قیام علیه حکومت اسلامی سرمایه داران! سالگرد یورش رژیم به یورش علیه رژیم تبدیل شد!

قسمت اول:

9 دی سال 1388 را به خاطر بیاورید. روزی که حکومت اسلامی هر چه مسلسل بدست و چاقو کش و باتوم بدست در ایران داشت  را به تهران فراخواند تا قیام مردم تهران را در هم بکوبد. تا به قول خودشان نگذارند مردم معترض در شش نقطه تهران به هم متصل شوند و خیمه ظلم و جنایت و فساد اسلامی سرمایه داران حاکم در ایران را در هم بکوبند!

طنز تلخی است برای سران حکومت اسلامی که سالگرد “پیروزی” شان علیه مردم معترض در 88، به روز عصیان مجدد همان مردم بر علیه همان حکومت در سال 96 تبدیل شده است و مردم جان به لب رسیده مجددا و این بار در اشکال و ابعادی دیگر به سراغ حکام اسلامی آمدند!

ویژگیهای قیام ماه دی 96 چه ها هستند؟ چه تشابهاتی و چه تفاوتهایی با قیام 88 دارد؟ چه امکاناتی برای پایان دادن به چهل سال ظلم و جنایت و تبه کاری حاکم دارد؟ چه موانعی در مقابلش قرار دارند؟ ملزومات پیروزی سیاسی این جنبش چه ها هستند؟

در این سلسله یادداشتها به هر کدام از این سئوالات خواهیم پرداخت.

اما اینجا این نکته را برجسته میکنیم که به نظر میرسید تلاش سازمانیافته ای از جانب حکومتیها پیش رفت تا این تصویر را رایج کنند که جنبش 88 انشاالله گربه بود و همه چیز به خیر و خوشی گذشت و حکومت بر سر جایش ماند و اینکه 9 دی 88 پایان قطعی بر جنبشی بود که خیلی سریع همه بنیادهای حکومت اسلامی را هدف گرفته بود. اما اعتراضات دی 96 که تازه شروع شده است نشان داد که این فقط یک خودفریبی از طرف سران حکومت و ایدئولوگهای طرفدار حفظ نظام بود و دیگر هیچ.

شبح 88 هرگز از بالای سر حکومت اسلامی کنار نرفته بود و نمیتوانست کنار برود. به این دلیل ساده که این شبح بالای سر حکومت سایه ای از حقایق بنیادی تر در زمین و جامعه  تحت سلطه حکومت اسلامی سرمایه داران بود. قیام 88 سرکوب شده بود اما منبع آن قیام سرجایش بود. میتوان جنبشی را سرکوب کرد اما جنبشی که بنیادهای مادیش بر جایش است دیر یا زود بازمیگردد. و امروز آن جنبش باز گشته است و اتفاقا در اشکال و ابعادی بسیار قدرتمندتر بازگشته است.

همینجا به روشنی باید بگوییم که مستقل از اینکه سرنوشت جنبش اعتراضی امروز در این مقطع چه باشد، پایان قطعی اش فقط با پایان حیات سیاسی حکومت اسلامی قابل تصور است. جنبشهای سیاسی را شاید بتوان در مقطعی سرکوب کرد اما آن جبنشها تا زمانیکه بنیادهای اقتصادی وسیاسیشان پابرجا هستند مجددا باز میگردند. بدون هیچ تردیدی.

نبردی سرنوشت ساز میان توده های تحت ستم، کارگران، تهیدستان، بیکاران، زنان و جوانانی که 40 سال است مورد تعرض حکام اسلامی سرمایه دار و قوانین اسلامیش قرار گرفته اند، کارگرانی که در سالها و مخصوصا ماههای اخیر اعتصابات و اعتراضات قدرتمندی را علیه سرمایه داران حاکم پیش برده اند از یکطرف و طبقه سرمایه دار حاکم و حکومت اسلامیش آغاز شده است.

