خبرگزاری حکومتی مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی رژیم تیتر زده:” در جامعه اسلامی انتظار آن است که یک جوان از نگاه به چهره و تصویر زن، تحریک شود و به دلیل ممنوعیت روابط آزاد، احساس کند نیاز به ازدواج دارد.» «تحریک نشدن جوانان برخی جوامع از زنان بیحجاب یا از برخی تصاویر مستهجن، ناشی از وجود تهذیب اجتماعی نیست، بلکه ناشی از بالا رفتن خط قناعت و رضایتمندی جنسی است.»ادامه خزعبلات این خبرگزاری برگرفته از وب سایتش ضمیه است
*****
حمایت از خانواده در کارکرد جنسی
اگر آستانه رضایتمندی جنسی را خطی فرضی بدانیم که نمایانگر آن است که رفتارهای جنسی در بالاتر از این سطح (خط) به نشاط و رضایتمندی میانجامد و پایینتر از آن، به رضایتمندی منجر نمیشود، پیامد بالا رفتن آستانه رضایتمندی (مانند بالا رفتن خط احساس فقر و احساس امنیت) اینگونه خواهد بود که: با وجود آنکه روابط جنسی متداول و قانونی توسط شخص انجام میشود، اما از برقراری رابطه، احساس رضایتمندی نخواهد کرد؛ از این رو در صدد بر میآید با شیوههای غیرمتعارف یا نامشروع به رضایتمندی دست یابد. به نظر میرسد سیاست دین، آن است که از بالا رفتن آستانه رضایتمندی جلوگیری کند و آن را در حدی نگه دارد که توقعات و حرص جنسی افزایش نیابد و در نتیجه، شخص از ارتباط جنسی درونخانوادگی احساس لذت و نشاط کند و مفاسد اجتماعی گسترده نشود؛ از این رو احکامی چون رعایت حجاب، حفظ نگاه، پرهیز از اختلاط بیمورد، پرهیز از خلوتنشینی، خوشصحبتی و مفاکهه با جنس مخالف، رعایت ارتباط با محارم ناهمجنس و مواردی از این دست، از یک سو و توصیه به خودآرایی همسران و ایجاد ارتباط جنسی بانشاط از سوی دیگر، به کارآمدی جنسی خانواده میانجامد.
میتوان حدس زد کمترین پیامد ابتذال در پوشش و سهلانگاری در روابط، کاهش موقعیت زن در خانواده و تغییر ذائقه جنسی است؛ چنانکه در دهههای اخیر تغییر ذائقه جنسی در برخی جوامع، سبب رویکرد بیش از پیش جوانان به روابط جنسی آزاد، روابط جنسی با محارم، همجنسگرایی و رابطهی جنسی با حیوانات و اشیا شده است و نه تنها رابطه جنسی زن و مرد در خارج از خانواده، طبیعی تلقی میشود که انحصار ارتباط جنسی با همسر، سبب تعجب و یا حتی تحقیر است.
در ادامه پاسدار نویسنده نتیجه گیری کرده:”با توجه به آنچه گفته شد، میتوان به یک شبهه پاسخ داد. گفته میشود چون انسان برآنچه منع شود، حریصتر میشود (الانسانُ حریصٌ عَلی ما مُنِعَ)؛ بنابراین الزام به حجاب، میتواند به افزایش حساسیتهای جنسی بینجامد. نگاهی به کشورهای اسلامی و غیراسلامی که حجاب را به عنوان الزام اجتماعی نپذیرفتهاند، نشان میدهد حساسیت جنسی در میان جوانان در آن جوامع، قابل مقایسه با جامعه ایران نیست و حضور زنان با پوششهای متنوع، سبب تحریک جوانان نمیشود؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ما خود با وضع قوانین الزامی، جامعه را نسبت به مسائل جنسی حساس کردهایم.بنابراین تحریک نشدن جوانان برخی جوامع از زنان بیحجاب یا از برخی تصاویر مستهجن، ناشی از وجود تهذیب اجتماعی نیست، بلکه ناشی از بالا رفتن خط قناعت و رضایتمندی جنسی است که از قضا بسیار مخاطرهآمیز میباشد. در جامعهی اسلامی انتظار آن است که یک جوان از نگاه به چهره و تصویر زن، تحریک شود و به دلیل ممنوعیت روابط آزاد، احساس کند نیاز به ازدواج دارد و پس از ازدواج، از ارتباط با همسر، احساس نشاط کند. شاید این مطلب شهید مطهری که «ازدواج جوان در جامعه اسلامی، خروج از محدودیت و در جوامع غربی، فرار از آزادی به محدودیت است»، بیارتباط با این بحث نباشد.