یک اعتراض مهم ما کارگران به دستمزدهای زیر خط فقر است. و نه تنها این بلکه ما به حقوق های نجومی و کل این بساط تبعیض و نابرابری اعتراض داریم. در این اعتراض ما تنها نیستیم. این موضوع اعتراض بخش های مختلف طبقه کارگر و بخش عظیم حقوق بگیران محروم جامعه است. از همین رو امروز خواست افزایش دستمزدها به بالای خط فقر که خودشان دارند از ٩ میلیون سخن میگویند، یک خواست اجتماعی است که شعارش را بارها در کف خیابان شنیده ایم. از جمله شعارهایی چون “خط فقر هشت میلیون حقوق ما دو میلیون”، “حقوقهای نجومی، فلاکت عمومی”، “دولت سرمایه دار حرف حالیش نمیشه”، “دزدی های نجومی، فلاکت عمومی”، انعکاس بارزی از این اعتراض و به مصاف کشیدن کل بساط سرمایه داری وحشی حاکم است. این را کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و در واقع بخش بزرگی از حقوق بگیران جامعه در اعتراضاتشان در کف خیابان فریاد زدند و اعلام کردند که ما دستمزدهای زیر خط فقر را نمی پذیریم.
بدین ترتیب ما کارگران به سرمایه داران ودولت حامیش اعلام میکنیم که دیگر به این بردگی تن نمی دهیم. دوران آن به سر آمده است. ما با اعتراضاتمان به روال تا کنونی تعیین حداقل مزد از بالای سر ما و تحمیل فقر و فلاکت به طبقه کارگر و به کل جامعه پایان میدهیم. ما حق خود میدانیم که در برابر تعرضات سازمانیافته شما حاکمان جامعه به زندگی و معیشتمان بایستیم و به کل این بساط فقر وفلاکت پایان دهیم. معیشت ،منزلت ،حق مسلم ماست.
در نتیجه ما کارگران در سراسر کشور بویژه کارگران صنایع کلیدی همچون نفت وگاز وپتروشیمی، کارگران صنایع خودروسازی وفولاد و معادن باید از طریق تجمع در محل کار، از طریق اعتصاب سراسری و اعتراضات خیابانی خود متحدانه اعلام کنیم که شورای عالی کار را قبول نداریم. به تعیین حداقل دستمزد از بالای سر مان تن نمیدهیم. و با اعلام اینکه اگر خط فقر ٩ میلیون است مزد ما نیز در قدم اول باید بالای این رقم باشد. به میدان بیاییم. فریاد بر آوریم که باید بساط حقوقهای نجومی برچیده شود، بساط تبعیض و نابرابری برچیده شود و خواستار یک زندگی شایسته انسان شویم. و با این گفتمان ها به تقابل با تعرض دوباره به زندگی و معیشتشمان و تعیین دستمزدهای بازهم زیر خط فقر برخیزیم. همانطور که اشاره کردم ما کارگران در جدال بر سر دستمزد تنها نیستیم. اعتراض علیه فقر، اعتراض علیه تبعیض و نابرابری اعتراضی است اجتماعی که همه نهادها و گروهها و تشکلهای کارگری، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، مدافع حقوق زنان، همه در آن متحد هستند و این اتحاد را بارها در تجمعات اعتراضی مان و در بیانیه های اعتراضی مان به نمایش گذاشته ایم. امروز بیش از هر وقت زمینه های شکل دادن به چنین اتحادی فراهم است و باید با افراشتن پرچم خط فقر نه، بلکه خط رفاه حول خواستهایی روشن گرد آییم و صدای اعتراض کل جامعه علیه فقر و بردگی باشیم.
بیایید تا با بیانیه های مشترکمان، با اولتیماتوم دادن ها و برپایی تجمعات اعتراضی بزرگمان، و با تدارک اعتصابات سراسری با خواست افزایش دستمزد ها به میدان بیاییم. و بساط کمیته مزدشان را جارو کنیم.
افزایش دستمزدها باید متناسب با نیازهای واقعی کارگران بعنوان شهروندان برابر با تمام شهروندان دیگر جامعه باشد. دستمزد کارگران باید توسط نمایندگان واقعی خود کارگران تعیین شود. شاخص تعیین دستمزد نه خط فقر بلکه باید رفاه و برخوردای از یک زندگی شایسته انسان باشد. پول نیست و خزانه دولت خالیست. پاسخ ما کارگران نیست. پول هست ولی در جیب نجومی بگیران و دزدان است. پول هست اما به جای هزینه شدن برای رفاه جامعه هزینه دستگاههای سرکوب و مجلس اسلامی و کل دم و دستگاه رژیم چپاولگر حاکم است. جمهوری اسلامی فقر و فلاکت را اجتماعی کرده است. اگر این بساط وارونه جهنمی را زیر و رو کنیم. میتوانیم به جای آن رفاه را اجتماعی کنیم. می توانیم به نابرابری و تبعیض و اینهمه بیحقوقی و بی تامینی پایین دهیم. ما کارگران به عنوان خواستهای فوری مان نه تنها خواستار افزایش فوری دستمزدها به بالای خط فقر ٩ میلیونی اعلام شده خود حکومتیان هستیم. بلکه درمان رایگان، تحصیل رایگان، داشتن مسکن مناسب را حقوق پایه ای خود میدانیم.
ما مزد بگیران وزحمتکشان هموازه با اعتراضات، تجمعات واعتصابات خود به مسئولین اعلام کرده ایم که این دستمزدهای زیر خط فقر کفاف خرج زندگیمان را نمیدهد و خواستار حق و حقوقمان شده ایم. اما بیش از چهل سال است که این روند ادامه دارد. در مقابل این اجحافات وبی حقوقیها وتوهین ها هیچگاه دست از اعتراض بر نداشته و بر نخواهیم داشت. معیشت ومنزلت برای ما کارگران و ما مردم تعطیل بر دار نیست و مساله بر سر بقا و هست و نیست ماست. ما کارگران برای خواستها ومطآلباتمان اجازه نمیدهیم که به شکل دوران برده داری به ما تعرض شود. اجازه نمیدهم که با زندان و سرکوب و صدرو احکام دوران برده داری مبارزاتمان را عقب برانند. ما به چه جرمی باید اینچنین تحقیر وشکنجه شویم. آیا با این دستمزدها میشود یک زندگی انسانی داشت. آیا میشود به فرزندانمان بگوئیم صبر کنید، گرسنگی بكشید، درس نخوانید وتفریح وبازی نکنید. سوال ما از این جانیان اینست که آبا شما هم به فرزندانتان چنین جوابی خواهید داد؟ شما به زنانی که تن فروشی میکنند تا شکم خود وفرزندانشان را سیر کنند جوابتان چیست؟ شلاق! زندان!. آیا با وجود ثروتهائی که هر روزه جلوی چشمان ما قرار دارد وخودمان آفریننده این ثروتها هستیم میشود سکوت کرد .هرگز..دیگر بس است.
خلاصه کلام اینکه امروز ما از مبارزه برای خواست افزایش دستمزدها به عنوان گام مهمی در اعتراض علیه کل این بساط فقر و بردگی داریم سخن میگوییم و در شرایط بسیار متفاوت و آماده تری وارد چنین نبردی میشویم.
زنده باد اعتراض واتحاد وهمبستگی سراسری کارگران
اینرا هم بخوانید
جمهوری اسلامی در بن بست
کارگر کمونیست ٦٢٢جمهوری اسلامی به ته خط رسیده است. این حکومت بر سردوراهی ای قرارگرفته …