نگاهی به اطلاعیه ای از جانب گروهی از کارگران فولاد اهواز. با نگاهی به حرکت متحدانه و قاطع کارگران علیه شورای اسلامی

یک اتفاق مهم در این هفته برهم زدن بساط نمایش انتخاباتی شورای اسلامی در فولاد اهواز بود. در این حرکت اعتراضی کارگران بیش از پیش قدرت اتحاد و همبستگی خود را می بینند و این خود یک پیشروی مهم برای جلو بردن قدرتمند تر اعتراضاتشان علیه باند مافیای فولاد و تعرضات آنها به زندگی و معیشتشان است. در رابطه با این موضوع اطلاعیه ای از سوی کارگران صنعتی گروه ملی فولاد اهواز تحت عنوان “اتحاد رمز پیروزی است” منتشر شده است که انعکاسی از فضای موفقیت و پیروزی در میان این کارگران است. اما نویسندگان این اطلاعیه ضمن اذعان به قدرت اتحاد کارگران در پیروزی شان همچنان تلاش دارند اعتراض کارگر را در چهارچوب سیستم حاکم و کنترل شده نگاهدارند و بد نیست صحبتی صریح و روشن در مورد آن داشت. برای روشن شدن موضوع بد نیست ابتدا نگاهی به آنجا در فولاد اهواز در جدال با توطئه برپایی شورای اسلامی در این مجتمع سه هزار نفره گذشت، داشته باشیم و بعد ملاحظاتی در مورد اطلاعیه مورد نظر را تاکید کنیم.
با سر بلند کردن دوباره اعتراضات کارگران فولاد و از جمله حرکت اعتراضی آنها در سیزدهم دیماه علیه مدیران فاسد و بیرون کردن آنها از شرکت، مدیریت مافیایی حاکم بر کارخانه با همدستی خانه کارگریها و اداره کار و حراست دست به کار ایجاد شورای اسلامی شدند تا مانع قدرتگیری دوباره اعتراضات این کارگران و تکرار تجربه نیشکر هفت تپه در این مجتمع سه هزار نفره بشوند.
از همین رو آنها با نقشه ای از قبل مهندسی شده اعلام کرده بودند که ساعت ٩ صبح ٢٢ دی “انتخابات” برای برپایی شورای اسلامی انجام میگیرد و با بسیج دارو دسته هایشان و کاندید گرفتن از افراد معینی در این روز کار را یکسره کنند. بدین ترتیب از قبل زمینه چینی هایی صورت گرفته بود. در مقابل کارگران ایستاده و اعلام کرده بودند که اجازه این بازیها و توطئه گریها را نخواهند داد و در همین رابطه با بر ملا کردن چت های ردو بدل شده بین عبداله درویشی و سید علی موسوی از دست اندرکاران خانه کارگر و اداره کار با فاضل بختیاری مافیا و دلال فولاد و همدستی توطئه گرانه آنان برای راه اندازی شورای اسلامی کار و علیه فعالین کارگری، خود را برای جمع کردن بساط مضحکه مسخره انتخابات شورای اسلامی آماده کرده و طی بیانیه ای اعلام کردند که اجازه نمیدهند که شورای اسلامی تشکیل شود. در این بیانیه کارگران بر ایجاد تشکل مستقل و واقعی خود و اتکاء به تصمیم گیری در مجمع عمومی به عنوان تشکل واقعی شان تاکید داشتند. در همان مقطع کارگران نیشکر هفت تپه نیز طی پیامی به همرزمان خود در فولاد ضمن اشاره به تجربه خود و نقش جاسوسی و سرکوبگرانه شورای اسلامی در آنجا و مقابله جانانه شان با این نهاد سرکوب وجاسوسی در هفت تپه و کنار زدن آن، از کارگران فولاد خواستار به رسمیت نشناختن شورای اسلامی شدند.
در دل چنین جدال جانانه ای بود که کارگران فولاد از صبح روز ٢٢ دیماه در محلی که قرار بود نمایش انتخابات شورای اسلامی برگزار شود وسیعا جمع شدند و وقتی هیات دست اندر کار وارد محل شدند از آنها خواستند که بساطشان را جمع کنند و بروند. بعد نیز هنگامیکه آنها تحت عنوان اینکه این دستور صریح است و باید اجرا شود تلاش کردند کار خودشان را بکنند کارگران با پاسخ قاطع “اینجا فولاد است و ما تصمیم میگیریم” جلویشان ایستادند و کاری کردند که سازماندهنگان شورای اسلامی فورا محل را ترک کردند.
بدینگونه روز ٢٢ دیماه یک روز درخشان دیگر در مبارزات کارگران فولاد اهواز رقم خورد. در این جدال کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز بار دیگر کنار هم ایستادند و پیشتاز مبارزه علیه شوراهای اسلامی این نهاد کثیف ضد کارگری شدند و به همه کارگران در سطح جامعه برای جارو کردن بساط آن و بساط کلیه نهادهای جاسوسی و سرکوب از محیط های کارشان راه نشان دادند.
در حاشیه اطلاعیه کارگران صنعتی گروه ملی فولاد اهواز
در رابطه با حرکت متحدانه کارگران فولاد برای جمع کردن بساط نمایش انتخاباتی شورای اسلامی در این مجتمع کارگری در ٢٢ دی ماه اطلاعیه ای با امضا کارگران صنعتی گروه ملی فولاد اهواز منتشر شده که قابل تامل است. در اولین سطر این اطلاعیه چنین آمده است:
“در ابتدای سخن باید از تمامی برادرانی که با ایستادگی و مقاومت در مقابل شورای اسلامی کار (فرمایشی)،که هیچ گونه سنخیتی نه با اسلام داشته کمال تشکر و قدردانی را داشته باشیم.”.
اینگونه عبارات نظیر اینکه “هیچگونه سنخیتی با اسلام نداشته” هر هدفی داشته باشد بنفع کارگران نیست و ما را وارد بحث سنخیت داشتن و نداشتن با اسلام میکند. این کار ما نیست که سنخیت یا عدم سنخیت این نهادی که خودش خود را اسلامی میخواند و در خدمت حکومت است را تعیین کنیم. یک حزب اللهی میتواند با استناد به افاضات فلان آخوند ثایت کند که نخیر این نهاد با اسلام سنخیت دارد. چنین بیانی بنفع حکومت و کارفرمایان و علیه کارگران خواهد بود و در میان کارگران تفرقه ایجاد میکند. کارگران امرشان سنخیت و عدم سنخیت با اسلام نیست. بلکه امرشان اقداماتی است که با مصالح کارگران سنخیت دارد نه مساله دیگری. اجازه ندهیم که ما را به حیطه دسته بندی بر سر سنخیت و عدم سنخیت با اسلام بکشانند. این به شدت به زیان کارگران و به نفع مفتخوران حاکم و غیر حاکم است.
جدال کارگران با شوراهای اسلامی، جدال با سرکوبگری های حکومت توسط این نهادهای سرکوب و جاسوسی در محیط های کار است. و واقعیت اینست که مبارزه با شکل گیری شوراهای اسلامی همواره یک عرصه مهم مبارزات کارگری بوده است. دلیلش نیز به روشنی مکان تعریف شده این تشکلهای حکومتی علیه مبارزات کارگری است.
به عبارت روشنتر شوراهای اسلامی از همان ابتدا اساسا در مقابل تشکل یابی واقعی و مستقل کارگری یعنی شوراهای کارگری شکل گرفتند و نقش مهمی در سرکوب شوراها و جنبش کارگری داشته اند. این تشکلهای دست ساز حکومتی بنا بر تعریف و همانطور که از اسمشان مشخص است، تشكلهاي ايدئولوژيك اسلامي هستند كه مطابق قانون مصوب حکومت، کسانی حق انتخاب شدن در آنها را دارند که معتقد به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه هستند و نباید سابقه مخالفت با رژیم داشته باشند، و صلاحیت آنها قبلا توسط “هئیت تشخیص” که در واقع توسط وزارت کار و مراجع پلیسی انتخاب می شود، تایید میشود. بعلاوه در قانون شورای اسلامی قيد شده است كه آنها موظفند هرگونه ” تشنج و وقایع ناگوار” را به مقامات مربوطه گزارش کنند و وظيفه شان همکاری با مدیریت، بالا بردن تولید و حفظ نظم و انضباط و اخلاق اسلامی در محیط کار تعیین شده است. به این اعتبار شوراهای اسلامی ابزار دست مدیریت و دولت برای جاسوسی علیه کارگران و در خدمت سرکوب اعتراضات کارگری در محیط های کار است. در همین راستا جاسوسی و پیگرد فعالین و رهبران کارگری و بطور مثال اعمال فشار به زنان کارگر بر سر حجاب و مقررات اسلامی از جمله وظایف آنهاست و کار آنها ايجاد تفرقه در ميان كارگران بر اساس مذهب و جنسیت و کنترل اعتراضات کارگری در جهت منافع کارفرمایان و دولت است.
