درباره اوضاع سیاسی و جایگاه اعتراضات کارگران!

سیما بهاری:  اگر که بخوایم یک بررسی بکنیم اوضاع سیاسی ایران را، فکر میکنم بدونه در نظر گرفتن موقعیت و وضعیتی که جنبش کارگری و اعتراضات کارگری دارند تصویر واقعی به ما نمی‌دهد. جنبش کارگری امروز وزنه سنگینی در جامعه و اوضاع سیاسی دارد و قطعا در فردای تحولات آتی ایران نقش تعیین کننده‌ای خواهد داشت.

جنبش کارگری وزنه سنگین دارد، چقدر با این ارزیابی من موافق هستید؟

نسان نودینیان: نه فقط من، بلکه هر ناظر خارجی و هر انسانی که در ایران اعترضات کارگری را تعقیب کرده باشد با شما موافق است، به دلیل اینکه جنبش کارگری حداقل به نظر من طبق تجاربی که جمع‌آوری کرده ام، در چهار پنج سال اخیر سکان‌دار اعتراضات رادیکال و سکان‌دار مطالبات و خواسته‌های انسانی طبقه کارگر و کل جامعه و کارکنان بوده است.  شما اگر اجازه بدهید که قبل از خیزش دی‌ماه یک بررسی بکنیم، ما شاهدیم که در سالهای ٩٥ و ٩٦ اعتراضات جنبش کارگری و کارگران در مراکز تولیدی به یک خواست و هویت معین در جامعه ایران شکل داد. مطالبات رادیکال، ماکسیمالیستی و پیگیری اعتراض برای تحقق خواسته‌هایشان  خصوصیاتی بوده که جنبش کارگری در مراکز مختلف و حتی در درون اعتراضات معلمان به کار گرفته و توانسته ذهنیت، خواست و مطالبه جامعه را از وضعیتی که بوده تغییر بدهد و ماکسیمالیستی بکند.

مبارزه پیگیر افزایش حقوق‌ها بخش عمده اعتراضات است، و یک بخش عمده از مطالبات و اعتراضات کارگری علیه حقوق‌های پرداخت نشده است. و در عین حال که مبارزه علیه پرداخت نکردن خقوق ها و افزایش دستمزدها  یک خواسته سراسری بوده  مبارزات کارگران ولی در این سطح نمانده،  پایان دادن به  حقوقهای زیر خط فقر و بالاتر از ٤ میلیون تومان عرصه دائمی تر مبارزات کارگران  در چند سال گذشته است.  آزادی تشکل، تجمع و آزادی بیان دفاع  از حق تحصیل رایگان، برابری حقوق زنان و تمام این‌ها را در عین حال در مطالبات و خواسته‌های خودشان به نمایش گذاشتنه اند.

در نتیجه ما اگر در دی‌ماه ٩٦ با خیزشی که انجام گرفت و ده‌ها شهر رو در بر گرفت و هزاران نفر به خیابان‌ها آمدند و خواهان مبارزه علیه فقر و بیکاری و  علیه فساد حاکمان و خواهان سرنگونی با شعار مرگ بر دیکتاتور شدند، به این دلیل بود پیش زمینه‌ای و بستری از اعتراض کارگری و معلمان در ایران فراهم شده بود.

و مردم در خیزش دی‌ماه تحت تاثیر همان اعتراضاتی که در آذرماه ٩٦  انجام گرفته بود، که در بیشتر از چند صد اعتراض رادیکال، اعتصاب و مبارزه از هپکو گرفته تا نیشکر هفت تپه و تراکتورسازی اردبیل و تبریز  و جاهای مختلف در جریان بوده است. در نتیجه اگر با این ارزیابی و با این عمق نگاه بکنیم و ببینیم، من فکر میکنم جنبش کارگری و اعتراضات کارگری از چند سال گذشته اومده و مرتبا روبه گسترش، تعمیق و اعتراضی‌تر و رادیکال‌تر شده است. در نتیجه به نظر من یکی از جنبش‌های مهم و سکان‌دار اعتراض جامعه ایران علیه سرمایه‌داری و بورژوازی و علیه رژیم استبدادی جمهوی اسلامی است.

