برخلاف نظر رضا پهلوی کلیه سران و دست اندرکاران شناخته شده و بعضاً نا شناخته حاکمیت اسلامی در ایران از نقطه نظر جنبش سرنگونی طلب مردم، متهم به ارتکاب جرم های جنائی سنگین محسوب میشوند و از این بابت بسیاری افراد در میان آنها به سبب معروفیت و مدارک و اسناد مسجل و غیرقابل انکار در موردشان، دارای جرم های محرز شناخته میشوند. علیرغم این، جنبش سرنگونی طلب مردم در صورت تسلیم بلاقید و شرط و یا سرنگونی قهر آمیز اقتدار جمهوری اسلامی، سران و عوامل قتل و کشتارشان را یک به یک در دادگاههای مدنی و قابل رویت و نظارت وجدان بشریت در روی کرۀ زمین با پیشترفته ترین قوانین موجود مدنی جهان، به پای میز محاکمه خواهد کشاند.
در حال حاضر همه سران و دست اندرکاران قدیم و جدید جمهوری اسلامی متهم به ارتکاب جرمهای سنگین جنائی هستند. علیرغم این، ما نیز به پرسنل هریک از ارگانهای سرکوب جمهوری اسلامی گوشزد و توصیه میکنیم که هر زمان که ارگانهای تروریستی و سرکوب جمهوری اسلامی را که عضو آنها هستند ترک کنند و از مشارکت در انجام فرامین فرماندهانشان تمارض نمایند از جرمشان کاسته اند و بهتر است بدانند که مردم دست به بخشیدنشان خلاف آنچه رضا پهلوی فکر میکند بمراتب بیشتر از او و “خاندان جلیل سلطنت” است.
سپاه پاسداران یک ارگان تروریستی از نوع مافیای شرقی و صاحب ثروت، سرمایه و نیروهای نظامی ویژه خود، بخش قدرتمند و قدرت نگهدار و تضمینی برای بقای حکومت جهل و جنایت اسلامی است.
ارتش در جمهوری اسلامی تاکنون حکم یک زائده سیاسی را برایش داشته است و میتواند بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی منحل شود و بسیاری از کادرهایش در صورت نداشتن پرونده همکاری در کشتارهای جمهوری اسلامی، میتوانند داوطلبانه به میلیس توده ای که جنبش مردم بلافاصله بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی تشکیل خواهد شد، بپیوندند.
آنچه که از صحبتها و مصاحبه های اخیر رضا پهلوی بر میاید این است که هنوز و بمراتب بیشتر از گذشته و بلکه تنها امیدش این است که بخشی از سپاه پاسداران علیه بخش دیگرش کودتا کند تا حتی الامکان جمهوری اسلامی بدست جنبش مردم سرنگون نشده، بتوان بزور هم که شده، جلوی “فاجعه سقوطِ همه چیز و کور شدن همۀ روزنه های امید” را گرفت. با ناکار شدن حاج قاسم، رضا پهلوی برای چند روزی دمق شد و صدایش در نیامد. حالا آمده است و میگوید که “حاج قاسم آدم مهمی جمهور اسلامی بود”. البته اینطور که معلوم است نامبرده امید اول ایشان برای به انجام رساندن کودتای مورد نظر و گرفتن زیر بغل ایشان نیز بود. منتها رضا پهلوی خیلی زود دریافت که امثال حاج قاسم سردار در داخل جمهوری اسلامی که بتوانند بار را بمقصد برسانند کم نیستند. حاج قاسم نشد گویا قرار است یک سردار “محبوب” دیگر عنقریب در میان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ظهور کند!
درست است که حکومت شاهنشاهی به آن مملکت بازگشتنی نیست منتها روزنه امید آن بلکه در لباس دیگری برای رضا پهلوی وجود دارد و راهی هم بجز “کودتای سرنوشت ساز سرداران تیمسار شدۀ و بوق ملی زده و تعدادی ملاهای عاصی و هراس برداشتۀ حوزه علمیه قم و نجف و اطراف و اکناف” برای باز نگاهداشتن آن روزنه امید برای آیندۀ خود و سرنوشت سیاسی آن مملکت در جلوی خود گشوده ندارد.
این راهی است که ترامپ و ریپابلیکنها به همراه اعضای قابل توجهی از سران حزب دمکرات و کل سران هیآت حاکمه آمریکا نیز میتوانند به آن فکر کنند. منتها آنها برای “رژیم چنج با کودتای داخلی بخشی از سپاه پاسداران علیه اقتدار خامنه ای” هیچ امکان و آلترناتیو قابل توافقی با جمهوری اسلامی و یا بخشی از سران آن از پاسداران و مکلایان و معممان مبتنی برکنار رفتن خامنه ای و تغییر وضع ” کنترل شدۀ” و مطلوب حال رضا پهلوی از بالا و یا حتی برافروختن جنگ با جمهوری اسلامی برای نیل به هدفشان ندارند هرچند که از نگاهداشتن فضای جنگی و ملتهب منطقه لحظه ای فروگذار نمیکنند.
دول غرب بویژه آمریکا نیز برای دست یافتن به هدفشان از بابت تعیین تکلیف جمهوری اسلامی بواسطه کودتا و یا “شورش کنترل شده” بخشی از سران و بدنۀ سپاه پاسداران و بلکه سران ارتش مفلوک و وطنپرست آن مملکت خیلی حساب میکنند. منتها باید تا میتوانند توده های وسیعی از مردم را اول به “رژیم چنج کودتائی و بیشتر وطنپرستانه و کمتر اسلامی” قانع کنند. برای نیل به این هدف فوق العاده رذیلانه و ضد انسانی از ابتدا لازم است که دخل و دمار زندگی مردم در آن مملکت را طوری در بیآورند که به هر اتفاقی حتی به کمترین تغییر ممکن از جانب هر کثافت ضد بشری که انجام پذیرفته باشد، قانع شوند.
همین راهی را که رضا پهلوی توصیه اش را میکند، ترامپ و حتی کل هیآت حاکمه آمریکا میتوانند توی سرشان داشته باشند منتها اجرای این هدف جنایتکارانۀ سیاسی مستلزم به سناریو سیاهی کشیدن و شبه سوریه ای شدن اوصاع مملکت و به گرسنگی انداختن بخشهای وسیعی از مردم برای قبولاندن “رژیم چنج کودتائی” به آنان است.
کمونیستها تنها جنبش سرنگونی طلب مردم را بیش از هرعامل تغییر دیگری در آن مملکت قادر به انجام تغییر لازم در آن مملکت و تأمین مطالبات انسانیشان مبتنی بر ” آزادی، برابری و رفاه عمومی” با سرنگونی تمام کمال جمهوری اسلامی و تأسیس یک حکومت شورائی و تأمین اهداف انسانی خود میدانند.
برای قطعیت بخشیدن به سرنگونی جمهوری اسلامی و برپائی یک حکومت شورائی با هدف تأمین ” آزادی، برابری و رفاه عمومی” به حزب کمونیست کارگری ایران بپیوندید!
اینرا هم بخوانید
از لنین بیاموزیم!
لنین: “اگر قرار باشد که سوسیالیسم فقط زمانی بوقوع بپیوندد که شعور و توسعه فکری …