانی تاکید دارند.

شهلا دانشفر

 

دیروز خرمشهر، امروز آبادان

قیام های شهری در راه است

امروز نهم تیرماه جمع کثیری از مردم آبادان که در گرمای هولناک تابستان بی آب است، در اعتراض به بی ابی و شرایط اسفناک زندگی شان مقابل اداره آب و فاضلاب این شهر تجمع کرده و به سمت مرکز شهر خیابان یک احمد آباد راهپیمایی کردند. در این حرکت اعتراضی مردم با بنرهایی که روی آن نوشته شده بود آبادان آب ندارد، آب شیرین حق مسلم ماست، اگر آب قطع بشه، آبادان قیامت میشه، اولیتماتوم داده و با فریاد آبادان بسه دیگره، غیرتتو نشون بده کل شهر را به اعتراض و قیام علیه وضع جهنمی موجود فرامیخواندند.

شهلا دانشفر

 

کارگران

سرکوب و کشتار مردم حق طلب و معترض را متوقف کنید!

از هفته پیش اعتصابات، اعتراضات و تظاهرات ها علیه گرانی، فقر، بیکاری و نبود آب آشامیدنی در شهرهای زیادی شکل گرفته و به علت ناتوانی دولت و حاکمیت در برآورده نمودن مطالبات مردم همچنان با وسعت و قدرت روزافزون ادامه میابد.

حضور میلیونی امروز مردم در عرصه های مختلف اعتراضی، تداوم مبارزات و تظاهراتهای دی ماه سال گذشته و اعتراضات و اعتصابات مردم بانه، تظاهرات های مردم کازرون، رانندگان کامیون، بازاریان و کل مردم به تنگ آمده از فقر، بیکاری و گرانی است، که حاکمان ناتوان از پاسخگوئی به خواستهای برحق مردم، به عبث برای خاموش کردن صدای اعتراض و حق طلبی ٨٠ میلیون انسان، به سرکوب و کشتار بی رحمانه متوسل شده اند. اما امروز می بینیم که نه تنها سرکوب و کشتار نتوانسته است مانع به خیابان آمدن مردمی که چهل سال است متحمل غیر انسانی ترین شرایط زندگی با اعمال شدیدترین فشارها و سرکوبها شده اند، نگردیده، بلکه حق طلبانه تر و متحدانه تر از قبل با تسخیر خیابان ها و میادین شهرها خواهان تحقق خواستهایشان هستند.

روز ٩ تیر ٩٧ مردم خرمشهر و آبادان که در اعتراض به بی آبی و بیکاری و فقر به خیابان آمده بودند، مورد یورش نیروهای سرکوبگر مسلح قرار گرفته و شرکت کنندگان در تظاهراتها را مورد اصابت گلوله قرار داده که در نتیجه تعدادی کشته و زخمی شده اند.

تظاهرات، اعتصاب و تجمع در اعتراض به هر موضوع و معضلی از ابتدائی ترین حقوق مردم است و نباید تحت هیچ توجیه و بهانه ائی مورد سرکوب قرار گیرد.

سرکوب و مورد اصابت گلوله قرار دادن معترضان، یک جنایت سازمان یافته است و باید فورا متوقف گردد.

انجمن صنفی کارگران برق وفلزکار کرمانشاه

١٠/٤/١٣٩٧

 

 

گزارش

ایران کولا تعطیل شد

شرکت تولیدی نوشابه ایران کولا واقع در شهرک صنعتی ایرانشهر پس از ١٧ سال فعالیت و با داشتن بیش از ٢٠٠ کارگر به دلیل نبود مواد اولیه و سرمایه‌ی در گردش تعطیل شد.

این کارخانه که دارای سه خط تولید و ٢٠٠ پرسنل مشغول به کار و به عنوان دومین کارخانه بزرگ در ایرانشهر شناخته می‌شد پس از ١٧ سال فعالیت تعطیل شد.

با وجود پیگیری‌های مدیران این شرکت و علیرغم ارائه نامه وزیر کشور مبنی بر دریافت تسهیلات، بانک ملی ایرانشهر از دادن تسهیلات ممانعت به عمل آورده و هیچ کدام از مسئولان تاکنون اقدام موثری انجام نداده‌اند.