 

سیما بهاری:  روشهایی که به یه نوعی جدید و تاثیرگذار بوده و باعث تجربه برای کارگران شده کدام‌ها بوده است؟

نسان نودینیان: به نظر من روشها و اشکال مبارزات که کارگران در پیش گرفته‌اند متنوع بوده اند، درسته که اعتصاب یکی از روشهای مبارزات کارگران بوده، یک روش سنتی در درون جنبش کارگری در سطح بین‌المللی بوده و اساسا کارگران در سطح دنیا از اعتصاب به عنوان ابزار متحدشدن و فشار برای تحقق مطالباتشان استفاده کرده‌اند و این روشی که به عنوان یک روش کلاسیک، جنبش کارگری از آن استفاده کرده است ولی در کنار اعتصاب آن چیزی که اضافه شده است، نقش خانواده‌های کارگران بوده است و در کنار اعتصاب به عنوان یک روش پایدار نقش فعالین کارگری، سخنگوها و سخنران‌های کارگری و در واقع رهبران و فعالین کارگری بوده، که نقش مهم و کلیدی داشته‌اند و توانستند که مطالبات و اعتصاب را نمایندگی بکنند.

به نظر من روش دیگری که در کنار و بر بستر اعتصاب در میان جنبش کارگری و اعتراضات بدست گرفته شده،  راهپیمایی کارگران است با راه پیمایی در واقع   بخش عمده ساکنین شهرهایی که کارگران در حال اعتصاب بوده اند، به آنها اطلاع داده شده که کارگران در حاتل اعتصاب و مبارزه هستند.  به عنوان مثال، کارگران گروه ملی فولاد اهواز که تجمعاتشان را به کارخانه و مراکز کار محدود نکردند، به عنوان مثال هپکو، ماشین سازی و چند مرکز کارگری دیگر در اراک، اعتراض را به   خیابان‌های شهر اراک کشاندند و راه پیمایی و تظاهرات کردند و خواسته‌های اعتراضی را به مردم اعلام کردند  و مردم هم حمایت کردند،  و مردم از اعتصابات کارگران مطلع شدند، حمایت آنها خیلی صمیمانه‌تر و همه‌جانبه‌تر شد. اینها به نظر من روشهایی بود که جنبش کارگری و کارگران به کار گرفتند.

 

در چند سال گذشته، کارگران اعتصاب را به عنوان ابزار اصلی و کارساز مبارزه به کار میگیرند. اما هر بار در شرایطیکه در مقابل مقاومت، بی‌توجهی و جوابهای دروغین مقامات کارخانه ها   و یا دولت مواجه شدند، اعتصاب و راه پیمایی را هر دو را  را بکار گرفته اند. و در این حالت توده مردمی بیشتری از اعتصاب حمایت کرده و روحیه میارزاتی کارگران هم بیشتر شده است.

به نظر من این روش اعتراضی اعتصاب و راه پیمایی و حمایت توده وسیعی از مردم یک شهر و پیوستن خانواده‌ها کارگری، به مبارزات کارگران، شکل جدیدی از اعتراضات است که می‌تواند گسترش  بیشتری پیدا بکند و بر بستر یک اعتصاب قدرتمند علیه دولت و کارفرماها خواست های کارگران اعتصابی را تحقق ببخشد.

به نظر من اشکال و روش جدید اعتراضات کارگری در حداقل یکسال گذشته بسیار متفاوت تر از گذشته شده است. در کمتر کشورهای دنیا و حتی اروپا که جنبش کارگری تشکل سندیکای و اتحادیه هم دارند و تظاهرات و راهپیمایی آزاد است، این اندازع از پتانسیل اعتراضی و مبارزاتی را بکار میگیرد که کارگران در ایران بکار گرفته اند. به نظر من این سنت‌ها خیلی رادیکال‌تر و جدی‌تر شده و چهره و تصویر از جنبش کارگری را بسیار متفاوت‌تر به نسبت کشورهای دیگر بدست داده است، امروز این جنبش به این شکل در حال مبارزه و اعتراض برای تحقق مطالبات، یک دنیای بهتر، آزادی، رفاه و حقوق بیشتر است، به نظر من اینها روشهایی هستند که قابل گسترده‌تر کردن خواهند بود.

 

سیما بهاری: شیوه برحورد دولت و نیروهای امنیتی تغییر کرده، به عنوان مثال وقتی که کارگران در خاتون آباد شروع کردند به اعتراضات بخاطر حقوقهای معوقه آنها را به گلوله بستند، در چند ماه گذشته این روش سرکوب را بکار نمیگیرند. روشهای جدیدی که حکومت برای مقابله با جنبش کارگری به کار می‌برد، چه چیزهای بوده و چقدر کارساز بوده؟

نسان نودینیان:  درسته همانطور که شما اشاره کردید مثل آق دره الان دیگه نمی‌تواند کارگران رو دستگیر کند و یا شلاق بزند چون یک عمل شنیع غیرانسانی بود که به افتضاح سیاسی علیه رژیم و دولت تبدیل شد، و این هم نتیجه اینکه بلاخره اعتراضات کارگری و اتفاقا اعتراضات شهروندان دلسوز جامعه که ما شاهد بودیم حتی در حضور یکی از جنایکتارترین آدمهای این حکومت اسلامی “خامنه‌ای” در تریبونی که به تعدادی از دانشجو‌ها داده بودند، مسئله آق دره را محکوم کردند و سوال کردند. توی این سطح وقتی اعتراضات کارگری و مبارزه هست در سنت، فرهنگ و دانش جامعه رسوخ پیدا میکند و نظام حاکم دیگر نمی‌تواند به این صورت کارگر را محکوم به شلاق بکند. به نظر من اعتراضات کارگران، معلمان و کلا اعتراضات وسیعی که در شهرها در جریان است و ما هر روز شاهد خیزش های اعتراضی مردم هستیم،  یک دستاورد دیگری هم داشته که دیوار خفقان جمهوری اسلامی را مردم با تداوم مبارزه و شعارهای رادیکال(از جمله مرگ بر دیکتاتور) در هم شکسته اند، حکومت اسلامی کماکان سرکوب میکند، کارگران را دستگیر میکند، ما شاهدیم که هفته گذشته اول ٦٠ نفر و بعد تعداد دیگری از کارگران گروه ملی فولاد اهواز را دستگیر کردند و بعد یکی دو روز تعداد زیادی به‌جز پنج نفر تحت استواری و پیگیری کارگران آزاد شدند. سرکوب و دستگیری را یک دولت استبدادی همیشه به کار گرفته و خواهد گرفت، حکومت اسلامی استثنا نیست. در ٤ دهه گذشته با استفاده از روش های بغایت وحشی، با دستگیری و زندان و اعدام علیه کارگران واعتراضات مردم مقاومت کرده است. اما در چند سال گذشته تحت فشار اعتراضات توده ای و بویژه تداوم اعتراضات کارگری عقب نشینی های زیادی به آنها تحمیل شده است. نظامهای استبدادی در طول تاریخ از روشهای زیادی برای سرکوب اعتراضات بویژه اعتراضات کارگران استفاده کرده اند. به نظر من یک روش مزورانه‌ای که جمهوری اسلامی علیه اعتصابات در سطح سراسری و به ویژه در مقابله با جنبش کارگری و اعتصاب در اهواز، هپکو، کارگران و کولبران در کردستان بکار گرفته، و ما تجربه کرده ایم،  اینکه جمهوری اسلامی و نظام حاکم تلاش می‌کند که اعتصابات را فرسایشی بکند و خواسته‌ها را تحقق نبخشد، با وعده های توخالی تن بخواستهای ندهد، و به یک درجه‌ای از ادامه مبارزات اعتصابی جلوگیری میکند و با فرسایشی کردن اعتصاب فشار رو بیشتر بکند، وقتی نمی‌تواند شرایط خفقان، سرکوب و به قول شما به گلوله بستن را ادامه بدهد، خوب سیاستها و روشهای دیگری را به کار می‌گیرد که این هم البته سنتهای شناخته شده توسط دولت‌های استبدادی است که همیشه برای مقابله با اعتراضات، اعتصابات و مبارزه کارگری به کار می‌برند، یک روز سرکوب می‌کنند، یک روز اعتصاب رو در هم می‌شکنند، یک جایی هم برای مقابله با اعتراضات مداوم و پیگیر کارگران به اصطلاح سیاست و  شرایط فرسایشی کردن اعتصابات و مبارزات را با بکارگیری روشهایی که خواست‌ها را تحقق نبخشند، دروغ بگویند و وعده و وعید بدهند و کارگران را در شرایط خسته‌ای نگه دارند، اینها روشهایی هستند  که دولت‌های استبدادی و جمهوری اسلامی به کار میگیرند، ولی در ایران همچنان که گفتم اعتراضات کارگری به شیوه‌ای است که می‌تواند این سیاستهای مزورانه دولت و نظام حاکم را خنثی بکند.  مثل همین اعتراضاتی که تو هپکو بوده و یا الان در اهواز هست که کارگران به طور مداوم جلو استانداری و مرکز شهر همراه با خانواده‌هایشان تظاهرات،  اعتصاب و راهپیمایی می‌کنند، کل اینها راه حل‌های مبارزاتی است  که کارگران در مقابل سیاستهای مزورانه رژیم به کار میگیرند. ولی بیشتر از این هم می‌توانیم فکر کنیم که در مقابل این نوع

