جمهوری سوسیالیستی؟ جامعه و حکومتی انسانی و یا حکومتی ضد انسانی-دیکتاتوری و جامعه ای غیر انسانی

مارکس بعنوان یک انقلابی،تئوریسن جامعه ای انسانی بود. مخالفان مارکس اورا آرمانگرا واتوپیست نام نهادند که عقاید انسانگراییش فقط در تئوری معنا میدهد ودر عمل وجامعه هرگز پیاده نخواهد شد. مارکس به آزادی وبرابری انسان در جامعه معتقد بود.معتقد بود که انسان باید اختیار وسرنوشت خودش را بدست بگیرد. معتقد بود که طبقه مزد بگیر باید برخیزد واین نظام نابرابر وضد انسانی را سرنگون کند وجامعه ای آزاد وبرابر را جایگزین کند. مارکس معتقد بود که طبقه کارگر برای رسیدن به چنین هدفی باید بتواند حکومت بکند ومبارزه بر علیه این نظام وارونه را سازمان دهد ومقاومت آنان را که هزاران سال در حاکمیت بودند را یکبار وبرای همیشه در هم شکند.

مارکس در قرن 19 از کلمه دیکتاتوری پرولتاریا استفاده کرد که منظورش بطور مثال پس از شکست کمون پاریس در حقیقت همان حکومت پرولتاریا بود که کمون فاقدش بود. وبورژوازی توانست این حاکمیت نوپا را در مدت کوتاهی در هم شکند.

منظور مارکس ومعنای واژه دیکتاتوری پرولتاریا در آن برهه از زمان اصلا حکومت هیتلر، چنگیز خان، رضا خان، استالین وخمینی نبود. منظورش حکومت طبقه مزدبگیر  بود تا بتواند جامعه ای عاری از استثمار، نابرابر وانسان ستیز برقرار کند. منظورش جامعه انسانی وانسانگرا بود. مارکس معتقد بود که طبقه کارگر فقط با آزادی کل جامعه وکل انسان میتواند خودش را آزاد کند. در حقیقت آزادی طبقه کارگر در گرو آزادی کل جامعه وهمه انسانها در جامعه است. در یک کلام حکومت کارگری همان حکومت انسانی وانسانگرا است که میخواهد جامعه ای انسانی وحکومتی انسانی برقرار کند.

جمهوری سوسیالیستی = انسانی اجتماعی. همانطور که از اسمش پیدا است به معنی حکومت انسانی واجتماعی است.  حکومت کارگری حکومتی انسانی برای اجتماعی شدن همه انسانها در جامعه است. این حکومت در خدمت انسانها واجتماع در جامعه است. لفظ دیکتاتوری پرولتاریا دقیقا به همین معنا ومفهوم است.

هدف جمهوری سوسیالیستی بر قراری جامعه ای آزاد وبرابر است. جامعه ای که همه انسانها بتوانند در آن آزاد وبرابر باشند.

انقلاب سوسیالیستی با در هم شکستن حکومت ضد انسانی قابل وصول است وبرای مستقر کردن جمهوری سوسیالیستی طبقه کارگر وحکومتش باید مقاومت ضد انقلاب را در هم بشکند تا بتواند حکومت کارگری ویا جمهوری سوسیالیستی را بر قرار کند.

جمهوری سوسیالیستی در حقیقت حکومت وجامعه ای آزاد وبرابر است. انسانی ترین جامعه تاریخ بشری است که در آن از دیکتاتوری، اختناق، سانسور، سرکوب، شکنجه واعدام مخالف خبری نیست. کسی که فکر میکند دیکتاتوری پرولتاریا به معنی سانسور-زندان-شکنجه واعدام مخالفین حکومت است  متعلق به دنیای کمونیسم بورژوازی است. میخواهند آن دوران تاریک را به جامعه برگردانند. از تاریخ کمونیسم بورژوازی هنوز درس نگرفته . میگویند جمهوری سوسیالیستی یک جامعه طبقاتی است که گویا طبقه کارگر فعلا برای دهها وصدها سال تا فاز دوم کمونیسم باید دیکتاتوری را بر جامعه مستولی کند. آزادی وبرابری ویک جامعه انسانی را به آینده نامعلوم حواله میدهند. میخواهند مردم جامعه را فعلا با شعار دیکتاتوری  خوش خیم ( پرولتاریا) بسیج کنند.

اما مردم هر گز دنبال هیچ نوع دیکتاتوری واز جمله امروز دنبال دیکتاتوری پرولتاریا نخواهند رفت. اگر دیکتاتوری پرولتاریا از نظر مارکس در آن دوران به معنی حکومت کارگری  وانسانی ترین حکومت تاریخ بشر بود. اینان در قرن 21 منظورشان از دیکتاتوری همان دیکتاوری نوع استالین، انورخوجه وپول پوت است. حتی اگر خودشان هم به آن اعتقاد نداشته باشند جامعه این واژه ولفظ دیکتاتوری را به چنین معنایی  تبیین میکند . حکومت انسانی وجامعه انسانی در حقیقت همان جامعه ای است که انسان اختیار وسرنوشت خودش را خودش بدست میگیرد. جمهوری سوسیالیستی در حقیقت چنین جامعه ای میباشد.

اینرا هم بخوانید

جنبش انقلابی در ایران و وظایف انقلابیون و حزب کمونیست کارگری- مجید آذری

آنچه مسلم است این جنبش انقلابی آن پدیده ای است که حکک از دهها سال …