حکومت اسلامی در همین چند روز آغاز این نبرد بزرگ تاریخی سردرگم شده است. شوک شده اند و نمیدانند چکار کنند. نمیدانند چگونه سرکوب کنند. نمیدانند آیا راه سازشی است و چگونه میشود “سازش” کرد. نمیدانند عقب نشینی کنند یا تعرض کنند. نمیدانند کدام راه حکومتشان را از این تعرض سراسری میتواند حد اقل برای مدتی نجات دهد. نمیدانند و این فقط نشانه ای مهم از قدرت اعتراضی و ضعف حکومت در مقابلش است.

علایم سردرگمی در میان سران حکومت اسلامی:

جناح روحانی این اعتراضات را زیر سر  جناح مقابل در مشهد قلمداد کرد که مثلا میخواهند زیر پای دولت اصلاح طلب در مقابل جناح اصولگرا را خالی کنند. خیلی زود معلوم شد که حتی اگر ذره ای حقیقت در این ادعا باشد، جناح اصولگرا حماقت بخرج داده است. نفهمیده است که توده های کارگر و بیکار و زن و جوان منزجر از کل این حکومت میخواهند و میتوانند این کمشکش درون حکومتی جناحها را به قیامی علیه همه جناحها تبدیل کنند. و البته تبدیل کردند. شعار “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگرتمامه ماجرا” بهترین سمبل این حقیقت سیاسی است.

مثال روشن این سردرگمی را میتوان در اظهارات یک عضوهیأت اجرائی “فراکسیون مستقلین ولائی” در مجلس اسلامی دید که گفت: “هرکسی قایق نظام را سوراخ کند بداند که همه با هم غرق می شویم”.

این بیان روشن و صادقانه ای از غریزه بقاء نفس سیاسی کل حکومت است که براستی که گویای  حقایق سیاسی مهمی است. قایقی به نام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که پر از خون و لجن و کثافت است. سکاندار این قایق ولی فقیهی به نام خامنه ای است که در معیت روسای قوه قضاییه و رئیس مجلس و رئیس جمهور تقلا میکنند غرق نشوند.

یک بار قیام 88 میخواست این  قایق را غرق کند که موفق نشد. این بار قیام 96 برای غرق کردن این قایق دست به کار شده است. یک تلنگر جدی میتواند کارش را تمام کند. در غیر اینصورت غرق کردن این قایق و سرنشینان دور تازه ای از جنبش سرنگونی طلبانه را لازم خواهد داشت.

نبرد حق طلبانه ای که آغاز شده است را باید به سرانجام رساند. باید به پیروزی رساند. در فاصله هر مبارزه حق طلبانه ای که آغاز میشود تا پیروزیش حتما دنیایی پیچیده از سازماندهی، شعارها، تاکتیکها، مقابله ها و خنثی کردنهای انواع و اقسام توطئه های طبقات حاکم وجود  دارند. اما هم آغاز هر مبارزه و هم پیروز کردن آن دو لحظه بسیار حیاتی هستند.

7 دی امسال مبارزه ای آغاز شده است که میتواند طومار یک حکومت اسلامی طبقه سرمایه دار را در هم بپیچد و افق یک زندگی انسانی برای همه مردم ایران را باز کند. باید با تمام قدرت برای پیروز کردن این نبرد سرنوشت ساز پیش رفت. راه برگشت نداریم. هر راه برگشت به معنای ادامه جنایت، دزدی، سرکوب، فساد، تبعیض و تباهی است و البته دور تازه ای از مبارزه برای پایان دادن به عمر نکبت بار حکومت اسلامی.

میتوان و باید جدا تلاش کنیم دور جدید تعرض انقلابی علیه حکومت اسلامی سرمایه داران حاکم را به آخرین دور تبدیل کنیم. و فراموش نکنیم که با سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه داران در ایران، جنبش انقلابی پیروز در ایران راهگشای رهایی میلیونها مردم در عراق و افغانستان و کل منطقه خواهند بود.

ادامه دارد ….

11 دی 1396- 1 ژانویه 2018

ebrahimi1917@gmail.com

 

اینرا هم بخوانید

پیامبر گوشت‌تلخ، امام علی خشن – محسن ابراهیمی

مندرج در ژورنال شماره ۷۰۰ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …