جنگ در اوکراین: بحران اقتصادی-اجتماعی و جنگ امپریالیستها

پوتین برای بقای خود وحکومت آدمکش خودش مانند هیتلر به جنگ نیاز دارد.
فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی واقمارش از قبیل کشورهای پیمان ورشو بخاطر بحران اقتصادی واجتماعی بود که دهها سال حکومت امپریالیستی شوروی را در هم پیچیده بود. رهبران شوروی نیک میدانستند که هرگز قادر نیستند بنام سوسیالیسم از این بیشتر سر مردم را کلاه بگذارند. بناچار به اردوگاه سرمایه داری غرب پیوستند وتمام رهبران سابق نظام ضد بشری سوسیالیسم بوژوازی سابق یک شبه سرمایه داران ورهبران مافیای حکومت روسیه جدید شدند .


حکومتهای غربی هم که دهها سال در میان مردم شوروی واقمارش تبلیغ وترویج کرده بودند که با فروپاشی کمونیسم روسی بهشت سرمایه داری سراغشان خواهد آمد با حکومتهای فروپاشیده جدید کماکان کنار آمدند. آمریکا واقمارش از ضعف حکومت روسیه تا توانستند امتیاز گرفتند وکشورهای پیمان ورشو؛ کشورهای جدا شده از شوروی را یکی پس از دیگری در فقدان خطر شوروی به اردوگاه خودشان وعضو ناتو نمودند.
رهبران روسیه برای سرکوب کردن مردم که از دست بحرانهای اقتصادی- اجتماعی نمیتوانستند کمر راست کنند را با تبلیغات ناسیونالیسم روسی وسرکوب و خفقان وجامعه ای دیکتاتور زده وحکومتی فردی مواجه کردند. پوتین در دهه اخیر بدرستی تشخیص داد که دیگر جوابگوی خواسته های بر حق مردم در روسیه نیست وبحران روسیه امروز بمراتب ویگرانگر تر از بحرانی است که شوروی سابق را واژگون کرد.
نگاهی به توازن قدرت امپریالیست غربی وآمریکا در زمان شوروی سابق وامروز روسیه واز دست دادن مناطق قدرت اقتصادی وسوق الجیشی روسیه میتواند نشان دهد که روسیه در مقام مقایسه با شوروی سابق در موقعیت امپریالیستی بسیار بدتری قرار دارد.
اگر کشورهای عضو ناتو وهم پیمان آمریکا قبلا ۱۴ کشور بلژیک-کانادا—دانمارک—فرانسه –ایسلند— ایتالیا– لوگزامبورک– -هلند— نوروژ—پرتقال— بریتانیا—آمریکا —یونان —ترکیه— آلمان– اسپانیا– بودند..امروز بعد از جنگ سرد وفروپاشی شوروی ؛ کشورهای آلمان شرقی—-چک—- مجارستان—لهستان—- بلغارستان—-استونیا—- لاتویا—- لیتونیا—-رومانی- —اسلواکیا—-اسلووینا—- آلبانی- —-کروشیا—–مانته نگرو—- صربستان شمالی هم به پیمان ناتو پیوسته اند ودر مقابل روسیه صف بندی کرده اند واز این نظر روسیه را در منگنه غرب ؛ ناتو وآمریکا قرار داده اند.


بدین جهت دولت پوتین تصمیم گرفت برای فرار از بحران خود را مدافع منافع ناسیونالیسم روسی قلمداد کند وبه جامعه روسیه اعلام کند که دشمن واقعی مردم در روسیه حکومت آمریکا وکشورهای ناتو هستند که در خارج ار مرزها صف کشیده اند.
پوتین تشخیص داده که برای تخفیف بحران اقتصادی- اجتماعی به منابع ومنافع امپریالیستی احتیاج دارد وباید هر چه در توان دارد بکار ببرد تا کشورهای جدیدالتاسیس شوروی سابق به اردوگاه سرمایه داری آمریکا وناتو نپیوندند.
از این جهت برای تخفیف بحران داخلی در جهت تصرف مناطق از دست داده خود است. در سال ۲۰۱۴ با اشغال نظامی گرجستان عملا باعث جلوگیری این کشور به عضویت در ناتو شد وچندسال بعد هم با حمله نظامی به اوکراین واشغال قسمتی از خاک آن به رهبران غرب واوکراین هشدار داد.