از این رو کارگران این شرکت تولیدی با نگارش نامه‌ای سرگشاده با اشاره به مشکلات عدیده‌ای که بر اثر تعطیل شدن این کارخانه و بیکار شدن برای آن‌ها به وجود آمده، بیان داشتند که اگر سوءمدیریت مدیران این کارخانه طی سال‌ها از سوی مسئولان مربوطه نادیده گرفته نمی‌شد، نتیجه این نبود.

متاسفانه مسئولین شهرستان و استان ساعد بودند که این واحد تولیدی در حال ورشکستگی است اما هیچ اقدامی نکردند.

 

نوزاد چند روزه‌ام را ٥ میلیون تومان فروختم/یکی از بچه‌هایم از خماری و نبود شیرخشک مُرد

«در خانه زایمان کردم، تنها و خمار بودم. بچه‌م هم از خماری و نبودِ شیرخشک مُرد. حتی پول بیمارستان رفتن هم نداشتم و بند ناف نوزاد رو خودم بریدم. دو روز بود که نخوابیده بودم. وقتی بیدار شدم دیدم که بچه‌م مُرده و شوهرم بچه را دفن کرد».

ایلنا: «٦ سال پیش با یه مرد رابطه داشتم، با همون رابطه هم مبتلا به HIV و هپاتیت شدم؛ وقتی فهمیدم بیشتر برای بچه تو شِکَمَم ترسیدم» گریه می‌کند، هوای اتاق خَفِه است، زن که گریه ‌می‌کند، هوا گرم‌تر می‌شود.

«مطمئنی که می‌خوای باهاشون حرف بزنی؟دِلِش رو داری؟» «بله.» «یکی هست که شرایط حرف زدن داره، فقط طوری مصاحبه کن که اذیت نشه.» ٣٥ ساله است، با دست‌هایی ترک‌خورده و پوستی تیره، موهایش را از فرق سر باز کرده؛ خاکستری با چند تار سفید و نامرتب، نیم ساعت قبل از ساعت تعیین شده با لباسی محلی در راهروی “خانه خورشید” نشسته است؛ مامن زنان آسیب‌دیده دروازه غار. به محض دیدنم بلند می‌شود و علی‌رغم تلاش برای یک لبخند جمع و جور، اما دندان‌های شکسته و تیره‌اش بیرون می‌زند، دست دراز می‌کنم، اما دست می‌برد به موهایش، دستم را عقب می‌کشم.

 

در یکی از اتاق‌های خانه خورشید یک میز نسبتا بزرگ با صندلی‌هایی نامرتب چیده شده است که داستان آدم‌های زیادی را نظاره گر بوده؛ بی قضاوت، بدون اینکه کسی مجبور باشد در مورد گذشته‌اش پنهان‌کاری کند یا دروغ بگوید. زن در سمت چپ اتاق نشسته است، دست‌هایش را گره کرده و ناخن های کوتاه و زرد را روی پوست و تَرَک‌ها فشار می‌دهد، پراکنده حرف می‌زند، اما نسبت به اتفاقات رخ داده در زندگی‌اش آگاه است؛ از آن روزها که حرف می‌زند، چیزی در گلوی زن و در قلب اتاق می‌شکند.«اون زمان دروازه‌ غار زندگی می‌کردیم، به خانه خورشید رفت‌وآمد داشتم، در رفت و آمدهایی که به خانه خورشید داشتم، یکی از زنان مراجعه‌کننده این پیشنهاد رو داد که بچه‌م رو بفروشم. اون گفت؛ کسی رو سراغ داره که حاضر میشه در ازای مبلغی بچه‌م رو ازم بخره.»

