ما میگیم حقوق کمه، قیمت نان گران میشه! مهران محبی

یک بیان صریح، ساده و عامه فهم که موقعیت، شرایط و منافعی عمیقا متضاد میان حکومت و اکثریت جامعه را به تصویر می کشد! “ما میگیم حقوق کمه، قیمت نان گران میشه” یکی از شعارهای بازنشستگان در یکی از تجمعات روز سه شنبه در اعتراض به شرایط معیشتی و پائین بودن سطح حقوقهایشان است. هر ناظر بی طرفی این شعار بازنشستگان را گوش بدهد، عمق و گستره فساد، چپاولگری و دزدی و غارتگری حکومت از اموال اجتماعی و حتی حقوق و دستمزد فردی افراد جامعه را در می یابد.
این شعار بازنشستگان از طرفی به صراحت بیان کننده وضعیت فلاکتبار زندگی اکثریت مردم کارگر، مزدبگیر و زحمتکش جامعه است که از این طریق می توان به وضعیت زندگی فاجعه بار میلیونها کارگر و مزدبگیر اخراجی و بیکار و فاقد درآمد هم پی برد و از طرف دیگر وضعیت یک حکومت جنایتکار به بن بست رسیده را شرح می دهد که با هیچ معیاری ویژگی حکومت و دولت بودن حتی عقب مانده ترین نوع سرمایه داری موجود در جهان را ندارد. دستجات و باندهای جنایتکاری هستند که مانند دزدان و جانیان سر گردنه گیر باید برای حفظ خود و همدستانشان باجگیری، غارت و دزدی کنند و هر صاحب مالی که مقاومت کند، از پای درش آورند.
جمهوری اسلامی امروز حتی حکومت بحران سالهای اول بعد از سال 57 هم نیست. این حکومتی بود که با کمک دول غربی و آمریکا برای مقابله با بحران سرمایه داری در ایران و باز گرداندن آرامش و شرایط متعارف برای تولید و بازگشت به بازار سرمایه داری جهانی بعد از انقلاب 57 از طریق سرکوب و به خون کشیدن انقلاب به قدرت رسید. امروز حتی آن حکومت بحران از نظر دول سرمایه داری جهانی هم نیست. این حکومت که سرمایه داری غرب انتظار داشت بتواند بعد از چند سال انقلاب را سرکوب و جامعه و بویژه طبقه کارگر را رام و به سکوت کشاند، ناکام ماند و خود به عامل بحران تبدیل شده است. از نظر سیاسی سالهاست که برای حامیانش در عرصه بین المللی دردسر ساز و مشکل آفرین شده و افسار پاره کرده است. افسار گسیختگی سیاسی امروز جمهوری اسلامی که منطبق با هویت ایدئولوژیکی تقابل با غرب و آمریکا از بدو استقرارش است، باعث قطع روابط اقتصادی و تجاری و بانکی با همه کشورهای صاحب صنایع و تکنولوژی و سرمایه شده و حالا یک حاکمیت از هر نظر در بن بست و محاصره است.
جمهوری اسلامی حتی با عقب مانده ترین دولتها و حکومتهای سرمایه داری از نظر توانمندی در تأمین حداقل شرایط برای سرمایه گذاری چه داخلی و چه بین المللی قابل مقایسه نیست و در نتیجه نه تنها برای سرمایه گذاریهای بخش خصوصی مجال و شرایط سرمایه گذاری را فراهم ننموده و گردش چرخ تولید و به یک معنا بقاء معمول اقتصاد سرمایه داری را در ایران با بحران و مخاطره مواجه کرده، بلکه بخش انحصاری خودش هم که باید از درآمدهای آن هزینه ادامه حیات خود را تأمین کند، به ورشکستگی دچار کرده است.
جمهوری اسلامی حکومتی است که هر روز باید برای سرپا ماندنش تا روز بعد مانند راهزن دست به راهزنی و دزدی بزند. وضعیت امروز این حکومت هیچ شباهتی با وضعیت یک حکومتی که امیدوار است تا چند سال دیگر دوام بیاورد، ندارد. هیچ راه حلی برای کاهش از بحران اقتصادیش ندارد. نه تنها توان کنترل یک روز قیمت در بازار را ندارد، بلکه مجبور است برای جبران کسری هزینه های دستگاههای حکومتیش هر چند ماه یکبار به طور رسمی قیمت اساسی ترین مایحتاج عموم مردم مانند نان و دیگر اقلام غذائی، دارو، آب، برق و گاز را ده ها درصد گران کند.
همین حکومت و دولت فاسد و چپاولگر که با وجود اعتراف و ارائه آمار خودشان ، نرخ تورم در پایان سال گذشته 5/46 درصد بود، حقوق کارگران برای امسال را 27 درصد افزایش دادند و در حالیکه کمتر از 5 ماه از سال جاری سپری شده ، در هفته دو الی سه بار تجمعات بازنشستگان در اعتراض به پائین بودن حقوق و سرسام آور بودن گرانی شکل می گیرد. قیمت نان را 40 درصد به طور رسمی گرانتر کرده اند. این یک اقدام مطلوب و از سر رضایت برای حکومت نیست. خود زنی از روی ناچاری است.
گران کردن قیمت ها، مخصوصا قیمت اقلام اساسی مورد نیاز زندگی عموم مردم در حالیکه اکثریت آن مردم به گرانی و پائین بودن سطح حقوق و درآمدشان معترضند، فقط می تواند پاسخ حکومتی مانند جمهوری اسلامی باشد که دورنما و امید به ماندگاریش فراتر و بیشتر از یک روزنیست. پاسخ حکومتی است که امید ندارد فردا هم بر جامعه حاکم بماند و به زیرش نکشند. حکومت مدام با کابوس سرنگون شدن توسط مردم خشمگینی که در کمینش نشسته و هر آن ممکن است با هر بهانه ای خیابان و مراکز کار و تولید را برایش به جهنم تبدیل کنند، بسر می برد.
این حکومت چاره ای ندارد. می داند که بزودی سرنگون خواهد شد و چنانچه با هر چنگ انداختنی بر زندگی و حیات مردم جامعه، بتواند یک روز دیگر بر حیات ننگینش بیافزاید، خود را آنروز پیروز میدان جنگ با جامعه می داند و به آن راضی است و بر خود می بالد. و حرف مردم اینست که به عقب برنمیگردیم و فقر فساد گرونی میریم تا سرنگونی شعار انقلاب زن زندگی آزادی است.
کارگر کمونیست 792