جایگاه جنبش کارگری در خیزش مردمی

کارگر کمونیست: جایگاه جنبش کارگری و کلا کارگران و معلمان و بازنشستگان را در خیزش مردمی آبانماه 98 علیه گرانی و علیه جمهوری اسلامی را چگونه توضیح میدهد؟ در این رابطه چه تاکیداتی دارید؟
مصطفی صابر: خیزش انقلابی آبان 98 یکی دیگر از جلوه های اعتراض، ابراز وجود و ایفای نقش طبقه کارگر در صحنه سیاست بود؛ و این داستان زندگی جامعه ایران بعد از انقلاب 57 است و بعد از این هم ادامه خواهد داشت.
بخش های مختلف طبقه کارگر نیروی اصلی انقلاب علیه شاه و دیکتاتوری آریامهری بودند اما به اندازه کافی متشکل و آگاه و مجرب نبودند که قدرت و حاکمیت خود را برقرار و آرمان آزادی و برابری را متحقق کنند. بورژوازی در وحشت از انقلاب کارگری به عقب مانده ترین و وحشی ترین بخش طبقه خود یعنی اسلامیون و ملیون رضایت داد تا انقلاب 57 را به خون بکشد. ولی در طول این چهل سال حاکمیت کثیف جمهوری اسلامی نیز، طبقه کارگر با اعتصابات و اعتراضات خود ستون فقرات اعتراض اجتماعی و سیاسی در ایران بوده است و هرچه هم مبارزه علیه جمهوری اسلامی حادتر و عمومی تر میشود نقش تعیین کننده طبقه کارگر برجسته تر میشود.
به همین شورش انقلابی آبان 98 نگاه کنید، کدام نیروی طبقاتی دیگری میتواند چنین آتشین و آشتی ناپذیر به مراکز دولتی، اسلامی، نظامی و سمبل سرمایه داری یعنی بانکها هجوم ببرد؟ بنظر من وقایع آبان 98 اقدام و عمل مستقیم محرومترین بخش های طبقه کارگر در پاسخ به وضعیت غیر قابل تحمل خود و تلاش برای رهایی از شر جمهوری اسلامی بود.
اما به شعارها و فرهنگ سیاسی مسلط در ایران کنونی نگاه کنید، از آزادی زندانیان سیاسی، تا معیشت منزلت حق مسلم ماست، تا برابری زن و مرد تا الغاء مجازات اعدام و دفاع از حقوق کودکان و اعتراض به نابودی محیط زیست تا نان و آزادی و اداره شورایی و غیره، اینها شعارها و افق و چشم انداز اجتماعی کدام طبقه است؟
میخواهم بگویم اکنون طبقه کارگر (به معنای مارکسی و علمی کلمه، یعنی طبقه ای که مالک وسائل تولید نیست و برای گذران زندگی مجبور به فروش نیروی کار خود به سرمایه است) نه فقط در پیشاپیش مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی است، بلکه دارد عملا نشان میدهد که سرنگونی جمهوری اسلامی و ریشه کن کردن آن از حمله بی امان به سرمایه داری و کل نظام بردگی مزدی جدا نیست. این بنظر من پیام اصلی و محتوای طبقاتی شورش انقلابی آبان 98 بود.
اما جایگاه جنبش کارگری، یا بخش نسبتا متشکل طبقه کارگر، نظیر کارگران کارخانه ها، معلمان و بازنشستگان، در حرکات آبانماه چه بود؟ بنظرم بخاطر شکل این اعتراض که به صورت تظاهرات ها و حمله به مراکز دولتی، زد و خورد خیابانی، کنترل محلات و غیره بود و همینطور بخاطر اینکه حرکات آبانماه در اعتراض به گرانی بنزین بطور ناگهانی شعله ور شد، جایی باقی نمیگذاشت که بخش های متشکل طبقه کارگر بصورت متشکل قادر به دخالت مستقیم شوند. اما دو نکته را در این رابطه باید تاکید کرد:
اول) عصیان انقلابی آبانماه رعدی در آسمان بی ابر نبود. اعتصابات و تظاهرات و مبارزات کارگران، معلمان، بازنشستگان در سالهای اخیر، و همینطور دیگر اعتراضات بویژه مبارزات زنان و دانشجویان و غیره، زمینه ساز شورش آبانماه و فوران خشم انقلابی مردم علیه جمهوری اسلامی بودند.
دوم) ادامه و پیشروی جنبش سرنگونی که در آبانماه گامی بزرگ به پیش گذاشت و حکم مرگ جمهوری اسلامی را به کل جهان اعلام کرد، در گرو گسترش اعتصابات و مبارزات کارگران و گام برداشتن بسوی اعتصابات سراسری و بخصوص اعتصاب عمومی است.
بنظرم بسیار مهم است که این جمعبندی و جهت گیری را در جامعه وسیعا طرح کرد و برای موج بعدی انقلاب علیه جمهوری اسلامی و ادامه آن تا پیروزی آماده شد. این کاری است که حزب ما با تمام قوا به آن مشغول بوده و خواهد بود.

کارگر کمونیست ٥٩٨

اینرا هم بخوانید

انقلاب زن زندگی آزادی و جنگ حماس و اسرائیل! مصطفی صابر

مندرج در ژورنال شماره ۵۵۰ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …