نگاه هفته: مجموعه اخبار و گزارشات هفته در شهرهای کردستان

روزبیست و پنجم نوامبر روز جهانی علیه خشونت نسبت به زنان است. به کارگیری خشونت علیه زنان و در برخی مواقع تا حد مرگ آن هاست. خشونت علیه زنان در کشورهائ اسلام زده از جمله  ایران وجود دارد.

مبارزه با خشونت در ابعاد وسیع در جهان صورت می گیرد. این خشونت ها نه تنها از سوی دولتمردان که برای نمونه از سوی مردان خانواده و  در محل های کار نیز، دراشکالی متفاوت صورت می گیرد. از شیدا از میدیای اجتماعی نوشته ای را در همین رابطه با تیتر “نه بحشونت” منتشر کرده ایم.

در ارتباط با صنعت سکس و سرمایه داری از میدیای اجتماعی نوشته ای را متشر کرده ام.

سه گزارش از اعتصابات ٢٢ و ٢٣ آبان ماه ٩٧  معلمان از شهرهای سقز، مریوان و سنندج در این ستون را منتشر کرده ایم.

نه به خشونت

خواندم کە خشونت همیشە چشم کبود و دندان شکستە نیست خشونت اضطرابی است کە در جان زن است. من یک زنم زنی کە در جامعە مرد سالار همیشە، هر روز وهرلحظە مورد خشم وتبعیض قرار گرفتە از حجاب اجباری ومحدودیت وسرکوب وسرزنش گرفتە تا ترس از کوچە وخیابان و ماشین ومتلک ومزاحمت …این وضعیت شدە زندگی هر روز ما و بدا بە حالمان کە عادی شدە .

چیزی کە دراین  سالها در اوج شور وشوق جوانی ام همیشە باعث استرس ونگرانی ام  شدە توهینی است کە از جامعە مردسالار نصیبم شدە.

چرا زنها اینقدر بدبختن کە همیشە باید انتظار بکشند؟ چطور یک ازدواج پا می گیرد واین مردها چقدر خودخواهند انگار می خواهند جنس بنجلی را بخرند، هی نگاە می کنند و پا پس می کشند. چەکسی حق دیدن ، دودوتا چهارتا کردن نظر دادن و انتخاب کردن را  بە انها دادە ؟می آیند می بینند نمی پسندند یا یک طرفە باکمال اعتماد بنفس می پسندند. من یک زنم من آدمم  می توانم مریض باشم بی حال وگرفتە باشم می توانم بعضی وقتا شاد یا غمگین باشم نامرتب باشم وآرایش نکردە من جنس فروشی نیستم ،من کالا نیستم من عروسک مغازە نیستم  یک زنم من آدمم . خودم را سادە و راحت دوس دارم ، جانم روانم وفکر وشخصیتم را دوس دارم من را آدم ببینید باهمە خوبی ها وبدی ها من جنس فروشی نیستم .

“شیدا ”

گزارش تحصن ٢٢ و ٢٣ آبان ماه شهرستان سقز

در پاسخ بە فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، در روز اول تحصن؛ سەشنبە ٢٢ آبان ماه، بیش از ٣٥٠ نفر از معلمین سقز و بخش زیویە در بیشتر از ٤٠ آموزشگاه این شهرستان مشارکت داشتند و در روز دوم، این آمار فراتر رفت بطوریکە در روز چهارشنبە ٢٣ آبان بیش از ٥٠٠ معلم در دفاتر بیش از ٥٠ مدرسەی این شهرستان تحصن کردند.

مشارکت همکاران خانم چنان چشمگیر بود که تحسین تمامی معلمان از فعال بودن و مطالبەگری آگاهانەی آنان را به دنبال داشت. از نکات قابل توجە اینکە در تعدادی از مدارس، اولیای دانش آموزان همبستگی خود را با معلمین اعلام داشتند و همچنین حضور تعدادی از بازنشستگان در مدارس و اعلام همبستگی با شاغلین، قوت قلبی برای ادامه راه و همبستگی هر چه بیشتر همکاران بود.