٦ سال پیش از طریق رابطه جنسی با یک مرد مبتلا به HIV و هپاتیت شد. بیماری را باور نمی‌کند و باردار می‌شود، بعد از بارداری هم مرد قبول نمی‌کند که بچه متعلق به اوست، وضع مالی خوبی هم نداشت که هزینه بیمارستان را بدهد یا هزینه زندگی بچه را تقبل کند. زن اما وقتی پای بچه به میان می‌آید، ایدز و خطراتش را می‌پذیرد و با آگاهی‌هایی که در خانه خورشید به او داده می‌شود، متوجه این موضوع می‌شود که برای نجات جنین از ایدز باید سزارین کند، هزینه سزارین هم نزدیک به ١.٥ میلیون تومان و بالا بود، او در نهایت قبول می‌کند که از طریق واسطه نوزاد را به خانواده دیگری بدهد.

« مواد مصرف می‌کردم و شیشه، HIV هم داشتم، نمی‌خواستم که بچه‌م به خطر بیفته و به همین خاطر قبول کردم ودر چند مرحله با فردی که واسطه بود و می‌خواست که بچه‌م را به یه خانواده دیگه بده دیدار کردم. ١٥ روز زودتر از زایمان به بیمارستان امام علی رفتم و سزارین کردم و بچه رو در بیمارستان به اونها تحویل دادم. هر چی هم کادر بیمارستان گفتن که به بچه شیر بدم، قبول نکردم؛ چون می‌دونستم که از طریق شیردهی ممکنه HIV به نوزاد منتقل بشه و به همین خاطر زیر بار نرفتم.

به گفته زن، کادر بیمارستان از بیماری‌اش آگاه نبوده و به همین خاطر دارویی که باید در دو ساعت اول زایمان به نوازد در خطر ابتلا به HIV خورانده شود را پنهانی به او می‌دهد. بعد از آن هم نوزاد را تحویل خانواده خریدار می‌دهد.زن در ازای فروش فرزندش، پنج میلیون تومان دریافت می کند و با آن یخچال و چند تکه لوازم اولیه خانه خریداری می‌کند، مقداری از پول را هم برای پول پیش خانه هزینه می‌کند وباقی پول نیز خرج مواد می‌شود.«بعد از اون بچه‌م روندیدم، دلم براش تنگ می‌شد؛ اما وقتی می‌دیدم اوضاع خودم درست نیست و نمی‌تونم هزینه فرزندم رو بدم از اینکه به سراغش برم پشیمون می‌شدم. دوست نداشتم که بچه‌م موقع هروئین کشیدن من رو ببینه، اگر شرایط مالی خوبی داشتم بچه‌م رو نمی‌فروختم.».

«بعد از مدتی به خانه خورشید رفتم و به خانم ارشد گفتم که جریان به این صورت بوده. شماره تماس واسطه رو به خانه خورشید دادم تابا اون خانواده تماس بگیرن تا بچه رو برای آزمایش ببرن که مشخص بشه HIV گرفته یا نه. خدا را شکر بچه مشکل پیدا نکرده بود. هیچ شناختی ازخانواده‌ای که بچه رو ازم خریدن، نداشتم. فقط می‌دونم که پدرش کارمند و مادرش هم خانه‌دار بود و توانایی نگهداری بچه رو هم داشتن.» زن دلش می‌خواهد توضیح بدهد که برای این کار مجبور بوده است، او بارها تاکید می‌کند که دلش می‌خواسته فرزندش دست کسی باشد که آزار و اذیت نبیند، توسری خور نشود و در یک محیط سالم و آرام تربیت شود،«اگر کنار من بود که حتی هزینه خورد و خوراک شبانه‌روزی‌م رو ندارم باید چه می‌کردم؟ نمی‌خواستم بچه‌م کوچک‌ترین آسیبی از جانب من ببینه».

او پیش از فروش این نوزاد هم دوبار باردار شده است که هر کدام از این بارداری‌ها سرنوشتی جداگانه داشته است. «ملایری هستم، پدرم سخت‌گیر بود، خانواده‌م، وقتی از خونه میرفتن بیرون تلفن رو پنهان می‌کردن، خیلی بهم سخت می‌گرفتن، ١٧ ساله بودم که از خونه فرار کردم و به تهران اومدم، شب اول با یه پسری آشنا شدم که مهاجر و افغان بود. خانواده مذهبی‌ای داشت و من رو به خانواده‌ش معرفی کرد. خانواده‌ش هم اصرار کردن که باید بین ما صیغه محرمیت بخونن. به هم محرم شدیم و از اون یه دختر دارم؛ صدف.»