 

سیما بهاری: در جامعه فقط طبقه کارگر نیست که دست به اعتراض می‌زند ، بخشهای دیگر جامعه از جمله معلمان یا جنبشهای دفاع از حقوق کودکان و مدافعان محیط زیست، این‌ها هم هستند. نظرتان راجع به این جنبشها چی‌هست؟

نسان نودینیان: به نظر من جنبش کارگری سکان‌دار اصلی اعتراضات است و به موازی این اعتراضات، مبارزه و نارضایتی  گسترده‌ای در سطح جامعه همین الان در جریان است، ما شاهد تظاهرات بسیار وسیع و رادیکال در کازرون بودیم، ظاهرا دولت تصمیم به تقسیم استانی گرفته ولی از آنجا که مردم به شکل عمیقی از این نظام جمهوری اسلامی متنفر هستند اعتراضات کازرون تبدیل به اعتراضات سرنگونی علیه جمهوری اسلامی شد و چند روز ادامه داشت. همین هفته گذشته ما شاهد اعتراضات و اعتصابات بسیار گسترده شاید بیشتر از ٢٠٠ شهر ایران توسط کامیونداران و راننده‌ها بودیم خواستهای این اعتراضات ادامه مبارزه مردم علیه فقر و گرانی و بیکاری و فساد حاکمان در قدرت بود، ادامه خیزش دی‌ماه ٩٦ بود با همان مطالبات و همان خواسته‌ها، افزایش حقوق‌ها، کم کردن گمرک‌ها، زندگی بهتر، رفاه، امنیت و آزادی.  در کردستان حدود دو ماه قبل اعتصابات زیادی در شهر‌های بانه، مریوان، جوانرود، سردشت و پیرانشهر در جریان بوده، بر بستر این اعتصابات ما شاهد مارش کارگران و جوانان بیکار بودیم علیه بیکاری و فقر و با مطالبه بیمه بیکاری، در هر صورت هر گوشه این جامعه هر نقطه از کشور رو که نگاه کنیم اعتراضات به موازی اعتراضات جنبش کارگری در جریان است و مردم از این نظام،  فساد، فقر و بیکاری خسته شده‌اند و مبارزه می‌کنند و خواهان رفاه و آزادی بیشتری هستند. وقتی جنبش کارگری به عنوان جنبش اصلی و طبقاتی در حال مبارزه است، مطالبات رادیکالی را علیه نظام و علیه سرمایه و بورژوازی و علیه دولت و حکومت مطرح می‌کند، وقتی خواهان حقوقی بالاتر از خط فقر هست، خواهان بیمه بیکاری و رفاه و امنیت و تحصیل رایگان است،  بلاخره تحت تاثیر این خواستها اعتراضات و مطالبات مبارزاتی مردم همه جا شکل معین تری بخود می‌گیرد و به این ترتیب ما شاهدیم در کل اقشار جامعه اعتراضات در جریان است.

 

سیما بهاری: خوب این جنبشهای اجتماعی مختلف که بهش اشاره کردین بلاخره حتما رهبران عملی دارند، نقش و جایگاه این رهبران عملی در تحولات سیاسی جامعه را چگونه  می‌بینید؟

نسان نودینیان:  به نظر من این مهمترین مسئله ای ا‌ست در این شرایط باید با برجستگی بالایی به آن پرداخت. فکر میکنم الان دوره‌ای است که فعالین جنبش‌های اجتماعی بیشتر از گذشته ابراز وجود بکنند، اینها محصول یک شرایط چهار دهه‌ای هستند که ایجاد شده ، محصول مبارزه یک سنت، یک فرهنگ که اساسا چپ و کمونیستها در جامعه جاری کردند، هستند. سخنگویان جنبش‌های اجتماعی در درون طبقه کارگر، زنان، حقوق کودکان، سالمندان، محیط زیستی‌ها و …. تمام اینها ابراز وجود کرده اند، در نتیجه این دوره نسبت به دوره گذشته حساس و می‌تواند دوره کارساز و موثری برای فعالین اجتماعی باشد. دخالت مستقیم فعالین اجتماعی در این اعتراضات ، تحلیل و بررسی آنها، تلاش برای اینکه فعالین اجتماعی بتوانند شبکه‌های وسیعتری از جامعه را دور مطالبات معینی که پرچم سراسری کل اعتراضات است از جنبش‌های کارگری تا بخش‌های دیگر. فعالین کارگری و اجتماعی باید تلاش کنند که  شبکه های اعتراضی  ــ مبارزاتی جاری را  به هم وصل کنند و کارسازتر و موثرتر در این عرصه‌ها کار بکنند. فعالین کارگری یکی دوتا صدتا نیستند، هزاران نفرند، اینها می‌توانند در مدیای اجتماعی ابراز وجود بیشتری بکنند، سیاست را طرح کنند،  رهنمود بیشتری بدهند به عنوان شخصیت‌های مهم جامعه در حال حاضر و در آینده تحولات جامعه بیشتر ابراز وجود بکنند. به نظر من نقش فعالین اجتماعی خیلی بیشتر از این نکاتی هست که من میگویم، فراتر به این معنی که می‌توانند کل جامعه را با ابتکارات سازماندهی شده خودشان سازماندهی بکنند، جنبش‌های موثر توده‌ای را سازماندهی کنند، در تقویت اعتصاب و مبارزه در همه جا اینها می‌توانند نقش مهمی داشته باشند. حضور فعالین اجتماعی همچنان که موثر بوده مثل حضور در زلزله سرپل‌ذهاب کرمانشاه، افزایش دستمزدها، روز جهانی کارگر، تجمعات اعتراضی، سخنرانی،  فراخوان به تجمع… اینها بخشی از پتانسیل آنهاست که ما تجربه کرده ایم،  می‌توانند بیشتر از این  موثر باشند، بخصوص در شرایط کنونی که در درون جنبش کارگری و در درون جنبشهای اجتماعی نفوذ کلام و آتوریته دارند.  می‌توانند از موضع سازمانده و رهبر جنبشها و جامعه ابراز وجود بکنند، نقش‌های مهمی داشته باشند و به عنوان یک جریان و یک جنبش موثر در درون جامعه در مکانیزم و سوخت و ساز اعتراضات موثرتر واقع بشوند. هر جایی که می‌بینند مثلا جمهوری اسلامی یک سیاست فرسایشی مذورانه رو تعقیب می‌کند، فعالین اجتماعی می‌توانند این را تشخیص بدهند و اعتراضات رو به مرحله جلوتر پیش ببرند، فراخوان بدهند، متوجه این سیاست‌ها بشوند، اینها مکانیزم اجتماعی و طبیعی درون اون اعتراضات هستند همچنان که حضور فعالین اجتماعی، ابراز وجود و عروج اینها تحت تاثیر شرایط ویژه‌ای در چهار دهه گذشته بوده، اینها شخصیت های مهم طبقاتی، اجتماعی و سیاسی جامعه شدند در ادامه اون می‌توانند به نظر من در ارتقا، بسط و گسترش اعتراضات و مشخص تر کردن مطالبات اعتراضی، پرچم‌های واحد اعتراضی برای تجمع‌های موثر مبارزاتی نقش مهمی داشته باشند اینها مسائل مهمی هستند، الان اگر از من سوال بکنید در کنار ارزیابی و بررسی جنبش کارگری و اعتراضات که الان در سطح سراسری در جامعه ایران در حال شکل‌گیری هست به نظر من پدیده فعالین اجتماعی،  نقش و جایگاه آنها و تاثیرات آنها در شرایط کنونی و در آینده به مراتب مهم‌تر و جدی‌تر شده‌ است.