این میزان مشارکت در حالی انجام گرفت کە روز قبل از تحصن، دادستان سقز در مصاحبەای اعلام کرد کە بە حکم دادیار دادسرا، مبنی بر تبرئە و قرار منع تعقیب ٦ معلم سقزی کە در تحصن مهرماە شرکت کردە بودند، اعتراض میکند! اما معلمین سقز و زیویە با مشارکت بالایشان، بر مطالبەگری قانونی خود مجددا تاکید کردە و بر درستی حکم اولیەی دادیار محترم، صحە گذاشتند.

بنا به گزارشات، عصر روز سه شنبه ٢٢ آبانماه بیشتر مدیران مدارس از جانب اداره به ساختمان اداری احضار شده و جلسه ی توجیهی برای آنان برگزار کردەاند. در این جلسه رئیس اداره و کارشناس حراست، مدیران را جهت به کار بردن هرگونە تلاشی، برای جلوگیری از برگزاری تحصن در روز چهارشنبه ٢٣ آبان ماه ترغیب نمودەاند. گزارشهای رسیدە از مدارس حاکیست کە بە جز عدەی قلیلی از مدیران کە خارج از شرح وظایف شغلی اشان، بە تهدید و اقدام اهانت آمیز مبادرت کردە بودند؛ خوشبختانە سایر مدیران در مدارس متحصن، همراهی و همکاری خوبی با معلمان داشتەاند.

آنچنانکه اشاره شد هیچکدام از این اقدامات پیشگیرانە نتوانست مانع از برگزاری تحصن شود و تحصن معلمین مدارس شهرستان سقز با اتحاد و انسجام بسیار مطلوبی برگزار گردید.

قابل توجە اینکە گویا عدەای با اعمال سلیقەهای شخصی در صددند کە با انجام عکس العمل های فراقانونی جهت توقف فعالیت های قانونی و حق خواهانەی فعالین صنفی عمل نمایند اما معلمین سقز اعلام کردەاند در صورتیکە برای معلمان متحصن و فعالان صنفی مشکلی ایجاد شود، ضمن حمایت از آنان، اعتراضات خود را در سطح گستردەتر و با شدت بیشتری ادامە خواهند داد.

گزارش تحصن در سنندج

پیرو فراخوان شورای هماهنگی صنفی فرهنگیان ایران در روزهای ٢٢ و ٢٣ آبان ماه، دومین تحصن سال تحصیلی ٩٨_٩٧ شکل گرفت. در این تحصن ٤٥ آموزشگاه، با مشارکت حداکثری و فعال معلمین، مدیران و معاونین مدارس در سطح شهر سنندج و حومه برگزار گردید.

اهمیت حضور کمی و کیفی زنان در راستای تحقق اهداف جنبش های صنفی و اجتماعی انکارناپذیر می باشد و آنچه که در این تحصن و دیگر اعتراضات چند سال گذشته ی فرهنگیان و به ویژه در سطح سنندج بسیار چشم گیر بوده است، حضور و دخالت موثر و فعالانه ی معلمان زن است که درصد قابل توجهی از تحصن کنندگان را تشکیل داده و حضور آنان در تجمعات و اعتراضات اخیر، بسیار پررنگ، موثر و برجسته بود.

باید خاطرنشان نمود که حضور راسخ بازنشستگان و شرکت در تحصن در مدارس، تعدادی از اولیاء و اعضای انجمن های مدارس و همچنین دانش آموزان در کنار معلمین خود در مدارس شهر، سنندج، کاتالیزوری برای فرهنگیان شاغل در تاکید هر چه بیشتر بر لزوم پیگیری و تلاش برای رسیدن به مطالبات صنفی بود.

علی رغم فشار نهادهای امنیتی و حراست آموزش و پرورش استان کردستان و تهدید و ارعاب فعالین و تعدادی از معلمین، در عزم راسخ فرهنگیان تزلزلی ایجاد نشد و با قدرتی مضاعف تر از گذشته خواهان اجابت مطالبات برحق خود شدند.

شرکت کنندگان در تحصن فرهنگیان شهر سنندج با در دست داشتن عکس هایی از محمد حبیبی و دیگر معلمان در بند و پلاکاردهایی خواهان مطالباتی از جمله:

• جای معلم کلاس درس است نه زندان، معلمان در بند را آزاد کنید
• محمد حبیبی را آزاد کنید
• آموزش به زبان مادری
• تحصیل رایگان و عمومی بدیهی ترین حقوق دانش¬آموزان در هر کشوری است
• اعتراض به پولی سازی آموزش
• اعتراض به پایین بودن حقوق و دستمزد سایر اقشار جامعه
• تحصیل در مدارس ایمن و استاندارد
• تحصن و تشکل یابی به عنوان یک حق مسلم
• مطالبه رفع تبعیض از ساختار نظام آموزشی
• اعتراض به غارت صندوق ذخیره فرهنگیان
• مطالبه بیمه فراگیر و کار آمد

گزارش تحصن  مریوان

گزارش تحصن ٢٢ و ٢٣ آبان ماه شهرستان مریوان

در روز ٢٢ آبان ماه بیش از ٣٠٠ نفر از معلمین مریوان در بیش از ٣٠ آموزشگاه این شهرستان مشارکت داشتند و در روز ٢٣ آبان ماه هم بیش از ٢٥٠ نفر در حدود ٢٥ آموزشگاه این شهرستان مشارکت داشتند. مشارکت زنان در طی هر دو روز بسیار پررنگ بود و تقریبا نیمی از متحصنین زنان بودند . در تعدادی از مدارس اولیای دانش آموزان همبستگی خود را با معلمین اعلام داشتند . حضور تعدادی از بازنشستگان در مدارس و اعلام همبستگی با شاغلین گامی به جلو بود در جهت تحقق اهداف و مطالبات به حق فرهنگیان.

متاسفانه برخورد مدیریت آموزش و پرورش و حراست بسیار نامطلوب بود و با فشار و تهدید مدیران و عوامل اجرایی مدارس تلاش نمودند تحصن شکل نگیرد و این خود عاملی موثر بود که در بسیاری از مدارس از انتشار تصاویر تحصن جلوگیری به عمل آمد و تعدادی از معلمین هم با اجبار و اکراه عوامل آموزشی مدارس در کلاس های درس حاضر شدند . تا لحظه تنظیم گزارش تنها یک مورد برخورد و احضار اسکندر لطفی به اطلاعات سپاه استان گزارش گردیده است فعالان صنفی و معلمان مریوان بر توقف احضار وی تاکید نموده اند.

صنعت سکس و سرمایه داری

مدتها بود که باخود قرارگذاشته بودم که برای “تحقیق میدانی” به فاحشه خانه ای که درمحل سکونت مابود بروم

پناهجویان ایرانی و افغانی نامِ چراغ لامپی رابرآنجا نهاده بودند

علت این نام گذاری راکه جویاشدم متوجه شدم که آن جاکه سکس شاپ نام داشت محوطه ای متشکل از غرفه های کنارهم برای  روسپیان بخت برگشته بود و به اصطلاح برای آنکه اندامِ عُریان این بینوایان به چشمِ هیزِ مشتری خوش بنشیند و جنبه شهوانی ببخشد ازلامپهای رنگارنگ و چشمک زن درآن غرقه ها استفاده میشد به این دلیل،آنجا دربین فارسی زبانانِ پناهنده ی این شهر به چراغ لامپی مشهوربود.

بواسطه شناخت ازکارکردِ سیستم موجود و بهره کشی از تنِ این زنان توسط سیستم پلشت سرمایه داری، چنان ازاین مکان نفرت و وحشت داشتم که همیشه رفتنِ به آنجا را برای تحقیق میدانی به تعویق می انداختم…

درب ورودی، یک بنر که درون آن چراغ چشمک زن چشم را میزد روی آن بزرگ‌نوشته بود؛ “سکس شاپ” و پایین ویترین نیز مُزین به تصاویر نیمه عریانِ زنان بود خودنمایی میکرد.

یک دهلیز نستباً باریک که دوطرفِ آن را غرفه های بهم چسبیده تشکیل میداد به ساختمانی منتهی میشد

عابرانی باچشمانی که دائم اینسو وآنسو رامیکاویدند در رفت وآمد بودند،

زنان روسپی برای عابرین بوسه میفرستادند و با حرکاتِ اروتیک به‌منزله تحریک جنسیِ مشتریان، قصدِ جذب مشتری بسمت خود و کشاندنِ آنان به غرفه خود را داشتند؛