از همین رو جمهوری اسلامی در نیشکر هفت تپه بعد از سرکوب اعتراضات قدرتمند سال ٩٧ سعی کرد شوراهای اسلامی را علم کند و امروز نیز در برابر تحرک جدید اعتراضات کارگری در فولاد اهواز از همین در وارد شده است. خصوصا بلند شدن پرچم شوراها در این دو کانون داغ اعتراضات کارگری زنگ خطری برای حکومت بوده و جمهوری اسلامی تلاش میکند با استفاده از چنین نهادهای ضد کارگری ای صف اعتراض کارگران را متفرق کند، در مقابل سازمانیابی بیشتر آنها و قدرت یابی شوراها سدی باشد و با سرکوب اعتراضات کارگران از طریق این نهادهای ضد کارگری و کمیته انضباتی شان نگذارند اوضاع بیش از این از کنترلشان خارج شود. از جمله امروز نقش سرکوبگرانه شوراهای اسلامی در مبارزات کارگری و از جمله در نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز آشکار تر و عیان تر از هر وقت است و در مقابل چنین تلاشهایی است که مقابله با شوراهای اسلامی به عرصه مهم نبرد این کارگران تبدیل شده است. و این دومین بار است که کارگران فولاد اهواز جلوی تشکیل شوراهای اسلامی را میگیرند. کارگران نیشکر هفت تپه نیز در این رابطه و با خواست انحلال شورای اسلامی که بعد از سرکوب مبارزات آنان در سال ٩٧ علم شده بود، طومار اعتراضی ای با بیش ازهزار و ششصد امضا را به مقامات مسئول تحویل دادند و امضاها هنوز کامل نشده بود. بعلاو ه کارگران نیشکر هفت تپه با اعلام اینکه شورایی تصمیم میگیرند در عمل شوراهای اسلامی را از سر راه خود کنار زدند ویک شعار دائمی آنها در اعتراضاتشان تاکید بر انحلال شورای اسلامی بوده است.
آخرین کلام اینکه دوستان اسلام در حاکمیت است. اسلام در قدرت است. آنهم اسلام از نوع معین “شیعه”. سران این حکومت با توسل به صنعت مذهب بر گرده مردم حاکمیت کرده اند و چاپیده اند. یک دیکتاتوری تمام عیار که بنیانگزارش خمینی جلاد بود و با تاکید او بر جمهوری اسلامی نه یک کلام بیشتر و نه یک کلام کمتر، پایه های یکی از وحشی ترین و خونریزترین سرمایه داری گذاشته شد. این حکومت با نام خدا و با الله اکبر سر دادن ها و صلوات فرستادن ها کشتارها کرد تا پایه های حاکمیتش را استوار ساخت. قوانین ارتجاعی اسلامی این رژیم، قانون اساسی، قانون کار، قانون مجازاتهای اسلامی و قوانین آپارتاید جنسی بر تمامی ارکان جامعه حاکم است. قانون ایجاد شوراهای اسلامی در مراکز کاری یکی دیگر از همین دست قوانین است و کارگران خواستار برچیده شدن کل بساط آنها از محیط های کار هستند. امروز حرف کارگر و حرف مردم سرنگونی این حکومت با همه قوانین ارتجاعی اسلامی و کل بساط سرکوب و جنایتش است.
اما نکته قابل توجه دیگر در اطلاعیه منتشر شده به اسم کارگران صنعتی گروه ملی فولاد اهواز، اعتراض به مافیای رانت خوار حاکم بر فولاد اهواز و مدیران فاسد با واژه هایی چون مدیر “غیر بومی ” و نداشتن عدم ” تعادل مردانگی” بیان شده است. اینگونه واژه ها از نوع همان موضعگیریها و ادبیاتی است که اتقاقا شوراهای اسلامی و دست اندرکاران حکومت مبلغین آن هستند. بعلاوه اعتراض کارگران فولاد اهواز، همچون اعتراض کارگران نیشکر هفت تپه به بومی بودن یا نبودن مدیران نیست و نباید باشد. بلکه اعتراض آنها به ساختار اقتصادی سراپا فساد و رانت خواری حاکم و بر سر کار بودن مدیران دزد و مافیایی در مراکز کاری است. بومی بودن و نبودن مدیران مساله کارگران نیست و نبوده است بلکه ضد کارگری بودن آنها مساله اصلی و اساسی است و نباید وارد این نوع بحثهای بومی و غیر بومی شد. چون دقیقا این آنجایی است که کارفرمایان و سرمایه داران به کمک انها میان کارگران سعی میکنند تفرقه ایجاد کنند.
خلاصه کلام اطلاعیه مورد اشاره اعتراضی در چارچوب دعواها و نزاعهای پشت پرده بر سر دزدی های حاکم در این مجتمع سه هزار نفری است و اشاره اش به ایجاد شورای اسلامی در این شرکت برای اعتراضات کارگران از این دیدگاه است. بجای تاکید بر حفظ اتحاد کارگران علیه مدیران و سرمایه داران ضد کارگر وارد حوزه سنخیت با اسلام یا بومی و غیر بومی شدن برای کارگران سم است و ابزاری در خدمت سرمایه داران خواهد بود و باید بطور جدی از آن احتراز کرد.
این وظیفه فعالین رادیکال و معترض است که با جعبندی ای روشن و شفاف از آنچه در فولاد اهواز میگذرد و دستاورد مبارزه جانانه شان علیه شوراهای اسلامی و باند مافیایی حاکم پرچم مجمع عمومی کارگری و تصمیم گیری متحد و شورایی را در کنار همرزمانشان، کارگران نیشکر هفت تپه برافراشته نگاه دارند.

اینرا هم بخوانید

افزایش دستمزد یا حمله معیشتی گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه خط رفاه در تلویزیون کانال جدید

کارگر کمونیست ۸۲۴ حسن صالحی: در برنامه این هفته در مورد تعیین میزان حداقل دستمزد …