در روزهای اول مهر 98 شهر سنندج شاهد جنب جوش وسیعی برای نجات جان یک زندانی محکوم به اعدام بود.
در حالی که خبر اعدام لیلا زرافشان تقریبا مخفیانه صورت گرفت، فعالین علیه احکام اعدام همزمان خبر اعدام رزگار زندی را مطلع شدند.
لازم به ذکر است رزگار زندی در یک نزاع مرتکب قتل شده بود. طبق قوانین ارتجاعی و پوسیده اسلامی خون در مقابل خون باید انتقام گرفته شود. حکومت اسلامی برای این توحش احساسات جریحه دار خانواده های مقتولین را دستخوش این اقدام جنایکارانه قرار میدهد. یعنی قتلی سازماندهی شده و با برنامه از قبل و خانواده ها را شریک این جنایت میکند!
طی سه سالی که گذشت بارها خانواده رزگار برای جلوگیری از اعدام فرزندشان به خانواده مقتول مراجعه میکنند، متاسفانه این خانواده حاضر به دیدار با خانواده رزگار نمیشوند یا اینکه اگر هم دیداری صورت میگیرد جوابشان منفی است.
در روزهای اول مهر ماه سال جاری خبر اعدام رزگار با تاریخ اعلام میشود. با اعلام این خبر وسیعا فعالین کارگری، فعالین علیه اعدام و چهرهای محبوب شهر سنندج تلاشی دسته جمعی را برای نجات جان رزگارآغاز میکنند. این حرکت بشدت انساندوستانه تنها به سطح شهر سنندج خلاصه نمیشود، بلکه مردم از شهرهای دیگر نیز دست بکار میشوند. حضور تعدادی از فعالین شهر کامیاران و سقز در مقابل منزل مقتول برای گرفتن رضایت، تجمع شبانه در پارک شهرک صنعتی انجام میدهند تا به کمک مردم با قتل عمد دولتی مقابله بکنند. چندین گروه تلگرامی برای نجات جان رزگار ایجاد میشود. در این گروهها پیامهای حمایتی مردمی و فعالین، مرتب به اطلاع مردم میرسید. در کنار این اخبار شایعاتی نیز پخش میشود، مبنی بر اینکه رزگار اعدام نمیشود، بلکه خانواده مقتول خواهان تبعید او هستند.
خبر اعدام رزگار بامداد روز 9 مهر اعلام شد. تمامی تلاشها برای خبر رسانی، بحثها و تبدال نظرهای مردم، دخالتهایی که منجر به لغو این حکم قتل عمد هر دقیقه منتشر میشود.
فراخوان کمپین برای نجات رزگار . در روز 9 مهر ماه، از همان دقایق اول مردم قابل توجه ای در مقابل زندان سنندج حضور پیدا کردند. در میان جمعیتی که در مقابل زندان حاضر بودند، گذشته از خانواده رزگار زندی، چهرهایی همچون “محی الدین ابولقاسمی” وی تنها فرزندش که در یک نزاع بقتل میرسد، طناب دار را از گردان هیمن سیدی باز میکند و زندگی دوباره به او میبخشد! حضورش قدرت قلبی است برای خانواده رزگار، این پدر پیر خود نیز زخم خورده است اما تلاش میکند تا قتل عمدی دیگر در این شهر اتفاق نیفتتد.
چهره مهربان دایه شریفه ” مادر رامین حسین پناهی” ، نویسنده و شاعر “سیمین چایچی” فعال کارگری “خالد حسینی” و دهها نفر دیگر را شاهد بودیم.
در همین دقایق اولیه فیلمی ارسال میشود، جمعیت قابل توجه ای دیده میشوند از مردم شهر که در مقابل زندان حضور دارند.
ماشینهای زیاد نیروهای سرکوبگر نیز در منطقه حضور دارند و مدام در گشت هستند. هوا هم بشدت سرد است. تعدادی هم با آوردن پتو و چای برای حاضرین کمک رسانی میکنند. مردم توجه خاصی با دایه شریفه دارند، هوا سرد است و او همچنان در کنار مردم ایستاده است. چشمانش نگران است، دایه شریفه تجربه فرزند دلبندش را دارد. نمیتواند میدان را خالی کند و در کنار مردم میماند.
تعدادی تصاویر جدید ارسال میشود، هم حضور مردم را نشان میدهد، هم نیروهای سرگوبگر که آماده باش هستند. بر اساس گزارشات رئیس نیروی انتظامی و معاونش حضور دارند.
حول حوش سال 3 الی 3 و نیم است مردم را وادار میکنند با درب زندان فاصله بگیرند. فاصله مردم و درب زندان تقریبا 50 متر است. اما مردم همچنان خودشان را به محل میرسانند.
ساعت 4 صبح است گزارش میشود جمعیتی بین 500 تا 700 نفر در مقابل زندان حضور دارند. همزمان اعلام میکنند دادستان را از دری دیگر وارد زندان کردند. نیروهای انتظامی نمیکذارد مردم نزدیک شوند. در عین حال مردم سعی میکنند خانواده و بستگان رزگار را دلداری بدهند و میگویند رزگار نجات پیدا خواهد کرد.
اخبار تقریبا لحظه ای است. ما هم سعی میکنیم این اخبار را منتشر کنیم. در این شب تنها مردم شهر سنندج و سایر شهرهای کردستان نبود که بیدار بودند، قلب هزاران هزار انسان که برای زندگی میتپید بیدار بودند.
کمیته علیه اعدام با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد ما امشب با شما مردم شهر سنندج بیدار هستیم. هرمز رها و حسن صالحی بیدار بودند و خبر رسانی میکردند. پیامهای شخصی میامد و خبر میگرفتند. نفس من هم در سینه حبس بود، نفسم را حبس کرده بود، مبادا پیامها را اشتباهی حالی شوم. مدام اخبار از فیسبوک، تلگرام، انستاگرام میامد. تقریبا همه روحیه بالایی دارند، جمعیت حاضر با روشن شدن هوا بیشتر میشود. رژیم ساکت نیست سعی میکند یکجورهایی مردم را پراکنده کند، هنوز هوا خوب روشن نشده یک دفععه سروکله تعدادی بعنوان کارگر شهرداری پیدا میشود که با آب پاشیدن به چمنها سعی میکنند مردم از هم فاصله بگیرند و یا خسته هستند برگردانند و محل را ترک کنند.
ما این سر دنیا، با مردمی که در مقابل زندان شهر سنندج هستند بیداریم، شهری که بیداریش فقط برای دفاع از حرمت و ارزش انسانهاست. شهری که بارها نشان داده است، علیه این جنایتها سکوت نخواهد کرد. صحبت از کارهای که قبل انجام شده و موفق بوده اند.
ماشینهای پلیس چرخ میزنند، یک دفعه خبر آمد که وانتهای پلیس با میله های سد معبر آمده اند، اما گارد ویژه نیز در محل حضور پیدا کرد! با میله ها دور زندان را حفاظت کردند. هوا روشن است و مردم که حالا میگویند بالغ بر هزار نفر هستند منتظر هستند. منتظر خبر نجات رزگار زندی از اعدام !
خبر بیرون آمد، رزگار نجات یافت! مردم خوشحال هستند، تعدادی همینکه خبر نجات رزگار را میشنوند محل را ترک میکنند. باید بروند سر کار، پدر رزگار به همراه دهها نفر بر بلندی قرار میگیرد، خطاب به جمعیتی که در محل حضور دارند از خانواده مقتول تشکر میکند.
سیدخالد حسینی رشته کلام را بدست میگیرد و از خانواده مقتول قدردانی میکند. از جوانان میخواهد که در زندگی صبور باشند، از نزاع خودداری کنند تا شاهد چنین واقعه های تلخ و هولناکی نباشیم.
مردم محل را شاد ترک میکنند، تعداد خیلی محدود به همراه خانواده رزگار همچنان در مقابل زندان هستند، خبر واقعی را به اطلاع خانواده میرسانند. رزگار اعدام شد.
صدای ضجه مادر رزگار طنین انداز خیابان میشود! حاضرین مات و مبهوت میشوند ناباورانه اشک میریزند.
در حالی که از چندین جا خبر برای ما ارسال شد، تمام شد رزگار نجات یافت! بعد از مدتی خبر دادند متاسفانه رزگار اعدام شد.
مردم شهر سنندج در روز 9 مهر ماه غمیگن شدند، اما عزمشان برای مبارزه با قوانین ضد انسانی اعدام جزمتر شد.
جمهوری اسلامی از حضور پرقدرت مردم ترسید، به مردم کلک زد، میدانست اگر همان لحظه خبر را بدهد مردم در مقابل این قتل عمد و سازماندهی شده سکوت نخواهند کرد. میدانست درهای زندان را بر سرحکومت خراب میکردند.
در کمپین نجات رزگار زندی صدهها نفر به اشکال مختلف تلاش کردند، که جای قدردانی است! باید گفت مردم سنندج نشان دادند این قوانین تعلق به جامعه ندارد.
مردم میدانند که جمهوری اسلامی این روزها بیش از هر زمانی در ترس و بحران لاعلاج قرار گرفته است. و مردم عزمشان جزم است که این چوبه های دار را بر سر رژیم خراب کنند.
زنده باد تمامی انسانهایی که قلبشان برای انسانیت طپید، اگر چه رزگار را جانیان اسلامی اعدام کردند، اما مردم نشان دادند علیه اعدام هستند. اعدام قتل عمد دولتی است.
زنده با فعالین جنبش علیه اعدام!
نسرین رمضانعلی
ایسکرا ۱۰۰۹