به اسم صدف که می‌رسد، انگشتان دستش را محکم‌تر قفل می‌کند، دختر هفده ساله‌ای که در حال حاضر در بهزیستی نگهداری می‌شود. «به صدف شناسنامه ندادن چون باباش افغان بود، خیلی می‌ترسیدم که چون اسم باباش تو شناسنامه من نیست، دستگیرم کنن، همه من رو می‌ترسوندن، من هم هیچ راهی بلد نبودم، از اینکه برای شناسنامه دخترم اقدام کنم می‌ترسیدم. نمی‌تونستیم عقد دائم کنیم، چون او مجوز حضور در ایران نداشت. حتی تا سازمان اتباع خارجه و سفارت افغان‌ها مراجعه کردیم، اما کار به جایی نرسید. ازش جدا شدم؛ چون من رو آلوده به مواد مخدر کرده بود، جلوم شیشه می‌کشید، هرزه‌گی می‌کرد.»

بعد از آن او با مردی آشنا می‌شود که بعد از مدتی به قتل می‌رسد، به همین خاطر به او مشکوک می‌شوند و مدتی را در زندان گذرانده تا رفع اتهام شود. «٣ ماه و ١٠ روز زندان بودم تا رفع اتهام شد، همون موقع صدف رو سپردن به بهزیستی، بعد که از زندان بیرون اومدم و خواستم دخترم رو در بهزیستی ملاقات کنم، گفتن که از کجا بدونیم که این دختر توئه. گفتن که آزمایش DNA بگیر تا مشخص بشه، با اینکه صدف هشت ساله بود و من رو کامل می‌شناخت. اونها فقط بچه‌م رو از پشت شیشه به من نشون دادن؛ دیگه ندیدمش، الان صدف ١٨ ساله‌ست. بعد از اون هم باز آلوده به مواد شدم، پیش خودم فکر کردم که اگر منو در این وضعیت ببینه روحیه‌‌ش به هم می‌ریزه، از لحاظ مالی نمی‌تونستم تامینش کنم، دوست نداشتم دچار سرنوشت خودم بشه و ترجیح دادم در بهزیستی بمونه. میخواستم آروم آروم مواد رو کنار بذارم، بعدش هم از طریق بهزیستی پیداش کنم.»

«بعد از کشته‌شدن اون مرد، صیغه یک نفر دیگه شدم، در همون زمان دوباره به مواد رجوع کردم از اون فرد باردار شدم، اما بچه‌م به علت خماری مُرد. در خانه زایمان کردم، تنها بودم، خمار بودم و بچه‌م هم از خماری و نبودِ شیرخشک مُرد. حتی پول بیمارستان رفتن هم نداشتم و بند ناف نوزاد رو خودم بریدم. دو روز بود که نخوابیده بودم. وقتی بیدار شدم دیدم که بچه‌م مُرده و شوهرم بچه را دفن کرد.»

بعد از مرگ نوزادش با مرد دیگری رابطه برقرار می‌کند که در نهایت سرنوشت بارداری سومش به فروش نوزاد ختم می‌شود. «زمانی که خواستم بچه‌م رو بفروشم، بیشتر به آینده‌ش فکر می‌کردم. خودم چندان مهم نبودم. مطمئن بودم که در کنار من آینده درخشانی نداره. از طرفی مردی که با او بودم می‌گفت، باید ثابت کنم که بچه برای اونه. می‌گفت؛ پولی ندارم، برای آزمایش DNA خرج کنم. من می‌خواستم که اون مرد رو نگه دارم، تهدید می‌کرد که ترکم می‌کنه. نمی‌تونستم، دوباره بچه بی‌شناسنامه رو بدون هیچ حمایتی نگه دارم. فکر می‌کردم، اگر اون رو بفروشم آینده بهتری داشته باشه. شب‌های زیادی نخوابیدم. بعد از چهار سال به واسطه‌م زنگ زدم و گفتم که می‌خوام بچه‌م رو ببینم.»

زن در حال حاضر مواد را کنار گذاشته و متادون مصرف می‌کند، در یک خانه در شهر ری زندگی می‌کند و گاهی راه‌پله‌های مردم را تمیز کرده تا درآمدی کسب می‌کند. تحت پوشش بهزیستی هم است که از آن ماهی ٢٠٠ هزار تومان دریافت می‌کند، ماهیانه ١٠٠ هزار تومان هم از خانه خورشید می‌گیرد، بطور متوسط ماهیانه ٤٠٠ هزار تومان درآمد دارد و وعده غذایی به اسم صبحانه و ناهار ندارد، او تنها یک وعده غذا در روز می‌خورد. امید به زندگی ندارد و افسرده‌است. «چند ماه پیش برای ترک متادون به کمپ رفتم و شب سکته خفیف کردم و زمانی به هوش اومدم که در بیمارستان بودم. مسئول کمپ گفت که چون متادون مصرف می‌کنم و این بیماری را دارم، اگر بخوام اونجا بمونم باید برگه‌ای امضا کنم که اگر اتفاقی افتاد، پای خودم باشه. باید برگه مرگ خودم رو امضا می‌کردم و این کار رو نکردم. نصف بدنم تا چند روز بی‌حس بود و این به دلیل عدم مصرف متادون بود. بعد از اینکه فهمیدم HIV دارم دیگه با هیچ مردی رابطه نداشتم.»

سوالی نمانده است، اما این پا و آن پا می‌کند، صورت همه آدم‌هایی که در اتاق هستند، خیس است، زن اما از فروش بچه‌اش پشیمان نیست، او بارها تاکید می‌کند که اگر معتاد نبود و فقط فقیر بود، می‌توانست به هر قیمتی بچه‌هایش را حفظ کند. «مواد من رو وادار به هر کاری کرد. اگر مصرف مواد نبود و فقط دچار فقر بودم به هیچ عنوان بچه‌م رو نمی‌فروختم، کسی که مواد مصرف می‌کنه به خاطر مصرف هزار و یک کار انجام می‌ده، من وقتی که مجبور می‌شدم، خود‌فروشی هم می‌کردم. در همون شهرری مردهایی بودن که تازه پاک شده بودن یا مصرف‌کننده بودن که من با همونا هم ارتباط داشتم تا موادم تامین بشه. مواد به من دستور می‌داد که چه کاری رو انجام بدم و چه کاری رو انجام ندم، هیچ اختیاری از خودم نداشتم، وگرنه هیچ کس دلش نمی‌خواد پاره تنش رو به غریبه بده. وقتی این بچه بزرگ بشه و متوجه بشه که اونها پدر و مادر واقعی اون نیستن، یک ضربه روحی بزرگ برای اونه. این فکر من رو اذیت می‌کنه. اگر شرایط مالی خوبی داشته باشم، بچه‌م رو برمی‌گردونم. اگر واقعا سالم بشم، این کارو انجام می‌دم.»

گزارش: یاسمن خالقیان

 

دیدار جعفر عظیم زاده به همراه جمعی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران با خانواده محمود بهشتی لنگرودی و اعلام همبستگی با معلمان زندانی

 

دیدار جعفر عظیم زاده به همراه جمعی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران با خانواده اسماعیل عبدی و اعلام همبستگی با معلمان زندانی

 

بین المللی

بخش بین المللی داوود رفاهی

١ــ ارژنتین – اعتصاب سراسری کارگران کشور را فلج کرد

اعتصاب سراسری کارگران و کارکنان خدمات عمومی از روز دوشنبه ٢٦ ژوئن زندگی در آرژانتین را از روال عادی خارج کرده است. سرویس‌های حمل و نقل عمومی کار نمی‌کنند. شرکت‌های هوایی پروازهای خود را لغو کرده‌اند. صنایع و تجارت خوابیده است. مدارس دولتی بسته‌اند.

این اعتصاب به فراخوان فدراسیون اتحادیه‌های کارگری CGT  و در اعتراض به سیاست اقتصادی مائوریسیو ماکری ، رئیس جمهور محافظه‌کار این کشور به راه افتاده است.

