خط فقر، حقوق شهروندی و میزان حداقل دستمزد

اگر حداقل حقوق و دستمزد در جامعه تضمین کننده یک زندگی خوب برای شهروندانش نباشد، ما جامعه ای سالم و شاداب نخواهیم داشت. عامل اصلی و پایه ای جامعه ای شایسته انسان در گرو میزان درآمد افراد جامعه است. اگر شهروندان ما درآمدی بالای خط فقر نداشته باشند، جامعه بیماری خواهیم داشت.با نگاهی به کشورهای دنیا شما میتوانید این حکم را بخوبی محک بزنید و درستی یا نادرستیش را امتحان کنید.
اگر کشوری اروپایی مثلا آلمان، یا یکی از کشورهای اسکاندیناوی را مقایسه کنید با آمریکا، تفاوتهایشان را در تضمین کردن تامین حداقل رفاه برای شهروندانشان، میتوانید مشاهده کنید. ولی در جایی مثل ایران زندگی مردم به آنچنان سطح نازلی سقوط کرده که بطور مثال وقتیبخشی از افراد بیکار میشوند و منبع درآمدشان را از دست میدهند فورا به صف بیخانمانان پرتاب میشوند. بیخانمانان ضعیف ترین و آسیب پذیرترین بخش جامعه را تشکیل میدهند. البته تعداد این آدمها در جوامع ثروتمند هم کم نیست ولی نکته اینجاست در بسیاری از این کشورها از جمله کشورهای اسکاندیناوی به یمن دستاوردهای مبارزاتی جامعه مردم از یکسری حداقل هایی مثل بیمه بیکاری، کمک هزینه مسکن و غیره برخوردارند.
در همین دوران پاندمی کرونا و در نتیجه بیکارشدن بخش وسیعی از افراد شاغل ، وضعیت استثنایی را مشاهده میکنیم. از طرفی کشوری مثل آمریکا که از کشورهای ثروتمند دنیا محسوب میشود،بخش وسیعی از شهروندانش تحت فشار اقتصادی شدید قرار گرفته اند. در این کشور حکومت نتوانست حداقل رفاهی را برای شهروندانشان تضمین کند. اماما شاهد این بودیم که دولت زیر فشار جامعه مجبور شد به شهروندانی که منبع درآمدشان را در اثر پاندمی از دست داده بودند کمکهای نقدی بکند. هرچند که این کمکهای نقدی خیلی کمتر از میزانی است که بتواند مانع از درغلطیدن افراد بیشتری به صفوف بیخانمانان بشود.
ولی اگر به کشورهایی اروپائی مانند آلمان یا کشورهای اسکاندیناوی نگاهی کنیم، میبینیم که بخش وسیعی از شهروندان که بیکار شده اند در خطر سقوط به صف بیخانمان قرار نگرفته اند. یک دلیل ساده آن اینست که تضمین بیمه بیکاری و صندوقهایی که در اینگونه موارد به شهروندان کمک میکنند، در سیستم جامعه نهادنیه هستندکه تاریخ مبارزاتی قوی ای پشت آن نهفته است. و این همان حداقلی است که اجازه نمیدهد شهروندی در شرایط بحرانی همه چیزش را از دست بدهد.
لب کلام اینست که دولتها باید تضمین کنند که همه شهروندان حقوق پایه شهروندی رادریافت کنند. میزان این حقوق پایه شهروندی این است که تضمین کند شهروندان به زیر خط فقر رانده نمیشوند. و امروز در ایران ما شاهد این هستیم که مردم در مبارزاتشان دولت را در قبال تامین معیشت خود مسئول دانسته و اعتراض علیه فقر و گرسنگی و بیکاری هر روز گسترده تر میشود. از جمله یک اعتراض مردم به زندگی زیر خط فقر است و امروز کارگر، معلم، بازنشسته و بخش عظیمی از حقوق بگیران جامعه حرفشان اینست که اگر خط فقر ١٢ میلیون است حقوق ما نیز باید رقمی بالا تر از آن باشد تا بتوانیم زندگی کنیم و بر تبعیض ها و نابرابری ها اعتراض دارند.
نمود دیگر این اعتراضات کارزارهایی با عنوان “غذا نیست، ترس نیست”، و تجمعات هر روزه جوانان بیکار در شهرهای مختلف در مقابل مراکز کاری و تامین اجتماعی با خواست یا کار یا بیمه بیکاری است. و در همین راستا شاهد این هستیم که بخش های مختلف کارگری در مبارزات خود بر حقوق پایه ای چون درمان رایگان برای همه، تحصیل رایگان برای همه کودکان و داشتن حق مسکن تاکید دارند و این خواستها هر روز جلو تر آمده و میرود که به خواستهای سراسری همه مردم تبدیل شود.
باید وسیعا به این اعتراضات و به این کارزارها پیوست. خصوصا در این ماههای پایانی سال که بحث تعیین میزان حداقل دستمزد مطرح است باید متحد و یکپارچه خواهان این باشیم که میزان حداقل دسمتزد باید بالاتر از خط فقر باشد. بیمه بیکاری هم باید برابر با میزان حداقل دستمزد. صد البته حقوق بازنشستگان که چندین باز زیر خط فقر است باید ارتقاء داده شود و در هماهنگی با تورمی که در بازار هست، تعیین شود و این میزان باید بیشتر از حداقل دستمزد باشد و همصدا با هم اعلام کنیم معیشت، منزلت، حق مسلم ماست. خط فقر نه، یک زندگی شایسته انسان ، اینست خواسته اصلی ما مردم.
۱۷ ژانویه ۲۰۲۱

کارگر کمونیست ۶۵۸

اینرا هم بخوانید

این جنایات به هیچ وجه قابل توجیح نیستند!

از یکشنبه گذشته تا امروز طبق خبرهای رسمی سایت حکومتی ایلنا، ۱۶ کارگر دچار حادثه …