رژیم اسلامی کشنده آرزوها

کارگر کمونیست ۶۶۱
خود کشی کودکان فقر زده متاسفانه به یک پدیده فراگیر تبدیل شده است. آخرین آن محمد کودک ۱۴ ساله اهل ماهشهر خوزستان که جزء کودکانی بود که فرصت نیافت به آرزویی فکر کند یا اگر هم آرزویی داشت (در مورد محمد فوتبالیست شدن) چنان دور از دسترس می نمود که زنده بودن بی مفهوم شده بود. برای محمد علاقه مندی به فوتبال به توپ جمع کنی خلاصه شد تا شاید دست لطفی به سویش دراز شود، تا شاید یک روزی…

از میان میلیونها میلیون کودک غرق در فقر و فلاکت یکی از این شانس برخوردار شد که بشود ماردونا اما بقیه چیزی بهتر از محمد زندگی شان رقم نخواهد خورد.

در یک شرایط انسانی کودکی یعنی سرخوشی و سر زندگی، اما در رژیم اسلامی سرمایه به سرعت کودکان ما “بزرگ” می شوند. با مسایلی روبرو میشوند که تحمل آن برای هر انسان بزرگ سالی نیز دشوار و پر از رنج و غصه است. دنیای شاد کودکانه تبدیل به دنیای بی آرزو می شود. فقر کشنده آرزوهاست. فقر پدیده ای است که از سوی مذهب تقدس می یابد. فقر به “بی نیازی از مال دنیا” تعبیر می شود و به فضیلت ارتقا می یابد؛ اما فقر در واقع عدم دسترسی بخش وسیعی از مردم به کوچکترین نیازهای یک فرد است. فقر موجب نابودی خود وجودی فرد به عنوان یک انسان است. و کودکان معصوم ما هنوز خود وجودی شان شکل نگرفته، له می شوند.

فقر پدیده شومی است که نتیجه کارکرد نظام های طبقاتی است که مدام باز تولید می شود. جمهوری اسلامی به طریق اولی به عنوان رژیم اسلامی سرمایه در توسعه و گسترش این پدیده نقش اول و آخر را دارد. خودکشی کودکانمان را باید به پای جمهوری اسلامی نوشت که روزبروز دامنه فقر و فلاکت را گسترش میدهد و آرزوی داشتن یک زندگی شاد را ممنوع کرده است و کشنده آرزوهاست.

اینرا هم بخوانید

اول مه فرصتی برای ابراز چپ اجتماعی- یاشار سهندی

میثاقی در شش بند از سوی هشت تشکل کارگران، بازنشستگان، دادخواهان، پرستاران و زنان به …