از جمله خواست‌های CGT افزایش دستمزدهاست. فدراسیون اتحادیه‌های کارگری با اشاره به نرخ بالای تورم بر سر سقف افزایش دستمزد با دولت وارد چانه‌زنی شده است. دولت قصد دارد حداکثر ١٥ درصد به حقوق‌ها اضافه کند، درحالی که گرانی از سال گذشته تاکنون ٢٦ درصد بیشتر شده است.

اعتصاب سراسری سیاست ریاضت اقتصادی دولت را هدف گرفته است. سیاستی که دولت ماکری با صندوق بین‌المللی پول بر سر آن توافق کرده است. آژرانتین پس از کاهش شدید نرخ پول ملی خود بسته کمک مالی بالغ بر ٥٠ میلیارد دلار از صندوق بین‌المللی پول دریافت کرده است.  در مقابل دولت خود را موظف کرده که کسری بودجه خود را سریع‌تر جبران کند و نگذارد تورم از حدود ٢٧ تا ٣٢ بالاتر رود.

سندیکاهای کارگری نگران این هستند که جبران کاهش بودجه به بهای اخراج‌های گسترده در خدمات دولتی و کاهش پروژه‌های عمرانی انجام پذیرد. مارکوس پنا، رئیس کابینه اعتصاب سراسری را یک اعتصاب سیاسی دانسته است. بنا بر تخمین وزارت خزانه‌داری آرژانتین این اعتصاب هزینه‌ای معادل ٥٠ میلیارد پزو (٩٠٠ میلیون یورو) خواهد داشت.

 

٢ــ انگلستان – اعلام اعتصاب کارکنان مترو لندن 

کارکنان خط پیکاد لی در مترو لندن در اعتراض به شرایط بد کاری و فشاری که بر آنان وارد می‌شود، دست به اعتصاب خواهند زد.

اتحادیه ملی کارکنان راه‌آهن، ملوانان و کارگران حمل‌نقل بریتانیا (آر‌ام‌ تی) روز سه ‌شنبه ٢٦ زونن اعلام کرد که در اعتراض به شرایط بد کاری، کارکنان مترو لندن در خیابان پیکاد لی در ١٣ جولای دست به اعتصاب خواهند زد. این درست همان روزی است که دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری ایالات متحده، به بریتانیا سفر خواهد کرد.

در بیانیه این اتحادیه آمده است: اتحادیه کارکنان مترو امروز تایید کرد رانندگان عضو اتحادیه در ایستگاه خیابان پیکادلی، در پی شرایط بد کاری و فشاری که بر آنان وارد می‌شود، دست به اعتصاب خواهند زد. اعضای آر‌ام‌ تی روز چهارشنبه ١١ جولای، به مدت ٢١ ساعت و شنبه ١٤ جولای به مدت یک ساعت اعتصاب خواهند کرد.

در این بیانیه آمده است که ستیز میان آر‌ام ‌تی و مدیریت مترو لندن شامل اختلاف بر سر سن بازنشستگی کارکنان خط پیکادلی و نقض توافق‌های دوجانبه میان این شرکت و کارکنانش نیز می‌شود.

 

٣ــ اسپانیا – تظاهرات ده‌ها هزار نفری در اعتراض به آزادی متهمان تجاوز به یک زن

ده‌ها هزار نفر از شهروندان اسپانیایی در اعتراض به آزادی متهمان یک پرونده تجاوز گروهی به یک دختر ١٨ ساله در این کشور، تظاهرات کردند.

مقام‌های قضایی اسپانیا اعلام کردند محکومان این پرونده، با تودیع وثیقه از زندان آزاد شدند.

پیشتر یک دادگاه این پنج مرد را که متهم هستند در سال ٢٠١٦ در فستیوال سالانه گاوبازی در اسپانیا به زن ١٨ ساله‌ای تجاوز کرده‌اند، به علت نبود خشونت یا عدم ایجاد وحشت در زن قربانی، تبرئه کرده بود. بر اساس حکم دادگاه هر کدام از پنج متهم به اتهام آزار جنسی به ٩ سال حبس محکوم شدند.