قمار پوتین وچشمک زدن به ترامپ وترامپیزم فاشیسم در غرب
پوتین با حمله نظامی ولشکر کشی به غرب عملا در صدد تضعیف جناح به اصطلاح لیبرال حاکمیت آمریکا وکشورهای غربی هم هست. میخواهد تعادل سیاسی واجتماعی این کشورهارا بنفع جناح فاشیستی تر نظیر ترامپ بر هم بزند در حقیقت میخواهد دولت بایدن را کاملا تضعیف ودر میان مدت راه را برای انتخاب ترامپ که هم پیمان او است وجناح ترامپیست در دولتهای غربی آماده کند. از طرف دیگر جناح ترامپیست جمهوریخواهان برای اشغال نظامی پوتین دارند هورا میکشند وعملا سیاست دمکراتها وبایدن را در مورد اشغال روسیه مسئول ارزیابی میکنند.
پوتین در حقیقت با گسترش امپراطوری خود در ضمن میخواهد در صف سرمایه داری غربی وحمایت از ترامپیسم به غربی ها ورهبران وطبقه حاکمه سرمایه داری بفهماند که تنها راه ادامه نظام سرمایه رهبری با مشتهای گره کرده وسرنیزه است که پوتین وچین دارند اعمال میکنند . وبا دمکراسی وفضای باز سیاسی غربی عملا امکان ادامه این نظام وجود ندارد. در حقیقت هم پوتیسم وهم ترامپیسم برای ادامه نظام سرمایه معتقد هستند که فضای باز سیاسی غرب مانع از کار سرمایه در غرب است. وبحران سرمایه در غرب بخاطر همین است. الگوی چین وروسیه تنها راه گریز از بحران اقتصادی-اجتماعی در غرب است که حکومتهای غربی را در بحران کامل فرو برده وغربی ها بهتر است برای فرار از بحران به دیکتاتوری عریان نوع پوتین وچین متوسل شوند .در حقیقت ترامپ وترامپیزم نماینده این جناح از سرمایه داری در غرب هستند که با مشت آهنین ودیکتاتوری عریان میخواهند حکومت کنند.


اگر چه بدون حمله نظامی پوتین؛ اکثر کشورهای جدید در ناتو عملا با حکومتهایی فاشیستی تر از ترامپ بر سرکارند که کاملا مورد تایید حکومت آمریکا واعضای ناتو وغرب هستند. در زمان اتحاد شوروی قرار بود ووعده داده شده بود این کشورها ومردمانشان از دمکراسی وآزادی سرمایه داری غربی بر خوردار خواهند شد بهشتی را که بمردم قول داده بودند عملا دراکثر کشورهای جدید ناتو نظیر لهستان ورومانی ومجارستان چیزی جز سرکوب وخفقان وفاشیسم دولتی به ارمغان نیاورده. مردم را از جنایات حکومت شوروی سابق به فاشیسم جدید حکومتی کنونی سوق دادند.


انتخاب نظام سرمایه از هر نوعش انتخاب بین بد وبدتر است.
بحران اقتصادی- اجتماعی در غرب باعث شده که جناحی از حاکمین برای رفع بحران شمشیرهارا از رو ببندند عروج ترامپ وترامپیست در حقیقت پاسخ نظام سرمایه به جنبش عظیم طبقه کارگر ونارسایی این نظام به خواسته های انسانی مردم وطبقه کارگر در این کشور ودر کشورهای سرمایه داری غربی است.
هم از این روست که ترامپ بخوبی تشخیص داده بود که نمیتواند با لیبرالیسم غربی وکشورهای غربی ناتو؛ برای رفع بحران کنار بیاید وخود را با پونین وروسیه هم پیمان وهم عقیده میدید وقصد داشت عملا ناتو را بنفع روسیه وپوتین اخته کند. اردوگاه جدید نظام سرمایه چین-روسیه در شرق وعروج فاشیسم علنی غربی در کشورهای سرمایه داری غربی نشان دهنده این واقعیت است که نظام سرمایه دیگر قادر نیست با دمکراسی وفضای باز سیاسی-اجتماعی تاکنونی بتواند ادامه حیات دهد. سرمایه داری در هر شکلش کاملا رو به بحران وبرای اکثریت فاطع مردم جهان که در کشورهای غربی وچین وروسیه وناتو وجهان سومی جز بدبختی ؛فقر ؛فلاکت ؛دیکتاتوری ؛جنایت وسرکوب چیزی نمیتواند به ارمفان بیاورد.


تنها راه رهایی طبقه کارگر ومردم در این کشورها وجهان ؛جامعه ای آزاد وبرابر -سوسیالیستی است که فقط با انقلاب اجتماعی میسر است که در آن استثمار وسرکوب اکثریت مردم توسط اقلیت سرمایه دار نابود شود.
جنگی که امروز پوتین در اوکراین براه انداخته واشغال اوکراین میتواند مانند اشغال اطریش توسط ارتش هیتلر به جنگی تمام عیار منجر شود. مردم دنیا از کشور گشایی وجهان گشایی طرفین جنگ امپریالیستی جز جنایت فقر ونابودی چیزی نصیبشان نخواهد شد.

اینرا هم بخوانید

جنبش انقلابی در ایران و وظایف انقلابیون و حزب کمونیست کارگری- مجید آذری

آنچه مسلم است این جنبش انقلابی آن پدیده ای است که حکک از دهها سال …