پایان ترامپ و ادامه ترامپیسم

نظام پر بحران سرمایه داری در اواخر قرن بیست و یکم عقب مانده ترین، خرافی ترین، ضدانسانی ترینو وحشی ترین آلترناتیو خود را از ترس قدرت گیری چپ آن زمان در ایران، از گورستان تاریخ بیرون کشید و به جان آن جامعه انداخت. به دنبال آن نیروهای رنگارنگ اسلامی در افغانستان، حماس و حزب الله در فلسطین و لبنان و در نهایت، داعش، شاخه سنی آن در سوریه و عراق راکه هنوز هم جهان و خود نظام سرمایه داری درگیر آن هست روی کارآورد.این نظام چنان پوسیده و بحران زده و به بن بسترسیده که در اوایل قرن بیست و یکم هم یکی از هارترین سگانش، ترامپ منفور، ضد زن، ضد پناهنده و راسیست را در میان کاندیداهای خود در قدرتمند ترین کشور جهان و مهد دمکراسی روی کار آورد. دو روی یک سکه تکمیل شدند و به این شکل تروریسم اسلامی در یک سوی و تروریسم دولتی از نوع ترامپ از سوی دیگر، در دو گوشه ی جهان در شرق و غرب به کرکری خوانی برای هم و در مقابل هم به صف شدند!
اگر در گوگل واژه هایی نظیر ارتجاع، عقب ماندگی، خرافات، ضدزن، کودک آزاری، زن آزاری و امثالهم را جستجو کنید بعد از چند واژه به داعش و خمینی و جمهوری اسلامی خواهیدرسید؛ و اگر کلماتی نظیر درغگو، ضد زن، ضد مهاجر و پناهنده ستیزو فاشیست را جستجو کنید بی شک بعد از چند واژه به یکی از کلماتی که با آن مواجه می شوید کلمه “ترامپ”خواهد بود.ترامپ آنقدر عقب مانده و اولترا راست و ضد زن و ضد سیاهان و ضد پناهندگان‌و مهاجران است که حتی توان تحمل مدیای رسمی خود را که وظیفه حفاظت از نظامشان روی دوش ‌آن است را هم ندارد و دائم با عناوینی چون “فیک نیوز” در حال بی اعتبار کردن است.از روز اول روی کار آمدن ترامپ برای بخش اعظم جهان سرمایه داری روشن بود که اگر محدودیتهای درج شده در قانون اساسی آمریکا نبود ترامپ پتانسیل هیتلر دوم شدن را در جهان داشت.
در طول تاریخ آمریکا به ندرت می توان به رئیس جمهوری برخورد که به زمختی ترامپ از تبعیض نژادی، علیه قوانین مهاجرت، ضد حقوق اولیه شهروندی و … حرف زده و حمایت کردهباشد. او در هر دو انتخابات شعارش این بود که یا ما برنده می شویم و یا تقلب شده است! یعنی راهی جز انتخاب من را ندارید و در صورت انتخابی غیر از من، زیر بار نخواهم رفت! در جهان غرب که نظام سرمایه داری توده های مردم را حول دموکراسی سرگرم کرده و ظاهرا مهمترین و مقدسترین چیز برایش دموکراسی هست، ترامپ هم مانند سران رژیم اسلامی می گوید “یا من یا تقلب شده است”! به شکلی یعنی ولایت فقیه از نوعی دیگر! خود شخص ترامپ نکات مشترک زیادی با حاکمین رژیماسلامی دارد. مثلا در درغگوییدرست مثل آنها مایه مزاح جامعه شده است. مشهور است که می گویند اوباما در طول ۸ سال ریاست جمهوری حدود ۶۰ مورد دروغ گفته ولی ترامپ روزانه حدود ۳۰ مورد دروغ می گوید!
پس از شکست مفتضحانه و شایسته در انتخابات دور دوم، ترامپ بعضی از مجرمین طرفدار خود را از زندان آزاد کرد. طرح به اصطلاح کودتاو با زور ابقا کردن خود را با اوباش طرفدارش مطرح کرد. آنان نیز مانند حزب اللهی ها و ساندیس خوران و گوسفندانی مطیع که معرف حضور خوانندگان فارسی زبان هستند،برای کودتا آماده شدند. اوباش طرفدر ترامپ در روز شش ژانویه مجلس را که برای خیلی ها در آمریکا سمبل دموکراسی هست درست مانند حمله حزب اللهی ها به سفارت آمریکا در اوایل انقلاب در ایران با چوب و چماق شکسته و وارد آن گردیدند!
اوضاع چنان خراب شد که نه تنها اکثر جهان سرمایه داری و رهبرانش در اکثر جناح ها این حرکت را محکوم کردند بلکه تعداد زیادی از جمهوری خواهان و همراهان تا دیروز ترامپ نیز، این حرکت طراحی شده ترامپ و طرفدارش را محکوم کرده و آنان را “اوباش”، “خرابکار” و “تروریست داخلی” نامیدند. گویا تنها جریانی که از این حرکت خوشحال شد رژیم اسلامی بود!
طرفدارن ایرانی ترامپ
مخالفت حزب جمهوریخواهو “کمتر” لاسیدن و نرمش نشان ندادن ترامپ در مقابل رژیم اسلامی، باعث شده است که بخشی از طیفعقب مانده تر اپوزیسیون ایرانی، یعنی برخی از شاه اللهی ها و یا فرشگردی ها،دخیل شان را “برای نجات ایران” به این امامزاده ببندند. هر چند خود ترامپ هیچ وقتمدعی سرنگونی رژیم نبوده و فقط مطرح کرده که می خواهد رژیم را سر میز مذاکره بیاورد. همان کاری که در کره شمالی به آن مشغول هستند. تفاوت ترامپ و بایدن در این مورد این است که بایدن خودش آماده رفتن سر میز مذاکره بوده و ترامپ می خواست رژیماسلامی را از موضع قدرت به سر میز مذاکره بیاورد. تمام سختگیریهای ترامپ در مورد مثلا تحریمها و غیره بر علیه رژیم اسلامی را می توان در همین خلاصه کرد.
در مورد برخورد با تروریست های اسلامی هم دو حزب حاکم درآمریکا چندان تفاوت اساسی نداشته و ندارند. سیاست هر دوشان، بطور متناوب، چماق و هویچ بوده و هیچکدامشان، هیچ زمانی در کنار هیچ مبارزه ای از مردم بر علیه این رژیم جنایت پیشه نایستاده اند. خمینی و طالبان را در دوران کارتر دمکرات، برای مبارزه با کمونیسم روی کار آوردند و داعش را در دوران اوباما درست کردند. بن لادن را در دوران اوباما ترور کردند و قاسم سلیمانی را در دوران ترامپ.
برخی از طرفداران ترامپ او را به عنوان مرجع تقلیدخود پذیرفته و او را رئیس جمهور محبوب دل هاا!! هم معرفی کرده و از ادبیات او نیز استفاده می کنند. بطور مثال با خبرگزاری “سان” که یکی از جریانات مرتجع و اولترا راست کاناداست ظاهرا مشکلی ندارند ولی سی بی سی و سی پی ۲۴ لیبرال را “فیک نیوز” می نامند.اکثر ایرانیان طرفدار ترامپ یا از حزب اللهی های سابق هستند و یا از شاه اللهی های حال و گذشته. گوسفندانی هستند که هنوز چوپان خود را نیافته اند. از خود چیزی نداشته و ندارند و به دنبال امام و یا شاه و یا رهبر خود هستند. از حقوق شهروندی و انسانی در قرن بیست و یکم بی خبرند. درک و شعور تجزیه و تحلیل کردن در آنها کمتر پیدا می شود. هرچه امام، شاهزاده، و یا رئیس جمهور مجبوب قلبهاشان! گفت همان هست. بههمیندلیل از خمینی به شازده و از شازده به ترامپ رو می آورند. جهان به این حرکت کودتاگرانه و اوباش گونه طرفداران ترامپ معترض است ولی گوش طرفداران ایرانی ایشان به دهان احمق و ابله او قفل شده است!به جای مردم ایران چشم شان به امام زاده و یا شاهزاده و یا ابلهی چون ترامپ است که نجاتشان دهد! عاقبت شان به خیر باد!
هفتم ژانویه ۲۰۲۱

اینرا هم بخوانید

آغاز اخراج وابستگان جمهوری اسلامی از کانادا- بابک یزدی

اخیراً دولت لیبرال سیاست‌های جدی‌تری علیه رژیم اسلامی ایران و مقامات و وابستگان آن از …