درحالیکه سعی میکردم وضعیت را آنگونه که هست بخاطربسپارم تا بعد روی قلم بیاورم حواسم بسمت دختری جوان که با تکان دادنِ دست مرابسوی خود فرامیخواند جلب شد

پس ازچندثانیه تردید بسوی اورفتم دستش رادراز کرد وسلام داد و با حرکات سر وبالاتنه سعی میکرد کار روزانه خود راکه روزی چندین بار انجام میدهد انجام دهد،پاسخ سلامش را دادم

خواستم سرصحبت رابازکنم به او به زبان آلمانی گفتم ازکجا آمدی؟ پاسخ داد: رومانیا

دنبال واژه بودم که چگونه سرصحبت رابازکنم تا اندکی از اوضاع خود بگوید، گفت: آین مال_اِسوانسیش مینوتین_دِقای سیش اویرو(یعنی یک بار_ بیست دقیقه زمان_ سی یورو)

وسپس لبخندی زد و بادستش بایقه ام بازی میکرد

من که خواستم اورامتوجه کنم مشتری نیستم و بااین جمله او حس بدی به من دست داد گفتم: ناین(نه!)

ناگهان چهره خندان او درهم شد و به تکان دادن حرکات بدنش پایان داد.

من که احساس کردم اورا رنجاندم بادست تکان دادن ازاو فاصله گرفتم

اواسطِ کوریدورِ باریک که به ساختمان منتهی میشد چند راهرو هم بازمیشد که آنجاهم غرفه غرفه بهم چسبیده لاینی را تشکیل میدادند.

کم کم بافضا بیشتر آشناشدم و بیشتر توانستم با زنانِ آنجا صحبت‌کنم اما به‌محض اینکه میفهمیدند مشتری نیستم بی اعتنایی نشان میدادند

گویی تن ایشان کالایی بود و ایشان باید برایش با حرکات اروتیک و شهوانی مشتری جذب کنند و تا میفهمیدند طرف مشتری نیست سریع آن چهره خندان به چهره ای جدی و لبان خندان بسته و چشمان براق به چشمانی اندوه زده وخسته مبدل می گشت.

با مکالمات‌ کوتاهی که داشتم وتحقیقی که ازقبل کرده بودم متوجه شدم که بیشترِ آنان ازسنین نوجوانی اکثراً ازکشورهای اروپای شرقی و آفریقا توسط قاچاقچیانِ انسان به اینجا آمده(قاچاق شدند) و جبر سیستمِ موجود راهی بجز تنفروشی جلوی پایشان قرارنداده بود…

در روز باید خود را همچون بازیگری که شهوتِ مردان رابرانگیزاند فیلم بازی کنند تا درطی یک روز نهایتاً جنس خود رادرحکم یک‌کالا به فروش برسانند و بخش اعظم درآمد حاصل ازآن را برای کرایه ی غرفه و مالیات به دولت پرداخت نمایند و خُرده پولی هم درآخر دستشان رامیگرفت…

لنز دوربین راکه بازتر کنیم و این زنان که این سیستم آنهارا از انسانیت تهی میکند که برای شندرغاز که صرف گذرانِ مخارج روزانه ایشان میگردد شرف و غرور انسانی شان ازایشان سلب میشود را بعنوان عضوی ازجامعه ببینیم؛

می بینیم که درجهان‌، میلیونها زن در چرخدنده های صنعتِ سکس، خُرد و خاکشیرمیشوند و سیستم سرمایه داری زن راتاحد کالایی که برتن خود چوب حراج میزند تنزل داده و آنرا تا حدی پست فرو کاهیده است

و فرهنگ مردسالارانه که با پود وتارِ این سیستم مخوف درهم تنیده شده زن را در هیئتِ جنسِ ثانویه ی ناقص که فلسفه ی حیاتش، رفعِ شهواتِ مرد است به اعماق مغاکی هولناک درغلطانیده است.

راه رهایی و نجات تنفروشان از تنفروشی که تفاوت چندانی بامرگ تدریجی ندارد در گروِ رهایی کل بشریت ازچنگال نظام امپریالیستی_سرمایه داری می باشد و نیروی زنان باید به مثابه نیروی محرکه مبارزه ای که کل بشریت را از چنگِ این نظام استثمارگر نجات میدهد رها گردد. متن از یک دوست.  تماس با کانال #زن و زندگی.

نسان نودینیان