طرفداران حقوق زنان در سال‌های گذشته بارها روند رسیدگی قضایی به این پرونده را مورد انتقاد شدید قرار داده و اعلام کرده‌اند که گویی این قربانی است که در دادگاه مورد قضاوت قرار می‌گیرد. فیلم آزار و اذیت جنسی این زن جوان، از طریق پیام‌رسان واتس‌آپ و از سوی متهمان، به اشتراک گذاشته شده بود.

علاوه بر ٩ سال زندان، هر کدام از مجرمان به پرداخت ده‌هزار یورو ضرر و زیان به قربانی شده اند.

معترضان می‌گویند رویه قضایی این پرونده امنیت زنان را به شدت تضعیف کرده است.

 

٤ــ فرانسه – کارگران گاز کاخ الیزه را قطع کردند

سندیکای ملی CGT در بخش معادن و انرژی فرانسه پنج‌شنبه هفته گذشته در اعتراض به سیاست‌های خصوصی‌سازی انرژی امانوئل ماکرون، گاز کاخ الیزه، محل اقامت رئیس جمهوری فرانسه را به مدت سه ساعت قطع کردند.

این سندیکا در بیانیه خود نوشت: سندیکای ما در پرسش از رئیس جمهور درباره دلیل منحل کردن سرویس خدمات عمومی گاز و برق متوقف نمی‌شود و در قبال عدم پاسخگویی دولت، کاخ الیزه و رئیس جمهور، ما به همراه اعتصاب کنندگان تصمیم به قطع گاز ساختمان الیزه گرفتیم.

دولت نیز در بعد از ظهر همان روز “انحلال کامل الکتریسیته دو فرانس ” را رد کرد اما این بیانیه فعالان سندیکا را متقاعد نکرد و خواستار تکذیب کتبی این موضوع شدند.

٥ـــ فرانسه – تداوم اعتصاب کارگران راه آهن

اتحادیه های کارگری شرکت راه آهن فرانسه روز پنجشنبه ٢٨ ژوئن آخرین روز اعتصاب مشترک خود را در اعتراض به برنامه دولت برای اصلاحات در این شرکت دولتی برگزار کردند.

کارکنان راه آهن فرانسه طی سه ماه گذشته در مجموع ٣٦ روز را در اعتراض به طرح دولت فرانسه اعتصاب کردند. هر چند برخی اتحادیه های کارگری اعلام کرده اند که روز پنجشنبه آخرین روز مشارکت آنها در اعتصاب خواهد بود اما دو سندیکای  CGT و  Sud Rail قصد دارند اعتصاب را تابستان امسال نیز ادامه دهند.

کارکنان راه آهن فرانسه در حالی روز پنجشنبه دست به اعتصاب زدند که قانون اصلاح شرکت راه آهن ملی فرانسه پس از تصویب در پارلمان فرانسه روز چهارشنبه رسما ابلاغ و اجرایی شد.

براساس قانون مصوب پارلمان فرانسه حمل و نقل ریلی در این کشور از سال ٢٠١٩ میلادی از انحصار شرکت راه آهن ملی در خواهد آمد. مدافعان این قانون ادعا میکنند که با اجرای این قانون و رقابت بین شرکتها مسافران خدمات مناسب تری دریافت خواهند کرد.

در مقابل مخالفان معتقدند که قانون جدید راه را برای خصوصی سازی شرکت راه آهن ملی فرانسه هموار می کند. آنها همچنین به حذف مزایای استخدام در شرکت راه آهن ملی فرانسه معترض هستند.

دور بعدی اعتصاب در شرکت راه آهن ملی فرانسه که به دعوت تنها دو اتحادیه انجام می شود قرار است روزهای ششم و هفتم ژوئیه و همزمان با آغاز تعطیلات تابستانی در این کشور آغاز شود.

اینرا هم بخوانید

Hollow operation, Hollow regime- Bahram Soroush

April 15, 2024 The Islamic Republic’s drone and missile attack on Israel was not a …