 

سیما بهاری: نقش و دخالت‌گری کمونیست‌ها و چپ‌ها در جنبش‌ کارگری و جنبش‌های موجود را   چگونه ارزیابی میکنید؟

 

نسان نودینیان: وقتی بحث نقش و دخالت‌گری کمونیستها و چپ‌ها مطرح می‌شود سوال این است که آیا ما می‌توانیم به عنوان حزب و قدرت سیاسی، به عنوان حزبی که می‌خواهد قدرت سیاسی را در دست بگیرد، کارگران چپ‌ و کمونیست‌ که خودشان را طرفدار حزب کمونیست کارگری می‌دانند می‌توانند در این ظرفیت ظاهر بشوند؟ می‌توانند در جایگاه فعال اجتماعی قرار بگیرند که جامعه را به  سمت هژمونی طبقه کارگر ببرند و پرچم کمونیزم کارگری را به عنوان رهایی بخش جامعه در اعتراضات ایران بیشتر تقویت بکنند؟ کارگران و مردم ناراضی  را دور این پرچم جمع بکنند و تلاش بکنند حزبشان را حزب اجتماعی جامعه بکنند و تعداد بیشتری را جذب حزبشان بکنند؟ دوره فکرد کردن و تلاش برای وارد شدن به این مرحله است، دوره ای در واقع تعیین کننده، و در واقع دوره ای است که کارگران و مردم باید انتخاب بکنند. ما داریم وارد این فاز میشویم، به همین دلیل نقش و جایگاه تحزب کمونیستی اهمیت بسزایی پیدا کرده است.

حزب کمونیست کارگری از اول به وجودآمدنش و حضورش در جنبش کارگری بلاخره فرهنگ و سنت‌های رادیکال مطالبه گر و خواست‌های طبقاتی را نمایندگی کرده و از تمام جریانات دیگر همیشه جلوتر بوده است.  خواست افزایش دستمزد، مسئله زنان، حقوق کودکان آزادی تشکل کارگران، آزادی بیان و تمام اینها توسط چپ‌ها و کمونیست کارگری نمایندگی شده. در یک کلام چپ‌ها و کمونیست‌ها در این شرایط  باید تلاش کنند، پرچم کمونیزم را و سوسیالیست و همچنین پرچم کمونیزم کارگری را بیشتر دست مردم بدهند و حول این پرچم که پرچم رهایی بخش جامعه که برای دنیایی بهتر و آزاد است تاثیرات تعیین کننده را داشته باشند.

سیما: با تشکر از شما نسان نودینیان

نسان نودینیان: منم از شما تشکر می‌کنم

 

اینرا هم بخوانید

پیام ۴ زندانی سیاسی اعدام شده به مردم – نسان نودینیان

مندرج در ژورنال شماره ۶۳۹ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …